تاریخچه خانواده در ایران (بخش دوم)

خانواده به مانند هر نهادی دیگری دارای پیشینه و تاریخی منحصر به خود است. در این نوشتار برآنیم به بیان تاریخ این نهاد اجتماعی در ایران بپردازیم. با ما همراه باشید.
چهارشنبه، 13 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاریخچه خانواده در ایران (بخش دوم)
قبل از رویارویی جامعه ایران با مدرنیته، خانواده سنتی و گسترده شکل مسلط بود.
 

۲. خانواده در دوره اسلامی

در تفکر اسلامی، تشکیل خانواده از طریق ازدواج برای ادامه نسل، تربیت و همبستگی اجتماعی و عاطفی بسیار اهمیت دارد. از این رو در میان مردم مسلمان در جامعه ایرانی، به ازدواج و روابط سالم درون خانواده بسیار تأکید شده است. این معنی را می توان در قرآن کریم و دیگر متون دینی منسوب به پیامبر اسلام (ص) و صحابه ایشان یافت، به طور خاص در سوره نساء و نور آیات بسیاری در اهمیت خانواده، موقعیت زن و مرد و روابط آنها آمده است: به طور خاص در آیه ۲۱ سورة نساء، بر اهمیت تشکیل خانواده توجه شده است. از این رو در جامعه ایرانی دوره اسلامی تشکیل خانواده برای تولید مثل، تربیت انسان مسلمان و انتقال میراث فرهنگی و تشکیل جامعه ای معتدل ضروری تلقی شد. خواجه نصیرالدین طوسی از متکلمان و فقهای اصلی قرن چهاردهم میلادی در اخلاق ناصری اساس جامعه را خانواده می داند. از نظر او با وجود اینکه نیازهای جنسی برای تشکیل خانواده اولین گام است ولی محبت دلیل ماندگاری آن است.
 
خانواده ایرانی در دوره اسلامی  در مقایسه با ایران باستان تغییراتی یافت: 1) زنان حق مالکیت داشتند، 2) ازدواج استقراضی و ازدواج با محارم منسوخ شد، ۳) پ کدامنی زنان و مردان مهم شناخته شد، 4) ازدواج اصل و اساس تشکیل خانواده شمرده شد، ۵) تفاوت های اجتماعی به تفاوت های خانوادگی (اصل و نسب و هویت خانوادگی) معطوف شد، و۶) چند همسری و ازدواج موقت با شرایط خاص از قبیل استطاعت مالی و تأیید عرف اجتماعی (که ازهمه با اهمیت ترند) تأیید شد.
 

3.خانواده در دوره جدید

در دوره جدید خانواده با جامعه رابطه ای تعامل گرایانه پیدا کرده است. اگرچه بعضی از کارکردهای خانواده در کل به دیگر نهادهای اجتماعی وتگذار شده، ولی هنوز خانواده کارکردهای بسیاری دارد. این معنی در مورد خانواده ایرانی اهمیت بیشتری دارد و عمده کارکردهای آن عبارت اند از: ۱) تولید مثل، ۲) تربیت فرزندان، ۳) حمایت آموزشی و پرورشی از فرزندان، ۴) حمایت از پدران و مادران، ۵) مشارکت در ازدواج فرزندان، ۶) ایجاد حس مشارکت لازم در فرد (گود، ۱۹۸۲، ص ۱۸)، ۷) خانواده به عنوان تنها قلمرو شناخته شده و قابل اعتماد زندگی اجتماعی، ۸) محلی برای بروز علایق و نیازها، ۹) محل استراحت و رفع خستگی انسان امروز، و10) از همه مهم تر تحقق فردیت اجتماعی.
 
خانواده در دوران قاجاریه
مقطع جدید در ایران از شکل گیری سلسله قاجار شروع می شود و از دوره پهلوی تا زمان حال ادامه دارد. قبل از رویارویی جامعه ایران با مدرنیته، خانواده سنتی و گسترده شکل مسلط بود. از نیمه دوم قرن نوزدهم به بعد، که مصادف با دوره حکومت ناصرالدین شاه قاجار است، خانواده در ایران تغییرات عمده ای یافته است. تغییرات در این مرحله به سبب مسافرت خانواده های اشرافی به خارج از کشور و ورود خارجیان به ایران و حشر و نشر با این افراد صورت گرفت.
 
تغییرات در خانواده ایرانی
اولین نوع تغییر در ازدواج دختران و پسران بروز یافت. زیرا زنان دربار با نشست و برخاست با زنان و خانواده افراد خارجی و متأثر از آنها علایق جدیدی در همسر گزینی پیدا نمودند. در نتیجه آنها در انتخاب همسران خود نقش بیشتری یافتند. افزون بر این، تحصیلات،  مشارکت اجتماعی، آزادی زنان، و ... شرایط جدیدی برای خانواده ایرانی فراهم ساخت که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می شود:
 
 خانواده، ساختاری تناقض گونه یافت. از یک طرف خانواده محل حضور افراد و شکل گیری شخصیت فردی آنهاست و از طرف دیگر، خانواده در تعارض با جامعه به عنوان کل ساختاری است.
 
خانواده به حوزه زندگی خصوصی که نقطه مقابل آن زندگی عمومی و سایر حوزه های اجتماعی است تبدیل می شود. طبیعی است که هیچ جامعه شناسی ادعا نمی کند که خانواده دارای حوزه کاملا مستقل از جامعه، خرده نظام ها، گروه ها ویا نهادهای اجتماعی است. بنابراین، رابطه بین خانواده و جامعه تنها نوع امتیاز برای خانواده محسوب می شود که از نظر عده ای حتی طبیعی هم جلوه می کند.
 
بنا به نتایج به دست آمده از این مطالعات، اکثر افراد در جامعه ما خانواده را به عنوان حوزه ای می شناسند که فرد در آن خود را از جبرهای اجتماعی آزاد می بیند و تنها قادر است با سایرین روابط عاطفی محض برقرار کند. جهان بیرونی، یعنی دنیای بیرون از چهاردیواری خانه، جهانی ناشناخته، پرزحمت و برنامه ریزی شده است. چنین به نظر می رسد که نتایج این بررسی ها جناح و قطب مستحکم بین محدوده زندگی خصوصی و عمومی را دوام می بخشد و تنها آگاهی انسانها را، که زاده و معلول موقعیت آنهاست، منعکس می کند، ولی درباره ترکیب و اختلاط خانواده و جامعه هیچ مسئله ای را روشن نمی کند (روزن باوم، ۱۳۶۷، ص ۱۲۸ و ۱۲۹).
 
خانواده در دوره جدید به منزله بهترین نهاد اجتماعی کننده فرد است. با وجود کارکردهای متعدد برای خانواده ایرانی، تشکیل شخصیت اجتماعی و فرهنگی و تولد فردیت جدید به عهده خانواده است.
 
ادامه دارد...
 
نویسنده: تقی آزادارمکی
 
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده ایرانی»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.