کودک خود باید حاضر به یادگیری باشد.
آموزش آداب توالت رفتن
آموزش آداب استفاده از توالت، سه حوزه اصلی کنترل کودک را در بر می گیرد:
- کنترل ادرار در طی روز
- کنترل ادرار در طی شب
- کنترل مدفوع.
در یادگیری این نوع مهارت ها، رشد و بلوغ و همچنین انتظارات اجتماعی و فرهنگی گوناگون از عوامل مهم به شمار می روند.
آموزش استفاده از لگن
در سال های اخیر تمایل و گرایشی در متخصصان و مربیان پیدا شده، بدین ترتیب که به مادران توصیه کنند که آداب توالت رفتن را خیلی زود به کودکانشان آموزش ندهند. بسیاری از مادران هستند که تا سن دو سالگی سعی نمی کنند به کودکانشان نحوه استفاده از توالت را یاد بدهند. در حالی که تعداد دیگری از مادران هستند که در همان سال اول زندگی کودک سعی می کنند استفاده از توالت را یاد بدهند (داگلاس و ریچمن، ۱۹۸۴).
یکی از مطالعات انجام شده بر روی کودکان اسکاتلندی نشان می دهد که ۹۰ درصد مادران طبقه متوسط در خلال سال اول زندگی کودک ، شروع به آموزش وی برای استفاده از توالت کرده اند. نیمی از طبقه متوسط و یک چهارم طبقه کارگر قبل از شش ماهگی کودکانشان را در این زمینه آموزش می دهند. (دریلین،1964).
نیوسانز (1965) در ناتینگهام در اواخر ۱۹۵۰ به این نتیجه رسیده که ۸۳ درصد از مادران قبل از یکسالگی به کودکان خود آموزش های لازم برای استفاده از توالت را شروع کرده اند و 63 در صد قبل از هشت ماهگی و ۲۰ درصد در نخستین روزهای بعد از تولد آموزش را شروع کرده اند. آنها دریافتند که مادران متعلق به طبقه اجتماعی متوسط تاکید کمتری بر آموزش زود هنگام داشته اند و به نظر می رسد که نسبت به این مسئله بی تفاوت هستند. این امر با این نظریه مغایرت دارد که وسایل و امکانات خانگی باعث کاهش فشار بر مادران در آموزش زود هنگام استفاده از لگن بوده، زیرا این خانواده ها کمتر مایل به داشتن ماشین لباسشویی بودند. این بی تفاوتی شاید این چنین برداشت شود که کهنه کودکان اغلب اوقات عوض نشده باشد و کودکان ساعت ها در کهنه های خیس مانده باشند. آموزش کنترل مدفوع اختلاف طبقه اجتماعی کمتری را نشان می دهد که احتمالا بدین علت است که علایم و نشانه های دفع آن تا اندازه ای از قبل قابل پیش بینی است.
در چنین موقعیتی بسیار متداول بود که به هنگام اجابت مزاج، روزنامه ای جلوی کودک نگهداشته می شد. این الگو بعد از آنکه لگن کودک مورد استفاده قرار گرفت، به طور کلی کنار گذاشته شد. و همین امر دلیلی است برای اختلاف و تفاوت دیدگاه ها و طرز تلقی ها از نحوه کنترل مدفوع کودک.
یکی از مطالعات انجام شده بر روی کودکان اسکاتلندی نشان می دهد که ۹۰ درصد مادران طبقه متوسط در خلال سال اول زندگی کودک ، شروع به آموزش وی برای استفاده از توالت کرده اند. نیمی از طبقه متوسط و یک چهارم طبقه کارگر قبل از شش ماهگی کودکانشان را در این زمینه آموزش می دهند. (دریلین،1964).
نیوسانز (1965) در ناتینگهام در اواخر ۱۹۵۰ به این نتیجه رسیده که ۸۳ درصد از مادران قبل از یکسالگی به کودکان خود آموزش های لازم برای استفاده از توالت را شروع کرده اند و 63 در صد قبل از هشت ماهگی و ۲۰ درصد در نخستین روزهای بعد از تولد آموزش را شروع کرده اند. آنها دریافتند که مادران متعلق به طبقه اجتماعی متوسط تاکید کمتری بر آموزش زود هنگام داشته اند و به نظر می رسد که نسبت به این مسئله بی تفاوت هستند. این امر با این نظریه مغایرت دارد که وسایل و امکانات خانگی باعث کاهش فشار بر مادران در آموزش زود هنگام استفاده از لگن بوده، زیرا این خانواده ها کمتر مایل به داشتن ماشین لباسشویی بودند. این بی تفاوتی شاید این چنین برداشت شود که کهنه کودکان اغلب اوقات عوض نشده باشد و کودکان ساعت ها در کهنه های خیس مانده باشند. آموزش کنترل مدفوع اختلاف طبقه اجتماعی کمتری را نشان می دهد که احتمالا بدین علت است که علایم و نشانه های دفع آن تا اندازه ای از قبل قابل پیش بینی است.
در چنین موقعیتی بسیار متداول بود که به هنگام اجابت مزاج، روزنامه ای جلوی کودک نگهداشته می شد. این الگو بعد از آنکه لگن کودک مورد استفاده قرار گرفت، به طور کلی کنار گذاشته شد. و همین امر دلیلی است برای اختلاف و تفاوت دیدگاه ها و طرز تلقی ها از نحوه کنترل مدفوع کودک.
کودک باید آموزش داده شود یا مادر؟
سوالی که در مورد آموزش زود هنگام آداب توالت مطرح می شود این است که آیا مادر باید آموزش داده شود یا اینکه کودک؟ کودکان تا زمانی که به سن دوازده تا هجده ماهگی نرسیده باشند قادر نمی شوند که از لحاظ جسمانی تشخیص بدهند که چه موقع باید مثانه خود را خالی نمایند یا به اصطلاح ادرار کنند (لیچ ، ۱۹۷۵؛ لسک، ۱۹۸۵)، و بنابراین، کودکانی که قبل از این سن آموزش داده شده اند، قابل اطمینان و کنترل نیستند.
دوره پیشرفت آموزش توالت رفتن در طی چهار سال اول زندگی کودک ضرورت دارد. کودک از بدو تولد برای مدتی طولانی معده و مثانه خشکی دارد در موقعی که مادر، کودک را پس از غذا دادن روی لگن قرار می دهد، به صورت رفلکس و بازتابی ممکن است کودک ادرار کند و مادر چنین برداشت کند که کودک استفاده از لگن را یاد گرفته است، ولی در واقع نمی توان کودک را آموزش دیده تلقی کرد؛ چون کودکان نمی دانند چه موقع نیاز به دفع دارند و تمایل خود را بروز نمی دهند و با اراده خود به طرف لگن نمی روند. مادران ممکن است به شدت مخالف این نظریه باشند و بگویند که کودکان در سن یک سالگی کاملا تمیز است و منظورشان از این گفته این است که کودکشان عادت به دفع را به خوبی یاد گرفته است. مادران باید یاد بگیرند و بدانند که اگر کودک در ساعت های معینی روی لگن می نشیند، بدین علت است که می خواهد از داشتن کهنه کثیف خلاص شود. بسیاری از مادران این امر را می دانند و این کار کودک را می پذیرند و از این امر راضی هستند؛ چون از شستن کهنه های کثیف خلاص می شوند.
کودکان بین سن ۱۸ ماهگی و دو و نیم سالگی شروع می کنند که بگویند کهنه شان کثیف شده، و برای این کار از لغات و اصطلاحات مختلفی استفاده می کنند. اگر یک کودک یک ساله را نگذارند که به طور مداوم در کهنه کثیف بماند، علاقه مند خواهد شد که به نحوی موقع ادرار خود را خبر دهد و به شکلی بفهماند که ادرار دارد. بسیاری از والدین بین ۱۸ ماهگی و دو و نیم سالگی کودک، لگن را به او نشان می دهند و در اختیارش می گذارند. کودک ممکن است یاد بگیرد که ادرار و مدفوع خود را در لگن بکند، ولی اگر مشغول بازی باشد و یا در جایی باشد که نداند توالت کجاست، آن وقت جای خود را خیس خواهد کرد. اکثر کودکان از سن سه سالگی می توانند از روی اراده ادرار کنند و بعد از آن هم می توانند مدتی مثانه را نگهدارند و سپس ادرار کنند.
سنی که یک مادر در آن کودک را به استفاده از توالت آموزش می دهد، اثر چندانی بر سنی که در آن کودک به طور کامل استفاده از توالت را یاد می گیرد، ندارد. این بدان معنی است که کودک باید به حد معینی از رشد برسد تا بتواند از توالت استفاده کند، وگرنه آموزش های زود هنگام مؤثر نخواهند بود. دریلین (1964) دریافت که کودکان دو ساله ای که آموزش زود هنگام داشتند از لحاظ تمیزی و کثیفی نسبت به کودکان دو ساله ای که آموزش زود هنگام نداشتند، هیچ گونه تفاوتی نداشتند. به همین سان، نیوسانز (1965) نتوانست هیچ رابطه ای بین آموزش زود هنگام و یا دیر هنگام در نحوه کنترل ادرار و مدفوع در سن چهار سالگی پیدا کند. و این امر مؤید این است که رشد در اکثر کودکان در کنترل ادرار و مدفوع عامل بسیار مهمی تلقی می شود؛ و اینکه عامل رشد مشخص می کند که چه موقع به طور کامل کودک می تواند کنترل ادرار و مدفوع داشته باشد.
ریچمن و همکارانش (۱۹۸۲) دریافتند که یک چهارم کودکان سه ساله عادی و طبیعی حداقل یکبار در هفته در عرض روز خود را خیس می کنند. اما این امر به سرعت در سن چهار سالگی به هشت درصد و در سن هشت سالگی به دو درصد کاهش می یابد. این پیشرفت صرف نظر از اینکه کودک اختلال عاطفی یا رفتاری نشان می دهد یا خیر، رخ می دهد. در گروهی از کودکان که مشکلات رفتاری داشتند و مورد بررسی قرار گرفتند، یک سوم کودکان سه ساله در عرض روز خود را خیس می کردند، در صورتی که هفده درصد کودکان چهار ساله چنین رفتاری را از خود بروز داده اند و کودکان هشت ساله اصلا چنین کاری را انجام نداده بودند.
دوره پیشرفت آموزش توالت رفتن در طی چهار سال اول زندگی کودک ضرورت دارد. کودک از بدو تولد برای مدتی طولانی معده و مثانه خشکی دارد در موقعی که مادر، کودک را پس از غذا دادن روی لگن قرار می دهد، به صورت رفلکس و بازتابی ممکن است کودک ادرار کند و مادر چنین برداشت کند که کودک استفاده از لگن را یاد گرفته است، ولی در واقع نمی توان کودک را آموزش دیده تلقی کرد؛ چون کودکان نمی دانند چه موقع نیاز به دفع دارند و تمایل خود را بروز نمی دهند و با اراده خود به طرف لگن نمی روند. مادران ممکن است به شدت مخالف این نظریه باشند و بگویند که کودکان در سن یک سالگی کاملا تمیز است و منظورشان از این گفته این است که کودکشان عادت به دفع را به خوبی یاد گرفته است. مادران باید یاد بگیرند و بدانند که اگر کودک در ساعت های معینی روی لگن می نشیند، بدین علت است که می خواهد از داشتن کهنه کثیف خلاص شود. بسیاری از مادران این امر را می دانند و این کار کودک را می پذیرند و از این امر راضی هستند؛ چون از شستن کهنه های کثیف خلاص می شوند.
کودکان بین سن ۱۸ ماهگی و دو و نیم سالگی شروع می کنند که بگویند کهنه شان کثیف شده، و برای این کار از لغات و اصطلاحات مختلفی استفاده می کنند. اگر یک کودک یک ساله را نگذارند که به طور مداوم در کهنه کثیف بماند، علاقه مند خواهد شد که به نحوی موقع ادرار خود را خبر دهد و به شکلی بفهماند که ادرار دارد. بسیاری از والدین بین ۱۸ ماهگی و دو و نیم سالگی کودک، لگن را به او نشان می دهند و در اختیارش می گذارند. کودک ممکن است یاد بگیرد که ادرار و مدفوع خود را در لگن بکند، ولی اگر مشغول بازی باشد و یا در جایی باشد که نداند توالت کجاست، آن وقت جای خود را خیس خواهد کرد. اکثر کودکان از سن سه سالگی می توانند از روی اراده ادرار کنند و بعد از آن هم می توانند مدتی مثانه را نگهدارند و سپس ادرار کنند.
سنی که یک مادر در آن کودک را به استفاده از توالت آموزش می دهد، اثر چندانی بر سنی که در آن کودک به طور کامل استفاده از توالت را یاد می گیرد، ندارد. این بدان معنی است که کودک باید به حد معینی از رشد برسد تا بتواند از توالت استفاده کند، وگرنه آموزش های زود هنگام مؤثر نخواهند بود. دریلین (1964) دریافت که کودکان دو ساله ای که آموزش زود هنگام داشتند از لحاظ تمیزی و کثیفی نسبت به کودکان دو ساله ای که آموزش زود هنگام نداشتند، هیچ گونه تفاوتی نداشتند. به همین سان، نیوسانز (1965) نتوانست هیچ رابطه ای بین آموزش زود هنگام و یا دیر هنگام در نحوه کنترل ادرار و مدفوع در سن چهار سالگی پیدا کند. و این امر مؤید این است که رشد در اکثر کودکان در کنترل ادرار و مدفوع عامل بسیار مهمی تلقی می شود؛ و اینکه عامل رشد مشخص می کند که چه موقع به طور کامل کودک می تواند کنترل ادرار و مدفوع داشته باشد.
ریچمن و همکارانش (۱۹۸۲) دریافتند که یک چهارم کودکان سه ساله عادی و طبیعی حداقل یکبار در هفته در عرض روز خود را خیس می کنند. اما این امر به سرعت در سن چهار سالگی به هشت درصد و در سن هشت سالگی به دو درصد کاهش می یابد. این پیشرفت صرف نظر از اینکه کودک اختلال عاطفی یا رفتاری نشان می دهد یا خیر، رخ می دهد. در گروهی از کودکان که مشکلات رفتاری داشتند و مورد بررسی قرار گرفتند، یک سوم کودکان سه ساله در عرض روز خود را خیس می کردند، در صورتی که هفده درصد کودکان چهار ساله چنین رفتاری را از خود بروز داده اند و کودکان هشت ساله اصلا چنین کاری را انجام نداده بودند.
نویسنده: یو داگلاس
منبع: کتاب «اصلاح رفتار کودکان»