ناتوانی در یادگیری ریاضی

یکی از اختلالات در یادگیری، ناتوانی در یادگیری ریاضی است که در هر سنی خود را به گونه های مختلفی نشان می دهد. با ما همراه باشید تا با این اختلال از دسته اختلالات یادگیری بیشتر آشنا شوید.
جمعه، 25 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ناتوانی در یادگیری ریاضی
ناتوانی در شمارش اعداد، یکی از اختلالات یادگیری ریاضی است. 
 

اختلال در یادگیری ریاضی

اختلال در ریاضیات اساسأ عبارت است از ناتوانی در انجام مهارت های مربوط به حساب که با توجه به ظرفیت هوشی و سطح آموزش انتظار می رود. مهارت های مربوط به حساب از طریق آزمون های میزان شده فردی ارزیابی می شود. فقدان توانایی مورد انتظار در ریاضی با عملکرد تحصیلی با فعالیت های روزمره تداخل می کند و مشکلات مربوط به آن فراتر از آن است که با توجه به نقص های عصبی و حسی همراه، توجیه گردد. اصطلاحات قبلی مورد استفاده برای این اختلال عبارتند از: سندرم گرستمن، محاسبه پریشی، اختلال مادرزادی در حساب، اکولکیا و اختلال رشدی در حساب.
 
اختلال در ریاضیات تا سال ۱۹۸۰ به عنوان یک اختلال روان پزشکی شناخته نمی شد. با انتشار سومین ویرایش راهنمای آماری و تشخیصی در سال ۱۹۸۰، این اختلال به عنوان یک مشکل روان پزشکی طبقه بندی شد. به طور کلی آسیب در چهار گروه از مهارت ها در اختلال ریاضیات مشخص شده است:
  1. مهارت های زبان (مثل فهمیدن و نام بردن اصطلاحات ریاضی، فهمیدن و نام بردن اعمال و مفاهیم ریاضی و تبدیل آنها به نمادها).
  2. مهارت های ادراکی (مثل شناخت و خواندن نمادهای عددی با نشانه های حسابی و گروه بندی ارقام).
  3. مهارت های ریاضی (مثل رعایت مراحل ریاضی، شمارش و یادگیری جدول ضرب).
  4. مهارت های مربوط به توجه (مثل کپی کردن درست ارقام، به خاطر سپردن ارقام انتقال داده شده)کاپلان - سادوک، ۱۳۷۵).
 
واژه دیس کلکولیا، توصیف کننده ناتوانی شدید در یادگیری و استفاده از ریاضیات است. این واژه شبیه دیس لکسیا به عنوان ناتوانی در یادگیری مفاهیم ریاضی و محاسبه همراه با بدکارکردی سیستم عصبی مرکزی تعریف شده است. به عبارت دیگر، چه دیس کلکولیا و چه دیس لکسیا، اشاره به ناتوانی شدید با معنای ضمنی پزشکی دارند. دیس لکسیا ناتوانی شدید در خواندن با بدکارکردی عصبی است و دیس کلکولیا، ناتوانی شدید در ریاضیات با نقص در سیستم عصبی است.
 
نسبت ابتلا در دو جنس هنوز تحت بررسی است و برآورد شده که یک درصد از کودکان دبستانی دارای اختلال در ریاضی هستند. این اختلال به ندرت تا قبل از پایان کلاس اول دبستان قابل تشخیص است، زیرا در اکثر مدارس، آموزش رسمی ریاضی معمولا تا پایان کلاس اول به حد کافی ارایه نمی گردد. اختلال در ریاضیات معمولا از کلاس های دوم و سوم ظاهر می شود. هرگاه اختلال در ریاضی همراه با هوشبهر بالا در کودک وجود داشته باشد، او می تواند کارکرد نزدیک و یا در حد کلاس های ابتدایی داشته باشد و امکان دارد اختلال در ریاضیات تا کلاس پنجم و یا بالاتر آشکار نگردد( DSM- IV ، ۱۹۹۴). از آنجایی که هر دانش آموزی منحصر به فرد است، کودکانی که مشکلات ریاضی دارند، ویژگی های یک دستی نخواهند داشت، ولی به هر حال، در این کودکان ویژگی هایی وجود دارد که به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد.
 

آشفتگی در روابط فضایی

والدین این کودکان اغلب گزارش می کنند که کودکان آنها با مکعب ها، پازل ها و ... بازی نمی کنند و از بازی با آنها لذت نمی برند. تعدادی از مفاهیم روابط فضایی به طور معمول در سنین قبل از مدرسه کسب می گردند اما اغلب کودکان ناتوان یادگیری در چنین مفاهیمی مثل بالا به پایین، زیر - رو، نزدیک به دور، جلو - عقب، آغاز - پایان و عرض و طول مشکل دارند. اشکال در روابط فضایی می تواند با ادراک سیستم عددی تداخل نماید. برای مثال کودک ممکن است برای درک فاصله بین اعداد بر روی یک خط کش ناتوان باشد و همین طور ممکن است در تشخیص این که عدد ۴ به ۳ یا به ۶ نزدیک تر است، مشکل داشته باشد.
 

حس ضعیف در مورد تصویر بدنی

معمولا کودکانی که از نظر احساس عددی ضعیف هستند یک تصویر بدنی نادرست و غلط نیز از خود دارند. آنها ممکن است از درک ارتباطات اساسی بین بخش های مختلف بدن خود ناتوان باشند. وقتی از آنها خواسته می شود انسانی را ترسیم کنند، آنها ممکن است اعضای بدن را کاملا بی ارتباط با نامتناسب رسم کنند. برای مثال پاها را بر روی ناحیه سر ترسیم نمایند.
 

مشکل در توانایی ادراکی - بینایی و حرکتی – بینایی

 دانش آموزان ناتوان در ریاضیات ممکن است مشکلاتی را در حوزه هایی که نیازمند توانایی های بینایی - ادراکی و حرکتی - بینایی است، داشته باشند. تعدادی از آنها ممکن است در شمارش اشیا در یک ردیف، از طریق اشاره به هر یک از آنها و نام بردن ردیف مورد نظرشان مثل «یک، دو، سه، چهار، پنج» مشکل داشته باشند. ناتوانی در درک بینایی یک شکل هندسی به عنوان یک شیء یکپارچه و کلی یک مشکل بینایی - ادراکی است. مربع ممکن است به صورت مربع به نظر نرسد، بلکه به صورت چهار خط نامرتبط، به صورت یک شش ضلعی یا حتی به عنوان دایره به نظر آید. کودکان کوچکتر در درک نمادهای عددی از طریق بینایی مشکل دارند. آنها ممکن است در هنگام مواجهه با دو عدد (۱ و ۴) دچار پریشانی شوند که کدام «یک» و کدام یک «چهار» است. برخی از دانش آموزان ناتوان در ریاضی در تکالیف حرکتی - بینایی به طور ضعیف عمل می کنند. آنها معمولا در کپی کردن اشکال هندسی، اعداد با حروف مشکل دارند.
 

ضعف در مفاهیمی چون زمان و جهت گیری

در پایان اولین سال مدرسه از دانش آموزان انتظار می رود که زمان را تا نیم ساعت بگویند و در اواسط سال های دبستان زمان را برحسب نزدیک ترین دقیقه بیان کنند. برخی از دانش آموزان ناتوان در ریاضیات احساس ضعیفی از جهت گیری و زمان دارند. آنها به آسانی گم می شوند و نمی توانند راه خود را به خانه دوست یا از خانه به مدرسه پیدا کنند. آنها گاهی اوقات فراموش می کنند که آیا صبح است یا بعد از ظهر و ممکن است بر این اساس که زمان مدرسه پایان پذیرفته است در ساعت تفریح به خانه بروند. آنها در تخمین فراخنای زمان «ساعت، دقیقه، هفته و ماه» مشکل دارند و نمی توانند برآورد کنند که یک تکلیف چقدر زمان می خواهد.
 

مشکل در حافظه

 حافظه بینایی در فراگیری هندسه در دانش آموزان بزرگتر، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که آنها نیاز دارند اشکال هندسی و اعداد مربوط به زاویه ها را بر روی اشکال به خاطر آورند. یادگیری عملیات محاسبه ای برای موفقیت در ریاضیات، از اهمیت بسزایی برخوردار است. عملیات محاسبه ای به جمع، تفریق، ضرب و تقسیم اشاره دارد. دانش آموزان ناتوان در ریاضیات در قلمرو حافظه نیز مشکل دارند.
 

 اضطراب ریاضی

اضطراب ریاضی یک واکنش مبتنی بر هیجان در مقابل ریاضیات است. افرادی که اضطراب ریاضی دارند هنگامی که با مسائل مواجه می شوند یا وقتی مورد آزمون ریاضی قرار می گیرند، دچار یخ زدگی می شوند (اسلاوین، ۱۹۹۱، به نقل از لرنر، ۱۹۹۷). این اضطراب ممکن است در اثر نبود عزت نفس با به خاطر ترس از شکست های تحصیلی به وجود آید. اضطراب پیامدها و عواقبی دارد. ممکن است عملکرد مدرسه ای، دانش آموز ناتوان در ریاضیات را دچار مشکل نماید و مانع از نشان دادن دانش ریاضی و انتقال آن گردد. برخی از دانش آموزان ناتوان در ریاضیات گزارش می کنند که اضطراب از همراهان همیشگی آنهاست. یکی از توضیحات برای اضطراب فرساینده در دانش آموزان، نظریة نقص انگیختگی است. این نظریه مطرح می سازد که سیستم های برانگیختگی بیولوژیک در افراد ناتوان یادگیری به طور مناسب به ویژه در آنهایی که اختلال نقص توجه دارند، کار نمی کنند. در زندگی روزمره، موقعیت های متفاوتی وجود دارند که نیازمند سطوح متفاوتی از برانگیختگی هستند.
 
سطح پایین برانگیختگی با خواب آلودگی تناسب دارد، در حالی که سطح متوسط برانگیختگی برای شرایط آزمون ریاضی مناسب و ضروری است. نظریة نقص برانگیختگی مطرح می کند که در موقعیت های فشارآور مدرسه، مثل زمان آزمون ریاضی یا زمان انجام عملکردهای ریاضی افراد ناتوان در ریاضیات، دچار برانگیختگی افراطی می شوند. برانگیختگی اضافی به اضطراب کلی منجر می شود و در نتیجه باعث ناتوانی در تفکر روشن، گرایش به سوی اجتناب از تکلیف، از هم پاشیدگی و فوبی ریاضی می گردد.

منبع: کتاب «روان شناسی مرضی کودکان»

نویسنده: علیرضا کاکاوند


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.