بی اشتهایی یکی از شایع ترین مشکلات تغذیه در کودکان است.
انواع مختلف مشکلات تغذیه ای
1-عدم تمایل نسبت به از شیر گرفتن کودک (چه از شیشه شیر و چه از پستان مادر)
سنی که والدین کودکان خود را از شیر می گیرند، متفاوت است. برخی از مادران معتقدند که فرزندشان تا شش ماهگی از شیر مادر یا شیشه شیر استفاده کند، در حالی که عده دیگری با رضایت کامل تا سن سه سالگی از سینه خود به کودکشان شیر می دهند. گاهی اوقات دلیل قاطع و محکمی برای از شیر گرفتن وجود دارد.
برای اینکه ممکن است مادر شاغل باشد و یا به هر دلیلی باید تا مدتی از کودک جدا شود. در موارد دیگر، هنگامی که کودک علی رغم از شیر گرفتن مادر تقاضای شیر از سینه مادر می کند، با وجود اینکه غذاهای دیگری برای تغذیه وی در نظر گرفته شده، با این حال، مادر شروع به شیر دادن از سینه خود می کند. و گاهی هم در ارتباط با کاهش آب بدن کودک این اعتقاد وجود دارد که اگر کودک به هر دلیلی از نوشیدن سایر نوشیدنی ها خودداری کند، مادر مضطرب و نگران شده، در نتیجه برای کمک به کودک خود از سینه خود به کودکش شیر می دهد.
برای اینکه ممکن است مادر شاغل باشد و یا به هر دلیلی باید تا مدتی از کودک جدا شود. در موارد دیگر، هنگامی که کودک علی رغم از شیر گرفتن مادر تقاضای شیر از سینه مادر می کند، با وجود اینکه غذاهای دیگری برای تغذیه وی در نظر گرفته شده، با این حال، مادر شروع به شیر دادن از سینه خود می کند. و گاهی هم در ارتباط با کاهش آب بدن کودک این اعتقاد وجود دارد که اگر کودک به هر دلیلی از نوشیدن سایر نوشیدنی ها خودداری کند، مادر مضطرب و نگران شده، در نتیجه برای کمک به کودک خود از سینه خود به کودکش شیر می دهد.
2-عدم تمایل نسبت به خوردن غذاهای نسبتا سفت
در حدود سن چهار ماهگی کودک قادر است که غذا را به قسمت عقب دهان خود برده و آن را ببلعد. این کار مستلزم هماهنگی حرکات زبانی و بلع است. این عمل می تواند شاخصی از یک مرحله رشد کودک باشد با اینکه کودک در بیشتر مواقع با فشار دادن زبان، غذا را از دهان به بیرون پس می زند. کودکان در حدود یک سالگی شروع به جویدن و خرد کردن لقمه های غذا و بلعیدن به وسیله وسط دهان می کنند.
یک دوره حساس و بحرانی به هنگام عادت دادن کودکان به غذاهای سفت و جامد وجود دارد، و بهتر است این نوع غذاها بین سنین هفت تا ده ماهگی داده شود. تأخیر در این کار می تواند موجب مقاومت کودک نسبت به خوردن غذاهای جامد در سنین بعدی شود (ایلینگ ورس ولیستر،1964).
والدین معمولا متوجه هستند که آغاز جویدن و بلع معمولا با در آمدن اولین دندان شروع می شود. در این موقع گرایش و تمایل والدین به مرحله دوم که همان استفاده از محصولات غذایی که مخصوص کودکان است، شروع می شود. شروع ناگهانی استفاده از غذاهای جدید ممکن است مقاومت و امتناع از خوردن در کودک را برانگیزد. محصولات غذایی تجارتی مخصوص کودکان اغلب محتوی مقدار زیادی هویج و نخود که به صورت پوره است که کودک از خوردن آن امتناع می کند. بعضی از کودکان برای خوردن بعضی از غذاها که می توانند در دست بگیرند مثل یک تکه نان یا بیسکویت تمایل زیادی از خود نشان می دهند، در حالی که از خوردن یک قاشق از همین مواد غذایی که به صورت خمیر و نرم آماده شده، خودداری می کنند. این نوع محدود کردن و آزاد نگهداشتن کودکان در خوردن غذا در این سن باعث وحشت کودکان و امتناع آنان از خوردن می شود.
احتمال دارد بعضی از کودکان هم تا مدت های مدیدی به خوردن غذاهای پوره ای عادت کنند و آن را ادامه دهند و یا حتی شروع به پس زدن و امتناع از خوردن غذاهای سفت و جامد نمایند و تنها غذاهای مایع را بخورند. کودکان نوپا (یک تا سه سالگی) می توانند با خوردن شیر به خوبی رشد کنند، ولی احتیاج به مقدار زیادی نوشیدنی، ویتامین ها و مواد معدنی دارند. عادت دادن کودکان به خوردن غذاهای جامد و سفت در سنین بالاتر اغلب بسیار مشکل است زیرا کودک یاد نگرفته که چگونه غذای جامد را در دهان نگهدارد و آن را بجود و همچنین مادران در مورد کاهش مقدار شیر در برنامه غذایی کودک بی میل هستند، چون می دانند که شیر تنها روش تغذیه است که کودک می پذیرد.
یک دوره حساس و بحرانی به هنگام عادت دادن کودکان به غذاهای سفت و جامد وجود دارد، و بهتر است این نوع غذاها بین سنین هفت تا ده ماهگی داده شود. تأخیر در این کار می تواند موجب مقاومت کودک نسبت به خوردن غذاهای جامد در سنین بعدی شود (ایلینگ ورس ولیستر،1964).
والدین معمولا متوجه هستند که آغاز جویدن و بلع معمولا با در آمدن اولین دندان شروع می شود. در این موقع گرایش و تمایل والدین به مرحله دوم که همان استفاده از محصولات غذایی که مخصوص کودکان است، شروع می شود. شروع ناگهانی استفاده از غذاهای جدید ممکن است مقاومت و امتناع از خوردن در کودک را برانگیزد. محصولات غذایی تجارتی مخصوص کودکان اغلب محتوی مقدار زیادی هویج و نخود که به صورت پوره است که کودک از خوردن آن امتناع می کند. بعضی از کودکان برای خوردن بعضی از غذاها که می توانند در دست بگیرند مثل یک تکه نان یا بیسکویت تمایل زیادی از خود نشان می دهند، در حالی که از خوردن یک قاشق از همین مواد غذایی که به صورت خمیر و نرم آماده شده، خودداری می کنند. این نوع محدود کردن و آزاد نگهداشتن کودکان در خوردن غذا در این سن باعث وحشت کودکان و امتناع آنان از خوردن می شود.
احتمال دارد بعضی از کودکان هم تا مدت های مدیدی به خوردن غذاهای پوره ای عادت کنند و آن را ادامه دهند و یا حتی شروع به پس زدن و امتناع از خوردن غذاهای سفت و جامد نمایند و تنها غذاهای مایع را بخورند. کودکان نوپا (یک تا سه سالگی) می توانند با خوردن شیر به خوبی رشد کنند، ولی احتیاج به مقدار زیادی نوشیدنی، ویتامین ها و مواد معدنی دارند. عادت دادن کودکان به خوردن غذاهای جامد و سفت در سنین بالاتر اغلب بسیار مشکل است زیرا کودک یاد نگرفته که چگونه غذای جامد را در دهان نگهدارد و آن را بجود و همچنین مادران در مورد کاهش مقدار شیر در برنامه غذایی کودک بی میل هستند، چون می دانند که شیر تنها روش تغذیه است که کودک می پذیرد.
3-هوس بازی در خوردن غذا (اطواری بودن)
کودکان نوپا اغلب بی میلی و بی علاقگی به غذا نشان می دهند (هرتزلر، ۱۹۸۳). گاهی این رفتار مربوط به بی میلی و عادات غذا خوردن سایر افراد خانواده می شود (هرتزلر ، ۱۹۸۳). کودکان به طور غیر منتظره و ناگهانی غذایی را که قبلا دوست داشتند، نمی خورند. مادران سعی می کنند آنچه را کودک دوست دارد، برایش فراهم کنند و اصولا مادران از غذای مورد علاقه کودکان بیش از اندازه به او می دهند تا جایی که کودک حتی نمی خواهد از غذای مورد علاقه اش هم بخورد. کودکانی که علایق غذایی مشخصی دارند شیوه خوردن را خودشان تعیین می کنند و اگر والدین نسبت به توازن برنامه غذایی کودکشان نگران هستند، بهتر است با یک پزشک اطفال و یا با یک متخصص تغذیه مشورت کنند تا از نگرانی خلاص شوند.
هوسی بودن اغلب یک روندی است که از طریق آن کودکان به آنچه می خواهند، می رسند. مادران برای راضی کردن ذایقه های مختلف کودکان گاهی مجبور می شوند سه یا چهار نوع غذا تهیه کنند که اغلب مورد قبول کودکان واقع نمی شود و غذاها دور ریخته می شود. مادران باید در این زمینه تصمیم قطعی را اتخاذ کنند که آیا باید به همین روال ادامه دهند یا خیر.
هوسی بودن اغلب یک روندی است که از طریق آن کودکان به آنچه می خواهند، می رسند. مادران برای راضی کردن ذایقه های مختلف کودکان گاهی مجبور می شوند سه یا چهار نوع غذا تهیه کنند که اغلب مورد قبول کودکان واقع نمی شود و غذاها دور ریخته می شود. مادران باید در این زمینه تصمیم قطعی را اتخاذ کنند که آیا باید به همین روال ادامه دهند یا خیر.
4-کم اشتهایی
والدین در مورد مقدار غذایی که انتظار دارند کودکانشان بخورند، دیدگاه های متفاوتی دارند. بنابراین، بهتر است یک برنامه غذایی مناسب با نظر درمانگر تهیه شود تا والدین را در تغذیه مناسب فرزندشان کمک کند. گاهی دیده می شود که غذاها اصلا متنوع نیستند و برای کودک خسته کننده و تکراری است.
کودکان گاهی به نظر می رسند که مزه غذایی را دوست ندارند و در نتیجه انگیزه ای برای خوردن ندارند. آنها ممکن است شروع به خوردن کنند و خیلی گرسنه به نظر برسند، اما پس از خوردن چند قاشق اظهار سیری کنند. در نتیجه مادران فکر می کنند که از طریق تهیه چند نوع غذا می توانند اشتهای کودک را تحریک کنند، ولی موفق نمی شوند.
کودکان گاهی به نظر می رسند که مزه غذایی را دوست ندارند و در نتیجه انگیزه ای برای خوردن ندارند. آنها ممکن است شروع به خوردن کنند و خیلی گرسنه به نظر برسند، اما پس از خوردن چند قاشق اظهار سیری کنند. در نتیجه مادران فکر می کنند که از طریق تهیه چند نوع غذا می توانند اشتهای کودک را تحریک کنند، ولی موفق نمی شوند.
نویسنده: یو داگلاس
منبع: کتاب «اصلاح رفتار کودکان»