خانواده همواره در طول تاریخ وجود داشته و بشر هرگز گله وار زندگی نکرده است.
قداست ازدواج
هر پیوندی بر اساس ارزش هایی که کنش گر به آن معتقد است، شکل می گیرد. این ارزش ها گاه ذاتی و گاه عرضی هستند که هر کدام نوع خاصی از تعامل را در پی دارند. پیوندهایی که مبتنی بر ارزش های ذاتی هستند به خودی خود جذابیت دارند و به صورت طبیعی رخ می دهند.
در این گونه پیوندها فرد به دنبال سود نیست و این خود تعامل است که برای او موضوعیت و جذابیت دارد، اما در پیوندهایی که مبتنی بر ارزش های عرضی هستند، فرد به دنبال پاداش های دلخواه خود است و به همین خاطر به تعامل می زند و به برقراری پیوند رضایت می دهد.[1] منطق اسلام ازدواج را امری مقدس می داند و فراتر از آثار و فوائد دنیایی که بر آن مترتب می باشد، آن را دارای اجر و پاداش معنوی معرفی می کند
.
خانواده همواره در طول تاریخ وجود داشته و بشر هرگز گله وار زندگی نکرده است[2] بلکه با مقدس شمردن ازدواج، جایگاه ویژه ای نیز برای آن ترسیم می نموده است. در دیدگاه متون دینی نیز ازدواج محبوب خداوند و یک پیمان مقدس شمرده شده است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)درباره جایگاه ازواج می فرماید: «ازدواج کنید و دیگران را به ازدواج در آورید در این امر به آن ها کمک کنید، و بدانید که از خوشبختی فرد مسلمان، پرداختن هزینه ازدواج زن بی شوهر است و هیچ چیز را خدای بزرگ در اسلام بیش از خانه هایی دوست ندارد که با ازدواج آباد شوند».[3]
در این گونه پیوندها فرد به دنبال سود نیست و این خود تعامل است که برای او موضوعیت و جذابیت دارد، اما در پیوندهایی که مبتنی بر ارزش های عرضی هستند، فرد به دنبال پاداش های دلخواه خود است و به همین خاطر به تعامل می زند و به برقراری پیوند رضایت می دهد.[1] منطق اسلام ازدواج را امری مقدس می داند و فراتر از آثار و فوائد دنیایی که بر آن مترتب می باشد، آن را دارای اجر و پاداش معنوی معرفی می کند
.
خانواده همواره در طول تاریخ وجود داشته و بشر هرگز گله وار زندگی نکرده است[2] بلکه با مقدس شمردن ازدواج، جایگاه ویژه ای نیز برای آن ترسیم می نموده است. در دیدگاه متون دینی نیز ازدواج محبوب خداوند و یک پیمان مقدس شمرده شده است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)درباره جایگاه ازواج می فرماید: «ازدواج کنید و دیگران را به ازدواج در آورید در این امر به آن ها کمک کنید، و بدانید که از خوشبختی فرد مسلمان، پرداختن هزینه ازدواج زن بی شوهر است و هیچ چیز را خدای بزرگ در اسلام بیش از خانه هایی دوست ندارد که با ازدواج آباد شوند».[3]
ازدواج سنتی الهی
ازدواج سنتی است که به دست سنت گذار حکیم بنیان گذاری شده است و برخاسته از اسطوره های کهن نیست. بنابراین در همه زمانها و مکان ها شایستگی و بایستگی خود را حفظ کرده و هیچ گاه کهنه و بی فایده نخواهد بود. پیروی از چنین سنتی، فرهنگی ناب را بر جامعه حاکم می کند و به آن هویتی الهی و دینی می بخشد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «ازدواج کنید، پس همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: کسی که دوست دارد از سنت من پیروی کند، همانا یکی از سنت های من ازدواج است».[4] ازدواج نه تنها مقدس است و به آن بسیار سفارش شده است، بلکه درباره یاری رساندن به دیگران در امر ازدواج نیز تاکیدهای فراوانی وجود دارد و برای این کار پاداش های بزرگی بشارت داده شده است.
رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «هر کس از راه حلال برای به ازدواج در آوردن دیگران تلاش کند تا خداوند آن دو را به هم برساند، خداوند او را به ازدواج حور العین در آورد و به جای هر قدمی که برداشته و کلمه ای که به زبان آورده باشد، پاداش عبادت یک سال به او تعلق می گیرد.»[5]
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «ازدواج کنید، پس همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: کسی که دوست دارد از سنت من پیروی کند، همانا یکی از سنت های من ازدواج است».[4] ازدواج نه تنها مقدس است و به آن بسیار سفارش شده است، بلکه درباره یاری رساندن به دیگران در امر ازدواج نیز تاکیدهای فراوانی وجود دارد و برای این کار پاداش های بزرگی بشارت داده شده است.
رسول الله (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «هر کس از راه حلال برای به ازدواج در آوردن دیگران تلاش کند تا خداوند آن دو را به هم برساند، خداوند او را به ازدواج حور العین در آورد و به جای هر قدمی که برداشته و کلمه ای که به زبان آورده باشد، پاداش عبادت یک سال به او تعلق می گیرد.»[5]
خلاصه سنت
از این روست که روایات دینی دست از تبیین صرف شسته و به بعد هنجاری مسأله نیز می پردازد و با سفارش های فراوان و موکد به تزویج و بقای این سنت ترغیب می نماید. اهمیت این سنت الهی به اندازه ای است که کامل ترین افراد و پاک ترین عارفان نیز حاضر نیستند شبی را خارج از چارچوب این سنت سپری کنند، حتی اگر در مقابل آن تمام دنیا را به دست آورند.
حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: «مردی نزد پدرم حضرت باقر (علیه السلام) آمد. ایشان فرمودند: همسر داری؟ آن شخص گفت: خیر. پدرم به او گفت: دوست ندارم دنیا و آنچه در آن است از من باشد و یک شب را بدون همسر به سر برم.»[6] با توجه به این روایات که ازدواج را محبوب خداوند، سنت رسول الله و سیره اهل بیت معرفی نموده و ازدواج را موجب تکمیل دین می داند، می توان گفت ازدواج بر ارزش های ذاتی استوار است و به عبارت دیگر خود این پیوند است که ارزشمند است، هر چند منافعی از جمله ایجاد آرامش، ارضای نیاز جنسی و اموری از این دست را نیز در پی دارد
.
بنابراین در جوامعی که ازدواج را مقدس می دانند، این پیوند به خودی خود انجام می گیرد و از دوام و پایداری بیشتری برخوردار است. حتی هنگامی که تعامل میان زن و شوهر یک سویه می شود؛ یعنی خدمات با مهربانی های زن یا شوهر بی پاسخ می ماند، این تعامل برقرار می ماند، هر چند ممکن است موجبات اندوه و ناراحتی طرف محروم را فراهم آورد.
آنچه گفتیم به این معنا نیست که در این جوامع هیچ مانعی بر سر راه ازدواج وجود ندارد و یا هیچ طلاقی رخ نمی دهد، بلکه به این معنا است که در فرهنگ هایی که ازدواج مقدس شمرده می شود، این پیوند طبیعی تر و بادوام تر از جوامعی است که این نگرش در آنها وجود ندارد. در این جوامع، فرد متاهل از منزلتی اجتماعی برخوردار است که فرد مجرد از آن بهره ای ندارد.
حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید: «مردی نزد پدرم حضرت باقر (علیه السلام) آمد. ایشان فرمودند: همسر داری؟ آن شخص گفت: خیر. پدرم به او گفت: دوست ندارم دنیا و آنچه در آن است از من باشد و یک شب را بدون همسر به سر برم.»[6] با توجه به این روایات که ازدواج را محبوب خداوند، سنت رسول الله و سیره اهل بیت معرفی نموده و ازدواج را موجب تکمیل دین می داند، می توان گفت ازدواج بر ارزش های ذاتی استوار است و به عبارت دیگر خود این پیوند است که ارزشمند است، هر چند منافعی از جمله ایجاد آرامش، ارضای نیاز جنسی و اموری از این دست را نیز در پی دارد
.
بنابراین در جوامعی که ازدواج را مقدس می دانند، این پیوند به خودی خود انجام می گیرد و از دوام و پایداری بیشتری برخوردار است. حتی هنگامی که تعامل میان زن و شوهر یک سویه می شود؛ یعنی خدمات با مهربانی های زن یا شوهر بی پاسخ می ماند، این تعامل برقرار می ماند، هر چند ممکن است موجبات اندوه و ناراحتی طرف محروم را فراهم آورد.
آنچه گفتیم به این معنا نیست که در این جوامع هیچ مانعی بر سر راه ازدواج وجود ندارد و یا هیچ طلاقی رخ نمی دهد، بلکه به این معنا است که در فرهنگ هایی که ازدواج مقدس شمرده می شود، این پیوند طبیعی تر و بادوام تر از جوامعی است که این نگرش در آنها وجود ندارد. در این جوامع، فرد متاهل از منزلتی اجتماعی برخوردار است که فرد مجرد از آن بهره ای ندارد.
منزلت فرد متاهل و مجرد
هرچند در اسلام ازدواج واجب نیست؛ اما مقدس شمردن آن در فرهنگی دینی و سفارش های فراوان نسبت به آن موجب شده است که فرهنگ اسلامی نسبت به افرادی که با وجود امکانات و توان مورد نیاز از این سنت رویگردان هستند رویکردی تحقیر آمیز در پیش بگیرد.
این افراد باید مورد طرد و فشار فرهنگی قرار گیرند تا در پیروی از هنجارها سر تسلیم فرو آورند و در مقابل، تشویق و پاداش افرادی که بنابراین هنجار رفتار نموده اند، برخورداری بیشتر از تایید و منزلت اجتماعی است. وجود روایاتی که از افراد مجرد با برچسب هایی مانند اشرار و برادران شیطان یاد می کنند و روایاتی که فرد متأهل را محترم و عبادات او را با ارزش می شمارند، شاهدی بر این مدعاست. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «برگزیدگان امت من متاهلین و بدترین امت من مجردها هستند»[7]
و در روایاتی دیگر زحمات فرد مجرد در انجام عبادات کم ارزش دانسته شده در حالی که شخص متاهل به عنوان کسی که هنجارها را رعایت نموده است از منزلت بالایی برخوردار است و عبادات کم او ارزش بسیار دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «شخص متاهلی که در خواب باشد، نزد خدا با فضیلت تر از روزه دار مجردی است که شب را تا به صبح عبادت کرده باشد»[8]. و نیز می فرماید:«هر کس ازدواج کند نصف دینش به او اعطا شده است»[9]،
و این حدیث: «دو رکعت نماز شخمن متاهل از هفتاد رکعت نماز شخص مجرد با فضیلت تر است.»[10] نیز از فرمایشات امام صادق است
.
از آن جایی که پیروی نکردن از این هنجار خود زمینه ساز کجرویهای بسیاری است، به همین خاطر از افراد مجرد با برچسب هایی همچون برادران شیطان یاد شده است و حتی این بی منزلتی پس از مرگ هم گریبانگیر آنها است و پست ترین مردگان شمرده شده اند.
این برخورد اجتماعی، هزینه های روانی مجرد ماندن را افزایش می دهد و افراد مجرد تحت فشارهای فراوان اجتماعی وادار به پیروی از هنجارهای ازدواج می شوند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «مجردها پست ترین مردگان شما»[11] و«بدترین مردم و برادران شیاطین هستند».[12]
این افراد باید مورد طرد و فشار فرهنگی قرار گیرند تا در پیروی از هنجارها سر تسلیم فرو آورند و در مقابل، تشویق و پاداش افرادی که بنابراین هنجار رفتار نموده اند، برخورداری بیشتر از تایید و منزلت اجتماعی است. وجود روایاتی که از افراد مجرد با برچسب هایی مانند اشرار و برادران شیطان یاد می کنند و روایاتی که فرد متأهل را محترم و عبادات او را با ارزش می شمارند، شاهدی بر این مدعاست. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «برگزیدگان امت من متاهلین و بدترین امت من مجردها هستند»[7]
و در روایاتی دیگر زحمات فرد مجرد در انجام عبادات کم ارزش دانسته شده در حالی که شخص متاهل به عنوان کسی که هنجارها را رعایت نموده است از منزلت بالایی برخوردار است و عبادات کم او ارزش بسیار دارد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «شخص متاهلی که در خواب باشد، نزد خدا با فضیلت تر از روزه دار مجردی است که شب را تا به صبح عبادت کرده باشد»[8]. و نیز می فرماید:«هر کس ازدواج کند نصف دینش به او اعطا شده است»[9]،
و این حدیث: «دو رکعت نماز شخمن متاهل از هفتاد رکعت نماز شخص مجرد با فضیلت تر است.»[10] نیز از فرمایشات امام صادق است
.
از آن جایی که پیروی نکردن از این هنجار خود زمینه ساز کجرویهای بسیاری است، به همین خاطر از افراد مجرد با برچسب هایی همچون برادران شیطان یاد شده است و حتی این بی منزلتی پس از مرگ هم گریبانگیر آنها است و پست ترین مردگان شمرده شده اند.
این برخورد اجتماعی، هزینه های روانی مجرد ماندن را افزایش می دهد و افراد مجرد تحت فشارهای فراوان اجتماعی وادار به پیروی از هنجارهای ازدواج می شوند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «مجردها پست ترین مردگان شما»[11] و«بدترین مردم و برادران شیاطین هستند».[12]
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور
[1] . ویلیام اسکیدمور، تفکر نظری در جامعه شناسی، ص 133.
[2] . ادوارد وستر مارک یکی از مخالفان سرخت تکامل خانواده به نقل از اعزازی، 1389، ص 15.
[3] . کافی، ج 5، ص 328.
[4] . وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۸
[5] . بحارالانوار، ج 100، ص 127.
[6] . وسایل الشیعه، ج 14، ص 7.
[7] .بحارالانوار، ج 100، ص 221.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . تهذیب الاحکام، ج 7، ص 239.
[11] .همان.