معیارهایی برای تعیین اختلال افسردگی

افسردگی،بیماری قرن بیست و یکم، بیماری شایع در میان انسان هایی که برترین موجودات روی کره زمین هستند. برای تعیین این اختلال معیارهایی از سوی روان شناسان بیان شده است که در این نوشتار به بیان برخی از ایشان می پردازیم. با ما همراه باشید.
شنبه، 10 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معیارهایی برای تعیین اختلال افسردگی
افسردگی پس از زایمان، یکی از شایع ترین نوع افسردگی در میان زنان است. 
 
چکیده: افسردگی،بیماری قرن بیست و یکم، بیماری شایع در میان انسان هایی که برترین موجودات روی کره زمین هستند. برای تعیین این اختلال معیارهایی از سوی روان شناسان بیان شده است که در این نوشتار به بیان برخی از ایشان می پردازیم. با ما همراه باشید.

تعداد کلمات 893/ تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
معیارهایی برای تعیین اختلال افسردگی

معیارهای برای تعیین اختلالات افسردگی

علاود بر نشانه هایی که به صورت مشروح و بر اساس DSM شرح داده شد، یک سری جنبه های دیگر نیز مهم هستند که حضور یا عدم حضور آنها  و هم چنین زمان حضور آنها، در تعیین موثرترین درمان مهم است. این ویژگی ها و مشخصه های ثانوی بر دو نوع گسترده هستند: آنهایی که مربوط به آخرین دوره بیماری هستند و آنهایی که مربوط به طول بیماری هستند.
[شدت بیماری افسردگی]
در رابطه با شدت بیماری علاوه بر سه فاکتور خفیف، متوسط و شدید، شش جنبه دیگر نیز برای آخرین بخش یک بیماری افسردگی در نظر گرفته می شود:
سایکوتیکا، مزمن، کاتاتونیک، مالیخولیایی، غیر معمولی، و شروع پس از زایمان.


سایکوتیک

 برخی افراد در اواسط یک دورهی افسردگی (یا مانیک) ممکن است نشانه های سایکوتیک مثل توهم شنیدن یا دیدن چیزهایی که وجود ندارند) و هذیان (باورهای محکم و غیر مشخص) را تجربه کنند. ممکن است افراد هذیان های بدنی را تجربه کنند، برای مثال باور به اینکه بدنشان از درون در حال پوسیدن است. گاهی ممکن است توهماتی داشته باشند با شنیدن صداهایی که به آنها می گوید شیطان هستند، به این حالت ها توهم و هذیان همخوان با خلق می گویند. زیرا به نظر می رسد آنها مرتبط با افسردگی هستند. در موارد خیلی نادر افراد توهم و هذیان بزرگ نمایی نشان میدهند (مثل سوپر من یا بردن یک بلیط بخت آزمایی که با خلق افسرده هماهنگ نیستند، و آنها را هذیان یا توهم ناهمخوان با خلق می نامند. این حالت ها ممکن است به اسکیزوفرنی منجر شوند. افسرده های با نشانه های سایکوتیک در مقایسه با افراد بدون این نشانه ها معمولا نسبت به درمان مقاوم هستند، با نقص بیشتر، هفته های کمتر و حداقل نشانه ها.


مزمن

مشخصه مزمن بودن زمانی به کار گرفته میشوند که معیارهای لازم برای تشخیص افسردگی اساسی حداقل به مدت دو سال وجود داشته باشد. کلین و همکاران (۲۰۰۶) در پیگیری ۱۰ ساله خود یافتند مزمن بودن یا نبودن بیماری مهم است زیرا نشان دهنده تفاوت در تاریخچه خانوادگی بیمار و سبک شناختیست. اکثر افراد با افسردگی اساسی با بیش از دو سال سابقه بیماری معیار مزمن بودن را دارا هستند.

 
کاتاتونیک

 این تعیین کننده در دوره افسردگی اساسی و مانیا مطرح می شود و تقریبا نادر است. این وضعیت حالتی از فقدان حرکت و جمود عضلات (کاتالپسی) است. یعنی حالتی که در آن عضلات مومی شکل و قابل انعطاف پذیر هستند، و بازو و پاها همان شکلی که به آنها داده می شود را می گیرند و در آن حالت ساعت ها باقی می مانند. کاتالپسی و کاتاتونیک بیشتر در اسکیزوفرنی شایع است. بر طبق برخی نظریات این حالت می تواند پاسخی باشد به یک وضعیت آخر، که فرد از احساس یک ویرانی یا عذاب قریب الوقع به خود می گیرد، درست مثل برخی حیوانات که هنگام تجاوز این حالت را بخود می گیرند.


مالیخولیاء

 این مشخصه تنها در مورد افسردگی اساسی به کار گرفته می شود. مالیخولیا حالت های شدیدتر نشانه های سوماتیک یا بدنی را در برمی گیرد. مثل بیداری صبح زود، از دست دادن وزن، فقدان لیبیدو، احساس گناه شدید و فقدان لذت. مالیخولیا دلالت بر شدت یک حالت افسردگی ندارد.


ویژگیهای غیر معمول

این مشخصه هم برای افسردگی اساسی و هم افسرده خویی استعمال می شود. در حالیکه کم خوابی و از دست دادن اشتها ویژگی اکثر مبتلایان به اختلال افسردگیست، در برخی پرخوابی و پرخوری در نتیجه افزایش وزن مشاهده می شود. هم چنین برخلاف دیگر بیماران افسرده، اضطراب قابل توجهی نشان داده و نسبت به برخی امور یا چیزها با علاقه و لذت واکنش نشان می دهند. بعلاوه، در مقایسه با افسرده های معمولی در میان زنان به نسبت بیشتری مشاهده شده و شروع زودرس تری دارد. گروه غیرمعمول هم چنین نشانه های شدید بیشتری را دارا هستند و خودکشی بیشتری انجام داده و بیمارهای همبود بیشتری را دارا هستند.


شروع پس از زایمان

 این اختلال هم برای مانیا و هم برای افسردگی در نظر گرفته میشود. حدود ۱۳ درصد یا یک هشتم زنان پس از زایمان معیارهای افسردگی اساسی را نشان می دهند، که به آن افسردگی پس از زایمان گفته می شود. در طول این وضعیت (حدود ۴ هفته پس از زایمان) تشخیص هر گونه واکنش و احساس افسردگی از سوی مادر مهم است زیرا در برخی موردهای تراژیک می تواند نتایج ناگواری به همراه بیاورد. مثل مادری که نوزاد خود را کشت.
گاهی بعد از زایمان مادران واکنش افسردگی خفیف یا گرفتگی خلق را نشان می دهند که به اصطلاح آن را baby blues می نامند. این حالت بین ۵۰ تا ۸۰ درصد از زنان و دو تا پنج روز روی می دهد. در این حالت مادر گریان است و نوسان خلق موقت نشان می دهند. اما این حالت ها در پاسخ به استرس فرزند پروری نرمال هستند و سریعا محو می شوند، و تشخیص افسردگی پس از زایمان برای آنها نمی رود. با این وجود برای بسیاری از مادران و دیگر افراد افسردگی پس از زایمان تعجب آور است زیرا این واقعه ذاتا لذت بخش می باشد. اما باید در نظر داشت به دنیا آمدن یک کودک، تغییرات زیاد و به دنبال آن استرس زیادی را به همراه خواهد داشت، از جمله خستگی فیزیکی مادر، برنامه ریزی جدید حتی در تنظیم خواب، و انطباق با پرستاری و مراقبت.
از آنجایی که اختلال افسردگی پس از زایمان از نظر علائم با دیگر اختلالات خلقی تفاوتی ندارد در DSM برای آن طبقه جداگانه ای در نظر گرفته نشده است.


 
منبع: کتاب اختلالات خلقی
نویسنده: محمدحسن فاطمی راد و دیگران




 

بیشتر بخوانید:
از سوگ تا افسردگی
با 5 راه به مبارزه با افسردگی بروید!
چگونه بر افسردگی غلبه نماییم؟
افسردگی روحی: علایم و درمان
درمانِ تخصصی بیمار افسرده



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما