مترجم: امین حسین پور
منبع:راسخون
منبع:راسخون
فشار زیادی که در نتیجهی تغییر در شیوهی زندگی و برنامهی کاری شلوغ به ما وارد میشود، ما را در برابر مشکلات روانی آسیبپذیر میکند که در نهایت ممکن است خود را به صورت افسردگی روحی نشان دهد – افسردگی روحی با اعتماد به نفس پایین ، بیعلاقگی به فعالیتهای مختلف و تغییرات مکرر خلق و خو همراه است. در ادامهی مقاله اطلاعات بیشتری در این باره ارائه شده است.
افسردگی روحی شکل شدیدی از افسردگی است که در آن فرد متمایل به نشان دادن علایم افسردگی به همراه روان پریشی یا رفتار غیر منطقی است. اگر چه این شکل افسردگی در مقایسه با افسردگی مالیخولیایی یا غیر مالیخولیایی کمتر شایع است ولی مشکل روانشناختی جدی است که میتواند باعث ایجاد تمایل به خودکشی در فرد مبتلا شود. آمار نشان میدهد که 25 درصد افرادی که به خاطر بیماریهای مربوط به افسردگی بستری میشوند مبتلا به افسردگی روحی هستند.
افسردگی روحی
اگر چه هنوز در مورد علل ایجاد افسردگی روحی بحث وجود دارد ولی این باور وجود دارد که به خاطر عملکرد غیر طبیعی غدهی تیروئید یا تولید بیش از حد هورمون قشری در نتیجهی استرس ایجاد میشود. مهمتر از آن، این باور وجود دارد که افسردگی روحی میتواند در برخی افراد ارثی باشد.علایم
علاوه بر افسرده بودن شدید و تغییرات مکرر خلق و خو، فردی که از افسردگی روحی رنج میبرد متمایل به تجربهی توهم میباشد. فرد بیمار ممکن است از شنیدن و دیدن چیزهایی که واقعاً وجود ندارد شکایت کند. در واقع، توهم در میان افرادی که از بیماریهای روانی رنج میبرند کاملاً شایع است. یکی از شایعترین نمونههای توهم آن است که فرد فکر میکند ظاهر فیزیکی او دارای مشکل است در حالی که مطلقاً هیچ دلیلی برای این کار وجود ندارد. در همان زمان، فردی که از افسردگی روحی رنج میبرد نشانههای اضطراب و روان پریشی را نیز از خود نشان خواهد داد.علایم دیگر این اختلال عبارت است از رویاهای ترسناک مکرر ، بیخوابی مزمن ، عدم علاقه به فعالیتهای روزانه ، خستگی بیش از حد و عدم تحرک فیزیکی. فرد بیمار همچنین ممکن است ساعتها مشغول به رویا پردازی باشد که به نوبهی خود توانایی برای تمرکز کردن بر روی آنچه که در محیط اطراف رخ میدهد را تحت تأثیر قرار میدهد. افزایش یا کاهش غیر معمول میل جنسی از علایم افسردگی روحی به شمار میرود. همانطور که قبلاً اشاره شد، فردی که از چنین بیماری رنج میبرد تمایل به خودکشی را تجربه میکند و در نتیجه ممکن است بعداً این کار را انجام دهد.
از آنجایی که افرادی که از افسردگی روحی رنج میبرند نیاز به کمک را قبول نمیکنند، تشخیص بیماری در مراحل اولیه دشوار میشود. در همان زمان، احتمال تشخیص اشتباه نیز بالا میرود زیرا، علایم آن کم و بیش مشابه علایم اشکال دیگر نوروپاتی مثل اسکیزوفرنی است. در چنین شرایطی، این علایم نقش حیاتی در تشخیص بیماری ایفا میکند.
درمان
فردی که تشخیص داده میشود افسردگی روحی دارد باید بستری شود زیرا این اختلال تنها به درمان فشرده پاسخ میدهد. مهمتر از آن، با بستری شدن اطمینان حاصل میشود که بیمار تحت مداوای مناسب قرار میگیرد. درمان این بیماری را میتوان به دو بخش تقسیم کرد – دارو درمانی و درمان با الکتروشوک. برای درمان بیشتر از ترکیب داروهای ضد افسردگی و ضد روان پریشی استفاده میشود. اگر چه این داروها مؤثر است ولی مصرف آنها باید تحت نظارت دقیق پزشکی باشد زیرا، باعث ایجاد عوارض جانبی مختلفی میشود.از الکتروشوک درمانی اکثراً زمانی استفاده میشود که داروهای ضد افسردگی و ضد روان پریشی نتایج مطلوبی ایجاد نمیکند. در این روش، از الکترودها برای اعمال جریان الکتریکی بر روی پوست سر استفاده میشود که به نوبهی خود باعث ایجاد تشنج کنترل شده میشود و باعث ترشح مقدار زیادی مواد شیمیایی عصبی در مغز میشود. این نوع درمان که بین 30 الی 90 ثانیه طول میکشد، 6 الی 10 بار انجام میشود. برای کاهش درد، این روش درمان تحت بیهوشی انجام میشود. اگر چه الکتروشوک درمانی یکی از سریعترین و مؤثرترین روشها برای درمان افسردگی روحی است ولی باعث از دست دادن حافظهی کوتاه مدت میشود. پس از شروع درمان و پیگری منظم آن فرآیند بهبودی حدود یک سال به طول میانجامد.
با توجه به گرایش به خودکشی در افراد مبتلا به افسردگی روحی، واضح است که به سادگی نمیتوان با آن مقابله کرد. اگر چه از الکتروشوک درمانی به طور مؤثر برای درمان این بیماری استفاده شده است ولی احتمال جایگیزینی آن با تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال TMS بالاست. در TMS مسیرهای عصبی خاصی با اعمال میدان مغناطیسی در قشر مغز تحریک میشود. در واقع، TMS جایگزین مناسبی برای ECT به شمار میرود زیرا، عارضهی جانبی از دست دادن حافظهی کوتاه مدت را با خود همراه ندارد
/ج