یکی از مهم ترین پیامد های تجمل گرایی از دست دادن سرمایه است. وقتی شما بدون فکر مصرف کنید، سرمایه را از دست داده اید و به جایش چیزی بدست نیاورده اید.
آسیب های تجمل گرایی در حوزه ی فردی
مفهوم تجمل گرایی در بعد مرضی خود با مفاهیمی مانند ریخت وپاش کردن، هدر دادن ثروت، دنیازدگی، مصرف گرایی و حتی چشم و هم چشمی پیوند می خورد. در این میان از همه مهم تر این است که انسان در زندگی اش دچار یک جور تقلیدگرایی می شود و تمام انسانیت، عزت نفس و معنویتش تقلیل داده می شود به نوع مصرف کالاهای مادی. اگر تیپ شناسی کنیم و آن آدم هایی که به حد نهایی تجمل گرایی رسیده اند را بررسی کنیم، می بینیم افرادی هستند که می دانند انتهای این راه چیزی نیست. بسیار زیادند بازیگران، سلبریتی ها و افرادی که در غرب به انتهای توجه، شهرت و ثروت رسیده اند و در آخر از شدت یأس و ناامیدی دست به خودکشی زنده اند.
یکی از مهم ترین پیامد های تجمل گرایی از دست دادن سرمایه است. سرمایه ی انسان امروزی مصرفی است، لذا وقتی شما بدون فکر مصرف کنید، سرمایه را از دست داده اید و به جایش چیزی بدست نیاورده اید. ما در آموزه های دینی و فرهنگی خود داریم که بخشی از ثروت در گرو قناعت است. قناعت به این معناست که دخل و خرجت را با یکدیگر سازگار کنی، ولی وقتی شما به سمت تجمل گرایی تمایل پیدا کردی دیگر بحث قناعت از بین می رود.
یکی از مهم ترین پیامد های تجمل گرایی از دست دادن سرمایه است. سرمایه ی انسان امروزی مصرفی است، لذا وقتی شما بدون فکر مصرف کنید، سرمایه را از دست داده اید و به جایش چیزی بدست نیاورده اید. ما در آموزه های دینی و فرهنگی خود داریم که بخشی از ثروت در گرو قناعت است. قناعت به این معناست که دخل و خرجت را با یکدیگر سازگار کنی، ولی وقتی شما به سمت تجمل گرایی تمایل پیدا کردی دیگر بحث قناعت از بین می رود.
آسیب های تجمل گرایی در حوزه ی خانواده
در حوزه ی خانواده یکی از علت های تضاد بین اعضای خانواده و بالا رفتن فشار و استرس درون خانواده همین تجمل گرایی اعضای خانواده است. چون سرعت تجمل گرایی به مراتب بیشتر از سرعت افزایش سرمایه های اقتصادی خانواده است، به همین دلیل بین این تقاضا و توان پاسخ گویی به آن، یک شکاف عمیق وجود دارد. یعنی دائما تقاضاهایی شکل می گیرد که توان پاسخ گویی برای آن وجود ندارد. این میل به مد یا میل به تجمل، خیلی وقت ها بیشتر از توانمندی اقتصادی خانواده است. کاملا قابل مشاهده است که در حال حاضر یکی از مشکلات جوانان با پدر و مادر خود همین کشمکش بین خواستن کالای لوکس و عدم امکان تهیه ی آن از سوی خانواده است. این نزاع در خانواده باعث می شود که نقش والد گری والدین به چالش کشیده شود و باعث افزایش فشارهای روحی و روانی در خانواده شود. تداوم این نزاع و فشار می تواند یک انفصال و یک فاصله میان اعضای خانواده ایجاد کند. یعنی خانواده زیر یک سقف زندگی می کند ولی فاصله ای بین وجود دارد. جایی که خانواده نتواند پاسخگوی این تجملات باشد، راه های کج روانه ایجاد می شود. وقتی فرد نتواند از راه های معقول و متعارف به خواسته هایش برسد، ممکن است به راه های غیر متعارف و غیر قانونی روی بیاورد.
راه اصلاح این نگرش
برای اصلاح این نگرش، نیاز است تا ما مقداری به عقب بازگردیم و یک مقدار فرآیند های رسانه ای، آموزشی و تربیتی جامعه را مرور کنیم. با یک نگاه کلان، باید عناصر و نهاد هایی که در جامعه پذیری و آگاهی بخشی به افراد جامعه نقش دارند، مورد بررسی و بازبینی قرار گیرند. یک بخشی از این اصلاح به نهاد خانواده باز می گردد، نوع تربیت اخلاقی و تربیت صحیح دینی نقش زیادی در نوع نگرش افراد در جامعه دارند. همچنین آموزش و پرورش که نقش اساسی در زمینه ی جامعه پذیری کودکان و نوجوانان را ایفا می کند، باید با رویکردی واقعی و امروزی به مسائل آنها بپردازد و با اصلاح نگرش ها، به شکل گیری تصور مثبت از خود و مرئی شدن آنها به صورت صحیح کمک کند.
رسانه ی ملی و همچنین سایر رسانه ها در انتقال ارزش ها بسیار مهم هستند در حالی که متأسفانه امروزه رسانه هایی چون تلویزیون و سینما بسیار بد عمل می کنند. برای مثال در اکثر فیلم ها و سریال های تلویزیونی، خانواده ها در تهران زندگی می کنند، اتومبیل های لوکس سوار می شوند، در خانه های مرفه و تجملاتی زندگی می کنند. حتی در مورد شاخص های طبقاتی بسیار غلو می شود، مثلا طبقه ی متوسط را بسیار لوکس و تجملی نشان می دهد، در حالی که در واقعیت چنین نیست. با اینگونه تصویر سازی ها نمی توان انتظار داشت که مردمی که این فیلم ها را می بینند، تحت تأثیر قرار نگیرند. اتفاقا در مواردی همین رسانه ها مروج سبک زندگی اشرافی و تجمل گرایی بوده اند.
ضمن این که مردم از مسئولین تأثیر می پذیرند، یعنی وقتی ببینند یا احساس کنند که مسئولین خود زندگی اشرافی دارند، طبیعی است که این سبک زندگی در بین مردم رواج می یابد و آن ها برای اینکه خود را به طبقه ی بالا و نخبه ی جامعه نزدیک کنند به سمت تجملات پیش می روند. بدین ترتیب نیاز است تا اصلاحاتی قانونی در توزیع عمومی ثروت صورت بگیرد. عدالت اجتماعی در جامعه تضمین شود و حقوق و مزایای مسئولین به شکلی شفاف رصد شود، تا عموم مردم نسبت به محفوظ بودن حق خود اطمینان داشته باشند تا برای پیشرفت خود متوسل به راه های غیر قانونی نشوند.
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای، دکتر صادقی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
رسانه ی ملی و همچنین سایر رسانه ها در انتقال ارزش ها بسیار مهم هستند در حالی که متأسفانه امروزه رسانه هایی چون تلویزیون و سینما بسیار بد عمل می کنند. برای مثال در اکثر فیلم ها و سریال های تلویزیونی، خانواده ها در تهران زندگی می کنند، اتومبیل های لوکس سوار می شوند، در خانه های مرفه و تجملاتی زندگی می کنند. حتی در مورد شاخص های طبقاتی بسیار غلو می شود، مثلا طبقه ی متوسط را بسیار لوکس و تجملی نشان می دهد، در حالی که در واقعیت چنین نیست. با اینگونه تصویر سازی ها نمی توان انتظار داشت که مردمی که این فیلم ها را می بینند، تحت تأثیر قرار نگیرند. اتفاقا در مواردی همین رسانه ها مروج سبک زندگی اشرافی و تجمل گرایی بوده اند.
ضمن این که مردم از مسئولین تأثیر می پذیرند، یعنی وقتی ببینند یا احساس کنند که مسئولین خود زندگی اشرافی دارند، طبیعی است که این سبک زندگی در بین مردم رواج می یابد و آن ها برای اینکه خود را به طبقه ی بالا و نخبه ی جامعه نزدیک کنند به سمت تجملات پیش می روند. بدین ترتیب نیاز است تا اصلاحاتی قانونی در توزیع عمومی ثروت صورت بگیرد. عدالت اجتماعی در جامعه تضمین شود و حقوق و مزایای مسئولین به شکلی شفاف رصد شود، تا عموم مردم نسبت به محفوظ بودن حق خود اطمینان داشته باشند تا برای پیشرفت خود متوسل به راه های غیر قانونی نشوند.
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای، دکتر صادقی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران