سرچشمه مشکلات و مصائب جوامع اسلامى
پرسش :
سرچشمه مشکلات و مصائب جوامع اسلامى چیست؟
پاسخ :
از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که، هرگونه شکست و ناکامى نصیب ما شود معلول یکى از دو چیز است: یا در جهاد کوتاهى کرده ایم، و یا اخلاص در کار ما نبوده است، و اگر این دو با هم جمع شود، بنا به وعده مؤکد الهى، پیروزى و هدایت حتمى است.
و اگر درست بیندیشیم، مى توانیم سرچشمه مشکلات و مصائب جوامع اسلامى را در همین امر پیدا کنیم.
چرا مسلمانان پیشرو دیروز، امروز عقب مانده اند؟
چرا دست نیاز در همه چیز، حتى در فرهنگ و قوانین خویش به سوى بیگانگان دراز مى کنند؟
چرا براى حفظ خود در برابر طوفانهاى سیاسى و هجوم هاى نظامى، باید به دیگران تکیه کنند؟
چرا یک روز دیگران ریزه خوار خوان نعمت علم و فرهنگ آنها بودند، اما امروز، باید بر سر سفره دیگران بنشینند؟
و بالاخره، چرا در چنگال دیگران اسیرند و سرزمین هاى آنها در اشغال متجاوزان؟!
تمام این «چراها» یک پاسخ دارد و آن این که: یا جهاد را فراموش کرده اند و یا نیت ها آلوده شده است.
آرى، جهاد در صحنه هاى علمى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى و نظامى به دست فراموشى سپرده شده، حب نفس و عشق به دنیا و راحت طلبى و کوته نگرى و اغراض شخصى بر آنها چیره شده، تا آنجا که کشتگانشان به دست خودشان بیش از قربانیانى است که دشمن از آنها مى گیرد!
خودباختگى گروهى غرب زده و شرق زده، خودفروختگى جمعى از زمامداران و سران، و یأس و انزواى دانشمندان و متفکران، هم جهاد را از آنها گرفته، و هم اخلاص را.
هر گاه، مختصر اخلاصى در صفوف ما پیدا مى شود، و مجاهدان ما تکانى به خود مى دهند، پیروزى ها پشت سر یکدیگر فرا مى رسد.
زنجیرهاى اسارت گسسته مى شود. یأس ها تبدیل به امید و ناکامى ها مبدل به کامیابى، ذلت به عزت، و سربلندى، پراکندگى و نفاق، به وحدت و انسجام تبدیل مى گردد، و چه عظیم و الهام بخش است، قرآن، که در یک جمله کوتاه، هم درد و هم درمان را بیان کرده!
آرى، آنها که در راه خدا جهاد مى کنند، مشمول هدایت الهى هستند، و بدیهى است که با هدایت او، گمراهى و شکست مفهومى ندارد.
به هر حال، هر کس این حقیقت قرآنى را به روشنى در تلاش ها و کوشش هایش لمس مى کند که، وقتى براى خدا و در راه او به تلاش و پیکار برمى خیزد سرانجام درها به روى او گشوده مى شود، و مشکلات آسان، و سختى ها قابل تحمل مى گردد.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 16، ص 369.
از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که، هرگونه شکست و ناکامى نصیب ما شود معلول یکى از دو چیز است: یا در جهاد کوتاهى کرده ایم، و یا اخلاص در کار ما نبوده است، و اگر این دو با هم جمع شود، بنا به وعده مؤکد الهى، پیروزى و هدایت حتمى است.
و اگر درست بیندیشیم، مى توانیم سرچشمه مشکلات و مصائب جوامع اسلامى را در همین امر پیدا کنیم.
چرا مسلمانان پیشرو دیروز، امروز عقب مانده اند؟
چرا دست نیاز در همه چیز، حتى در فرهنگ و قوانین خویش به سوى بیگانگان دراز مى کنند؟
چرا براى حفظ خود در برابر طوفانهاى سیاسى و هجوم هاى نظامى، باید به دیگران تکیه کنند؟
چرا یک روز دیگران ریزه خوار خوان نعمت علم و فرهنگ آنها بودند، اما امروز، باید بر سر سفره دیگران بنشینند؟
و بالاخره، چرا در چنگال دیگران اسیرند و سرزمین هاى آنها در اشغال متجاوزان؟!
تمام این «چراها» یک پاسخ دارد و آن این که: یا جهاد را فراموش کرده اند و یا نیت ها آلوده شده است.
آرى، جهاد در صحنه هاى علمى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى و نظامى به دست فراموشى سپرده شده، حب نفس و عشق به دنیا و راحت طلبى و کوته نگرى و اغراض شخصى بر آنها چیره شده، تا آنجا که کشتگانشان به دست خودشان بیش از قربانیانى است که دشمن از آنها مى گیرد!
خودباختگى گروهى غرب زده و شرق زده، خودفروختگى جمعى از زمامداران و سران، و یأس و انزواى دانشمندان و متفکران، هم جهاد را از آنها گرفته، و هم اخلاص را.
هر گاه، مختصر اخلاصى در صفوف ما پیدا مى شود، و مجاهدان ما تکانى به خود مى دهند، پیروزى ها پشت سر یکدیگر فرا مى رسد.
زنجیرهاى اسارت گسسته مى شود. یأس ها تبدیل به امید و ناکامى ها مبدل به کامیابى، ذلت به عزت، و سربلندى، پراکندگى و نفاق، به وحدت و انسجام تبدیل مى گردد، و چه عظیم و الهام بخش است، قرآن، که در یک جمله کوتاه، هم درد و هم درمان را بیان کرده!
آرى، آنها که در راه خدا جهاد مى کنند، مشمول هدایت الهى هستند، و بدیهى است که با هدایت او، گمراهى و شکست مفهومى ندارد.
به هر حال، هر کس این حقیقت قرآنى را به روشنى در تلاش ها و کوشش هایش لمس مى کند که، وقتى براى خدا و در راه او به تلاش و پیکار برمى خیزد سرانجام درها به روى او گشوده مى شود، و مشکلات آسان، و سختى ها قابل تحمل مى گردد.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 16، ص 369.