چگونه می توان به موفقیت رسید؟ (بخش اول)

​​​​​​​اگر در آرزوی موفقیت هستید و رویاها و اهداف زیادی در سر خود دارید اما نمی دانید چگونه به آرزوی تان دست یابید در ادامه به معرفی روش هایی برای دستیابی به موفقیت می پردازیم که با پیروی از آنها به هدف و رویای خود نزدیک تر خواهید شد.
شنبه، 6 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه می توان به موفقیت رسید؟ (بخش اول)
قبول شکست پیاپی  و عدم اندیشه در مراحل موفقیت، آدمی را بی‏ خاصیت می‏ کند و انسان در تخریب خود تسلیم می‏ شود.
 
چکیده : اگر در آرزوی موفقیت هستید و رویاها و اهداف زیادی در سر خود دارید اما نمی دانید چگونه به آرزوی تان دست یابید در ادامه به معرفی روش هایی برای دستیابی به موفقیت می پردازیم که با پیروی از آنها به هدف و رویای خود نزدیک تر خواهید شد.

تعداد کلمات 1368 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

چگونه می توان به موفقیت رسید؟ (بخش اول)

روش هایی برای دستیابی به موفقیت

موفقیت یک حس درونی است که تا فرد باور نداشته باشد کسی نمی تواند بگوید که او فرد موفقی است. یکی از ویژگی های موفقیت هدفمندی است ، با یافتن راه های درست می توان به موفقیت دست پیدا کرد. به گفته آبراهام لینکلن:" بیشتر مردم همان اندازه خوشبخت هستند که خود می خواهند."
 
بعضی از صاحب نظران معتقدند موفقیت مثلثی طلایی است؛ مثلثی که سه ضلع آن عبارتند از:
1. نظم و آرامش
2. برنامه ریزی و دقت
3. سرعت عمل و زمان‏ شناسی
پرمودیترا می ‏نویسد:«حتی یک سازمان موفق امتداد سایه یک مدیر موفق است» در حقیقت هر انسانی ناخدای کشتی زندگی خویش است و زمانی موفق خواهد بود که خوب بیندیشد، خوب حرکت کند، خوب با تغییرات سازگار شود، خوب برنامه‏ ریزی و خوب عمل کند.
ویلمام جیمز می ‏نویسد:«بزرگ‏ترین کشف نسل ما این است که انسان می تواند با تغییر دادن نگرش خود زندگی ‏اش را تغییر دهد
ما امروزه اغلب در شرایط شتاب هستیم و سعی داریم مسائل را حل کنیم؛ اما در واقع بر شدت آن‏ها می‏ افزاییم. از آن جا که همه چیز را مسئله مهمی می‏ دانیم، از یک درام به سراغ درامی دیگر می‏ رویم و بعد از مدتی به تدریج باور می‏ کنیم که همه چیز مسئله بزرگی است. به این مهم توجه نمی‏ کنیم که طرز برخورد ما با مسائل روی چگونگی حل آن‏ها تأثیر می‏ گذارد. ما باید بیاموزیم که با مسائل راحت‏ تر برخورد کنیم. اگر این نکته را بیاموزیم، مسائلی که حل ناشدنی به نظر می ‏رسند راحت‏ تر و بی‏ اهمیت ‏تر به نظر خواهند رسید و حتی مسائل بزرگتر و به راستی استرس ‏آمیز به قدر سابق انسان را ناراحت نمی ‏کنند.
خوشبختانه به گونه ‏ای دیگر نیز می‏ توان با زندگی روبرو گشت؛ روشی ملایم ‏تر که زندگی را ساده ‏تر و اشخاص را سازگارتر می ‏سازد. لازمه این زندگی راحت ‏تر و ملایم ‏تر این است که عادت‏ های کهنه را با واکنش ‏های جدید عوض کنیم. عادات جدید تر سبب می ‏شوند زندگی رضایت بخش ‏تر و سرشارتری داشته باشیم.
 

سه رکن ضروری:

برخی از صاحب نظران، مانند«گواین»، معتقدند سه عنصر یا رکن ضروری در درون ما وجود دارد که در هر وضعیتی، تجسم خلاقیت و موفقیت را رقم می‏ زنند. این عناصر عبارتند از:
 

1. آرزو

آرزو و خواستن مقدمه باور است و باید از دل و جان باشد. انسانی که آرزوهای معقول دارد، به مرحله آفرینش دست خواهد یافت. منظور از آرزو احساس روشن و نیرومند است نه خواستن از سر اعتیاد و حرص و تملک. گاه، در خصوص بعضی مسائل، از خود بپرسید:« آیا حقیقتاً از صمیم قلب می‏ خواهم این هدف محقق شود؟» آرزوها موتور حرکتند. این موتور، موتورهای ذهنی را به تکاپو و توقف‏ ها را به تلاطم در می ‏آورد. هر چه آرزوها معقول ‏تر باشند، درجه تحقق شان بالاتر می‏ رود.
 

2. باور

ایمان انتظاری مطمئن است؛ هر چه بیش‏تر به هدف برگزیده خود و امکان حصول آن اعتقاد داشته باشید؛ یقین بیشتری احساس خواهید کرد. همواره از خود بپرسید: آیا باور قلبی دارم که این هدف می‏ تواند وجود داشته باشد؟ آیا باورم این است که حصول و تحقق آن برای من ممکن است؟ وقتی باورمندی به موفقیت بالا باشد، انسان از مواهب زیر برخوردار می‏ گردد:
الف) نوع نگاهش به زندگی مثبت می شود.
ب) حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزی توأم می ‏کند.
ج) در تکرار شکست‏ های جزئی حل نمی شود.
د) همواره برای توفیقات بیشتر فعالیت می ‏کند.
چنانچه آدمی امیال و آرزوهای خود را مرده تلقی کند و خود را در کل عالم بی ستاره به شمار آورد، به مرحله باور مثبت نمی ‏رسد و همواره در باور منفی غوطه‏ ور خواهد شد. برخی از اشخاص فریاد می زنند «من در انتظار بدترین حوادث هستم» یا فریاد می ‏زنند و باور دارند که:«باز هم بدترین‏ ها در راه است

بدیهی است انسان همان گونه می ‏زید که باور دارد. قبول شکست پیاپی و ایمان به اضمحلال وجود و عدم اندیشه در مراحل موفقیت، آدمی را بی‏ خاصیت می‏ کند و انسان در تخریب خود تسلیم می‏ شود. این افراد عملاً بدترین و غیر منتظره ‏ترین حوادث را به خود می‏ خوانند. بنابراین، باید در آغاز اندیشه خود را دگرگون کنند. وقتی فرد عادت کند پیوسته باخت‏ ها، شکست ‏ها، فقدان ‏ها، کینه ‏ها، دشمنی‏ ها و اتفاقات ناگوار را پیشاپیش خود فراخواند؛ دیگر به سمت موفقیت‏ ها و کامیابی‏ ها و خوشبختی‏ ها و برکات جهت نمی ‏یابد. پس کاری کنید تا موفقیت را به مرحله باور برسانید و چیزی بپندارید که شما منتظرش هستید؛ زیرا ایمان فعال، شعور نیمه هوشیار را تخریب می‏ کند.
باورهای مثبت عامل هدایتگر انسان به سمت موفقیت است و انسان موفقیت جو؛ موفقیت ساز می‏ شود. گویا دستانی نامرئی به سمت او دراز می‏ شوند تا وی را یاری دهند. چنین انسانی، دارای نظم، برنامه ریزی و فرصت‏ شناسی می‏ شود.
باورهای منفی نیز به اندازه باورهای مثبت قدرت دارند؛ اما تأثیر منفی می ‏گذارند. گاه یک باور منفی یقینی؛ ترکش‏ های خود را در سرتاسر زندگی یک فرد رها می‏ سازد. نباید فراموش کرد که باور داشتن به چیزی سبب می ‏شود آن چیز تجلی کند.
 

قانون تدارکات‏

قانون تدارکات می گوید:
اولاً، انسان نیاز دارد برنامه‏ های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت داشته باشد.
ثانیاً، انسان باید و حتماً برای روز مبادا تدارکات منطقی و معقول داشته باشد؛ اما اگر شما خود را برای چیزی که از آن می ‏ترسید یا به آن احتیاج ندارید، آماده کنید، همان را به سوی خود جذب خواهید کرد. حضرت داوود می ‏فرماید:«معمولاً از آنچه می‏ ترسیم بر سرمان خواهد آمد
ما عموماً در اطراف مان می ‏شنویم:«من باید پولی برای هنگام بیماری کنار بگذارم.» بدین ترتیب، به طور مُصمم فرد، بیماری خود را تدارک می‏ بیند. گروهی می ‏گویند:«من برای روزهای سخت پولی کنار می‏ گذارم.» این افراد درباره روزهای سخت و بی‏ چیزی به مرحله باور و شاید یقین رسیده ‏اند و به طور حتم روزهای سخت خواهند داشت؛ چون منتظر لحظه ای بسیار ناگوارند. البته انبارهای غله هر فرد باید پر باشد و از حساب مالی مطمئن و ارزشمندی بهره ببرد؛ ولی باید آگاه بود و درست پیش رفت. موفقیت‏ هایی که به خاطر ترس، آرزو شود، نوعی شکست پنهان یا ترس وحشتناک از شکست بزرگ است. موفقیت را به خاطر توفیق و برای اعتماد به نفس و به خاطر باورمندی خویش آرزو کنید. نیچه می‏ گوید:«انسان چگونه ‏ای است که می ‏تواند با هر چرایی بسازد. به شرطی که باور داشته باشد
 

3 . پذیرش

آدمی باید مشتاق پذیرفتن و داشتن چیزی باشد که جویای آن است. گاه بی‏آن که هدفی را بخواهیم، دنبال می‏ کنیم؛ تنها به این دلیل که از فرایند دنبال کردن یک امر یا رویداد لذت می‏ بریم. همواره باید از خود پرسید:«آیا به راستی می‏ خواهم این را به طور کامل داشته باشم؟»

مجموع سه رکن آرزو، باور و پذیرش را نیت می ‏نامیم. باید به خاطر سپرد:
الف) هر گاه نیت فرد برای آفریدن چیزی کامل شود، مرزهای موجود را در هم می ‏شکند.
ب) هر گاه فرد سراپا طلب و آرزو باشد و اعتقاد کامل داشته باشد، برای انجام هر کاری توانایی دارد. به قول دکتر شریعتی وقتی عشق فرمان می دهد، محال سر تسلیم فرود می ‏آورد.
ج) هر گاه کاملاً مشتاق و باورمند به سمت کاری حرکت کردید، آن را انجام شده تلقی کنید. در روایات داریم:«الاعمال بالنیات؛ کارها با نیت ‏ها تحقق می ‏یابند.»
د) هر گاه نیت شما روشن ‏تر و نیرومندتر باشد، تجسّم خلاّق شما سریع ‏تر و آسان ‏تر به ثمر خواهد رسید.

ادامه دارد...

منبع :
سایت نمناک

بیشتر بخوانید :
 سه رکن اساسی برای رسیدن به موفقیت
قوانینی که برای موفقیت به آنها نیاز دارید
9 مورد که نشان دهنده حرکت شما در مسیر موفقیت است
سه راز از اسرار رسیدن به موفقیت
هفت مانع رسیدن به موفقیت



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما