غریزه جنسی، یکی از غرایزی است که در این دوران به شدت شکوفا می شود.
دامنه ی رشد زیستی در جنبه غریزی
بیداری غریزه، از خصایص این دوره است که بعدها در سایه ی رشد و کمال به احتلام و قاعدگی منجر می شود. می دانیم غریزه ی جنسی حتی در دوران کودکی نیز وجود دارد ولی در حال ابهام است. غریزه ی جنسی در سنین قبل از بلوغ بیدار شده و در مراحل ۱۵-۱۲ سالگی اوج می گیرد.
غدد جنسی، شروع به فعالیت می کنند و اعضای جنسی نیز به تناسب آن به سرعت رشد می نمایند و این رشد در دختران زودتر از پسران است. می دانیم صفات اولیه ی جنسی مربوط به اندام جنسی است که وظیفه ی تولید مثل را بر عهده دارد و در این میان هورمون ها نقشی زیربنایی را ایفا می کنند. و با ترشحات درون ریز و برون ریز در او انقلابی به وجود می آورند.
هورمون های جنسی که از گنادها ترشح می شوند سه دسته اند: که در دختران در تخمدان ها بوجود می آید، در مردها از بیضه هاست. هرکدام از آنها از نظر ساخت و ترکیبات شیمیایی و تأثیر بر افراد به گونه هایی کاملا متفاوت ولی به صورت مکمل هم عمل می کنند.
بیداری غریزه جنسی به تدریج سبب احساس هوس جنسی می شود و این امر گاهی موجد خیال بافی ها و رؤیاها و زمانی در چهره ی خود ارضایی و گاهی هم در چهره ی ازدواج و زناشویی است. مشخصات جنسی با افزایش سن، رشد و افزایش می یابد و زمانی هم ممکن است سرکوب گردد. احساس نیازی به رفع و ارضای آن شهوت بیدار شده پدید می آورد که در آغاز برای او مبهم است ولی به تدریج برای او معنی پیدا می کند.
تا حدی که تماشای یک صحنه ی جنسی، شنیدن داستان و دست کاری اعضای تناسلی سبب تحریک آنها می شود، برآمدن مو در بدن، تغییر صدا (که در دختران نامحسوس است)، رشد پستان و لگن در دختران، حالت احتلام و میل به تصرف جنس مخالف در پسران پدیدار می گردد. بزرگ تر شدن آلت تناسلی، رویش موی زهار و زیر بغل، رؤیاها و تخیلات، همه و همه شرایط جدیدی برای نوجوان پدید می آورند تا او احساس کند وارد دنیای دیگری شده و یا خود را در وضع و شرایط ویژه ای بیابد و این امر در سنین ۱۵-۱۳ سالگی مشهودتر است.
نقش برخی غده ها
نقش برخی از غده ها در رشد و بیداری غدد جنسی بسیار مؤثر است، ترشح هیپوفیز (گنادوتروپین) به طور مستقیم روی دستگاه تناسلی اثر کرده و باعث رشد آن و هم سبب ترشح اسپرم و تخمک می شود و یا قسمت خارجی غدد فوق کلیوی باعث ترشحات جنسی و قسمت داخلی آن باعث تنظیم متابولیسم پروتئین و چربی در بدن می گردد.
البته ترشح هورمون ها و ریختن آنها در خون، خود سبب تحول در رفتار است و مزاج طوفانی نوجوانان را طوفانی تر و پر از آشوب می سازد، پسران و دختران قبل از ورود به این مرحله، تعادلی نسبی دارند و با بیداری غدد، این تعادل تا حد زیادی به هم می خورد.
هورمون های استروژن (جنس مؤنث) و آندروژن (جنس مذکر) حتی اثربخشی هایی در قد و رشد طولی دارند. ظاهرا استروژن در جلوگیری از رشد بی رویه قد، مؤثرتر از آندروژن است؛ زیرا دخترانی که زود بالغ می شوند اغلب کوتاه قد می مانند در حالی که اگر پسران زود بالغ شوند اغلب بلند قدتر هستند.
و به همین گونه است فعالیت برخی دیگر از غده ها که شدت یافته و در اعضا نوعی تحول و بیداری همگانی را موجب می شود.
البته ترشح هورمون ها و ریختن آنها در خون، خود سبب تحول در رفتار است و مزاج طوفانی نوجوانان را طوفانی تر و پر از آشوب می سازد، پسران و دختران قبل از ورود به این مرحله، تعادلی نسبی دارند و با بیداری غدد، این تعادل تا حد زیادی به هم می خورد.
هورمون های استروژن (جنس مؤنث) و آندروژن (جنس مذکر) حتی اثربخشی هایی در قد و رشد طولی دارند. ظاهرا استروژن در جلوگیری از رشد بی رویه قد، مؤثرتر از آندروژن است؛ زیرا دخترانی که زود بالغ می شوند اغلب کوتاه قد می مانند در حالی که اگر پسران زود بالغ شوند اغلب بلند قدتر هستند.
و به همین گونه است فعالیت برخی دیگر از غده ها که شدت یافته و در اعضا نوعی تحول و بیداری همگانی را موجب می شود.
اختلالات
به گفته ی گزل، در سنین ۱۱-۱۲ سالگی بحرانی عمیق در زندگی فرد مشاهده می شود که برای او و والدینش نگران کننده است و این نگرانی به علت تغییرات بدنی، بروز صفات ثانویه ی جنسی و... به وجود می آید.
در این مرحله، بی نظمی هایی در زندگی نوجوان پدید می آید که از نشانه های آن، بی نظمی در خواب و تغذیه است. فشار روانی و بدنی شدید است آن چنان که گویی او را از حال تعادل خارج می سازد. البته مرگ و میر پس از سنین ۱۱ کمتر است ولی نه به این معنی که او از سلامت کافی برخوردار باشد.
پاره ای از تغییرات و تحولات بیمارگونه در او بروز و ظهور می کند مثل حالت تهوع (به ویژه در دختران)، بیماری فلج که خطری مورد انتظار است، بیماری زکام، ظهور جوش در صورت و پوست، بروز سردردها و گاهی هم سردردهایی از نوع میگرن، انحنای ستون فقرات، احساس خستگی بی دلیل که شاید بی شباهت به خستگی روانی نباشد، انحراف ساق پا و حتی برخی از بیماری ها که بی شباهت به بیماری های خیالی نیست.
در این مرحله، بی نظمی هایی در زندگی نوجوان پدید می آید که از نشانه های آن، بی نظمی در خواب و تغذیه است. فشار روانی و بدنی شدید است آن چنان که گویی او را از حال تعادل خارج می سازد. البته مرگ و میر پس از سنین ۱۱ کمتر است ولی نه به این معنی که او از سلامت کافی برخوردار باشد.
پاره ای از تغییرات و تحولات بیمارگونه در او بروز و ظهور می کند مثل حالت تهوع (به ویژه در دختران)، بیماری فلج که خطری مورد انتظار است، بیماری زکام، ظهور جوش در صورت و پوست، بروز سردردها و گاهی هم سردردهایی از نوع میگرن، انحنای ستون فقرات، احساس خستگی بی دلیل که شاید بی شباهت به خستگی روانی نباشد، انحراف ساق پا و حتی برخی از بیماری ها که بی شباهت به بیماری های خیالی نیست.
نویسنده: علی قانمی امیری
منبع: کتاب «دنیای بلوغ»