نقش احساسات کودکان در رشد عاطفی

همه ما دارای احساسات عاطفی هستیم. رشد عاطفی ما برگرفته از تجارب ماست. اگر برای یک دقیقه در مورد چالش هایی فکر کنیم که ما بزرگسالان در کنار آمدن با عواطف مان داشته ایم، قدر آنچه را فرزندان مان با تجارب محدودشان در برخورد با مشکلات دارند و مجبورند از عهده آن برآیند، می دانیم. سروکار داشتن با عواطف بچه های کوچک رامی توان چالشی برای والدین دانست.
سه‌شنبه، 13 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش احساسات کودکان در رشد عاطفی
از فرزند نوپا یا پیش دبستانی خود انتظاراتی واقع بینانه داشته باشید. بچه دار شدن شما به آن معنی نیست که فرزند قبلی شما دیگر بچه نیست.
نقش احساسات کودکان در رشد عاطفی

مقدمه

سرعت رشد عاطفی بچه ها هم به طور انفرادی و هم بین بچه ها، متفاوت است. بچه ممکن است یک روز با موردی عاطفی مانند ترس کنار بیایند، درحالی که روز دیگر هیچ گونه کنترلی بر همان ترس نداشته باشد.
 

عواطف و سوء رفتار

بچه ها از بدو تولد تا شش سالگی احساس نیاز می کنند که عواطف شان فهمیده شود و یاد می  گیرند که اغلب موقع بر احساسات شان غلبه کنند. احتمال اینکه گه گاه از عواطف شان برای جستجوی قدرت و توجه استفاده کنند بیشتر می شود و والدین باید نسبت به این موضوع حساس باشند.
 

چالش های عاطفی

والدین و فرزندات هنگام سر وکار داشتن با عواطف با چالش های بی شماری مواجه می شوند.
 

گریه

نوپاها و پیش دبستانی های با گریه ارتباط برقرار  می کنند. زیرا قادر نیستند احساس خود را در قالب واژه ها بیاورند. اما والدین باید بدانند که گریه بچه ها ممکن است تله ای عاطفی باشد. والدین ممکن است به علت گریه فرزندشان در برابر خواسته وی تسلیم شوند، احساس گناه کنند یا کنترل عاطفی خود را از دست بدهند.
گریه مطمئنا همیشه سوء رفتار نیست. نگاهی دقیق به وضعیت و احساسات و واکنش های بچه ها به والدین کمک می کند که اجازه ندهند آنان گریه را به عنوان هدف های منفی به کار برند.
 

اندوه

اندوه نیز در مواقعی توسط نوپاهای بزرگتر و پیش دبستانی ها برای جلب توجه به کار گرفته می شود.
در اغلب موارد، اندوه بچه، فریادی برای تقاضای کمک است. ممکن است روشی باشد که بچه به منظور سرو سامان دادن به دیگر احساساتش یاد گرفته است. احساسات مربوط به تنهایی، بی کفایتی، عصبانیت یا افسردگی ممکن است در ظاهر به صورت اندوه دیده شود. در برخورد با بچه ای که غمگین و اندوهگین است به احساساتش گوش دهید و گفته هایش را جدی بگیرید و با او محترمانه رفتار کنید.
 

حسادت

از حدود 18 ماهگی تا سه سال و نیمگی به نظر می رسد که حسادت احساسی قوی برای بسیاری از بچه ها به حساب آید. در این مدت بچه، ممکن است مجبور باشد در توجه والدینش با یک نوزاد شریک شود.
ما در مجموع نمی توانیم از شر حسادت در بچه ها خلاص شویم و چنین چیزی هم ضروری به نظر نمی رسد. حسادت به بچه ها کمک می کند با چالش هایی مواجه شوند که به نوبه خود به آنها کمک می کند به بلوغ دست یابند.
هنگامی که نوزادی تازه به خانواده راه پیدا می کند کودک بزرگتر ممکن است حسادت کند راهنمایی های زیر برای چنین شرایطی مفید می باشد:
اطمینان حاصل کنید که بچه از ورود خواهر یا برادر بزرگتر با اطلاع است.
بیش از اندازه به نوازد توجه نکنید.
بچه بزرگتر را هم برای کمک به کارهای نوزاد درگیر کنید. بگذارید کارهایی که مناسب سنش است را انجام دهد.
بچه حسود ممکن است پرخاشگر شود و نوزاد را کتک بزند، خواب او را آشفته کند و … تنها گذاشتن کودک نوپای حسود نوزاد اصلا صلاح نیست.
بچه حسود  ممکن است به رفتارهایی کودکانه تر از سن خود بپردازد تا توجه شما جلب کند. برای کاهش دادن این رفتارها بیشتر در آغوش گرفتن او ممکن است بیش از سرزنش کردن او موثر واقع شود.
از فرزند نوپا یا پیش دبستانی خود انتظاراتی واقع بینانه داشته باشید. بچه دار شدن شما به آن معنی نیست که فرزند قبلی شما دیگر بچه نیست.
 

ترس و اضطراب

بچه ها اغلب ابراز ترس می کنند که نشان دهند احتیاج به کمک دارند. وقتی بچه ها چنین ترسی را ابراز می کنند والدین می توانند با نشان دادن حساسیت و پشتیبانی کردن بهترین کمک را به بچه ها بنمایند. وقتی بچه ها ترس خود را ابراز کردند می توانید با این پیشنهادات با این ترس برخورد کنید.
اگر در برابر ترس فرزندتان واکنش شدید نشان دهید، ممکن است خود را هراسان تر نشان دهد و چه بسا ترسوتر شود. در عوض واقعیات مربوط به آن را بیان کنید.
پی ببرید که چرا فرزندتان ترسو است. علت ترس فرزندتان باید فهمیده شود. ترس ممکن است باعث شود فرزندتان موقعیت را کنترل کند یا کناره بگیرد. گاهی اوقات هم ممکن است توسط بچه ای که می خواهد جلب توجه کند یا طلب قدرت کند به کار گرفته شود و آغاز تهاجم باشد. به فرزندتان اطمینان دهید که راه های مثبتی مانند یادگیری بیان مستقیم احساساتش وجود دارد.
محدودیت هایی را که وضع کرده اید ، حفظ کنید و مرزهای معمولی قابل قبول  در نظر بگیرید.هنگامی که فرزندتان احساس ترس می کند مرزها و محدودیت هایی را که قایل شده اید ، کاهش ندهید.
به فرزندتان کمک کنید از چگونگی ابراز احساساتش آگاه باشد. فرزندتان را با ورزشها ، بازی ها و دیگر تجاربی که پرخاشگری را رها و عواطف هنجار را بیان می کند ، اشنا کنید.
 

نکات کلیدی و کاربردی

راه هایی وجود دارد تا به فرزندانمان کمک کنیم تا به سلامت احساسات خود را بروز دهند:
گوش کردن بازتابی به کار ببرید تا به فرزندان تان کمک کنید احساسات شان را بیان کنند.
هرگونه اختلال در ارتباط با فرزندان را ترمیم کنید. برای مثال ، وقتی عصبانی هستید ممکن است بگویید « متاسفم من خیلی عصبانی بودم.در این مورد با هم صحبت می کنیم»
منحصر به فرد بوده هر بچه را محترم بشمارید.
از احساسات فرزندان تان آگاه باشید و به وضوح نشان دهید که آنان را درک می کنید.
با فرزندان تان بازی کنید. بازی کردن فرصتی فراهم می آورد که در مورد احساسات ناگفته بچه ها صحبت شود.
به بچه ها کمک کنید که بفهمند امکان دارد در موردکسی احساسات گیج کننده و ضد و نقیضی داشت.
درک خود را با محدودیت های مناسب متعادل سازیم.
از اهمیت امنیت اشیا آگاهی داشته باشیم. یکی از راه هایی که کودکان و بچه های کوچک بر احساسات خود غلبه می کنند ، به وسیله اتکا بر اشیا است.

منبع:
درایکورس، رودلف، (1391) کودکان خوشبخت (راهبردهای تربیت کودک و بهبود رابطه ی والدین – فرزند). (ترجمه ی دکتر حمید علیزاده – علیرضا روحی). نشر ارسباران.
رابینسون، ماریا. رشد و شخصیت کودک از تولد تا یک سالگی. (1387). (مترجمین غلامرضا تبریزی، مرضیه وطن خواه، معصومه تبریزی). نشر دقت: مشهد.

بیشتر بخوانید : 
نقش بازی در رشد روانی – ذهنی کودکان
اهمیت نیازهای عاطفی در دوران کودکی
مهمترین نیاز عاطفی و روانی کودک در محیط خانواده
رشد هیجانی در دوران کودکی​​​​​​​
فرآیند رشد هیجانی و اجتماعی شدن در کودکان​​​​​​​



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط