هر فردی برای دروغ گفتن خود دلیل خاصی دارد.
چکیده: برای درمان دروغگویی ابتدا باید انگیزه ها و علل دروغگویی را تشخیص دهیم و بعد به درمان آن بپردازیم. در این نوشتار با انگیزه های دروغگویی و راه های درمان دروغگویی آشنا می شوید.
تعداد کلمات 720 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 720 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
انگیزههای دروغگویی
کشف انگیزهها و زمینههای دروغگویی گام نخست برای مبارزه و درمان این نوع بیماری است. چون با کشف انگیزهها میتوان راه حلهای مناسبی برای مبارزه با این بیماری ارایه نمود. این انگیزهها عبارتند از:
١. انگیزهی ابراز وجود. به علت عدم آگاهی از روشهای طبیعی اظهار وجود، فرد به گفتارهای گمراه کننده و اعجاب انگیزی روی میآورد تا از این رهگذر ضمن متوجه ساختن دیگران نسبت به خود، توجه از دست رفته را جبران کند.
۲. انگیزهی خیال پردازی. شناسایی مرز خیال از واقعیت توسط کودکان و نوجوانان میسر نیست. به دلیل نامساعد بودن اوضاع خانواده و یا تمایل شدید به دروغگویی و در نتیجه توهم و عدم تشخیص واقعیات از تخیلات فرد به برچسب زدن و دروغ گفتن متوسل میشود.
٣. انگیزه ی تشویق و اضطراب. چنانچه اولیای خانواده و مدرسه تواناییهای افراد را مورد نظر و توجه قرار ندهند و از آنها انتظارات بالاتر و بیشتری داشته باشد؛ ضمن بر هم زدن تعادل شخص در مقابل فشارهای سنگین او را مجبور میکند تا در توجیه شکستها به دروغ متوسل شود.
۴. انگیزه ی تقلید و تأسی. نیروی بالای یادگیری توسط کودکان و نوجوانان باعث میشود، فرد بدون توجه به درستی یا نادرستی به محض مشاهده ی عمل بدان کار گرایش پیدا کند.
۵. انگیزه ی تعارض. تصمیم گیری در موقعیتهای تعارض زا برای کودکان، نوجوانان و جوانان به علت کمبود تجربه مشکل است، زیرا آنها میخواهند در نزد پدر و مادر هر دو محبوب باشند در حالی که اگر والدین خود با هم تعارض داشته باشند و مخالف یکدیگر عمل نمایند. چنانچه فرزندان بخواهند نظر هر دو را به خود جلب کنند، دچار تعارض میشوند. چنین موقعیتهای تعارض زا دردناکترین شرایط را برای کودکان، نوجوانان و سایرین به وجود میآورد، زیرا آنها را به اتخاذ روشی فریبکارانه وادار میکند.
١. انگیزهی ابراز وجود. به علت عدم آگاهی از روشهای طبیعی اظهار وجود، فرد به گفتارهای گمراه کننده و اعجاب انگیزی روی میآورد تا از این رهگذر ضمن متوجه ساختن دیگران نسبت به خود، توجه از دست رفته را جبران کند.
۲. انگیزهی خیال پردازی. شناسایی مرز خیال از واقعیت توسط کودکان و نوجوانان میسر نیست. به دلیل نامساعد بودن اوضاع خانواده و یا تمایل شدید به دروغگویی و در نتیجه توهم و عدم تشخیص واقعیات از تخیلات فرد به برچسب زدن و دروغ گفتن متوسل میشود.
٣. انگیزه ی تشویق و اضطراب. چنانچه اولیای خانواده و مدرسه تواناییهای افراد را مورد نظر و توجه قرار ندهند و از آنها انتظارات بالاتر و بیشتری داشته باشد؛ ضمن بر هم زدن تعادل شخص در مقابل فشارهای سنگین او را مجبور میکند تا در توجیه شکستها به دروغ متوسل شود.
۴. انگیزه ی تقلید و تأسی. نیروی بالای یادگیری توسط کودکان و نوجوانان باعث میشود، فرد بدون توجه به درستی یا نادرستی به محض مشاهده ی عمل بدان کار گرایش پیدا کند.
۵. انگیزه ی تعارض. تصمیم گیری در موقعیتهای تعارض زا برای کودکان، نوجوانان و جوانان به علت کمبود تجربه مشکل است، زیرا آنها میخواهند در نزد پدر و مادر هر دو محبوب باشند در حالی که اگر والدین خود با هم تعارض داشته باشند و مخالف یکدیگر عمل نمایند. چنانچه فرزندان بخواهند نظر هر دو را به خود جلب کنند، دچار تعارض میشوند. چنین موقعیتهای تعارض زا دردناکترین شرایط را برای کودکان، نوجوانان و سایرین به وجود میآورد، زیرا آنها را به اتخاذ روشی فریبکارانه وادار میکند.
درمان
برای کاستن از میزان دروغگویی کودکان، نوجوانان، جوانان اقداماتی در خانواده و مدرسه باید انجام شود. این اقدامات عبارتند از:
1.گرایش اولیا به راستگویی. والدین و مربیان در خانه و مدرسه به طور جدی باید از دادن قولهای دروغ به افراد پرهیز نمایند و آنچه را که در حد توانشان میتوانند عمل نمایند قولش را بدهند. دادن وعدههای بیجا و دروغ مقدمهای برای دروغگویی در افراد به وجود میآورد. روراست بودن، وعدههای بیجا ندادن، راستگویی اولیا و مربیان به عنوان الگو و در موارد بی اطلاعی، به صراحت با افراد اظهار بی اطلاعی کردن، نوعی آموزش به راستگویی و دوری از دروغگویی است.
۲. بردباری در برابر ناتواناییها و خطاها. متوقع بودن بیش از حد والدین از نوجوانان و جوانان آنها را وادار میسازد دروغ و خلافکاری کند، همراه بودن با آنها و بردباری نشان دادن در راه کسب مهارتهای لازم به مرور زمان و جبران اشتباهات، یک اقدام اساسی در جلوگیری از رشد روحیه - دروغگویی است.
3. عدم اتهام دروغگو. چنانچه متوجه شویم دروغگویی افراد از روی قصد و ارادهی خاصی نیست نباید وی را متهم به دروغگویی کرد و این خصلت زشت را در وی به ثبت رساند. بلکه باید غیر مستقیم از خطرات دروغگویی و خوبیهای راستگویی صحبت به میان آورد. در این راستا از ضرب المثلها و با الگوهای افراد متشخص میتوان استفاده کرد.
۴. آموزشهای والدین. اگر نوجوانان و جوانان به سمت پیدا کردن یک الگو و معیار مشخص رفتاری هدایت شوند؛ این الگوها تأثیرگذار بر رفتار آنها میشوند و رفتارهای نادرست اخلاقی از جمله دروغگویی به عنوان اعمالی غیرمجاز، زشت و ناپسند در ذهن آنها تثبیت و ارزشیابی میشود.
۵. نقش بازی نکردن والدین. جهت مچ گیری از کودکان و نوجوانان در مواقعی که اقدام به دروغگویی میکنند غیر از تجسس راههای مناسبتری نیز وجود دارد که بهتر است به آنها توسل جست.
6. زمینه ایجاد دروغ فراهم نشود. با کودکان، نوجوانان و جوانان هرگونه که رفتار کنیم آنها نیز با ما همانگونه رفتار خواهند کرد. اگر با آنها با آزادی و بدون تحکم و دستور دادن شدید رفتار شود و مجبور به اطاعت کورکورانه نباشند و رفتار و سلوک ما با آنها دوستانه باشد آنها نیازی به دروغ گفتن ندارند و به فکرشان هم خطور نمی کند و به همان ترتیب و صادقانه با ما رفتار خواهند کرد.
منبع: مشکلات نوجوانی و جوانی
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
1.گرایش اولیا به راستگویی. والدین و مربیان در خانه و مدرسه به طور جدی باید از دادن قولهای دروغ به افراد پرهیز نمایند و آنچه را که در حد توانشان میتوانند عمل نمایند قولش را بدهند. دادن وعدههای بیجا و دروغ مقدمهای برای دروغگویی در افراد به وجود میآورد. روراست بودن، وعدههای بیجا ندادن، راستگویی اولیا و مربیان به عنوان الگو و در موارد بی اطلاعی، به صراحت با افراد اظهار بی اطلاعی کردن، نوعی آموزش به راستگویی و دوری از دروغگویی است.
۲. بردباری در برابر ناتواناییها و خطاها. متوقع بودن بیش از حد والدین از نوجوانان و جوانان آنها را وادار میسازد دروغ و خلافکاری کند، همراه بودن با آنها و بردباری نشان دادن در راه کسب مهارتهای لازم به مرور زمان و جبران اشتباهات، یک اقدام اساسی در جلوگیری از رشد روحیه - دروغگویی است.
3. عدم اتهام دروغگو. چنانچه متوجه شویم دروغگویی افراد از روی قصد و ارادهی خاصی نیست نباید وی را متهم به دروغگویی کرد و این خصلت زشت را در وی به ثبت رساند. بلکه باید غیر مستقیم از خطرات دروغگویی و خوبیهای راستگویی صحبت به میان آورد. در این راستا از ضرب المثلها و با الگوهای افراد متشخص میتوان استفاده کرد.
۴. آموزشهای والدین. اگر نوجوانان و جوانان به سمت پیدا کردن یک الگو و معیار مشخص رفتاری هدایت شوند؛ این الگوها تأثیرگذار بر رفتار آنها میشوند و رفتارهای نادرست اخلاقی از جمله دروغگویی به عنوان اعمالی غیرمجاز، زشت و ناپسند در ذهن آنها تثبیت و ارزشیابی میشود.
۵. نقش بازی نکردن والدین. جهت مچ گیری از کودکان و نوجوانان در مواقعی که اقدام به دروغگویی میکنند غیر از تجسس راههای مناسبتری نیز وجود دارد که بهتر است به آنها توسل جست.
6. زمینه ایجاد دروغ فراهم نشود. با کودکان، نوجوانان و جوانان هرگونه که رفتار کنیم آنها نیز با ما همانگونه رفتار خواهند کرد. اگر با آنها با آزادی و بدون تحکم و دستور دادن شدید رفتار شود و مجبور به اطاعت کورکورانه نباشند و رفتار و سلوک ما با آنها دوستانه باشد آنها نیازی به دروغ گفتن ندارند و به فکرشان هم خطور نمی کند و به همان ترتیب و صادقانه با ما رفتار خواهند کرد.
منبع: مشکلات نوجوانی و جوانی
نویسنده: ابوالقاسم اکبری
بیشتر بخوانید :
عوارض دروغ گویی در زندگی انسان
روان شناسی دروغ و انواع دروغ
علل دروغ گفتن فرزندان
دروغگویی و علل آن در کودکان
چرا کودکان دروغ می گویند؟
چه عواملی موجب دورغگویی در کودکان می شود؟
هدف کودک از دروغ گفتن