شنبه، 13 خرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

ارتباط با نامحرم كه با هم قصد ازدواج داريم و فعلا شرايط ازدواج رو نداريم به چه صورت بايد باشد؟


پاسخ :
از چندین منظر فقهی و اخلاقی و روانشناسی و جامعه شناسی مي‏توان به اين امر پرداخت.
به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفت‏ها و آسيب‏هاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيب‏ها اشاره مي‏شود:
1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا مي‏شود اين گونه روابط و دوستي‏ها به انگيزه ازدواج شكل مي‏گيرد، ولي با كمي دقّت فهميده مي‏شود، روح حاكم بر اين گونه دوستي‏ها، عشق‏ورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام مي‏فرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميم‏گيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستي‏هاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور مي‏سازد و اجازه نمي‏دهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخاب‏ها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي‏گيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقع‏بينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي‏سازد.
2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نمي‏كند بلكه بر مشكلات آنان مي‏افزايد.
3- خود می دانید که ازدواج ارتباط دو خانواده است این نوع ارتباطها معمولا بدون آگاهی خانوادهها انجام می گیرد و اگر در آینده یکی از دو خانواده با این ازدواج مخالفت کنند این دوستی و ارتباط را چگونه می توان پاک نمود ؟ این شکست روحی را چگونه می توان ترمیم نمود . ؟
اين گونه دوستي‏ها و روابط اگر به ازدواج بي‏انجامد پس از مدتي از شكل‏گيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود مي‏گويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟
دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اين اساس اين گونه ازدواج‏ها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي مي‏گردد.
بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوج‏هايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي مي‏كنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديده‏اي رو به رو است و منجر به طلاق مي‏شود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشته‏اند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزه‏اي براي حل درگيري‏ها و حمايت از مهارت‏هاي خود ندارند. وي افزود: به نظر مي‏رسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبوده‏اند، سرد و منجرّ به طلاق مي‏شود. وي در پايان گفت: مي‏توانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نمي‏شود. (روزنامه جمهوري اسلامي – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5)
3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث مي‏شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقات‏هاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگ‏ترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است.
دل‏مشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد مي‏آيد بزرگ‏ترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاه‏ها توصيه مي‏كنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان نباید در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستي‏ها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل مي‏گيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نمي‏شود. عشق حقيقي و پاك با هوس‏هاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مي‏نهد. جاذبه و دل ربايي‏ها مربوط به روزها و ماه‏هاي اول دوستي است. ولي ديري نمي‏پايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي‏شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعه‏اي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچ‏گونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبي‏ها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانواده‏اي سالم، به فعليت مي‏رسد.
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستي‏هاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستي‏ها وجود دارد، اين گونه دوستي‏ها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت مي‏گيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهره‏ها و اضطراب‏هايي که گاهي لطمه‏هاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيب‏هاي اين گونه روابط است.
6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكي‏ها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و اين امر باعث مي‏شود كه آن‏ها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره مي‏شود:
1. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگي‏هايي دارد؟
2. آيا روابطي كه بر پايه هوسراني‏ها و سرگرمي‏هاي زودگذر است، مي‏تواند روابطي پايا و پويا باشد؟
3. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟
4. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند.
البته خوب است بگوییم که قبل از تمام این آسیبها از نظر شرعي و اخلاقي معمولا این نوع ارتباطها نا مشروع و حرام است مگر اینکه فقط به گفتگو اکتفا شود تا هنگامي كه به اين صورت تنها حرف هاي معمولي مي زنيد، نمي توانيم بگوييم كه اين رابطه حرام است و يا گناه دارد، يعني مشكل شرعي ندارد، ولي مي تواند آسيب هاي تربيتي و رواني مهمي در پي داشته باشد. وقتي دو نفر مدت زيادي با هم صحبت مي كنند و رابطه دارند، كم كم به هم علاقه مند مي شوند و اين علاقه به صورت دلبستگي و وابستگي در مي آيد، بعد از اينكه اين حالت به وجود آمد، ديگر قضاوت هايي كه در مورد هم دارند تحت تاثير علاقه قرار مي گيرد و نمي توانند كاملا آزاد و فارق از محبت در مورد هم فكر كنند و يكديگر را به صورت عقلاني و منطقي مورد ارزيابي قرار دهند و چه بسا عيب هاي هم را نمي بيننند و وارد راهي مي شوند كه به احتمال قوي پايان خوبي ندارد.
در خصوص ارتباط با جنس مخالف جهت ازدواج چند نكته را يادآور مي شود: بايد طرفين قبل از ازدواج از يكديگر شناخت داشته باشند, اما اين شناخت بايد از راه مناسب و قابل اعتماد بدست آيد. بي ترديد صحبت مستقيم و تنهايي طرفين راه صحيح و مناسب براي تحصيل شناخت نيست.
از اين گذشته ممكن است خانواده با اين ازدواج موافق نباشند، و آنها نتوانند ازدواج خود را سامان بدهند، در نتيجه مجبور باشند از هم جدا شوند و بدين وسيله دچار آسيب شديد عاطفي و رواني گردند.
تجربه نشان داده است كه اين روش، معلومات و اطلاعات صحيح، كامل و بجايي را به دست نمي دهد، لذا اين شيوه كمتر راه گشا بوده و در برخي از موارد به واسطه تحت تأثير قرار گرفتن حقيقت و غلبه احساسات و عواطف بر واقعيت طلبي، موجب زيان هايي شده است . از اين روي در حالي كه شناخت طرفين را قبل از ازدواج لازم و ضروري مي دانيم چند نكته را در اين مورد متذكر مي گردد: شناخت قابل اعتماد و صحيح آنگاه به دست مي آيد كه :
الف - از راه صحيح و به دور از انگيزه هاي ديگر, همانند انگيزه هاي عاطفي و احساسي باشد.
ب - منابعي كه جهت كسب آگاهي به آنها مراجعه مي شود بايد صداقت آنها قبلا تأييد شده باشد. حداقل اين است كه آنها ذي نفع نباشند.
ج - نوع شناخت و اطلاعات لازم و ضروري كه مورد نظر است و زندگي بر پايه آنها بنا مي شود بايد قبلا زمينه يابي گردد. بايد از اموري كسب آگاهي نمود كه در آينده براي زندگي شما ضروري است و جهل و ناآگاهي از آنها موجب سردرگمي و يا شكست زندگي مي شود. ولي شناخت هاي غيرضروري به كار نمي آيند.
د - بايد تدبيري انديشيد كه اطلاعات بدست آمده را محك زند و آنها را از افكار رؤياگونه، دروغ پردازي هاي ناخود هشيارانه - و حتي آگاهانه - مبرا سازد، لذا بايد از افراد صاحب تجربه و قابل وثوق كمك گرفت و نسبت به برخي امور آن ها را به جمع آوري اطلاعات ضروري ياري طلبيد. پي بردن به خصوصيات فرد از راه هاي مختلفي ميسر است:
1- مطالعه بر روي دوستان او.
2- مطالعه رفتار افراد خانواده او.
3- تحقيق از دوستان و فاميل او.
4- استفاده از تست هاي روان شناسي كه در اين باره مي توان از واحد مشاوره ازدواج استفاده كرد.
ناگفته نمايند گفتگو در محيطهاي گردشگاهي معمولا بستر مناسبي براي غلبه عواطف و احساسات است و در صورتي كه به ازدواج نينجامد, ضربه روحي شديدي - به ويژه نسبت به دختران - به وجود مي آورد. علاوه بر اين كه گفتگو در اين حد از نظر شرعي گناه محسوب مي شود. بنابراين توصيه مي شود از راه هاي تحقيق فوق الذكر استفاده شود تا در پرتو آن به شناختي عميق تر دست يابيد.
بى‏ترديد اگر دختر و پسر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، ميزان اعتقاد فردى و خانوادگى و شناخت خصايص جسمى و روانى (سابقه‏هاى بيمارى خانوادگى و ...)، به سراغ شناخت خصايص شخصيتى و فردى يكديگر بروند و در محيطى كه محبت و احساس الفت موج مى‏زند، به گفت وگو بپردازند، به احتمال زياد به ازدواج نسنجيده منتهى مى‏شوند؛ چرا كه ريسمان مودّت و عشق را نمى‏توان بعد از اين ارتباط و گفت‏وگو گسست. عشقى كه با تعقّل و تفكّر بيگانه است و ثمرى جز سردرگمى ندارد: بنابراين بايد ويژگى‏هاى گفت‏وگوى شناختى را به خوبى بازشناخته، بر اساس آن اقدام كنند.
گفت وگوى شناختى، صحبتى است كه به منظور شناخت دختر و پسر از يكديگر صورت مى‏گيرد، تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا كردن يا بنا نكردن زندگى مشترك، تصميم گرفته شود. اين صحبت‏ها با رعايت شرايط زير مى‏تواند به هدف خود دست يابد؛ وگرنه در صورت تخلّف، نه تنها هدف خود را تأمين نمى كند؛ بلكه رهزن دختر و پسر نيز خواهد شد.
به منظور دست‏يابى به اهداف اين نوع گفت و گوها رعايت نكات زير بايسته است:
1. سعى شود در اين گفت وگو جز پيام شناختى، پيام ديگرى (همانند پيام‏هاى احساسى و عاطفى) مبادله نشود.
2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پيش تدارك شده، تعيين گردد تا موجب انحراف صحبت‏ها از موضوع مورد نظر نشود. لذا بايد تلاش شود تا گفت وگوها از محورهاى تعيين شده تخطّى نمى‏كند.
3. موضوع و منظورتان از گفت وگو را به صورت كلى قبل از جلسه، به اطلاع طرف مقابل برسانيد تا با آمادگى قبلى در جلسه حاضر شود و با حالتى غيرمنتظره مواجه نشود.
4. مدت گفت و گوها كوتاه باشد.
5. برخى گفته‏ها يادداشت شده و محور تفكّر بعدى و تصميم گيرى قرار گيرد.
6. لازم است اين گفت وگو با حضور فرد يا افراد ديگرى - كه نقش ناظر بر محتوا را داشته و نكات مبهم و مجهول را گوشزد مى‏كند - يا حداقل تحت اشراف و اطلاع آنان انجام گيرد (ترجيحاً يك تن از طرف دختر و يك تن از طرف پسر).
7. محور شناخت از يكديگر، همانا شناخت از امور اساسى و مؤثر در تصميم‏گيرى باشد؛ همانند: آگاهى از ميزان سواد و سطح اطلاعات يكديگر، اطلاع از نو ع نگرش همديگر، شناخت از ميزان پايبندى به ارزش‏هاى پذيرفته شده و نوع ارزش‏هاى مورد قبول يكديگر ... .
8. از تعريف و تمجيد مكرر يكديگر - كه روحيه پرسشگرى و دقت نظر را از بين مى‏برد - اجتناب شود.
9. لازم است از پاسخ‏هاى كلى و شناخت‏هاى اجمالى و ابهام آلود پرهيز گردد تا هر چه شفاف‏تر، مجهولات به آگاهى و شناخت تبديل شود.
- کتاب هاي معرفي شده را نيز مطالعه فرماييد:
1. جوانان و انتخاب همسر، علي اکبر مظاهري، انتشارات پارسايان
2. انتخاب همسر، آيت الله ابراهيم اميني، سازمان تبليغات اسلامي
porseman.org


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.