اگر دل زن در گرو عشق و محبّت همسرش باشد، هیچ عامل و سببی نمی تواند زن را از مسیر عفت و پاکی خارج سازد.
پشتیبانی زن از شوهر
از صفات بسیار نیکوی یک زن شایسته این است که شوهرش را در برابر تمامی دنیا عوض نکند. این امر در چند حالت به اثبات می رسد:
اوّل: در جایی که عده ای از خویشان یا آشنایان نسبت به همسرش بدگویی کنند، زن با کمال جسارت و جرات قاطعانه و مؤدبانه به طرفداری از همسر قیام کند و از او پشتیبانی نماید.
دوّم: اینکه رفتار و کردارش در تنگدستی و غنا یکسان باشد. بلکه در هنگام فقر و روبرو شدن با مشکلات مادّی، مهر و علاقه بیشتری به همسرش نشان دهد. هیچگاه کاسه صبرش لبریز نشود و تاب و توان از دست ندهد.
سوّم: اینکه اگر کوتاهی، سستی یا خطایی مشاهده کرد، به هیچ وجه آن را با کسی مطرح نکند و کمبود های خانه را به دیگران بازنگوید.
قرآن شریف در این باره چنین رهنمود دارد که انسان باید عیب های دیگران را بپوشاند، و بداند که خود سرتا پا عیب و نقص و گناه و عصیان است و اگر خداوند ستّار، عیب های او را از دیدگان مردم نمی پوشاند، رسوای کوی و برزن می شد. پس به شکرانۀاین نعمت عظیم چشم بر نقایص و کاستی های دیگران فرو بندد و زبان به عیب ها نگشاید.
امّا خاصه زن باید بیش از همه در این مهم کوشا باشد و بداند که با فقر و غنا خداوند انسان را می آزماید.
هرگز به علّت تنگدستی، همسر خود را تحقیر نکند و با مشاهدۀ کمبودی در زندگی درصدد مقایسه همسرش با آشنایان و همکاران و فامیل برنیاید تا زندگی شیرین به تلخی نگراید و کانون گرم و معنوی خانوادگی به سردی کشیده نشود. در خبر است که هرگاه حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) به منزل تشریف می آورند و وارد خانه به ظاهر محقر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می شدند احساس آرامش می کردند و دردهایشان تسکین می یافت و فریاد دشمن و نالۀدوست جبران می شد. البته حقوق مرد نسبت به زن از وظایف اخلاقی و تعهدات عُرفی جدا است، چنانکه مرد حق ندارد زن خود را مورد بازخواست قرار دهد که چرا لباسش را نشسته یا غذا را خوب نپخته است. تنها حق مسلّم مرد نسبت به زن در رابطه با مسایل زناشویی است و در این باره زن باید تسلیم محض شوهر خویش باشد. ناگفته نماند که زن صالح کسی است که روحیات همسر خود را ارزیابی کند و مطابق درخواست او عمل کند، پیش از آن که وی چیزی خواسته باشد.
اوّل: در جایی که عده ای از خویشان یا آشنایان نسبت به همسرش بدگویی کنند، زن با کمال جسارت و جرات قاطعانه و مؤدبانه به طرفداری از همسر قیام کند و از او پشتیبانی نماید.
دوّم: اینکه رفتار و کردارش در تنگدستی و غنا یکسان باشد. بلکه در هنگام فقر و روبرو شدن با مشکلات مادّی، مهر و علاقه بیشتری به همسرش نشان دهد. هیچگاه کاسه صبرش لبریز نشود و تاب و توان از دست ندهد.
سوّم: اینکه اگر کوتاهی، سستی یا خطایی مشاهده کرد، به هیچ وجه آن را با کسی مطرح نکند و کمبود های خانه را به دیگران بازنگوید.
قرآن شریف در این باره چنین رهنمود دارد که انسان باید عیب های دیگران را بپوشاند، و بداند که خود سرتا پا عیب و نقص و گناه و عصیان است و اگر خداوند ستّار، عیب های او را از دیدگان مردم نمی پوشاند، رسوای کوی و برزن می شد. پس به شکرانۀاین نعمت عظیم چشم بر نقایص و کاستی های دیگران فرو بندد و زبان به عیب ها نگشاید.
امّا خاصه زن باید بیش از همه در این مهم کوشا باشد و بداند که با فقر و غنا خداوند انسان را می آزماید.
هرگز به علّت تنگدستی، همسر خود را تحقیر نکند و با مشاهدۀ کمبودی در زندگی درصدد مقایسه همسرش با آشنایان و همکاران و فامیل برنیاید تا زندگی شیرین به تلخی نگراید و کانون گرم و معنوی خانوادگی به سردی کشیده نشود. در خبر است که هرگاه حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) به منزل تشریف می آورند و وارد خانه به ظاهر محقر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می شدند احساس آرامش می کردند و دردهایشان تسکین می یافت و فریاد دشمن و نالۀدوست جبران می شد. البته حقوق مرد نسبت به زن از وظایف اخلاقی و تعهدات عُرفی جدا است، چنانکه مرد حق ندارد زن خود را مورد بازخواست قرار دهد که چرا لباسش را نشسته یا غذا را خوب نپخته است. تنها حق مسلّم مرد نسبت به زن در رابطه با مسایل زناشویی است و در این باره زن باید تسلیم محض شوهر خویش باشد. ناگفته نماند که زن صالح کسی است که روحیات همسر خود را ارزیابی کند و مطابق درخواست او عمل کند، پیش از آن که وی چیزی خواسته باشد.
بروز اختلافات در نتیجه کوتاهی مرد و زن
به مردها توصیه می شود که اگر از زنان خود کوتاهی دیدید آنها را موعظه کنید و هرگز بداخلاقی نکنید که نتیجۀ مطلوب نمی دهد. البته قابل توجّه است که در بروز اختلافات و مشکلات همواره زن مقصر نیست و چه بسا هر دو مقصّر باشند. بلکه در بیشتر اختلافات و مشکلات خانواده مقصّر اصلی مرد است که غالباً از موضع قدرت برخورد می کند. اگر چه پیوسته باید در اصلاح زن ها کوشید امّا نباید ازخود غافل شویم. زیرا، مهمتر از اصلاح همسران، خودسازی است و باید خود را اصلاح کنیم تا بدین وسیله زمینه پیدایش مشکلات و بروز اختلافات را به حداقل رسانیم. چنین نباشد که مردها فشار زندگی و کار و اجتماع را به محیط خانه منتقل سازند و سختی ها را در خانه تلافی کنند. زیرا بداخلاقی و بی نشاطی پدر و مادر روی فرزندان اثر مستقیم دارد. برخورد های تند و زنندۀ آنها خلق و خوی فرزندان را تباه می کند و به رشد شخصیت معنوی و حتی مادی فرزندان زیان جبران ناپذیری وارد می سازد.
خانه، نخستین کلاس انسان سازی
خانه باید اوّلین کلاس درس انسان سازی برای فرزندان باشد تا فرزندان تفاهم و محبّت و سازگاری و ایثار و گذشت و صمیمیت را در آنجا فرا گیرند. هرگز شایسته نیست خانه محل دعوا و نزاع پدر و مادر باشد که این امر ضایع کردن اوّلین و مهمترین حقوق حتمی فرزندان است.
آیا نخستین ظلم بزرگی که به فرزندان شما رفته است از طرف خود شما نیست؟! آیا اساس و پایۀ بدبختی فرزندان و عاصی و طاغی شدن آنها به دست شما نبوده است؟! پدر و مادران باید کاملًا بیدار بوده و توجّه داشته باشند که کوچکترین اعمال و رفتار آنها در منزل روی فرزندان آنها اثر مستقیم دارد. در حقیقت تکوین شخصیت فرزندان در محیط خانه است. اگر در این مسئلۀ مهم سستی نشان دهیم، دقیقاً مصداق آیۀ شریفه خواهیم بود که می فرماید: “قُلْ انَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا انْفُسَهُم وَ اهْلِیهِم یوْمَ الْقِیامَةِ ألا ذَلِک هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینَ“. 1“ای پیامبر بگو زیانکاران آنهایی هستند که خود و خویشان (زن و فرزندان) را در قیامت به ضرر و زیان جاودان می افکند. این همان زیانی است که برای همه آشکار است”.
آیا نخستین ظلم بزرگی که به فرزندان شما رفته است از طرف خود شما نیست؟! آیا اساس و پایۀ بدبختی فرزندان و عاصی و طاغی شدن آنها به دست شما نبوده است؟! پدر و مادران باید کاملًا بیدار بوده و توجّه داشته باشند که کوچکترین اعمال و رفتار آنها در منزل روی فرزندان آنها اثر مستقیم دارد. در حقیقت تکوین شخصیت فرزندان در محیط خانه است. اگر در این مسئلۀ مهم سستی نشان دهیم، دقیقاً مصداق آیۀ شریفه خواهیم بود که می فرماید: “قُلْ انَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا انْفُسَهُم وَ اهْلِیهِم یوْمَ الْقِیامَةِ ألا ذَلِک هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینَ“. 1“ای پیامبر بگو زیانکاران آنهایی هستند که خود و خویشان (زن و فرزندان) را در قیامت به ضرر و زیان جاودان می افکند. این همان زیانی است که برای همه آشکار است”.
چگونه کانون خانواده را گرم نگه داریم؟
ای عزیزان، برای گرم نگه داشتن کانون خانواده نشاط و آرامش را در منزل حفظ کنید؛ با فرزندان و همسر خویش با تبسّم و در عین حال با وقار برخورد کنید و اضطراب خاطر و نگرانی را از محیط خانه دور کنید. هنگام روبرو شدن با مشکلات و غم و غصه های بیجا قاطعانه برخورد کنید و بی درنگ آنها را از بین ببرید. بدانید اگر غم و غصه و بی نشاطی را، که چون مار و عقرب است، از میان نبرید، آنها سرانجام شما را از میان خواهند برد. مواظب زبانتان باشید. مبادا با یک زخم زبان صمیمیت و صفا و گرمی را از خانۀخود دور سازید. هرگز دل همسر و فرزندان و دوستان تان را نشکنید. به همسر و فرزندتان محبّت کنید. با کلمات آتشین و محبّت آمیز قلوب سرتاسر عاطفه همسران خود را جذب کنید که رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده است: “قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأتِهِ انِّی احِبُّک لَا یذْهَبُ مِنْ قَلْبِها ابَداً“. 2“سخن مرد به همسرش که «تو را دوست دارم» هیچگاه از قلب او زدوده نمی شود و اثرات مهر آفرین و بسیار آن همواره باقی می ماند”. با گفتن همین یک جملۀکوتاه می توان تمام خستگی و مشکلات و سنگینی بار زندگی و مسئولیت زن را تلافی نمود تا زن با نشاط و آمادگی و نیروی بیشتر به زندگی و تربیت فرزندان ادامه دهد.
بدانید اساس استحکام و تثبیت نظام خانوادگی بر پایۀمحبّت و احترام متقابل زن و مرد است. شعله های پر فروغ رأفت و مهربانی را در دل های یکدیگر روشن نگه دارید. فرزندان آنقدر که از اختلافات و دوگانگی و بی نشاطی و نبودن معنویت و مهربانی و عطوفت و صفا و صمیمیت رنج می برند، از کمبود و فقر مادی رنج نمی برند، مهربانی و رأفت حتماً جای فقر و کمبود های مادی را پر خواهند نمود. ای عزیزان بدانید اگر دوستی و رفاقت و صمیمیت زن و مرد در زندگی و دلسوزی آنها نسبت به فرزندان و محبت افراد بشر به یکدیگر نمی بود، بشریت و اجتماعات انسان ها سقوط می کرد و نابود می شد.
چنانکه می بینیم وجود این همه جنایات هول انگیز، ظلم ها، تعدّی ها، آدم کشی ها، قتل و غارت ها، این همه طلاق ها و اختلافات در شرق و غرب و در شرق زده ها و غرب زده ها، بخاطر عدم وجود صفا و صمیمیت و روح معنویت است. آنها تبدیل به اشیایی ماشینی و بی روح شده اند که در وجودشان از عشق و صفا و صمیمیت اثری یافت نمی شود.
بدانید اساس استحکام و تثبیت نظام خانوادگی بر پایۀمحبّت و احترام متقابل زن و مرد است. شعله های پر فروغ رأفت و مهربانی را در دل های یکدیگر روشن نگه دارید. فرزندان آنقدر که از اختلافات و دوگانگی و بی نشاطی و نبودن معنویت و مهربانی و عطوفت و صفا و صمیمیت رنج می برند، از کمبود و فقر مادی رنج نمی برند، مهربانی و رأفت حتماً جای فقر و کمبود های مادی را پر خواهند نمود. ای عزیزان بدانید اگر دوستی و رفاقت و صمیمیت زن و مرد در زندگی و دلسوزی آنها نسبت به فرزندان و محبت افراد بشر به یکدیگر نمی بود، بشریت و اجتماعات انسان ها سقوط می کرد و نابود می شد.
چنانکه می بینیم وجود این همه جنایات هول انگیز، ظلم ها، تعدّی ها، آدم کشی ها، قتل و غارت ها، این همه طلاق ها و اختلافات در شرق و غرب و در شرق زده ها و غرب زده ها، بخاطر عدم وجود صفا و صمیمیت و روح معنویت است. آنها تبدیل به اشیایی ماشینی و بی روح شده اند که در وجودشان از عشق و صفا و صمیمیت اثری یافت نمی شود.
محبّت، منشاء عفّت
اگر دل زن در گرو عشق و محبّت همسرش باشد، هیچ عامل و سببی نمی تواند زن را از مسیر عفت و پاکی خارج سازد. بسیاری از اختلاف ها و انحراف ها و ناسازگاری های زنان و فرزندان از همین نقطه آغاز می شود که مردان نسبت به زن و فرزندان خود محبت لازم را نشان نمی دهند.
شکی نیست که هر فردی براساس فطرت احتیاج به محبّت دارد “3” و این نیاز در زن به مراتب بیشتر و قوی تر است. مرد در خانه باید به این نکته مهم توجّه و عنایت خاص مبذول دارد، از هر طریق ممکن به همسر خود محبت ورزد و اعتماد او را جلب کند، بطوریکه زن، همسر خود را دلسوز و مهربان و فداکار بیابد. این امر برای تثبیت نظام خانواده بسیار مؤثر است، چنانکه پیشوایان ما به آن توجّه کامل می نمودند. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: “مِنْ اخْلاقِ الْانْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ“. 4“محبت ورزیدن به همسران از جمله اوصاف و اخلاق پیامبران است”. در حدیثی دیگر این گونه می فرمایند: “هر کس محبّتش به همسر خود بیشتر باشد ایمانش به خدا بیشتر است“. 5“کسی بر ما اهل بیت مهربان تر است که بر همسر خویش مهربانتر باشد“. 6 و همچنین رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آل وسلم) می فرماید: “خَیرُکم خَیرُکم لِأهْلِهِ وَ انَا خَیرُکمْ لِاهْلِی“. 7
“بهترین شما آنهایی هستند که برای همسران خود بهترند و من بهترین شما برای زنان خود هستم”. ائمه بزرگوار ما با این توصیه های آموزنده می خواهند کانون خانه را به محل امن و آسایش تبدیل کنند و نظام خانوادگی را استحکام بخشند. چرا که استمرار نظام های بزرگ اجتماعی در روی زمین از خانواده ها نشأت گرفته و اضمحلال و فساد و تباهی نظام خانوادگی باعث فساد و از بین رفتن اجتماعات بزرگ بشری است.
منبع : خانواده در اسلام، برگرفته از بیانات آیت الله حسین مظاهری
شکی نیست که هر فردی براساس فطرت احتیاج به محبّت دارد “3” و این نیاز در زن به مراتب بیشتر و قوی تر است. مرد در خانه باید به این نکته مهم توجّه و عنایت خاص مبذول دارد، از هر طریق ممکن به همسر خود محبت ورزد و اعتماد او را جلب کند، بطوریکه زن، همسر خود را دلسوز و مهربان و فداکار بیابد. این امر برای تثبیت نظام خانواده بسیار مؤثر است، چنانکه پیشوایان ما به آن توجّه کامل می نمودند. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: “مِنْ اخْلاقِ الْانْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ“. 4“محبت ورزیدن به همسران از جمله اوصاف و اخلاق پیامبران است”. در حدیثی دیگر این گونه می فرمایند: “هر کس محبّتش به همسر خود بیشتر باشد ایمانش به خدا بیشتر است“. 5“کسی بر ما اهل بیت مهربان تر است که بر همسر خویش مهربانتر باشد“. 6 و همچنین رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آل وسلم) می فرماید: “خَیرُکم خَیرُکم لِأهْلِهِ وَ انَا خَیرُکمْ لِاهْلِی“. 7
“بهترین شما آنهایی هستند که برای همسران خود بهترند و من بهترین شما برای زنان خود هستم”. ائمه بزرگوار ما با این توصیه های آموزنده می خواهند کانون خانه را به محل امن و آسایش تبدیل کنند و نظام خانوادگی را استحکام بخشند. چرا که استمرار نظام های بزرگ اجتماعی در روی زمین از خانواده ها نشأت گرفته و اضمحلال و فساد و تباهی نظام خانوادگی باعث فساد و از بین رفتن اجتماعات بزرگ بشری است.
منبع : خانواده در اسلام، برگرفته از بیانات آیت الله حسین مظاهری
بیشتر بخوانید :
برای شیرین شدن زندگی مشترک چه باید کنیم ؟
موفقیت در زندگی مشترک
چگونه زندگی مشترک موفقی داشته باشیم؟
ویژگی های زندگی مشترک سالم
زندگی مشترک شیرین با انجام وظایف
پی نوشت:
(1). سورۀزمر، آیه 15-
(2). وسایل الشیعه، جلد، 7 ص 10-
(3). برای اطلاع بیشتر به مقالۀ(زیبایی) و مقالۀ(عشق و پرستش) از کتاب “فطرت” شهید مطهری (رحمه الله علیه) مراجعه شود.
(4). وسایل الشیعه، ج 7، ص 9 کتاب نکاح.
(5). وسایل الشیعه، ج 7، ص 11 کتاب نکاح.
(6). وسایل الشیعه، ج 7، ص 11 کتاب نکاح.
(7). من لا یحضره الفقیه، ص 324، حدیث پنجم.