علل از بین رفتن اخلاق در ورزشگاه ها

ورزش یک امر لاینفک زندگی شده و به همراه خودش هیجانات را وارد زندگی ما کرده، اما با بی تدبیری مسئولین و رفتارهای ناشایست برخی از ورزشکارها سبب شده تا شاهد ناهنجاری های باشیم که در شان تماشاگران نیست. ما در این نوشتار به یک قسمت کوچکی از این نابسامانی ها اشاره کردیم.
دوشنبه، 9 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سجاد رستمی چورتی
موارد بیشتر برای شما
علل از بین رفتن اخلاق در ورزشگاه ها
ورزشکاران، به همان صورتى که ورزش جسمى دارند، ورزش روحى هم داشته باشند.
 

مقدمه

اهمیت تبیین مؤلفه هاى سبک زندگى اسلامى بر کسى پوشیده نیست. یکی از این مولفه ها حفظ عزت و احترام در ورزش است؛ هم از طرف بازیکن های داخل زمین و هم تماشاچیان داخل استادیوم، همه باید اخلاق را رعایت کنند تا حرمت ها شکسته نشود.
 

اهمیت ورزش و ورزشکار

ورزش در زندگی معاصر از اهمیت خاصی برخوردار شده به گونه ای که جوانان، الگو های خودشان را از بین آنها انتخاب می‌کنند. جوانان تلاش خودشان را می‌کنند تا سبک رفتاری ورزشکار مورد علاقه خود را تقلید کنندورزشکار در جوامع به عنوان یک الگو و اسوه برای دیگران مطرح  مى باشد. عده اى حتى در نوع لباس و حرکات خود از ورزشکاران تقلید مى کننداما آیا این رفتار های ورزشکاران رفتار درستی است که یک جوان می‌خواهد از او تقلید کند؟ آیا این ورزشکار به فکر آینده ی جوانان است یا نه؟
 
متاسفانه بسیاری از رفتار های ناشایستی که در ورزشگاه ها از تماشاگران شاهد هستیم نشأت گرفته از رفتارهای بازیکن های داخل زمین است. گاهی اوقات یک بازیکن با یک رفتاری جو سکو ها را به هم می‌ریزد. ورزشکاران ما  مرام، معرفت و اخلاق را فراموش کردندورزشکاران، به همان صورتى که ورزش جسمى دارند، ورزش روحى هم داشته باشند. از قدیم ورزشکاران ایران، به یاد خدا و على( علیه السلام) بوده اند و این از برجستگى هاى آنان بوده است» (1یک ورزشکار مسلمان، هم به جسم قوی نیازمند است و هم به روحى قوى، باید ورزشکاران ما این روح خودشان را با معنویات قوی کنند تا با رفتارهای خودشان یک  برای جوانان باشند، نه اینکه اخلاق و رفتارهای زشت خودشان را به خورد جوانان بدهند و ثمره این رفتارها ناهنجاری و حرمت شکنی در ورزشگاه ها می‌شود.
 

تماشاگر، سرمایه ورزش

 در تمام دنیا هواداران فوتبال مخصوصا آنهایی که در استادیوم های ورزشی حاضر می شوند خود سرمایه محسوب می شوند و می توانند باعث پیشرفت و تقویت فوتبال ملی و باشگاهی شوند،اما در ایران هواداران تحت تاثیر لیدرها ، مربیان و پیشکسوتان، رسانه های ورزشی قرار می گیرند و بجای تشویق و حمایت از تیم خود، اصول و ارزش های ورزشی را زیر سوال برده و به همه دست اندرکاران ورزشی اعم از تیم حریف و داور و فدراسیون فحاشی می کنند.
 
ارزش‌ها و اصالت‌ها را نباید زیر پا گذاشت و از احساسات یک جوانی که برای تخلیه کردن انرژی خود وارد ورزشگاه می‌شود نباید سوء استفاده کرداگر بخواهیم یک نگاه عمیقی داشته باشیم که چرا تماشاگران فوتبال، این همه از الفاظ رکیک وفحش استفاده می‌کنند، ریشه این مشکلات به مسئولین برگزار کنند هم بر می‌گردد.
 
کارهای که مزید بر علت می‌شوند از این قرار هستند:
 1.شرایط غیراستاندارد ورزشگاه های ایران.
 2. وضعیت بلیت فروشی.
 3.برخوردهای صورت گرفته با تماشاگران.
 4.زیر پا گذاشتن کرامت انسانی آنان که تنها برای تماشای یک مسابقه فوتبال به استادیوم می‌روند نیز از دلایلی است که بسیاری از کسانی که به ورزشگاه رفته‌اند، برای رفتارهای گاه خارج از عرف تماشاگران در ایران ذکر می کنند.
 5.هوادارانی که ساعت ها پیش از مسابقه و گاه از شب قبل ناچار به ماندن پشت در استادیوم ها هستند، هوادارانی که از راههای بسیار دور خود را به ورزشگاه می‌رسانند و در صفهای طولانی بلیت‌ فروشی، برای ورود به ورزشگاه انتظار می‌کشند. این ساعت های طولانی انتظار وقتی در کنار عدم وجود امکانات کافی در ورزشگاه قرار بگیرد، میتواند روان تماشاچی را بیشتر تحت فشار قرار دهد و منتظر یک جرقه ای هستند تا تمام این عقده ها را خالی کنند.
 
نکته: مسئولین برگزار کننده باید تلاش خودشان را بیش از پیش کنند تا بتوانند فضای سالم و بدون تشنج را آماده بسازند.
 
و این را هم می‌دانیم که قطعا از بین بردن تمام مشکلات و موانع و فراهم کردن تمام زیرساخت‌های اخلاقی و رفتاری که در نهایت می‌تواند به تعریف یک الگوی رفتاری مشخص بینجامد کاری نیست که بتوان در کوتاه مدت و با صرف هزینه‌ی اندک انجام داد.
 
بنابر گزارش روزنامه ایران ورزشی در بهار سال ۱۳۸۰، بعد از اینکه جو ورزشگاه ها تهران مسموم شد و فحاشی در ورزشگاه ها و حتی زمین تمرین گسترش پیدا کرد، یک سازمان امنیتی غیر فوتبالی با نفوذ در بین لیدرها و هواداران یک تیم تهرانی حقایقی را فاش ساخت که باعث حیرت همگان شد. این گزارش نشان می داد که لیدرها و هواداران چگونه آلت دست عوامل آشکار و پنهان مدیریت، مربی و بازیکن و سایر دست اندرکاران باشگاه قرار می گیرند و به سایرین هتاکی و بی حرمتی می کنند. بنظر می رسد  برای کنترل هواداران و لیدرها امروز هم نیاز باشد تا تحت کنترل قرار بگیرند. البته این کنترل نباید توسط نیروهای امنیتی سیاسی انجام شود چون خود باعث افزایش تنش می گردد. (2)
 
با همه ی این تفاسیری که بیان شد، جوانان ما باید خودشان را آموزش دهند و از اخلاق بد دوری کنند و بدانند که شان آنها بالاتر از این است که فحش و ناسزا بگوینددر آخر این نوشتار می‌خواهیم به دو تا از توصیه های که امام صادق(علیه السلام) به جوانان داشتند را گوشزد کنیم:
 
1.جوانان باید خوش اخلاق باشند. امام صادق علیه السلاماِعلَمى اَنَّ الشّابَّ الحَسَنَ الخُلُقِ مِفتاحٌ لِلخَیرِ، مِغلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّ الشّابَّ الشَّحیحَ الخُلُقِ مِغلاقٌ لِلخَیرِ مِفتاحٌ لِلشَّرِّ ؛ بِدان که جوانِ خوش اخلاق، کلید خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بداخلاق، قفل خوبى ها و کلید بدى هاست.(3نباید جو ورزشگاه شما را در بر بگیرد و حرفه‌ای که در شان یک جوان با ادب نیست را بر زبان جاری سازید.
 
2.جوان باید به دنبال کسب علم باشد، نه اینکه عمر خودشان را صرف کارهای کند(مانند؛ رفتن به ورزشگاه و تلف کردن عمر) که جز تباهی به همراه نداردامام صادق علیه السلاملَستُ اُحِبُّ اَن اَرَى الشّابَّ مِنـکُم اِلاّ غادیاً فى حالَینِ: اِمّا عالِماً اَو مُتَعَلِّما، فَاِن لَم یَفعَل فَرَّطَ، فَاِن فَرَّطَ ضَیَّعَ، وَ اِن ضَیَّعَ اَثِمَ، وَ اِن اَثِمَ سَـکَنَ النّارَ وَ الَّذى بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ ؛ دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببینم : دانشمند یا دانش اندوز. اگر جوانى چنین نکند، کوتاهى کرده و اگر کوتاهى کرد، تباه ساخته و اگر تباه ساخت، گناه کرده است و اگر گناه کند، سوگند به آن کس که محمّد صلى الله علیه و آله را به حق برانگیخت دوزخ نشین خواهد شد. (4)
 
فراگیری دانش در جوانی همچون نقشی است بر سنگ که تا پایان عمر، انسان را همراهی می کند، از اینرو هر کس هرچه دارد، از جوانی دارد، به همین سبب است که پیشوایان دینی سخت بر این مسئله سفارش کرده اند که در جوانی دنبال علم و دانش باشید.
 

پی نوشت :
[1] خمینی، روح الله، صحیفه نور، ، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1368، جلد 5، صفحه. 147.
[2] بنابر گزارش روزنامه ایران ورزشی در بهار سال ۱۳۸۰.
[3] طوسی ، محمدبن حسن، امالى طوسى، تهران : موسسه البعثه، مرکز الطباغه و النشر، ۱۳۸۵، ص 302، ح 598.[
[4]همان، ص 303، ح 604


اخبار مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.