چرا واکسن ایرانی کرونا مایه افتخار ملی است؟
پرسش :
چرا رهبر معظم انقلاب «واکسن ایرانی کرونا» را مایه «افتخار ملی» میدانند؟
پاسخ :
جمعه چهارم تیرماه ۱۴۰۰ رهبر معظم انقلاب اسلامی اولین نوبت واکسن ایرانی کرونا را دریافت کردند. ایشان در سخنان کوتاهی بعد از دریافت واکسن تصریح کردند: «به من اصرار میشد از مدتی پیش که از واکسن استفاده کنم... گفتم منتظر میمانیم تا انشاءالله واکسن داخل کشور تولید بشود و از واکسن خودمان استفاده کنیم؛ این افتخار ملی را به معنای واقعی کلمه پاس بداریم.»
حضرت آیت الله خامنهای پیش از این نیز به موضوع «تولید واکسن ایرانی» پرداخته بودند و از دانشمندان جوان کشورمان خواسته بودند برای تحقق آن تلاش کنند. در ادامه براساس بیانات مقام معظم رهبری به این سوال پاسخ داده میشود که چرا رهبر معظم انقلاب «واکسن ایرانی کرونا» را مایه «افتخار ملی» میدانند؟
«این را که «از دست این جوانها کار برمیآید»، بعضیها قبول نداشتند، باور نداشتند... می گفتند «آقا نکنید، فایدهای ندارد، نمیشود، نمیتوانید»... میگفتند نمیتوانید.»(2)
این روایت حضرت آیت الله خامنهای از ماجرای پیشرفت هستهای ایران اسلامی با میدانداری جوانان است. موضوعی که با تردید و انکار بعضیها روبرو بود اما به نتیجهای شیرین و امید و اقتدارآفرین منجر شد. شبیه همین ماجرا در قضیهی «سلولهای بُنیادی» هم اتفاق افتاد: «عین همین قضیّه در مورد سلّولهای بنیادی بود؛ وقتی مرحوم کاظمی و این جوانان عزیزی که بحمدالله امروز هم هستند، توانستند سلّولهای بنیادی را که یک کار بسیار بزرگ در مسائلِ زیستیِ انسانی است انجام بدهند، یک عدّهای باز همان وقت به ما پیغام میدادند... که خیلی باور نکنید. بعضیها آمدند اینجا به خود من گفتند؛ گفتند اینها را خیلی باور نکنید، اینها خیلی قابل قبول نیست. نه، قابل قبول بود و باور هم کردیم و آن وقت درست بود، بعد از آن هم ده برابر پیشرفت کرد.»(3)
این تأکید حضرت آیت الله خامنهای علاوه بر ابعاد علمی برخواسته از یک منطق مستحکم هم بود. موضوعی که بعدها ضرورت آن برای «حفظ سلامت عمومی مردم» روشنتر شد: «دیدید مسئولین گفتند که واکسن را از فلان مرکز جهانی خریدهاند، پولش هم دادهاند و او نمیدهد واکسن را؛ یعنی دنیا این جوری است.»(6)
واقعیت این است که فراگیری کرونا در کشور صحنهی یک آزمایش و تلاش عمومی بود. کشور در روزهای ابتدایی حتی از لحاظ مسائل ابتدایی همچون ماسک و مواد ضدّعفونیکننده هم دچار مشکل بود: «ما اوّلی که کرونا آمد، اگر یادتان باشد، حتّی ماسک نداشتیم. امکانات برای اینکه مردم ماسک بزنند، به قدر کافی در اختیار کشور نبود؛ یا این مادّههای ضدّعفونیکننده در اختیار نبود.»(7) اما «در داخل تلاش کردند، از لحاظ ماسک خودکفا شدیم... ما خودمان [تولید کردیم]؛ جوان های ما، مردم ما، در خانهها و در مسجدها ماسک یا موادّ ضدّعفونیکننده را تولید کردند.»(8)
اما این نقطهی پایانِ افتخارآفرینیهای ملی با اتکاء به ظرفیت و توانِ داخلی نبود. این مسیر ادامه یافت و «همین طور پیش رفتیم تا رسیدیم به واکسن که امروز واکسن از راههای مختلف و در چند طریق بحمدالله در طریق تولید و آزمایش و به فعلیّت رسیدن است. این مایهی آبرو برای کشور شده؛ یعنی بعضی تحلیلگرهای خارجی که باانصاف هستند تحسین می کنند کشور ما را.»(9)
ماجرای «واکسن ایرانی کرونا» این بود که «جوان های ما منتظر نماندند که دست های بخیل خارجیها به ما واکسن بفروشند... از همان روزهای اوّل شروع کردند به تلاش کردن، کار کردن؛ از طرق مهمّی در زمینهی واکسن کار کردند تا رسیدند به واکسن... واکسن داخلی را به وجود آوردند و ما شدیم جزو پنج شش کشوری در دنیا که می تواند واکسن کرونا را تولید کند و زیرساختهای خوبی هم دارد. به من گفتند که میتوانند در ماه، گمانم حدود پنجاه میلیون، سی میلیون... واکسن تولید کنند و بین مردم تقسیم بشود.»(10)
در واقع دو رویکرد کلان «اتکاء به بیگانگان» یا «اتکاء به توان داخلی» در نقطهی مقابل هم قرار دارند: «وقتی اعتماد به نفس نبود، حالت انسان، حالت انتظار کمک دیگران و انتظار دستگیری دیگران است. مثل آدم مفلوک و زمینگیر یک گوشهای نشسته، منتظر است یک نفری از آنجا عبور کند، یک کمکی به او بکند. نقطهی مقابلش حالت استغناء است: انسان منتظر نباشد که برای او بیاورند. وقتی منتظر نبود، در اندیشهی فراهم کردن نیازهای خود بود، این استعدادهای موجود در وجود او - استعدادهای نهفتهی در وجود یک ملت - به کار میافتد. استعدادها که به کار افتاد؛ استعدادی که بالقوه بود، بالفعل شد و موفقیت کسب کرد، یک موفقیت به صورت خوشهای موفقیت های بعدی را به وجود میآورد.»(14) و اگر «اعتماد به نفس ملی» در ملتی بُروز کند «مهمترین تأثیرش این است که حالت انتظار کمک و دستگیری از دیگران را از انسان می گیرد. ملتی که به خودش اعتماد ندارد، همیشه منتظر است برای او چیزی فراهم کنند و به او بدهند. وقتی منتظر بودید برایتان غذای آماده بیاورند، دیگر غذا درست نمی کنید؛ غذا درست کردن هم بلد نمیشوید.»(15)
در این صحنه «پیشرفت علمی» با اتکاء به توان و استعدادهای جوانان، نقش موتور محرک و پیشرانِ حرکت جامعه را دارد: «هر پیشرفت علمیای، یک حرکت بزرگ و یک بشارت بزرگ به این ملت است که می تواند.»(16)
لذا براین اساس و با توجه به این عقبهی فکری و تاریخی «واکسنی که برای کرونا آماده شد مایهی افتخار است؛ این را انکار نکنند؛ این مایهی عزّت یک کشور است، مایهی افتخار کشور است.»(17)
پینوشتها:
1. بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۳۸۶/۱۰/۱۳.
2. همان، ۱۳۹۷/۰۱/۰۱.
3. همان، ۱۳۹۹/۱۰/۱۹.
4. همان، ۱۳۹۹/۰۲/۱۷.
5. همان، ۱۳۹۹/۰۲/۲۱.
6. همان، ۱۴۰۰/۰۳/۲۶.
7. همان، ۱۴۰۰/۰۱/۰۱.
8. همان.
9. همان.
10. همان، ۱۴۰۰/۰۳/۲۶.
11. همان، ۱۳۹۰/۰۳/۱۴.
12. همان، ۱۳۸۷/۰۳/۱۴.
13. همان، ۱۳۹۱/۰۱/۰۱.
14. همان، ۱۳۸۶/۱۰/۱۳.
15. همان.
16. همان، ۱۳۹۰/۱۲/۰۳.
17. همان، ۱۳۹۹/۱۰/۱۹.
18. همان، ۱۳۸۷/۰۲/۱۴.
19. همان، ۱۳۹۲/۰۷/۱۷.
منبع: khamenei.ir
جمعه چهارم تیرماه ۱۴۰۰ رهبر معظم انقلاب اسلامی اولین نوبت واکسن ایرانی کرونا را دریافت کردند. ایشان در سخنان کوتاهی بعد از دریافت واکسن تصریح کردند: «به من اصرار میشد از مدتی پیش که از واکسن استفاده کنم... گفتم منتظر میمانیم تا انشاءالله واکسن داخل کشور تولید بشود و از واکسن خودمان استفاده کنیم؛ این افتخار ملی را به معنای واقعی کلمه پاس بداریم.»
حضرت آیت الله خامنهای پیش از این نیز به موضوع «تولید واکسن ایرانی» پرداخته بودند و از دانشمندان جوان کشورمان خواسته بودند برای تحقق آن تلاش کنند. در ادامه براساس بیانات مقام معظم رهبری به این سوال پاسخ داده میشود که چرا رهبر معظم انقلاب «واکسن ایرانی کرونا» را مایه «افتخار ملی» میدانند؟
میگفتند نمیتوانید!
«در داخل کشور خودمان از اولی که این مسئلهی هستهای مطرح شد... عدهای نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیکدانیم. اینکه می گویند ما توانستهایم دستگاههای سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلاً واقعیت ندارد!»(1)«این را که «از دست این جوانها کار برمیآید»، بعضیها قبول نداشتند، باور نداشتند... می گفتند «آقا نکنید، فایدهای ندارد، نمیشود، نمیتوانید»... میگفتند نمیتوانید.»(2)
این روایت حضرت آیت الله خامنهای از ماجرای پیشرفت هستهای ایران اسلامی با میدانداری جوانان است. موضوعی که با تردید و انکار بعضیها روبرو بود اما به نتیجهای شیرین و امید و اقتدارآفرین منجر شد. شبیه همین ماجرا در قضیهی «سلولهای بُنیادی» هم اتفاق افتاد: «عین همین قضیّه در مورد سلّولهای بنیادی بود؛ وقتی مرحوم کاظمی و این جوانان عزیزی که بحمدالله امروز هم هستند، توانستند سلّولهای بنیادی را که یک کار بسیار بزرگ در مسائلِ زیستیِ انسانی است انجام بدهند، یک عدّهای باز همان وقت به ما پیغام میدادند... که خیلی باور نکنید. بعضیها آمدند اینجا به خود من گفتند؛ گفتند اینها را خیلی باور نکنید، اینها خیلی قابل قبول نیست. نه، قابل قبول بود و باور هم کردیم و آن وقت درست بود، بعد از آن هم ده برابر پیشرفت کرد.»(3)
ماجرای واکسن ایرانی
شیوع ویروس کرونا هم صحنهی دیگری برای میدانداری جوانان و نخبگان ایرانی بود. یکی از نکات مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی در این قضیه، تشویق دانشمندان کشورمان برای دستیابی به «واکسن ایرانی» بود. ایشان در ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ خواستار این شدند که محققین کشورمان بر روی موضوع تولید واکسن کار کنند: «شنیدم خوشبختانه کارهای خوبی هم در زمینهی تولید دارو برای این ویروس جدید [کرونا] انجام گرفته یا تحقیقاتی برای واکسن دارد انجام میگیرد... دانشمندان خوب ما، دانشمندان جوان ما، محقّقین کارآمد ما بنشینند، روی مسئلهی واکسن همین ویروس کرونا و تولید واکسنهای مختلف کار کنند.»(4) و چند روز بعد طی ارتباط تصویری با ستاد ملی مبارزه با کرونا ابراز امیدواری کردند که جوانان ایرانی بتوانند واکسن را تولید کنند: «این ویروس متقلّب آن طور که متخصّصین میگویند شناختش خیلی دشوار است... و من امیدوارم انشاءالله در این زمینه ما مثل بسیاری از زمینههای دیگر بتوانیم هنر استعداد ایرانی را به دنیا نشان بدهیم و جوان های ما بتوانند واقعاً این ویروس را هر چه زودتر بشناسند و واکسن مقابلهی با آن را فراهم کنند.»(5)این تأکید حضرت آیت الله خامنهای علاوه بر ابعاد علمی برخواسته از یک منطق مستحکم هم بود. موضوعی که بعدها ضرورت آن برای «حفظ سلامت عمومی مردم» روشنتر شد: «دیدید مسئولین گفتند که واکسن را از فلان مرکز جهانی خریدهاند، پولش هم دادهاند و او نمیدهد واکسن را؛ یعنی دنیا این جوری است.»(6)
واقعیت این است که فراگیری کرونا در کشور صحنهی یک آزمایش و تلاش عمومی بود. کشور در روزهای ابتدایی حتی از لحاظ مسائل ابتدایی همچون ماسک و مواد ضدّعفونیکننده هم دچار مشکل بود: «ما اوّلی که کرونا آمد، اگر یادتان باشد، حتّی ماسک نداشتیم. امکانات برای اینکه مردم ماسک بزنند، به قدر کافی در اختیار کشور نبود؛ یا این مادّههای ضدّعفونیکننده در اختیار نبود.»(7) اما «در داخل تلاش کردند، از لحاظ ماسک خودکفا شدیم... ما خودمان [تولید کردیم]؛ جوان های ما، مردم ما، در خانهها و در مسجدها ماسک یا موادّ ضدّعفونیکننده را تولید کردند.»(8)
اما این نقطهی پایانِ افتخارآفرینیهای ملی با اتکاء به ظرفیت و توانِ داخلی نبود. این مسیر ادامه یافت و «همین طور پیش رفتیم تا رسیدیم به واکسن که امروز واکسن از راههای مختلف و در چند طریق بحمدالله در طریق تولید و آزمایش و به فعلیّت رسیدن است. این مایهی آبرو برای کشور شده؛ یعنی بعضی تحلیلگرهای خارجی که باانصاف هستند تحسین می کنند کشور ما را.»(9)
ماجرای «واکسن ایرانی کرونا» این بود که «جوان های ما منتظر نماندند که دست های بخیل خارجیها به ما واکسن بفروشند... از همان روزهای اوّل شروع کردند به تلاش کردن، کار کردن؛ از طرق مهمّی در زمینهی واکسن کار کردند تا رسیدند به واکسن... واکسن داخلی را به وجود آوردند و ما شدیم جزو پنج شش کشوری در دنیا که می تواند واکسن کرونا را تولید کند و زیرساختهای خوبی هم دارد. به من گفتند که میتوانند در ماه، گمانم حدود پنجاه میلیون، سی میلیون... واکسن تولید کنند و بین مردم تقسیم بشود.»(10)
چرا واکسن ایرانی کرونا مایهی افتخار ملی است؟
ماجرای تولید واکسن ایرانی کرونا و خودکفایی در عرصهی سلامت عمومی علاوه بر ابعاد علمی و تحقیقاتی دارای عقبهی مهمی هم هست. از جهت تاریخی «از اول قرن ۱۹ میلادی که پای غربیها به ایران باز شد دائماً به وسیلهی عوامل و دستیارانِ خودشان، با تحلیل های گوناگون، توی سر ملت ایران میزدند؛ ملت ایران را تحقیر میکردند، به ملت ایران میباوراندند که نمیتواند، عُرضهی اقدام علمی و پیشرفت علمی ندارد، توانایی کار کردن و روی پای خود ایستادن را ندارد. سردمداران رژیم پهلوی و قبل از او، مکرر ملت ایران را تحقیر می کردند. اینجور وانمود میکردند که اگر پیشرفتی متصور است، اگر کار بزرگی باید بشود، باید به وسیلهی غربیها بشود؛ ملت ایران توانایی ندارد.»(11) و امروز هم «دشمنان میخواهند به ملت ایران و به جوان ایرانی بباورانند که شما نمیتوانید بدون ارتباط و اتصال با قدرت های سلطهگر به جایی برسید.»(12) در نقطهی مقابل اما «امام بزرگوار شعار ما می توانیم را به ما تعلیم داد، انقلاب به ما جرأت داد که بگوییم میتوانیم.»(13)در واقع دو رویکرد کلان «اتکاء به بیگانگان» یا «اتکاء به توان داخلی» در نقطهی مقابل هم قرار دارند: «وقتی اعتماد به نفس نبود، حالت انسان، حالت انتظار کمک دیگران و انتظار دستگیری دیگران است. مثل آدم مفلوک و زمینگیر یک گوشهای نشسته، منتظر است یک نفری از آنجا عبور کند، یک کمکی به او بکند. نقطهی مقابلش حالت استغناء است: انسان منتظر نباشد که برای او بیاورند. وقتی منتظر نبود، در اندیشهی فراهم کردن نیازهای خود بود، این استعدادهای موجود در وجود او - استعدادهای نهفتهی در وجود یک ملت - به کار میافتد. استعدادها که به کار افتاد؛ استعدادی که بالقوه بود، بالفعل شد و موفقیت کسب کرد، یک موفقیت به صورت خوشهای موفقیت های بعدی را به وجود میآورد.»(14) و اگر «اعتماد به نفس ملی» در ملتی بُروز کند «مهمترین تأثیرش این است که حالت انتظار کمک و دستگیری از دیگران را از انسان می گیرد. ملتی که به خودش اعتماد ندارد، همیشه منتظر است برای او چیزی فراهم کنند و به او بدهند. وقتی منتظر بودید برایتان غذای آماده بیاورند، دیگر غذا درست نمی کنید؛ غذا درست کردن هم بلد نمیشوید.»(15)
در این صحنه «پیشرفت علمی» با اتکاء به توان و استعدادهای جوانان، نقش موتور محرک و پیشرانِ حرکت جامعه را دارد: «هر پیشرفت علمیای، یک حرکت بزرگ و یک بشارت بزرگ به این ملت است که می تواند.»(16)
لذا براین اساس و با توجه به این عقبهی فکری و تاریخی «واکسنی که برای کرونا آماده شد مایهی افتخار است؛ این را انکار نکنند؛ این مایهی عزّت یک کشور است، مایهی افتخار کشور است.»(17)
پیش بهسوی قلّههای پیشرفت!
نکتهی مهم این است که «امروز ما میبینیم که عنوان «ما می توانیم» در همه هست. واقعاً هم اگر بگویند آقا شما میتوانید بزنید روی دست صنعتگران پیشروِ دقیقترین و ظریفترین صنایع دنیا، شما می گویید بله؛ اگر همت کنیم، تلاش کنیم، می توانیم. واقعاً جوان دانشمندِ مسلمانِ در جمهوری اسلامی خودش را قادر بر هر کاری میداند.»(18) و با چنین چشماندازی «قطعاً نیروی جوان کشور ما، نیروی انسانی کشور ما، نخبگان کشور ما، قادرند به قلّههای پیشرفت همهجانبه، کشورشان و ملّتشان را برسانند... امروز هر کار علمی و فنّاوری در کشور که زیرساخت آن وجود داشته باشد، از دستِ کُنندهی ایرانی، جوان ایرانی، و نخبهی ایرانی بر میآید؛ هیچ چیزی وجود ندارد که ما بگوییم استعداد ایرانی و نخبهی ایرانی قادر به ایجاد آن، تولید آن، ساخت آن نباشد؛ مگر اینکه زیرساخت آن در کشور وجود نداشته باشد که باید آن زیرساخت را ایجاد کرد. وضع و سطح استعداد کشور ما یک چنین سطحی است.»(19)پینوشتها:
1. بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۳۸۶/۱۰/۱۳.
2. همان، ۱۳۹۷/۰۱/۰۱.
3. همان، ۱۳۹۹/۱۰/۱۹.
4. همان، ۱۳۹۹/۰۲/۱۷.
5. همان، ۱۳۹۹/۰۲/۲۱.
6. همان، ۱۴۰۰/۰۳/۲۶.
7. همان، ۱۴۰۰/۰۱/۰۱.
8. همان.
9. همان.
10. همان، ۱۴۰۰/۰۳/۲۶.
11. همان، ۱۳۹۰/۰۳/۱۴.
12. همان، ۱۳۸۷/۰۳/۱۴.
13. همان، ۱۳۹۱/۰۱/۰۱.
14. همان، ۱۳۸۶/۱۰/۱۳.
15. همان.
16. همان، ۱۳۹۰/۱۲/۰۳.
17. همان، ۱۳۹۹/۱۰/۱۹.
18. همان، ۱۳۸۷/۰۲/۱۴.
19. همان، ۱۳۹۲/۰۷/۱۷.
منبع: khamenei.ir