شنبه، 22 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

تفاوت بنی مخزوم و بنی عبد شمس و بنی هاشم

امام علی علیه السلام فرمودند:
أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ فَرَیْحَانَهُ قُرَیْشٍ نُحِبُّ حَدِیثَ رِجَالِهِمْ وَ النِّکَاحَ فِی نِسَائِهِمْ وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْیاً وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِی أَیْدِینَا وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا وَ هُمْ أَکْثَرُ وَ أَمْکَرُ وَ أَنْکَرُ وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ.

اما بنی محزوم گل خوشبوی قریشند که شنیدن سخن مردانشان و ازدواج با زنانشان را دوست داریم اما بنی عید شمس دوراندیش تر و در حمایت مال و فرزند توانمندترند که به همین جهت بداندیش ترو بخیل تر می باشند و اما ما بنی هاشم آنچه در دست داریم بخشنده تر و برای جانبازی در راه دین سخاوتمندتریم. آنها شمارشان بیشتر اما فریبکارتر و زشت روی ترند و ما گویاتر و خیرخواه تر و خوش روی تریم.

نهج البلاغه، حکمت 116
شرح حدیث:
پس طبق فرمایش امام علیه السلام قبایل قریش به سه بخش تقسیم می شوند بنی مخزوم بنی عبد شمس و بنی هاشم. بنی عبد شمس همان امویان هستند که عبد شمس پسرعموی هاشم بن عبدالمطلب بود. قریش مشتق از تقرش به معنی گرد آمدن است چون این قبله صحراگردی را رها کرده در مکه جمع شدند و به قریش معروف گشتند.(1)

قریش خود را از بنی عدنان و از اولاد ابراهیم نبی و اسماعیل پسرش که بانیان کعبه اند می دانند. نخستین رئیس قبیله قریش که موجب شهرت و ثروت آن قوم شد و تولیت کعبه و مقام شریف مکه را به خود منتقل نمود و طوایف قریش را از صحراهای بطحاء به مکه کوچ داد قصی بن کلاب جد پنجم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بود. اوطبقه نقشه ای که خود ترسیم نمود مکه را به بخش های مختلف تقسیم کرد و هر طایفه از قریش را در بخشی سکونت داد نخستین حکومت شورایی را در مکه تاسیس نمود. مشورت خانه (دارالندوه) را با عضویت چهل تن از ریش سفیدان قبیله بنیان نهاد. برای انتظام خدمات کعبه و رفاه قریش وزایرانی که برای حج وارد مکه می شدند مقامات پرده داری (سدانت) و غذارسانی (رفادت) و آبرسانی (سقایت) را تعیین و وظایف هر مقام را مشخص نمود. این مقامات و مقام لواء یعنی علمداری و ریاست دارالندوه را در دست خود گرفت و یک حکومت مذهبی تقریبا مشروطه برای نخستین بار در تاریخ عرب در مکه تاسیس نمود. قریش نیز به اتفاق آراء او را به امیری برگزیدند. (2)

موهبت الهی به قبیله قریش در سفرهای زمستانی و تابستانی ایشان در سوره قریش چنین بیان شده است.

لِإِیلَافِ قُرَیْشٍ إِیلَافِهِمْ رِحْلَهَ الشِّتَاءِ وَالصَّیْفِ فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ(3)

برای آن که قریش الفت گیرند و الفت آنها در سفرهای زمستانی و تابستانی برقرار بماند بنابراین باید پروردگار این خانه را عبادت کنند همان که آنها را از گرسنگی رهانید و از ترس ایمن ساخت.

هاشم جد رسول الله صلی الله علیه و آله که با بانویی از بنی عدی بن النجار به نام سلمی ازدواج کرد و عبدالمطلب از او متولد شد او بعد از وفات پدر رئیس قریش و شیخ بنی هاشم بود در زمان عبدالمطلب ابرهه حکمران یمن با سپاهی سنگین و فیلان جنگی برای ویران ساختن کعبه و تصرف حجاز به آنجا آمد در سال 571 میلادی خود و سپاهیانش به طور معجزه آسایی هلاک شدند و مکه به سلامت ماند.

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ (4)

آیا ندیدی که پروردگارت با اصحاب فیل چه کرد؟ آیا نیرنگ آنها را بی اثر نساخت؟ و بر سر آنها پرندگانی به نام ابابیل فرستاد که با سنگ هایی از سفالین آنها را هدف قرار دادند و آنها را چون کاه خرد شده گردانید.

عبدالمطلب ده پسر و شش دختر داشت. پسرانش: عبدالله، عباس، حمزه، ابوطالب، زبیر، الحارث، حجلا، المقوم، ضرار، ابولهب و دخترانش صفیخ، ام حکیم، بیضا، عاتکه، امیمه، اروی و بره نام داشتند. (5)

پسر عموی عبدالمطلب امیه بن عبد شمس نیز یازده پسر داشت. او از عبد ال مطلب ثروتمندتر بود اما به مقام و شهرت عبدالمطلب حسد می برد و فرزندانش نیز بر فرزندان عبدالمطلب حسادت می کردند. از همان اوقات بین بنی امیه و بنی هاشم رقابت و حسادت درگرفت.

احادیثی که در فضائل بنی هاشم و نکوهش بنی امیه از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و امامان معصوم علیهم السلام روایت شده در کتب شیعی و سنی مثل بحار مرحوم مجلسی سفینه مرحوم محدث قمی و الغدیر مرحوم امینی و مستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری و کنز العمال متقی هندی و تفسیر کشاف زمخشری و در المنثور سیوطی فراوان به چشم می خورد در این نوشتار به یک مورد اشاره می کنیم. ابن عباس می گوید: رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: بعد از آنکه خداوند مرا به پیغمبری مبعوث کرد نزد بنی امیه رفتم و گفتم: من فرستاده خدا به سوی شما هستم. اما انها گفتند: دروغ می گویی تو فرستاده نیستی. آنگاه نزد بنی هاشم آمدم و گفتم: من رسول خدا به سوی شما هستم. پس علی بن ابیطالب در پنهانی و آشکار مسلمان شد و ابوطالب در نهان ایمان آورد و آشکارا از من حمایت کرد آنگاه خداوند جبرئیل را فرستاد تا لوای الهی را در بین بنی هاشم استوار کند و ابلیس نیز لوای خود را فرستاد تا آن را بین بنی امیه استوار کردندو از این رو بنی امیه تا روز قیامت دشمن ما هستند و پیروان ایشان نیز دشمن شیعیان ما خواهند بود. (6)

کار بنی امیه به جایی رسید که نوه رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم حضرت حسین بن علی علیه السلام را به سرکردگی یزید بن معاویه لعنه الله علیهما کشتند و به روایت ابن جوزی وقتی سر بریده امام حسین علیه السلام را د ربرابر یزید آوردند چوب خیزران را که در دست داشت بر دندان های ثنایای آن حضرت علیه لاسلام می زدو می گفت: انتقام روز بدر را گرفتم. سپس اشعار شماتت آمیز ابن زبعری را در غزوه احد زمزمه کرد و خود این دو بیت را بر آن افزود:

لعبت هاشم بالملک فلا ***خبر جاء و لا وحی نزل

لست من خندف ان لم انتقم***من بنی احمد ما کان فعل

یعنی بنی هاشم با پادشاهی بازی کردند وگرنه نه خبری از آسمان نازل شده و نه وحیی فرود آمده است. من از اولاد خندف جده قریش نیستم اگر انتقام کارهایی را که اولاد احمد کردند نگیرم. (7)

پی نوشت:
1- سیره ابن هشام ج 1 ص 93
2- سیره ابن هشام ج 1 ص 170
3- سوره قریش اول تا آخر
4- سوره فیل آیات اول تا آخر
5- سیره ابن هشام ج 1 ص 180
6- سفینه البحار ج 1 ص 46
7- اعیان الشیعه ج 1 ص 616

منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
احادیث مرتبط