همنوایی راهی برای تربیت (بخش اول)

برای تربیت درست کودکان و فرزندان می توان از راه های گوناگونی استفاده کرد. برخی از این راه ها دارای آسیب هستند و برخی دیگر اینگونه نیستند. استفاده از همنوایی با دیگران می تواند یکی از راه های تربیتی باشد که آسیب هایی نیز به همراه ندارد. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
جمعه، 21 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد حسین افشاری
موارد بیشتر برای شما
همنوایی راهی برای تربیت (بخش اول)
همنوایی، همان همرنگی اجتماعی است. 


همنوایی راهی برای تربیت

همنوایی[1] می تواند یکی از ابزارهای تربیتی به شمار آمده و مورد استفاده قرار بگیرد. همنوایی به مانند چاقوی دو لبه ای می ماند که می تواند آثار مثبت و یا آثار منفی ای را به همراه داشته باشد.
همنوایی یکی از موضوعات مطرح در «روان شناسی اجتماعی»[2] است که در جریان سازی های اجتماعی و همراه کردن فرد با جریان های اجتماعی و گروه ها به کار گرفته می شود.
همنوایی به نفوذ اجتماعی گفته می شود که تحت آن افراد به منظور پیروی از دیگران و هنجارهایی که به آنها تعلق دارند و برآوردن انتظاراتشان، نگرش های خود را تغییر می دهند.[3] همنوایی را می توان یک فرآیند و کنش اجتماعی دانست که فرد، همان دیدگاه ها، کردارها، عادت ها، رسم های زندگی و اندیشه های افراد صاحب نفوذ در آن گروه را می پذیرد.
 

هم نوایی مثبت و هم نوایی منفی

با مقدمه ای که بیان شد و مثالی که در ابتدای نوشتار آمد این نکته مشخص می شود که هم نوایی گاه می تواند زمینه رشد را برای شخص مهیا کند و گاه می تواند رکود اخلاقیات و اندیشه های او را به همراه داشته باشد. هم نوایی اگر با گروه هایی که هدف آن رشد و رسیدن به موفقیت است، انجام گیرد، می تواند زمینه رشد فرد را به همراه داشته باشد و اگر هم نوایی با گروه های ناهنجار و ضداجتماعی صورت بگیرد، می تواند آسیب های جسمی و روحی زیادی برای شخص به همراه داشته باشد.

سخن دیگری هم در این مورد قابل بیان هست که برخی فرهنگ ها، هم نوایی را یک امر ناپسند می دانند. به گونه ای این فرهنگ ها، فردگرایی[4] و ناهمنوایی[5] را ترویج می دهند. به عنوان نمونه یکی از فرهنگ هایی که ناهمنوایی را به شدت در خود ترویج می دهد، فرهنگ فردگرای آمریکاست. علت این امر آن است که فرهنگ آمریکا، هم نوایی را مانع استقلال شخصیت فرد دانسته و او را یک فرد مقلد وابسته به گروه پرورش می دهد. از همین روی در فرهنگ آمریکایی به گونه ای فرد را از هم نوایی اجتماعی باز می دارند.
 

هم نوایی ابزاری در تربیت

هم نوایی یکی از روش های تربیتی ای می تواند باشد که با به کار بستن شرایط آن می تواند ثمرات زیادی به همراه داشته باشد. هم نوایی ابتدایی با گروه های هنجار اجتماعی می تواند کمک کار شخص در جامعه پذیری باشد. هم نوایی می تواند سرعت شکل گیری رفتارهای تربیتی را در فرد، افزایش دهد و بعد از آن فرد با عقلانی کردن آن رفتار و فهم فلسفه آن رفتار و عمل، بر عقلانی شدن و ریشه بخشی به رفتار، قوت بخشد.
اشکالی که برخی از افراد به همنوایی گرفته اند، همین سخن است که هم نوایی یک کار تقلیدی است و فرد را عقلانی تربیت نمی کند. با بیانی که گذشت می توان این مشکل را حل کرد و از همنوایی به عنوان یکی از ابزار تربیتی بهره برد.

تربیت یک پازل مرتبی است که باید تمام قطعه های آن به درستی شناخته شده و در جای خود قرار بگیرد. برای تربیت، به کار گیری یک روش، کار نادرست و بی ثمری است. از همین روی هم نوایی می تواند در کنار دیگر ابزارهای تربیتی قابل استفاده باشد.


یادگیری مشاهده ای

یکی از فرآیندهایی که در هم نوایی اتفاق می افتد، یادگیری مشاهده ایست که بهترین روش برای جامعه پذیری افراد است. فرد از طریق مشاهده رفتار دیگران، می آموزد که چگونه رفتار کند، چه رفتارهایی درست است و چه رفتارهای ناپسند و مذموم. «یادگیری مشاهده ای»[6] به عنوان یکی از نظریات مهم در روانشناسی یادگیری مطرح می باشد که توسط آلبرت بندورا (1925) [7] ی کانادایی مطرح شده است.  او بر این عقیده بود که مهمترین نوع یادگیری، یادگیری مشاهده ایست.[8]

شخص در گروه هایی که در آن تعلق دارد، رفتارهای دیگران را مشاهده می کند و تکرار برخی از رفتارها را نماد آن گروه و حق عضویت در آن می داند. هر چقدر این تکرارها بیشتر باشد و شخص نیز این گروه را ارزشمند بداند، سعی در سرعت بخشیدن بر تقلیدهای رفتاری خود دارد.

شاید بتوان یکی از آسیب های همنوایی را در صورت رد گروه یافت. اگر گروهی پس از مدتی مورد نفرت شخص قرار بگیرد، ممکن است زمینه خاموش شدن آن رفتارهایی را به همراه داشته باشد که در گروه آنها را آموخته است. به همین خاطر باید به متربی آموخت که کدام گروه ها شایسته هم نوایی هستند تا بعد از آموختن رفتارهای اجتماعی آن رفتارها را ترک نکند و گاه بر ضد آن رفتارهای آموخته شده که در جامعه به عنوان هنجار به شمار می آید، قیام نکند.

بسیاری از افراد را می توانید امروزه بیابید که در ابتدا خود را عضو گروه های اجتماعی ای کرده اند که در آن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی امر مهمی به شمار می آمده است ولی شخص پس از جدایی از آن گروه ها، به یک شخصیت ضداجتماعی[9] تبدیل شده است.

پی نوشت: 
[1] . Conformity
[2] . social Psychology
[3] . حبیب احمدی، روان شناسی اجتماعی، شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز، دوم، 1387، ص 93.
[4] . Individualism
[5] . Nonconformity
[6] .  Observational learning
[7] . Albert Bandora
[8] . حسین زارع، روان شناسی یادگیری، تهران: دانشگاه پیام نور، سیزدهم، 1392، ص 123.
[9] .  Anti social


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.