نعمت پی در پی خداوند و نافرمانی انسان و عذاب پروردگار
امام علی علیه السلام فرمودند:
یَابنَ آدمَ اِذا رایتَ ربَّکَ سُبحانَهُ یُتابعُ عَلیکَ نِعَمَهُ وَ انتَ تَعصِیهِ فَاحذَرهُ.
ای فرزند آدم هرگاه دیدی که پروردگارت پی در پی به تو نعمت می رساند در حالی که تو نافرمانی او را می کنی از عذاب و غضب او بترس.
نهج البلاغه، حکمت 24
شرح حدیث:
آدم های کم ظرفیت وقتی دنیا به آن ها اقبال می کند وضع مادی خوی پیدا می کنند و هر نوع مسایل رفاهی برایشان فراهم است طغیان کرده و آن نعمت ها را در راه معصیت و نافرمانی خدا مصرف میکنند و یا به طور کلی گرفتار گناه می شوند اِنَّ الانسانَ لَیطقی اَن رآهُ استَغنی (1)
این انسان طغیان می کند هنگامی که احساس بی نیازی می کند.
ممکن است سرشت آدمی اینگونه باشد اما همین سرشت را می توان با تربیت نفس تغییر داد و در مواقع قدرت و ثروت گرفتار گناه نشد تا ثمره اش عذاب سخت خداوندی گردد.
همان بزرگوار فرمود حالت جبلی و طبع نفس انسان به سوی بی ادبی و خلافکاری است و این بنده است که باید هماره تلاش کند که آن را به سوی ادب و انجام کارهای شایسته سوق دهد و تربیت کند نفس انسان در مسیر خود همیشه در مقام مخالفت با دستورات الهی است ولی بر انسان وظیفه است که بکوشد او را از تقاضا و تمایلات بی مورد بر حذر دارد زیرا اگر کسی هر چه نفس می خواهد انجام دهد در به فساد کشیدن خود شریک است و هر کس در هواپرستی نفس خود را یاری دهد بداند که در قتل و انهدام خویش شریک است (2)
یک لحظه اگر نفس تو محکوم شود***علم همه انبیات معلوم شود
آن صورت غیبی که جهان طالب اوست***در آینه فهم تو مفهوم شود
برای آنکه کلام مولایمان بهتر روشن شود به این آیه شریفه دقت بیشتر کنیم که چگونه خداوند پس از طغیان و سوء استفاده از نعمت هایش بنده اش را از پای در می آورد.
فَلَمّا نَسُو ما ذُکِّروا بِهِ فَتَحنا عَلَیهِم اَبوابَ کُلِّ شَییٍء حتّی اذا فَرِحوا بِما اُوتُوا اَخَذناهُم بَغتَهً فَاِذاهُم مُبلِسُون (3)
وقتی نصایح ما را به فراموشی سپردند تمام درهای شادی و نعمت را به روی آنها گشودیم تا به نعمت هایی که به آنها داده شد خوشحال شدند ولی یکباره از آنها گرفتیم که نومید شدند!
پی نوشت:
1- علق 7
2- مستدرک الوسائل ج 2 ص 270
3- انعام 44
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
این انسان طغیان می کند هنگامی که احساس بی نیازی می کند.
ممکن است سرشت آدمی اینگونه باشد اما همین سرشت را می توان با تربیت نفس تغییر داد و در مواقع قدرت و ثروت گرفتار گناه نشد تا ثمره اش عذاب سخت خداوندی گردد.
همان بزرگوار فرمود حالت جبلی و طبع نفس انسان به سوی بی ادبی و خلافکاری است و این بنده است که باید هماره تلاش کند که آن را به سوی ادب و انجام کارهای شایسته سوق دهد و تربیت کند نفس انسان در مسیر خود همیشه در مقام مخالفت با دستورات الهی است ولی بر انسان وظیفه است که بکوشد او را از تقاضا و تمایلات بی مورد بر حذر دارد زیرا اگر کسی هر چه نفس می خواهد انجام دهد در به فساد کشیدن خود شریک است و هر کس در هواپرستی نفس خود را یاری دهد بداند که در قتل و انهدام خویش شریک است (2)
یک لحظه اگر نفس تو محکوم شود***علم همه انبیات معلوم شود
آن صورت غیبی که جهان طالب اوست***در آینه فهم تو مفهوم شود
برای آنکه کلام مولایمان بهتر روشن شود به این آیه شریفه دقت بیشتر کنیم که چگونه خداوند پس از طغیان و سوء استفاده از نعمت هایش بنده اش را از پای در می آورد.
فَلَمّا نَسُو ما ذُکِّروا بِهِ فَتَحنا عَلَیهِم اَبوابَ کُلِّ شَییٍء حتّی اذا فَرِحوا بِما اُوتُوا اَخَذناهُم بَغتَهً فَاِذاهُم مُبلِسُون (3)
وقتی نصایح ما را به فراموشی سپردند تمام درهای شادی و نعمت را به روی آنها گشودیم تا به نعمت هایی که به آنها داده شد خوشحال شدند ولی یکباره از آنها گرفتیم که نومید شدند!
پی نوشت:
1- علق 7
2- مستدرک الوسائل ج 2 ص 270
3- انعام 44
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.