چهارشنبه، 31 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

جایگاه قرآن کریم نزد شیعه

پرسش :

شیعه با استناد به حدیث ثقلین امامت امامان خود را اثبات می کند؛ امّا چرا احترامی را که برای ثقل اصغر (امامان اهل بیت) قائل است، برای ثقل اکبر (قرآن کریم) قائل نیست؟!


پاسخ :
برخی چون نتوانسته اند حدیث ثقلین را از حیث سند و دلالت زیر سؤال ببرند برای اتهام زدن به شیعه ایرادهایی می گیرند که هیچ پایه و اساسی ندارد. به عنوان مثال ادعا کرده اند که شیعه احترامی که برای ثقل اصغر - اهل بیت(علیهم السلام) - قائل اند برای ثقل اکبر (قرآن کریم) قائل نیستند و اگر کسى بر ثقل‏ اصغر طعنه زند، تکفیرش مى‏ کنند، امّا اگر بر قرآن طعنه زند در صدد توجیه کار او بر مى ‏آیند!

اما این افترا و ادعایی دروغ است و در نظرات علمی و کلامی شیعه و در هیچ کتابی چنین چیزی وجود ندارد. افترا کار آسانى است، امّا اثبات آن بسیار مشکل. در کدام کتاب و رساله اى، چیزی برای اثبات این افتراها وجود دارد؟(1)

از نظر شیعه، هیچ ‏گونه تحریفى در قرآن روى نداده است و قرآنى‏ که امروز در دست ماست، درست همان قرآنى است که بر پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) نازل شده و حتى کلمه و حرفى از آن کم و زیاد نگردیده است و سند عقیده و شریعت است که باید مسلمانان هر دو را از آن کتاب دریافت کنند و اگر اختلافى در مسأله اى رخ داد، حَکَم و داور در مورد آن مسأله قرآن است.(2)
 

مقایسه شیعه و اهل سنت در اهمیت دادن به قرآن

شیعه معتقد است قرآن تنها کتابى است که سراسر آن صحیح است و هیچ کتاب صحیحى جز قرآن در اختیار مسلمانان نیست و غیر از آن، همه کتاب ها بدون استثنا قابل نقد و بررسى هستند و همه روایات باید از حیث سند بررسی شوند؛ اما اهل سنت روایات صحابه را بی چون و چرا می پذیرند و گاهی آن را بر قرآن ترجیح می دهند.

از نظر شیعه نسخ قرآن به «خبر واحد» از نظر شیعه ممنوع است؛ زیرا نسخ یک مسأله مهم و نسبتاً نادر است و اگر تحقّق پیدا کند باید به صورت متواتر یا متضافر یا توأم با قرائن قطعیه باشد، به خلاف تخصیص و تقیید که امر رایجى است. مرحوم علّامه حلّى در «منتهى» مى گوید: نسخ دلیل قطعى (خواه قرآن باشد یا سنّت متواتره) به وسیله خبر واحد جایز نیست؛ زیرا دلیل قطعى اقوى است پس هنگام تعارض، عمل به آن متعیّن است.(3)

در حالی که برخی از اهل سنت گفته اند: نسخ قرآن به «خبر واحد» در زمان حیات پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) جایز مى باشد.(4) در عمل نیز همه اهل سنت، حتی در غیر زمان حیات پیامبر(ص)، خبر واحد را بر قرآن ترجیح می دهند و آن را مهمتر از آیات قرآن می دانند(5) چنانکه خبر واحد ابوبکر را در ارث انبیاء بر قرآن ترجیح داده اند. آلوسى در توجیه این مسأله که: چرا در اینجا خبر واحد ابوبکر بر عمومات قرآن مقدم شد اما «عمر بن خطاب» خبر واحد «فاطمة بنت قیس» را بر آیه 6 سوره طلاق مقدم نکرد؟(6) در تفسیر خود گفته است: «تخصیص عمومات قرآنى به خبر واحد جایز است و دلیل مخالفان که عمر به خبر دختر قیس چنین تخصیصى نداد از آن جهت مردود است که عمر در صدق و کذب آن خبر مردد بود».(7)

با این حال سخن این است که ابوبکر نیز در خبر دروغ خود مردد بود زیرا: الف) در حدیث ابوطفیل آمده است که ابوبکر به میراث نبى براى خانواده او اعتراف کرده بود. ب) شمشیر، استر و کفش پیامبر را به عنوان میراث به على(ع) بخشید. ج) در نحوه مصرف آن مردد بود و مى‏ گفت: «چون به خلافت رسیدم تصمیم گرفتم آن را به مسلمین بازگردانم» پس به نظر او نحوه مصرف به رأى خلیفه بستگى داشت.(8)

این بیانات و مستندات تاریخی، ملاک های بسیار خوبی برای سنجش پایبندی مدعیان تبعیت از نص قرآن به دستورها و احکام این کتاب آسمانی اند.
 

جایگاه قرآن در آموزه های شیعه

1. قرآن اولین منبع تالیف کتاب های فقهی و اصولی و کلامی شیعه
چگونه ممکن است شیعه برای قرآن احترام قائل نباشد در حالی که در همه کتاب های فقهی و اصولی و کلامی و... که توسط علمای شیعه تدوین شده است اولین منبعی که معیار قرار می گیرد قرآن است. از نظر شیعه همین که پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: من از میان شما مى ‏روم و دو چیز را به یادگار مى ‏گذارم «کتاب خدا» و «خاندانم»، خود نشان مى ‏دهد که قرآن به صورت یک کتاب جمع‏ آورى‏ شده بود و تا ابد قانون اساسى اسلام، کتاب بزرگ تعلیم و تربیت و زیر بناى همه برنامه هاى اسلامى و احکام و عقائد و اعتقادات می باشد.(9)

در کتابهای مختلف اصول فقه شیعه از جمله «کفایة الاصول» و «رسائل فقهیه‏» که سالهاست در حوزه های علمیه شیعه تدریس می شود، اولین و مهمترین منبع برای احکام شرعی «قرآن» بیان شده است و اجماع بر حجیت آن وجود دارد. از جمله عناوینی که درباره قرآن در کتاب های اصول فقه شیعه مفصل به آنها پرداخته شده می توان به این موارد اشاره کرد:
1. حجّیة کتاب اللَّه سنداً
2. حجّیة ظواهر الألفاظ عموماً
3. حجّیة ظواهر الکتاب بالخصوص‏
4. الکلام فی عدم تحریف الکتاب العزیز(10)

از طرفی همین که کتابهای فراوانی تحت عنوان آیات الاحکام(11) توسط علمای شیعه تدوین شده است، بهترین دلیل مبنی بر احترام شیعه و استناط عقیده و اعمال دینی خود از این کتاب آسمانی می باشد. به عنوان مثال قطب الدین راوندى(م 573) در همین زمینه کتابى با نام‏ «فقه القرآن»‏ نوشت و شیخ طبرسى نیز در تفسیر «مجمع البیان»‏ به این مسأله توجّه خاصّى کرد.(12) همچنین درباره آیات الاحکام به طور مستقل و مشروح، فاضل مقداد، کتابی با نام‏ «کنز العرفان»‏ تدوین کرد. پس از آن مرحوم محقّق اردبیلى نیز کتاب‏ «زبدة البیان»‏ را در همین ارتباط نوشت.(13)

در اعتقادات نیز کتابهای فراوانی توسط علمای شیعه تدوین شده است که عقاید شیعه خصوصا دیدگاه شیعه درباره امامت را با توجه به آیات قرآن اثبات می کند. به عنوان نمونه می توان به کتاب «آیات ولایت در قرآن‏» تالیف آیت الله مکارم شیرازی اشاره کرد که آیات مختلفی را که ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) را ثابت می کند جمع آوری کرده است.
 
2. حساسیت و تعصب و غیرت شیعه به قرآن در طول تاریخ و برخورد با طعنه زنندگان
شیعه تمام طعنه زنندگان بر قرآن از هر مسلکی را نقد می کند و هیچ توجیهی را قبول نمی کند و تعصب خاصی در برابر توهین به قرآن دارد. از نظر شیعه رد و تکذیب قرآن و طعن زدن در دین از نشانه های ارتداد می باشد(14) چنانکه امام خمینى(قدس سرّه الشریف) فتواى تاریخى خود را دائر بر مرتد بودن‏ نویسنده کتاب «آیات شیطانی» یعنى «سلمان رشدى» به خاطر توهین به قرآن و پیامبران و لزوم قتل او صادر کردند.(15)

حتی شیعیان درباره برخی از آرای نادر برخی از علما که نظرات شاذی راجع به قرآن داشتند نیز به شدت موضع گیری کرده و اتهام تحریف را از ساحت قرآن زدوده اند. شاهد آن کتاب ها و تألیفاتی است که در رد کتاب «فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب» نوشته محدث نوری نوشته شد.(16)
 
3. فراگیری آموزه های قرآنی از اهل بیت به عنوان بهترین مفسرین وحی
اگر شیعه به روایات اهل بیت(علیهم السلام) توجه می کند به خاطر این است که آنها بهترین مفسر قرآن به شمار می روند. از نظر شیعه ثقل اصغر یا همان اهل بیت(ع) قرآن ناطق و مفسّر حقیقی قرآن می باشند و هر آنچه اهل بیت بیان می کنند بر گرفته از قرآن و سنت پیامبر(ص) است؛ لذا این دو از یکدیگر جدا نیستند تا شیعه بخواهد به یکی توجه کند و به دیگری بی توجه باشد. اسلام حقیقی از دید شیعه همان است که کتاب آن را اهل بیت(ع) تفسیر می کند و سنت آن را هم اهل بیت(ع) روایت می کند.

پیروی از چنین تفسیر و روایتی عین اسلام است چرا که اهل بیت مصداق آیه تطهیر(17) هستند و مصداق بارز آیه 43 سوره نحل یعنی:‏ «فَسْئَلُوا أَهْلَ‏ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛‏ (از اهل ذکر سؤال کنید اگر نمى‏ دانید) می باشند. این را از آنجا می توانیم استنباط کنیم که می بینیم حضرت فاطمه(ع) درباره اینکه چه کسی می تواند قرآن را تفسیر کند مى‏ گوید: «چه کسى بهتر از پسرعمویم على(ع) که در آغوش وحى پرورش یافته و از کاتبان وحى بوده و قرآن و تفسیر قرآن را از دو لب پیامبر(ص) شنیده‏ به این کار سزاوارتر است؟ اصلا قرآن در خانه ما نازل شده و «أَهْلُ الْبَیْتِ أدرَى‏ بِمَا فِى‏ الْبَیْتِ‏»(18)؛ (اهل خانه به آنچه در خانه می باشد آگاه تر است)».(19)

سایر ائمه معصومین نیز علم خود را با واسطه از امیر المؤمنین(علیه السلام) که باب علم نبی بود دریافت کرده اند و هر آنچه بیان نموده اند برگرفته از قرآن و سنت پیامبر(ص) بوده است و در سخنان خود نیز توجه ویژه ای به قرآن داشته اند.
 
4. اهتمام شیعه به قرائت و حفظ قرآن
شیعیان که پیرو اهل بیت(علیهم السلام) می باشند به تبعیت از آنها توجه ویژه ای به حفظ قرآن هم از حیث ظاهر و هم از حیث باطن دارند، خصوصا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران این مسأله به صورت جدی تری صورت می پذیرد. هم‏ اکنون‏ در جمهورى‏ اسلامى‏ ایران‏ اهتمام فراوانى به حفظ قرآن در میان برادران و خواهران و حتى نونهالان پدید آمده است. تا آنجا که کودکانى در سن 5 سالگى یا کمى بیشتر حافظ کل قرآن شده و در مسابقات بین المللى برنده جوایز گشته اند و در کشور جمهورى اسلامى نیز همه ساله مسابقات بین المللى برگزار مى شود و با دعوت از داوران بین المللى برگزیدگان رشته هاى حفظ، ترجمه و تفسیر با اعطاى جایزه تشویق مى شوند. همچنین در جمهورى اسلامى رسانه خاصى براى قرآن تأسیس شده که 24 ساعته، به صورت هاى مختلف برنامه هاى قرآنى اجرا مى کند.(20)

پی‌نوشت‌ها:
(1). پاسخ جوان شیعى به پرسشهاى وهابیان، طبرى، محمد، نشر مشعر، تهران، 1386 هـ ش، چاپ دوم، ص 217.
(2). یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران، 1386 هـ ش، چاپ چهارم،‏ ص 221.
(3). منتهى المطلب، علّامه حلّى، مشهد، مجمع البحوث الإسلامیة، آستان قدس، چاپ اوّل، 1412 هـ ق‏، ج 2، ص 228.
(4). روضة الناظر و جنّة المناظر فى اصول الفقه على مذهب احمد بن حنبل، موفق الدین عبد اللَّه بن احمد بن قدامه، مؤسّسة الریان، بیروت‏، بی تا، الطبعة الاولی، ج 1، ص 263.
(5). مفاتیح الغیب، فخر رازی، دار احیاء التراث العربى، بیروت، 1420 هـ ق، چاپ سوم، ج ‏22، ص 79؛ محاسن التأویل، قاسمى، محمد جمال الدین، تحقیق: عیون السود، محمد باسل، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1418 هـ ق، چاپ اول، ج ‏7، ص 335.
(6). صحیح مسلم درباره مسکن و نفقه زنی که سه طلاقه شده از فاطمة بنت قیس‏ نقل می کند: «لَیْسَ لَهَا سُکْنَى وَلَا نَفَقَةَ»؛ (به چنین زنی مسکن و نفقه تعلق نمی گیرد). ر.ک: صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج النیسابوری، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، الطبعة الاولی، ج 2، ص 1114. اما در آیه 6 سوره طلاق که می خوانیم: «أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنْتُمْ مِنْ وُجْدِکُمْ»؛ (آنها را هر جا خودتان‏ سکونت‏ دارید و امکانات شما ایجاب مى‏ کند سکونت دهید).
(7). روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسى سید محمود، تحقیق: على عبدالبارى عطیة، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1415 هـ ق، چاپ اول، ج ‏2، ص 428.
(8). نهج الحق و کشف الصدق، حسن بن یوسف بن مطهر (علامه حلى)، ترجمه: کهنسال، علیرضا، ‏انتشارات عاشوراء، مشهد، 1379 هـ ش، چاپ اول‏، ص 537.
(9). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران، 1374 هـ ش، چاپ سى و دوم، ج ‏1، ص 11.
(10). ر.ک: طریق الوصول إلى مهمات علم الأصول، مکارم شیرازی، ناصر، دار النشر الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1432 هـ ق، چاپ دوم، ج ‏1، ص 37-62؛ قوانین الاصول، المحقق المیرزا أبوالقاسم القمّی، الطبعة الحجریة، 1303 هـ ق، الطبعة الاولی، ج 1، ص 395- 403؛ و... .
(11). مقصود از «آیات الاحکام» بررسى آیاتى از قرآن کریم است که از آنها حکمى از احکام فقهى استفاده مى‏ شود.
(12). دائرة المعارف فقه مقارن، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1427 هـ ق، چاپ اول‏، ج ‏1، ص 113؛ موسوعة طبقات الفقهاء، سبحانى، جعفر، مؤسّسه امام صادق(ع)، قم، 1418 هـ ق، چاپ اوّل، مقدّمه جلد دوم، ص 303- 302(با اندکى تصرّف و تلخیص).
(13). دائرة المعارف فقه مقارن، همان، ج 1، ص 117.
(14). ارتداد، پاشایی، محمد، انتشارات لوح محفوظ، تهران، 1380 هـ ش، چاپ اول، ص 40.
(15). یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، همان، ص 685.​
(16). از جمله کتابهایی که در رد کتاب فصل الخطاب نوشته‌ اند عبارتند از: کشف الارتیاب فی عدم تحریف کتاب رب‌الارباب، تألیف محمود بن ابی القاسم مشهور به معرب تهرانی، درگذشت سال ۱۳۱۳هـ ق، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۰۳ هـ ق؛ حفظ الکتاب الشریف عن شبهة القول بالتحریف، تألیف هبة الدین سید محمد حسین شهرستانی درگذشت سال ۱۳۱۵ هـ ق؛ تنزیه التنزیل، تألیف علی رضا حکیم خسروانی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۷۱ هـ ق؛ الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب، تألیف عبدالرحمن محمدی هیدجی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۷۲ هـ ق؛ البرهان علی عدم تحریف القران، تألیف مرحوم میرزا مهدی بروجردی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۷۴ هـ ق؛ آلاء الرحیم فی الرد علی تحریف القران، تألیف میرزا عبدالرحیم مدرس خیابانی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۸۱ هـ ق؛ صیانة القران عن التحریف، تألیف محمد هادی معرفت، تاریخ چاپ کتاب ۱۴۱۶ هـ ق؛ القران الکریم فی روایات المدرستین، تألیف سید مرتضی عسکری، تاریخ چاپ کتاب ۱۴۲۰ هـ ق؛ اکذوبة تحریف القران بین الشیعة والسنة، تألیف رسول جعفریان، تاریخ چاپ کتاب ۱۴۱۳ هـ ق؛ آلاء الرحمن فی تفسیر القران، تألیف شیخ جواد بلاغی؛ البیان فی تفسیر القرآن، تألیف سید ابوالقاسم خویی؛ تهذیب الاصول، درس خارج اصول سید روح الله خمینی در مبحث حجیت ظواهر کتاب؛ و... .
(17). آیه 33 سوره احزاب: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ‏ تَطْهِیرا»، که اهل بیت پیامبر(ص) را به عنوان کسانی که خداوند آنان را از هرگونه پلیدی پاک کرده است معرفی نموده و از سوی دیگر در آیه 79 سوره واقعه یادآور شده است که حقایق متعالی و معارف مکنون قرآن را جز انسان های مطهّر از پلیدی ها درک نمی کنند: «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون‏».
(18). الوافی، فیض کاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، کتابخانه امام أمیر المؤمنین على(ع)، اصفهان، 1406 هـ ق، چاپ اول، ج ‏6، ص 244.
(19). زهرا(س) برترین بانوى جهان‏، مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات سرور، قم، 1388 هـ ش، چاپ اول، ص 194.
(20). راهنماى حقیقت، سبحانی، جعفر، نشر مشعر، تهران، 1387 هـ ش، چاپ پنجم، ص 271.

منبع: آیین رحمت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط
موارد بیشتر برای شما