توصیف دنیا در کلام امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام فرمودند:
فِی صِفَةِ الدُّنْیَا الدُّنْیَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَرْضَهَا ثَوَاباً لِأَوْلِیَائِهِ وَ لَا عِقَاباً لِأَعْدَائِهِ وَ إِنَّ أَهْلَ الدُّنْیَا کَرَکْبٍ بَیْنَا هُمْ حَلُّوا إِذْ صَاحَ بِهِمْ سَائِقُهُمْ فَارْتَحَلُوا.
دنیا فریب می دهد و ضرر می زند و می گذرد پروردگار نپسندید که دنیا برای دوستانش پاداش و برای دشمنانش کیفر و عذاب باشد. همانا اهل دنیا چون کاروانند که وقتی در محلی فرود می آید رییس کاروان فریاد می زند که کوچ کنید و بار بندید.
نهج البلاغه: حکمت 407
شرح حدیث:
هیچ کس مانند امیرالمومنین علی علیه السلام دنیا را نشناخت. و هیچ کس مثل آن بزرگوار دنیا را برای مردم معرفی نکرد. اگر دقت کرده باشید در بین انبیاء و ائمه طاهری علیهم السلام در لابهلای روایات و احادیث بیشترین سخن را درباره دنیا از علی علیه السلام داریم از جمله بیان فوق است به سه جمله اول کلام مولا دقت کنید دنیا فریب می دهد ضرر می زند و می گذرد.
برای دریافت موعظه و شناخت دنیا همین سه جمله بس است دنیا فریب می دهد دنیا طلب را جذب خود می کند تا زیاده خواهی کند. در جمع کردن اموال دنیا بکوشد حالا از هر راهی که باشد حلال یا حرام و بعد ضرر می زند با یک ورشکستگی و با یک اتفاق غیرمترقبه هر آنچه به دست آورده از کف می دهد و بعد می گذرد یعنی همه این اتفاق ها می افتد نوبت رفتن فرا می رسد به او خطاب می شود که پرونده ات بسته شد به عالم برزخ و دنیای دیگر کوچ کن.
این حرف حقیر نیست این کلام مولایمان بود که فرمودند اهل دنیا چون کاروانند که وقتی در محلی فرود می آیند رییس کاروان فریاد می زند که کوچ کنید و بار بندید.
امام علیه السلام برای آشنایی بیشتر ما به وضع دنیا در یکی از خطبه هایش سیری در زندگانی پیامبران می کند و برای انتخاب الگوهای ساده زیستی و پرهیز از دنیاپرستی چنین می فرماید برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و رسوایی ها و زشتی های آن باشد چه اینکه دنیا از هر سو بر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم بازداشته و برای غیر او گسترانده شده از پستان دنیا شیر نخورد و از زیورهای آن فاصله گرفت اگر می خواهی دومی را موسی علیه السلام و زندگی او را توصیف کنم آنجا که می گوید پروردگارا هر چه به من از نیکی عطا کنی نیازمندم به خدا سوگند موسی علیه السلام جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چیز دیگری نخواست زیرا موسی علیه السلام از سبزیجات زمین می خورد تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن سبزی گیاه از پشت پرده شکم او آشکار بود و اگر می خواهی سومی را حضرت داود علیه السلام صاحب زبورها و خواننده و قاری بهشتیان را الگوی خویش سازی که با هنر دستان خود از لیف خرما زنبیل می بافت و از همنشینان خود می پرسید چه کسی از شما این زنبیل را می فروشد؟ با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد و اگر می خواهی از عیسی بن مریم علیه السلام بگویم که سنگ را بالش خود قرار می داد لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمین بود میوه و گل او سبزیجاتی بود که زمین برای چهارپایان می رویاند. زنی نداشت که او را فریفته خود سازد. فرزندی نداشت تا او را غمگین نماید. مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل سازد. مرکب سواری او دو پایش و خدمتگزار وی دست هایش بود.
پس به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری است محبوب ترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جایگاه قدم او نهد.
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنیا با گوشه چشم نگریست دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر و شکمش از همه خالی تر بود دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت او بر روی زمین می نشست و غذا می خورد و چون برده ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله میزد و جامه خود را با دست می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را پشت سر خویش سوار می کرد.
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم دل از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشه کن کرد و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا را از دیدگانش پنهان ماند. (1)
پینوشت:
1- نهج البلاغه، خطبه 160
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.
برای دریافت موعظه و شناخت دنیا همین سه جمله بس است دنیا فریب می دهد دنیا طلب را جذب خود می کند تا زیاده خواهی کند. در جمع کردن اموال دنیا بکوشد حالا از هر راهی که باشد حلال یا حرام و بعد ضرر می زند با یک ورشکستگی و با یک اتفاق غیرمترقبه هر آنچه به دست آورده از کف می دهد و بعد می گذرد یعنی همه این اتفاق ها می افتد نوبت رفتن فرا می رسد به او خطاب می شود که پرونده ات بسته شد به عالم برزخ و دنیای دیگر کوچ کن.
این حرف حقیر نیست این کلام مولایمان بود که فرمودند اهل دنیا چون کاروانند که وقتی در محلی فرود می آیند رییس کاروان فریاد می زند که کوچ کنید و بار بندید.
امام علیه السلام برای آشنایی بیشتر ما به وضع دنیا در یکی از خطبه هایش سیری در زندگانی پیامبران می کند و برای انتخاب الگوهای ساده زیستی و پرهیز از دنیاپرستی چنین می فرماید برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و رسوایی ها و زشتی های آن باشد چه اینکه دنیا از هر سو بر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم بازداشته و برای غیر او گسترانده شده از پستان دنیا شیر نخورد و از زیورهای آن فاصله گرفت اگر می خواهی دومی را موسی علیه السلام و زندگی او را توصیف کنم آنجا که می گوید پروردگارا هر چه به من از نیکی عطا کنی نیازمندم به خدا سوگند موسی علیه السلام جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چیز دیگری نخواست زیرا موسی علیه السلام از سبزیجات زمین می خورد تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن سبزی گیاه از پشت پرده شکم او آشکار بود و اگر می خواهی سومی را حضرت داود علیه السلام صاحب زبورها و خواننده و قاری بهشتیان را الگوی خویش سازی که با هنر دستان خود از لیف خرما زنبیل می بافت و از همنشینان خود می پرسید چه کسی از شما این زنبیل را می فروشد؟ با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد و اگر می خواهی از عیسی بن مریم علیه السلام بگویم که سنگ را بالش خود قرار می داد لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمین بود میوه و گل او سبزیجاتی بود که زمین برای چهارپایان می رویاند. زنی نداشت که او را فریفته خود سازد. فرزندی نداشت تا او را غمگین نماید. مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل سازد. مرکب سواری او دو پایش و خدمتگزار وی دست هایش بود.
پس به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن که راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری است محبوب ترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جایگاه قدم او نهد.
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنیا با گوشه چشم نگریست دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر و شکمش از همه خالی تر بود دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت او بر روی زمین می نشست و غذا می خورد و چون برده ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله میزد و جامه خود را با دست می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را پشت سر خویش سوار می کرد.
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلم دل از دنیا روی گرداند و یادش را از جان خود ریشه کن کرد و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنیا را از دیدگانش پنهان ماند. (1)
پینوشت:
1- نهج البلاغه، خطبه 160
منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت، 1390.