پیامدهای سستی و کسالت از دیدگاه اسلام (بخش دوم)

سستی و کسالت در این دنیا، نه تنها دنیای انسان را تباه خواهد کرد، بلکه از رسیدن به جایگاهی مناسب در آخرت نیز محروم خواهد کرد. همچنین آن‌ چیزی که در روایات باعث متوقف ماندن ورود نعمت‌ها شده، سستی است. در ادامه مقاله قبل به پیامدهای اقتصادی و معنوی سستی اشاره می­ کنیم.
پنجشنبه، 1 شهريور 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
پیامدهای سستی و کسالت از دیدگاه اسلام (بخش دوم)
سستی، موجب ادا نکردن حقوق الهی و به جا نیاوردن تکالیف و فرائض حق خواهد شد.
 
چکیده : سستی و کسالت در این دنیا، نه تنها دنیای انسان را تباه خواهد کرد، بلکه از رسیدن به جایگاهی مناسب در آخرت نیز محروم خواهد کرد. همچنین آن‌چیزی که در روایات باعث متوقف ماندن ورود نعمت‌ها شده، سستی است. در ادامه مقاله قبل به پیامدهای اقتصادی و معنوی سستی اشاره می­ کنیم.

تعداد کلمات 1192 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

پیامدهای سستی و کسالت از دیدگاه اسلام

ج. پیامدهای اقتصادی
برخی احادیث، پیامدهای اقتصادی سستی و اهمال‌کاری را مطرح نموده‌اند. بررسی این احادیث، نشان می‌دهد که این مجموعه، خود، دارای زیر مجموعه‌هایی است که مورد بررسی قرار می‌گیرد.

1. فقر

انسانی که سستی و تنبلی، وجود او را فرا گرفته و عجز و ناتوانی در حل مشکلات، گریبان‌گیر او شده است، دچار فقر خواهد شد. امام على (علیه‌السلام)، فقر را معلول پیوند دو عامل سستی و ناتوانی می‌داند. آن حضرت می‌فرماید:
«إن الأشیاء لما ازدوجت ازدوج الکسل و العجز فنتجا بینهما الفقر؛[1] آن‌گاه که اشیا با یکدیگر جفت شوند، سستی و ناتوانی به هم پیوند می‌خورند و از آن‌ها، فقر متولد می‌شود.»
 در حدیثی دیگر، رسول گرامی اسلام، فقر را معلول پیوند دو عامل سستی و کوتاهی در انجام کار می‌داند:
«خلق الله عز وجل التوانی و الکسل، فزوجها، فولد بینهما الفاقة؛[2] خداوند عزوجل، کوتاهی کردن و سستی را آفرید، سپس آن‌ها را با هم پیوند داد و از آن دو، فقر متولد شد.»
 آنچنان که ملاحظه شد، سستی، عامل ثابت در هردو حدیث است که فقر به بار می‌آورد.
 

2. تن به کار ندادن

کار، زیربنای امور اقتصادی است. رشد اقتصادی، در سایه تلاش و کار، امکان‌پذیر است؛ اما اگر کار و تلاش، تحت‌الشعاع سستی و تنبلی قرار گیرد، دیگر اجتماع، تن به کار نمی‌دهد و شاخص‌های کار و تلاش و تولید، نزول می‌یابند. امام کاظم(علیه‌السلام)، در حدیثی به این نکته اشاره کرده و فرموده است:
«إیاک و الکسل و الضجر. فإنک إن کسلت لم تعمل؛[3]  زنهار از سستی و بی حوصلگی؛ زیرا اگر سستی بورزی، کاری انجام نمی‌شود.»
 

٣. محرومیت از مواهب دنیا

یکی از پیامدهای سستی، نرسیدن به خبر در دنیاست که ریشه اقتصادی دارد. هرگاه انسان در مواجهه با مسائلی که معیشت دنیای او را تأمین یا تکمیل می‌کند، دچار سستی و کسالت شود، دیگر در دنیای کار و تلاش، روی خیر و سعادت را نخواهد دید. امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«لا خیر فی الکسل ...إذا کسل عما یصلحه بمعیشة دنیاه فلیس فیه خیر الأمر دنیاه؛[4] در سستی [و تنبلی]، خبری نیست...؛ زیرا اگر کسی در اصلاح معیشت دنیایش تنبلی ورزد، در کار دنیایش به خیری نمی‌رسد.»

د. پیامدهای معنوی
بخش دیگری از پیامدهای سستی، پیامدهای معنوی‌اند. در احادیث این بخش نیز موارد متفاوتی بیان شده که باید از یکدیگر تفکیک‌شده، طبقه‌بندی شوند. موارد زیر، از جمله این پیامدهاست:

1. دست نیافتن به پاداش الهی

کار و تلاش، زمینه‌ساز دریافت پاداش است؛ اما سستی، کسالت و رخوت، مسیر دریافت پاداش را تغییر می‌دهد. امام علی(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«بالعمل یحصل الثواب لا بالکسل؛[5] با کار، پاداش به دست می‌آید، نه با سستی.» 
سستی و تنبلی، دشمن کار است. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید:
عدوُّ العمل الکسل؛[6]  دشمن کار، سستی است.»
 برای رسیدن به پاداش الهی، باید تلاش کرد؛ چرا که : بهشت را به بها می‌دهند، نه به بهانه.
 

٢. ناتوانی در انجام دادن دستورهای الهی

سستی در انجام دادن امور دنیوی، به مراتب، سستی شدیدتری را در انجام دادن امور اخروی برای فرد به دنبال خواهد داشت و نشاط در امور دنیوی، زمینه‌ای برای نشاط داشتن در به انجام رساندن امور آخرتی است.
امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«من کسل عن أمر دنیاه فهو عن أمر آخریه أکسل؛[7]  و هرکه در کار دنیایش تنبل باشد، در کار آخرتش، تنبل‌تر است.»
 کسی که در انجام دادن امور دنیوی کاهلی می‌کند، به مراتب، ادای فرائض الهی، برای او گران‌تر خواهد آمد.
 

٣. ادا نکردن حقوق الهی

توصیه اولیای دین بر دوری از سستی، نکته جالب توجه است که در احادیث متعددی، از آن سخن به میان آمده است. در این‌گونه احادیث، پیامدهای منفی ادا نکردن حقوق الهی، مطرح شده است. امام على(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«إیاکم والکسل، فإن من کسل لم یؤد حق الله؛[8]  از سستی بپرهیزید؛ زیرا کسی که سستی کند، حق خدای عزوجل را نمی‌گزارد.»
 لقمان حکیم، در سفارش به فرزندش می‌گوید:
«إیاک و الکسل و الضجر، فانهما مفتاح کل شر فإنک إذا کسلت لم تؤدَّ فرضاً و لا حقّاً و إذا ضجرت لم تصبر على حقاً؛[9]
زنهار از سستی و بی‌حوصلگی؛ زیرا اگر سستی بورزی، هیچ واجب و حقی را نخواهی گزارد، و اگر بی‌حوصله باشی، بر حق، شکیبایی نخواهی نمود.»
در هردو حدیث، سستی، موجب ادا نکردن حقوق الهی و به جا نیاوردن تکالیف و فرائض حق خواهد شد و دلمردگی در پی خواهد داشت.
 

۴. خیر ندیدن در آخرت

سستی در انجام دادن فرائض الهی، همچون سستی در طهارت و نماز، و سستی در اتمام رکوع و طهارت، باعث می‌شود که در امر آخرت، خیری به فرد سست کردار نرسد. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«من کسل عن طهوره و صلاته فلیس فیه خیر لأمر آخرته و من کسل عما یصلح به أمر معیشه فلیس فیه خیر لأمر دنیاه؛[10]
هرکس در کار پاکی و نماز خود، تنبل باشد، در او [امید و] خیری برای کار آخرتش وجود ندارد. هرکس در کار معیشت خود، تنبل باشد، در او خیری برای کار دنیایش نیست.»
امام باقر(علیه‌السلام) نیز می‌فرماید:
«لا خیر فی الکسل إذا کسل الرجل أن یتم رکوعه و طهوره، فلیس فیه خیر لأمر آخرته؛[11] در سستی و تنبلی، خیری نیست. آن‌گاه که شخص در به پایان رساندن رکوع و طهارتش سستی ورزد، در کار آخرتش خیری نمی‌بیند.»
 

5. بهره نبردن از دنیا و آخرت

هرچند در دین مبین اسلام، دنیا، کشتزاری برای آخرت، معرفی شده است و نتیجه، کار دنیا در آخرت،[12] دیده خواهد شد، با وجود این، سستی در این دنیا، نه تنها دنیای انسان را تباه خواهد کرد، بلکه از رسیدن به جایگاهی مناسب در آخرت نیز محروم خواهد ماند. امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«الکسل یضر بالدین والدنیا؛[13]  سستی، به دین و دنیا، ضرر می‌زند.»
 همچنین امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«إیاک و الکسل و الضجر، فإنهما یمنعانک من حظک من الدنیا والآخرة؛[14]  از سستی و بی حوصلگی بپرهیزید؛ زیرا این دو خصلت، تو را از بهره دنیا و آخرت، باز می‌دارند.»
 

6. دفع نعمت

نعمت‌های ظاهری و باطنی که از سوی پروردگار متعال به ما عطا شده، قابل احصا نیستند. در احادیث، دلایل متعددی بر پایداری و ناپایداری نعمت­ها، ذکر شده است؛ اما آن‌چه باعث متوقف ماندن ورود نعمت‌ها شده، سستی است. امام علی(علیه‌السلام) می‌فرماید:
«لکل نعمة مفتاح و مغلاق، مفتاحها الصبر و مغلاتها الکسل؛[15]  برای هر نعمت، گشاینده و قفلی است: گشایند، هر نعمت، شکیبایی و قفل آن، سستی است.

منبع: کتاب شادی و شادکامی از دیدگاه اسلام
نویسنده: سید مهدی خطیب
 

بیشتر بخوانید:
پیامدهای سستی و کسالت از دیدگاه اسلام (بخش اول)
شادی پایدار و همیشگی ؛ پیامد بخشش دیگران
مفهوم و ماهیت شادی از منظر اسلام چیست؟
موانع نشاط، عوامل سستی (بخش اول)
موانع نشاط ، عوامل سستی (بخش دوم)

 
پی نوشت :
[1] . همان، ح۸.
[2] . الفردوسی، ج۲، ص۱۸۸، ح۲۹۴۰.
[3] . الکافی، ج۵، ص۸۵ ح۵.
[4] . تنبیه الخواطر، ج۱، ص۳۰۳.
[5] . غرر الحکم، ح۴۲۹۵.
[6] . الکافی، ج۵، ص۸۵، ح۱۱.
[7] . همان، ح۴.
[8] . الخصال، ص۶۲۰، ح۱۰.
[9] . أعلام الدین، ص۹۳.
[10] . الکافی، ج۵، ص۸۵، ح۳.
[11] . تنبیه الخواطر، ج۱، ص۳۰۳
[12] . عوالی اللآلی، ج۱، ص۲۶۷، ح۶۶.
[13] . بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۸۰، ح۶۴.
[14] . الکافی، ج۵، ص۸۵، ح۲.
[15] . شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۳۲۲، ح۶۹۲


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.