پرسش :
طرز پوشش مادر در خانه و در مقابل فرزند چگونه باشد؟ راهنمايي فرمائيد.
پاسخ :
سؤال شما از دو بُعد قابل بررسي است 1. از نظر حكم شرعي؛ در مورد پوشش ما در مقابل فرزندان از نظر حكم شرعي، ضرورت ندارد و واجب نيست همه اعضاي بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراين باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشكالي ندارد مرد و زني كه با هم محرمند (مانند خواهر و برادر) ميتوانند به بدن يكديگر به آن مقدار كه در ميان محارم معمول است نگاه كنند، و در غير آن احتياط آن است كه نگاه نكنند.[1]
2. از نظر تربيتي و روان شناختي؛
امّا از نظر تربيتي بايد بگوئيم كودك به راحتي رفتار و صداي مادر را تشخيص ميدهد و آنرا دنبال ميكند رفتار مادر برايش كاملاً آشنا است و حافظهاش مملو از خاطراتي از اين رفتارها ميباشد كودك از رفتار و شكل آنها عكس برداري ميكند و در حافظة خود انبار ميكند.
پايههاي اساسي رشد شخصيت كودكان و نوجوانان از طريق تقليد نهاده ميشود و اين شيوة تقليد هم از راه شنيداري و هم از طريق بصري حاصل ميشود. تقليد و الگوپذيري از ويژگيهاي دوران كودكي است، كودك هر آنچه را كه ببيند براساس تقليد ميپذيرد، و مطابق آنها عمل ميكند، بدون اينكه از خوبي و بدي آن اطلاع داشته باشد.
چشم و گوش كودك، چون دريچهاي باز است ميبيند ذهن كودك چون دوربين عكاسي است، كه هر چه ميبيند در آن منعكس شده و ثبت ميگردد.[2]
بنابراين رفتار والدين بخصوص مادر تأثير فراواني بر روي كودكان دارد. كودك از مصالح و مفاسد امور اطلاعي ندارد و نميتواند در كارهايش هدفگيري درستي داشته باشد، لذا تمام توجهاش به پدر و مادر و اطرافيان است، اعمال و حركات آنها را مشاهده مينمايد و از آنان تقليد ميكند.[3]
كودك شكل پوشش مادر را تقليد ميكند اگر مادر هميشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد. كودك هم سعي ميكند همان پوشش را از مادر تقليد كند. و در دوران نوجواني كه نوبت به انتخاب ميرسد سعي ميكند با مادر همانندسازي كند وهمان شيوه مادر را براي خود انتخاب كند.
يكي از اشتباهات بعضي والدين اين است كه تصور ميكنند بچهها چيزي نميفهمند لذا با پوشش نامناسب در جلو فرزندان خود ظاهر ميشوند. غافل از اينكه كودك آنچه را ميبيند در حافظه خود ضبط كرده و روزي نمونة آن را از خود بروز خواهد داد.
امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: بپرهيزيد از اينكه در حالي عمل زناشوئي را انجام دهيد كه كودكي بتواند شما را ببيند و وضعيت شما را توصيف كند.[4]
در حديثي ديگر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: در حالي كه كودكي در خانه هست نبايد مرد با همسرش جمع شود چون ديدن اين منظره بوسيله كودك باعث ميشود كه كودك در بزرگسالي زناكار شود.[5]
اگر از دوران كودكي بگذريم و وارد دوراني شويم كه فرزند كم كم بسوي دوران بلوغ نزديك ميشود. پوشش اطرافيان ميتواند در بلوغ زودرس او نقش مهمي داشته باشد كودكي كه در سن قبل از نوجواني هر روز با بدن نيمه عريان مادر و خواهر مواجه است و قسمتها برجستة بدن آنان را مشاهده ميكند. زمينة تحريك جنسي در او سريعتر و زيادتر است و آنچه را در خانواده ميبيند ناخودآگاه در كوچه و خيابان بر افراد ديگر منطبق ميكند و باعث ميشود زودتر از موعد مقرر علائم بلوغ جنسي در او ظاهر شود.
اثر ديگر پوششهاي نامناسب والدين در مقابل فرزندان باعث ميشود كه حياء و عفت در ديدگاه و منظر آنها كم اهميت جلوه كند نوجواني كه هميشه مادر خود را نيمه عريان ميبيند احساس شرم نخواهد از اينكه خاله، دختر خاله و زن بيگانه را با همان وضع ببيند.
امّا آنچه بعضي ميگويند: اگر كودك ما در خانواده با چنين صحنههاي مواجه باشد وقتي در مجالس و جوامع با چنين صحنههاي برخورد كند با حرص و ولع به چنين افرادي نگاه نميكند.
براي پاسخ به چنين سؤالي كافيست پاي تجربه تاريخ را در پيش گذاريم و تاريخ را مجبور به گفتن حقايق نمائيم. جواب سؤال خود را خوهيم گرفت. زنان و دختران اروپا و آمريكا سربرهنه شدند و كودكان خود را با چنين صحنههاي عادت داد امّا باز هم كودكان آنها در جامعه به نظر شهوت نگاه كردند تا سينه را باز گذاشتن نظر شهوت بيشتر شد ساقها و رانها را هم در معرض نظر قرار دادند كه شايد كودكان آنها عادت كنند باز هم آمار جنايات جنسي درشتتر گرديد.
آيا ممكن است بگوئيم در غرب چنين نتيجه رسوائي در اثر لخت شدن زنان در مقابل كودكان و نوجوانانشان به بار آمد و اين احتمال هست كه در نواحي ديگر مخصوصاً در كشورهاي اسلامي اگر مادران نيمه برهنه بودند سينه و ساق پاهاي خود را در مقابل كودكان به نمايش گذاشتند براي آنها عادت ميشود و نظر عبرت آنان جايگزين نگاههاي شهوتشان گردد؟[6]
يقيناً جامعههاي اسلامي هم از چنين نتيجهاي مستثني نيستند.
در روانشناسي ثابت شده است كه اولين برخورد جنسي فراموش نشدني است و نخستين آغوش هميشه در خاطره پسر و دختر باقيست و اگر پسري اولين برخورد را با دختر مو سرخي داشت در ميان برهنگان حداقل در جستجوي موسرخان است و اگر حجاب باشد وقتش را براي يافتن تلف نميكند و چشم هرزهاش بجاي دنبال كردن موسرخان دنبال بهتر كردن سعادت و رفاه خانوادهاش است[7].
بنابراين لازم است مادر قبل از پنج سالگي در مقابل كودكان پوشش مناسب داشته باشد تا تصويري كه در ذهن كودك از مادر باقي ميماند، تصويري زيبا و آراسته باشد. و الگوي مناسب از پوشش در ذهن كودك نقش ببندد.
هر چه كودك بزرگتر ميشود ضرورت اين عمل بيشتر ميشود چون كودك بسوي بيدار شدن غريزة جنسي پيش ميرود و برخورد با پوشش نامناسب مادر و خواهر او را تحريك ميكند.
امّا اينكه بگوئيم بچه را با چنين وضع و پوشش عادت دهيم تا در محيط اجتماعي وقتي با چنين صحنههايي برخورد ميكند براي آنها تحريك آميز نباشد. تجربة غرب نشان داده چنين امري اتفاق نميافتد. زيرا كه روحيه تنوع طلبي انسان به دنبال شكلهاي ديگر ميرود. و شهوت حالت سيري ناپذير دارد.
منبع براي مطالعه بيشتر
1. ازدواج مكتب انسان سازي، نوشته شهيد دكتر سيدرضا پاك نژاد، انتشارات مؤسسه خيريه علمي و ديني اشكذرـ يزد.
2. نقش مادر در تربيت، دكتر علي قائمي، انتشارات اميري، تهران، 1368.
3. اسلام و تربيت كودكان، دكتر احمد بهشتي، ج 2، سازمان تبليغات، 1372.
4. آئين همسرداري، آيت الله ابراهيم اميني، تهران، سازمان تبليغات، 1367.
[1] . مكارم شيرازي، ناصر، رساله توضيح المسائل، قم، هدف، ص 424.
[2] . فرهاديان، رضا، آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، رئوف، قم، 1370، ص 38.
[3] . همان.
[4] . حر عاملي، محمد حسن، وسائل، ج 14، ص 94.
[5] . فيض كاشاني، ملا محسن، من لايحضره الفقيه، ج 3، ، ص 275.
[6] . پاك نژاد، رضا، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 19، تهران،انتشارات ناصر، 1364، ص 109.
[7] . همان، ص 112.
( اندیشه قم )
سؤال شما از دو بُعد قابل بررسي است 1. از نظر حكم شرعي؛ در مورد پوشش ما در مقابل فرزندان از نظر حكم شرعي، ضرورت ندارد و واجب نيست همه اعضاي بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراين باز بودن سر و گردن، دستها و پاها و ساق پا اشكالي ندارد مرد و زني كه با هم محرمند (مانند خواهر و برادر) ميتوانند به بدن يكديگر به آن مقدار كه در ميان محارم معمول است نگاه كنند، و در غير آن احتياط آن است كه نگاه نكنند.[1]
2. از نظر تربيتي و روان شناختي؛
امّا از نظر تربيتي بايد بگوئيم كودك به راحتي رفتار و صداي مادر را تشخيص ميدهد و آنرا دنبال ميكند رفتار مادر برايش كاملاً آشنا است و حافظهاش مملو از خاطراتي از اين رفتارها ميباشد كودك از رفتار و شكل آنها عكس برداري ميكند و در حافظة خود انبار ميكند.
پايههاي اساسي رشد شخصيت كودكان و نوجوانان از طريق تقليد نهاده ميشود و اين شيوة تقليد هم از راه شنيداري و هم از طريق بصري حاصل ميشود. تقليد و الگوپذيري از ويژگيهاي دوران كودكي است، كودك هر آنچه را كه ببيند براساس تقليد ميپذيرد، و مطابق آنها عمل ميكند، بدون اينكه از خوبي و بدي آن اطلاع داشته باشد.
چشم و گوش كودك، چون دريچهاي باز است ميبيند ذهن كودك چون دوربين عكاسي است، كه هر چه ميبيند در آن منعكس شده و ثبت ميگردد.[2]
بنابراين رفتار والدين بخصوص مادر تأثير فراواني بر روي كودكان دارد. كودك از مصالح و مفاسد امور اطلاعي ندارد و نميتواند در كارهايش هدفگيري درستي داشته باشد، لذا تمام توجهاش به پدر و مادر و اطرافيان است، اعمال و حركات آنها را مشاهده مينمايد و از آنان تقليد ميكند.[3]
كودك شكل پوشش مادر را تقليد ميكند اگر مادر هميشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد. كودك هم سعي ميكند همان پوشش را از مادر تقليد كند. و در دوران نوجواني كه نوبت به انتخاب ميرسد سعي ميكند با مادر همانندسازي كند وهمان شيوه مادر را براي خود انتخاب كند.
يكي از اشتباهات بعضي والدين اين است كه تصور ميكنند بچهها چيزي نميفهمند لذا با پوشش نامناسب در جلو فرزندان خود ظاهر ميشوند. غافل از اينكه كودك آنچه را ميبيند در حافظه خود ضبط كرده و روزي نمونة آن را از خود بروز خواهد داد.
امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود: بپرهيزيد از اينكه در حالي عمل زناشوئي را انجام دهيد كه كودكي بتواند شما را ببيند و وضعيت شما را توصيف كند.[4]
در حديثي ديگر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: در حالي كه كودكي در خانه هست نبايد مرد با همسرش جمع شود چون ديدن اين منظره بوسيله كودك باعث ميشود كه كودك در بزرگسالي زناكار شود.[5]
اگر از دوران كودكي بگذريم و وارد دوراني شويم كه فرزند كم كم بسوي دوران بلوغ نزديك ميشود. پوشش اطرافيان ميتواند در بلوغ زودرس او نقش مهمي داشته باشد كودكي كه در سن قبل از نوجواني هر روز با بدن نيمه عريان مادر و خواهر مواجه است و قسمتها برجستة بدن آنان را مشاهده ميكند. زمينة تحريك جنسي در او سريعتر و زيادتر است و آنچه را در خانواده ميبيند ناخودآگاه در كوچه و خيابان بر افراد ديگر منطبق ميكند و باعث ميشود زودتر از موعد مقرر علائم بلوغ جنسي در او ظاهر شود.
اثر ديگر پوششهاي نامناسب والدين در مقابل فرزندان باعث ميشود كه حياء و عفت در ديدگاه و منظر آنها كم اهميت جلوه كند نوجواني كه هميشه مادر خود را نيمه عريان ميبيند احساس شرم نخواهد از اينكه خاله، دختر خاله و زن بيگانه را با همان وضع ببيند.
امّا آنچه بعضي ميگويند: اگر كودك ما در خانواده با چنين صحنههاي مواجه باشد وقتي در مجالس و جوامع با چنين صحنههاي برخورد كند با حرص و ولع به چنين افرادي نگاه نميكند.
براي پاسخ به چنين سؤالي كافيست پاي تجربه تاريخ را در پيش گذاريم و تاريخ را مجبور به گفتن حقايق نمائيم. جواب سؤال خود را خوهيم گرفت. زنان و دختران اروپا و آمريكا سربرهنه شدند و كودكان خود را با چنين صحنههاي عادت داد امّا باز هم كودكان آنها در جامعه به نظر شهوت نگاه كردند تا سينه را باز گذاشتن نظر شهوت بيشتر شد ساقها و رانها را هم در معرض نظر قرار دادند كه شايد كودكان آنها عادت كنند باز هم آمار جنايات جنسي درشتتر گرديد.
آيا ممكن است بگوئيم در غرب چنين نتيجه رسوائي در اثر لخت شدن زنان در مقابل كودكان و نوجوانانشان به بار آمد و اين احتمال هست كه در نواحي ديگر مخصوصاً در كشورهاي اسلامي اگر مادران نيمه برهنه بودند سينه و ساق پاهاي خود را در مقابل كودكان به نمايش گذاشتند براي آنها عادت ميشود و نظر عبرت آنان جايگزين نگاههاي شهوتشان گردد؟[6]
يقيناً جامعههاي اسلامي هم از چنين نتيجهاي مستثني نيستند.
در روانشناسي ثابت شده است كه اولين برخورد جنسي فراموش نشدني است و نخستين آغوش هميشه در خاطره پسر و دختر باقيست و اگر پسري اولين برخورد را با دختر مو سرخي داشت در ميان برهنگان حداقل در جستجوي موسرخان است و اگر حجاب باشد وقتش را براي يافتن تلف نميكند و چشم هرزهاش بجاي دنبال كردن موسرخان دنبال بهتر كردن سعادت و رفاه خانوادهاش است[7].
بنابراين لازم است مادر قبل از پنج سالگي در مقابل كودكان پوشش مناسب داشته باشد تا تصويري كه در ذهن كودك از مادر باقي ميماند، تصويري زيبا و آراسته باشد. و الگوي مناسب از پوشش در ذهن كودك نقش ببندد.
هر چه كودك بزرگتر ميشود ضرورت اين عمل بيشتر ميشود چون كودك بسوي بيدار شدن غريزة جنسي پيش ميرود و برخورد با پوشش نامناسب مادر و خواهر او را تحريك ميكند.
امّا اينكه بگوئيم بچه را با چنين وضع و پوشش عادت دهيم تا در محيط اجتماعي وقتي با چنين صحنههايي برخورد ميكند براي آنها تحريك آميز نباشد. تجربة غرب نشان داده چنين امري اتفاق نميافتد. زيرا كه روحيه تنوع طلبي انسان به دنبال شكلهاي ديگر ميرود. و شهوت حالت سيري ناپذير دارد.
منبع براي مطالعه بيشتر
1. ازدواج مكتب انسان سازي، نوشته شهيد دكتر سيدرضا پاك نژاد، انتشارات مؤسسه خيريه علمي و ديني اشكذرـ يزد.
2. نقش مادر در تربيت، دكتر علي قائمي، انتشارات اميري، تهران، 1368.
3. اسلام و تربيت كودكان، دكتر احمد بهشتي، ج 2، سازمان تبليغات، 1372.
4. آئين همسرداري، آيت الله ابراهيم اميني، تهران، سازمان تبليغات، 1367.
[1] . مكارم شيرازي، ناصر، رساله توضيح المسائل، قم، هدف، ص 424.
[2] . فرهاديان، رضا، آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، رئوف، قم، 1370، ص 38.
[3] . همان.
[4] . حر عاملي، محمد حسن، وسائل، ج 14، ص 94.
[5] . فيض كاشاني، ملا محسن، من لايحضره الفقيه، ج 3، ، ص 275.
[6] . پاك نژاد، رضا، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 19، تهران،انتشارات ناصر، 1364، ص 109.
[7] . همان، ص 112.
( اندیشه قم )