میل و رغبت نوجوان به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی نسبت به کودک، به شدت افزایش می یابد.
الف) در عرصه ی فرهنگی
دوران قبل از بلوغ، دوران ایده یابی یا مرحله ی جست وجوی ایده است. نوجوان در اندیشه آن است که فکر و فلسفه ای روشن از زندگی به دست آورد و راه و رمز چگونه زیستن را بیاموزد. صاحب نظران می گویند: «از حدود ۱۲ سالگی در افکار و عقاید و ایده آل های کودک تغییرات کلی حاصل می شود». مطالعاتی که در مورد صفات و خصایص نوجوانان در این مرحله از سن به عمل آمده نیز این نظریه را تأیید می کند.
شکل گیری ایده ها و آرمان های او بر اساس ره آوردهای قهرمانان نمایشی، تماشای برنامه های فیلم و سینما و مطالعه ی خواندنی هاست. شک نیست که القائات افراد محبوب در ارائه و بیان این ایده و فلسفه در او نقش اساسی دارد و این مهم است که دریابیم چه کسی محبوب اوست و یا او چه کسی را به قهرمانی پذیرفته است.
این نکته را نیز متذکر می شویم که حیات نوجوان در این مرحله از عمر، در تاریکی و بحران و حتی از جهتی در سردرگمی است. نمی داند به کجا می رود و چگونه می رود و فرجام سیر و حرکت او به کجا منجر می شود. جسته گریخته هایی که از زندگی و مسائل و امور دارد و مواردی را از کسانی می شنود یا در کتابی می خواند، به او ایده می دهد و در ذهن او جهانی نو از اندیشه و افکار پدید می آورد. و در این راه دیدن ها (از عکس ها، تصویرها، مدل ها) در او بیشتر از شنیدن اثر دارد (نقش شاهدی).
او از جنبه های گوناگون آگاهی به دست می آورد و آنها را به شیوه های ذهنی درک می کند و این درک، با احساسات شخصی او آمیخته است و با رد یا قبول شدید همراه است.[1] به عبارت دیگر او سعی دارد القائات دیگران را مورد تجدید نظر قرار دهد و آنچه را که می شنود و می بیند در ذهن خود تجزیه و تحلیل کند و با باورهای خود در آمیزد، سرانجام به یک جمع بندی برسد.
شکل گیری ایده ها و آرمان های او بر اساس ره آوردهای قهرمانان نمایشی، تماشای برنامه های فیلم و سینما و مطالعه ی خواندنی هاست. شک نیست که القائات افراد محبوب در ارائه و بیان این ایده و فلسفه در او نقش اساسی دارد و این مهم است که دریابیم چه کسی محبوب اوست و یا او چه کسی را به قهرمانی پذیرفته است.
این نکته را نیز متذکر می شویم که حیات نوجوان در این مرحله از عمر، در تاریکی و بحران و حتی از جهتی در سردرگمی است. نمی داند به کجا می رود و چگونه می رود و فرجام سیر و حرکت او به کجا منجر می شود. جسته گریخته هایی که از زندگی و مسائل و امور دارد و مواردی را از کسانی می شنود یا در کتابی می خواند، به او ایده می دهد و در ذهن او جهانی نو از اندیشه و افکار پدید می آورد. و در این راه دیدن ها (از عکس ها، تصویرها، مدل ها) در او بیشتر از شنیدن اثر دارد (نقش شاهدی).
او از جنبه های گوناگون آگاهی به دست می آورد و آنها را به شیوه های ذهنی درک می کند و این درک، با احساسات شخصی او آمیخته است و با رد یا قبول شدید همراه است.[1] به عبارت دیگر او سعی دارد القائات دیگران را مورد تجدید نظر قرار دهد و آنچه را که می شنود و می بیند در ذهن خود تجزیه و تحلیل کند و با باورهای خود در آمیزد، سرانجام به یک جمع بندی برسد.
ب) در اجزای فرهنگی
او در مورد فرهنگ دارای دو دید و دو نگرش است: یکی دید کلی در رابطه با فرهنگ و دیگری در مورد اجزای فرهنگ و پاره فرهنگ ها. او سعی دارد در مورد هر کدام از آنها به تنهایی به تحلیل بنشنید.
او در پی یافتن اسرار آداب و رسوم است. دوست دارد از رمز و راز شعائر و سنن سر در آورد و مجری آن باشد. دنبال کسب علم و آگاهی است. می خواهد داناتر شود و البته بدون زحمت و در سایه ی آن با راه و روش جدیدی در زندگی آشنا شده و به پیش رود.
او در کسب اطلاعات، به دنبال بهترین نوع آن نیست؛ بلکه در پی آن است که اگر چیزی را به دست آورد. فعلا او موفق تر است.
لازم به ذکر است که خط فکری او، خط طبیعت گرایی است و تکیه گاه او از این بابت ظواهر امور و جریانات طبیعی و عادی زندگی است. به ویژه در سنین 12- 13 سالگی، احساس و توجه کمتری به مطالبی دارد که به او آموخته می شود؛ زیرا به هیچ وجه نمی توانند از نظر عواطف هیجانی، خود را با آن مطالب تطبیق دهد.[2]
او بسیاری از مسائل و نکات مربوط به فرهنگ را نمی داند و از ابراز جهل خود ناراحت می شود. به همین دلیل می کوشد آن را از دید دیگران مخفی نگه دارد. به گفته ی یکی از صاحب نظران از مشخصات بلوغ (نوجوانی) تکامل و رشد و تمنای مخفی داشتن و ترس از آشکار ساختن و نشان دادن احساسات خصوصی به هر فرد دیگر است.[3] او فردی رازدار و از این دید چون دنیایی بسته و محدود است.
او در پی یافتن اسرار آداب و رسوم است. دوست دارد از رمز و راز شعائر و سنن سر در آورد و مجری آن باشد. دنبال کسب علم و آگاهی است. می خواهد داناتر شود و البته بدون زحمت و در سایه ی آن با راه و روش جدیدی در زندگی آشنا شده و به پیش رود.
او در کسب اطلاعات، به دنبال بهترین نوع آن نیست؛ بلکه در پی آن است که اگر چیزی را به دست آورد. فعلا او موفق تر است.
لازم به ذکر است که خط فکری او، خط طبیعت گرایی است و تکیه گاه او از این بابت ظواهر امور و جریانات طبیعی و عادی زندگی است. به ویژه در سنین 12- 13 سالگی، احساس و توجه کمتری به مطالبی دارد که به او آموخته می شود؛ زیرا به هیچ وجه نمی توانند از نظر عواطف هیجانی، خود را با آن مطالب تطبیق دهد.[2]
او بسیاری از مسائل و نکات مربوط به فرهنگ را نمی داند و از ابراز جهل خود ناراحت می شود. به همین دلیل می کوشد آن را از دید دیگران مخفی نگه دارد. به گفته ی یکی از صاحب نظران از مشخصات بلوغ (نوجوانی) تکامل و رشد و تمنای مخفی داشتن و ترس از آشکار ساختن و نشان دادن احساسات خصوصی به هر فرد دیگر است.[3] او فردی رازدار و از این دید چون دنیایی بسته و محدود است.
ج) در عرصه اقتصادی
نوجوان را در عرصه ی اقتصادی خواسته هایی است که بسیاری از آنها در حد درک و توان و امکان او نیست. او می خواهد مستقل باشد، حق دخل و تصرف داشته باشد. حتی در برنامه ریزی خانوادگی اظهارنظر و دخالت کند، بدون آنکه آگاهی و اطلاعات لازم را دارا باشد.
او در شرایطی است که ناگزیر باید به تدریج به اهمیت و ارزش امور اقتصادی علمی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و مذهبی، زیبایی و نظایر آن پی ببرد و به هر یک از چیزهایی که در شئون مادی و معنوی حیات بشر مؤثر و مورد احتیاج است، علاقه مند گردد.[4]
او در مصرف، خواستار استقلال است، به ویژه که دوستانی دارد و با آنها بده و بستانی پیدا می کند. در مصرف به گونه ای است که باید آن را بدون مرز خواند. دوست دارد از موقعیت خود دم زند و خود را بالاتر و برتر از آن چه که هست نشان دهد و دوستانی را از این طریق به سوی خود بکشاند.
استعداد شغلی هنوز در او بیدار نشده ولی در شرایطی است که می توان آگاهی های لازم را به او داد و به اصطلاح به راهنمایی شغلی او پرداخت. اگرچه هنوز برخی از روان شناسان این امر را برای او زود می دانند و معتقدند امر راهنمایی شغلی را باید به سنین پس از ۱۴ موکول کرد و به نظر ما نیز، حق همین است. ولی در عین حال می توان پایه های آموزش شغلی و لااقل آشنایی با مشاغل را در این مرحله برای مطرح نمود.
او در شرایطی است که ناگزیر باید به تدریج به اهمیت و ارزش امور اقتصادی علمی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و مذهبی، زیبایی و نظایر آن پی ببرد و به هر یک از چیزهایی که در شئون مادی و معنوی حیات بشر مؤثر و مورد احتیاج است، علاقه مند گردد.[4]
او در مصرف، خواستار استقلال است، به ویژه که دوستانی دارد و با آنها بده و بستانی پیدا می کند. در مصرف به گونه ای است که باید آن را بدون مرز خواند. دوست دارد از موقعیت خود دم زند و خود را بالاتر و برتر از آن چه که هست نشان دهد و دوستانی را از این طریق به سوی خود بکشاند.
استعداد شغلی هنوز در او بیدار نشده ولی در شرایطی است که می توان آگاهی های لازم را به او داد و به اصطلاح به راهنمایی شغلی او پرداخت. اگرچه هنوز برخی از روان شناسان این امر را برای او زود می دانند و معتقدند امر راهنمایی شغلی را باید به سنین پس از ۱۴ موکول کرد و به نظر ما نیز، حق همین است. ولی در عین حال می توان پایه های آموزش شغلی و لااقل آشنایی با مشاغل را در این مرحله برای مطرح نمود.
د) تصرفات مالی
او خواستار تصرفات مالی است ولی به نظر ما این کار برای او زود و به دور از مصلحت اندیشی و خیرخواهی است. براساس نظر صاحبان اندیشه و رأی در فقه، ملاک اجازه برای تصرفات مالی پسران و دختران یتیم (و طبعا دیگر افراد) بلوغ جنسی است نه بلوغ شرعی (برای دختر ۱۰ ساله).[5]
اشد (به معنای بلوغ) در برخی از آیات قرآن، توانایی بر نگه داری اموال در معاملات و توان حفظ و هدر ندادن آن است[6] و حتی براساس پاره ای از روایات، اشد به معنی توان حفظ مال است.[7]
آری، او خواسته هایی از ما دارد که ما باید با توجه به حفظ مصالح او و بهره گیری از اندیشه و تعقل، پاسخگویش باشیم. البته در این مورد باز هم بحث خواهیم کرد.
اشد (به معنای بلوغ) در برخی از آیات قرآن، توانایی بر نگه داری اموال در معاملات و توان حفظ و هدر ندادن آن است[6] و حتی براساس پاره ای از روایات، اشد به معنی توان حفظ مال است.[7]
آری، او خواسته هایی از ما دارد که ما باید با توجه به حفظ مصالح او و بهره گیری از اندیشه و تعقل، پاسخگویش باشیم. البته در این مورد باز هم بحث خواهیم کرد.
نویسنده: علی قائمی امیری