اسلام خانواده را مظهر انس، الفت و آرامش مرد و زن میداند که هر کدام با توجه به حدود وظایف خویش، نقش خاصی را در جهت اعتلای خانواده دارند.
مؤلفههای خانوادهی نمونه و موفق
در اسلام، برای تشکیل خانواده استانداردهایی معرفی شده است. هرقدر ارکان تشکیلدهندهی خانواده با آن استانداردها منطبق باشند، به همان مقدار از شایستگی و برتری برخوردار خواهند بود. با توجه به آیات متعدد قرآن کریم از جمله آیهی 21 سورهی روم، میتوان سه مورد از مهمترین مؤلفههای موفقیت و نشاط خانواده را برشمرد:
محل آرامش:
خانوادهای موفق است که محل آرامش برای افراد خانه باشد. اسلام خانواده را مظهر انس، الفت و آرامش مرد و زن میداند که هر کدام با توجه به حدود وظایف خویش، نقش خاصی را در جهت اعتلای خانواده دارند. از نظر اسلام، خانواده یک رکن بزرگ است. محیط امنی است که در آن چه فرزندان و چه خود پدر و مادر میتوانند روح و فکر و ذهن خود را در این محیط امن و قابل اعتماد سالم نگه دارند و رشد بدهند. وقتی خانواده سست شد، نسلهایی که پشت سر هم میآیند، بیحفاظاند. انسان برای تربیت و هدایت و تعالی و کمال است و این جز در محیط امن خانواده محقق نمیشود.(1)
مودّت:
ویژگی دیگری که میتوان برای خانوادهی نمونه و موفق برشمرد مودّت بین اعضای خانواده است. منظور از مودّت، دوست داشتن همراه با خیرخواهی است. «کلمهی مودّت تقریباً به معناى محبتى است که اثرش در مقام عمل ظاهر باشد، در نتیجه نسبت مودّت به محبت نسبت خضوع است به خشوع، چون خضوع آن خشوعى را گویند که در مقام عمل اثرش هویدا شود...»(2)
رحمت:
عنصر بسیار مؤثر و سازنده در اعتلای خانواده، مهربانی و رحمت بین اعضای خانواده است. «رحمت، به معناى نوعى تأثیر نفسانى است که از مشاهدهی محرومیت محرومى که کمالى را ندارد و محتاج به رفع نقص است، در دل پدید مىآید و صاحبدل را وادار مىکند به اینکه در مقام برآید و او را از محرومیت نجات دهد و نقصش را رفع کند. یکى از روشنترین جلوهگاهها و موارد خودنمایى مودّت و رحمت، جامعهی کوچک خانواده است، چون زن و شوهر در محبت و مودّت ملازم یکدیگرند و این دو با هم و مخصوصاً زن، فرزندان کوچکتر را رحم مىکنند، چون در آنها ضعف و عجز مشاهده مىکنند و مىبینند که طفل صغیرشان نمىتواند حوائج ضرورى زندگى خود را تأمین کند، لذا آن محبت و مودّت وادارشان مىکند به اینکه در حفظ، حراست و تغذیه، لباس، منزل، و تربیت او بکوشند و اگر این رحمت نبود، نسل به کلى منقطع مىشد و هرگز نوع بشر دوام نمىیافت.»(3)
بنا بر آنچه گفته شد، درمییابیم که از طریق روابطی که درون خانواده وجود دارد و در نتیجهی حقوق و تکالیف آنان میتوان معیارهای «الگو» بودن و «نمونه» بودن یک خانواده را به دست آورد. خانوادهای «الگو» و «نمونه» است که در آن حقوق همهی اعضای آن استیفا شده و تکالیف آنان نیز انجام داده شده باشد؛ اما در بین اعضای خانواده، زنان بهواسطهی نقشهای کلیدی و ویژگیهای خاص زنانهشان، از جایگاه ریشهای و تأثیرگذاری در خانواده برخوردارند؛ ویژگیهایی چون: قوای معنوی و تأثیرگذاری، عفت، حیا، صبر و... بر پایهی این ویژگیها، به بررسی نقشهایی که زن مسلمان میتواند در کانون خانواده ایفا نماید، میپردازیم.
زن در بُعد خانوادگی، دارای نقشها و کارکردهای گوناگونی است. یک خانوادهی کامل از سه رکن پدر، مادر و فرزند تشکیل یافته است. بنابراین زن در خانواده میتواند دارای این چهار نقش باشد: نقش دختری، نقش خواهری، نقش همسری و نقش مادری.
بنا بر آنچه گفته شد، درمییابیم که از طریق روابطی که درون خانواده وجود دارد و در نتیجهی حقوق و تکالیف آنان میتوان معیارهای «الگو» بودن و «نمونه» بودن یک خانواده را به دست آورد. خانوادهای «الگو» و «نمونه» است که در آن حقوق همهی اعضای آن استیفا شده و تکالیف آنان نیز انجام داده شده باشد؛ اما در بین اعضای خانواده، زنان بهواسطهی نقشهای کلیدی و ویژگیهای خاص زنانهشان، از جایگاه ریشهای و تأثیرگذاری در خانواده برخوردارند؛ ویژگیهایی چون: قوای معنوی و تأثیرگذاری، عفت، حیا، صبر و... بر پایهی این ویژگیها، به بررسی نقشهایی که زن مسلمان میتواند در کانون خانواده ایفا نماید، میپردازیم.
زن در بُعد خانوادگی، دارای نقشها و کارکردهای گوناگونی است. یک خانوادهی کامل از سه رکن پدر، مادر و فرزند تشکیل یافته است. بنابراین زن در خانواده میتواند دارای این چهار نقش باشد: نقش دختری، نقش خواهری، نقش همسری و نقش مادری.
زن در نقش دختری
بررسی متون روایی نیز بیانگر ارزشمندی دختران از دیدگاه اسلام است. همچنانکه در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «از میمنت و خوشقدمی یک زن این است که اولین فرزندش دختر باشد»(4) و نیز آمده است: «دختران، بهترین فرزندان شما هستند.»(5)
در ساختار تربیتی اسلام، هویتبخشی به شخصیت دختر متفاوت با پسر است. در زمینهی علاقه به مذهب، اخلاق و رعایت دستورات الهی، دختران موفقترند. در واقع، تربیت مذهبی در دختران نافذتر است.(6) بنابراین دختران از نظر امور عاطفی و تربیتی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند؛ چرا که عامل انتقال معنویات، خلقیات و روحیات به سبب آنهاست. بر همین اساس، پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «پدر و مادری که دختری داشته باشند، پس به او آداب بیاموزند و تربیت و ادب او را نیکو گردانند و نیز به او دانش بیاموزند و علم و دانش او را نیکو سازند و از نعمتهایی که خدا بر آنان فرو باریده بهوفور در اختیار او قرار دهند، آن دختر مانع از آتش و عذاب الهی برای آنان خواهد شد.»(7)
در کنار همهی ویژگیهای یک زن در جایگاه «دختری»، باید وظایفی که هر فردی، اعم از زن و مرد، نسبت به پدر و مادر خود دارد، نیز مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که این امر، در اسلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته و رعایت شأن و منزلت و حقوق والدین و ادای حق آنها به انسانها بسیار سفارش شده است.
در ساختار تربیتی اسلام، هویتبخشی به شخصیت دختر متفاوت با پسر است. در زمینهی علاقه به مذهب، اخلاق و رعایت دستورات الهی، دختران موفقترند. در واقع، تربیت مذهبی در دختران نافذتر است.(6) بنابراین دختران از نظر امور عاطفی و تربیتی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند؛ چرا که عامل انتقال معنویات، خلقیات و روحیات به سبب آنهاست. بر همین اساس، پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «پدر و مادری که دختری داشته باشند، پس به او آداب بیاموزند و تربیت و ادب او را نیکو گردانند و نیز به او دانش بیاموزند و علم و دانش او را نیکو سازند و از نعمتهایی که خدا بر آنان فرو باریده بهوفور در اختیار او قرار دهند، آن دختر مانع از آتش و عذاب الهی برای آنان خواهد شد.»(7)
در کنار همهی ویژگیهای یک زن در جایگاه «دختری»، باید وظایفی که هر فردی، اعم از زن و مرد، نسبت به پدر و مادر خود دارد، نیز مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که این امر، در اسلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته و رعایت شأن و منزلت و حقوق والدین و ادای حق آنها به انسانها بسیار سفارش شده است.
زن در نقش خواهری
نقش خواهری دومین نقشی است که یک زن میتواند در چارچوب خانواده ایفا نماید. «خواهری»، همانند سایر نقشهای خلقتی زن، جایگاه مشخص و تعریفشدهای دارد و به هیچوجه قابل جایگزینی نیست. «خواهر بودن» نقش تعادلبخش، سرشار از معرفت، بخشش، رحمت، سربلندی و شایستگی است. نقشی روحبخش و لطیف با ظرافتها و لطافتهای خاص خود، که چون از جنس گرایشهای سیرتی و معنوی است و از فطرت پاک انسانی سرچشمه میگیرد، زیباشناسانه و زیباپسندانه است. در تاریخ اسلام، نمونههای والا و ارزشمندی از نقش خواهری قابل توجه و بررسی است که در اینجا به ذکر چند مورد اکتفا میگردد.
یکی از بانوان نمونهی قرآنی که در نقش خواهری بسیار تأثیرگذار بود، خواهر حضرت موسی (ع) است. وی یکی از افراد تأثیرگذار در زندگی این پیامبر بزرگوار بود و با درایت و زیرکی توانست نقشی سازنده در هدایت زندگی حضرت موسی (ع) به سمتی که خواست خداوند بود، ایفا کرد.(8)
نمونه والای دیگری از «خواهری کردن»، در زندگی و شخصیت حضرت زینب (س) تجلی یافت. زینب (س) از ارکان مهم کاروان امام حسین (ع) در کربلا بود و در سرپرستی و ادارهی کاروانیان سهمی مهم بهعهده داشت. او در تمام حرکتها و صحنههای غمانگیز و با شکوهی که در این مسیر بروز کرد، حضور داشت و در تمام سختیها، رنجها و مصیبتها خود را با برادرش حسین (ع) سهیم و شریک میدانست و برای او یاوری همراه، همدل و غمخوار بود.
زینب کبری (س) هم مانند مادرش فاطمهی زهرا (س) وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه دین و مبارزه با بیدینان به دوشش آمده است و در این راه باید از مال و شوهر و فرزند بگذرد؛ حتی اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند، با کمال شهامت و فداکاری از خانه و شوهر و زندگی دست کشید و فرزندان خود را نیز برای مقابله با دشمنان اسلام به همراه برد و در همهجا، یاری مهربان و دلسوز برای برادرش (ولی زمانش) بود.
الگوی دیگری از «خواهری» را میتوان در شخصیت حضرت معصومه (س) یافت. امام رضا (ع) خواهران زیادی داشت، ولی در میان همهی آنها، حضرت معصومه (س) با ابعادی متفاوت، سفری را در پیش گرفت که همان ویژگی سفر حضرت زینب (س) را دربرداشت. در آن روزگار، که ظلم و خفقان دستگاه بنیعباس در همهجا سایه افکنده بود، حضرت فاطمه معصومه (س) با تأسی به عمهی بزرگوارش حضرت زینب (س) در مقابل تهدید و فشارهای حکومت علیه خاندان عصمت (ع)، علاوه بر فعالیتهای علمی و روایی و بیان احادیث دربارهی غدیرخم، ولایت و امامت، در حرکتی سیاسی اجتماعی همراه برادران خویش به عرصهی مبارزه وارد شد و «هجرت» را بهعنوان عامل اعتراض به وضعیت موجود برگزید.»(9)
نمونهی برجستهی دیگری از نقش خواهری، که در تاریخ اسلام میدرخشد، خواهر امام هادی (ع) است. «حکیمه خاتون» از جانب برادرشان مأموریت راهنمایی و تربیت «نرجس خاتون» مادر امام زمان (عج) را به عهده داشتند. وی تنها فردی از خاندان امام هادی (ع) بود که توفیق و شایستگی تعلیم دادن نرجس خاتون را داشت. شخصیتی که بتواند همسر امام و مادر عصارهی خلقت شود و این نشانگر تبحر و توانایی این بانوی فرزانه در شناخت دین است. همچنین ایشان تنها زنی بود که در شب نیمهی شعبان در کنار بستر حضرت نرگس حضور داشت و توفیق قابلگی امام زمان را داشت.(10)
یکی از بانوان نمونهی قرآنی که در نقش خواهری بسیار تأثیرگذار بود، خواهر حضرت موسی (ع) است. وی یکی از افراد تأثیرگذار در زندگی این پیامبر بزرگوار بود و با درایت و زیرکی توانست نقشی سازنده در هدایت زندگی حضرت موسی (ع) به سمتی که خواست خداوند بود، ایفا کرد.(8)
نمونه والای دیگری از «خواهری کردن»، در زندگی و شخصیت حضرت زینب (س) تجلی یافت. زینب (س) از ارکان مهم کاروان امام حسین (ع) در کربلا بود و در سرپرستی و ادارهی کاروانیان سهمی مهم بهعهده داشت. او در تمام حرکتها و صحنههای غمانگیز و با شکوهی که در این مسیر بروز کرد، حضور داشت و در تمام سختیها، رنجها و مصیبتها خود را با برادرش حسین (ع) سهیم و شریک میدانست و برای او یاوری همراه، همدل و غمخوار بود.
زینب کبری (س) هم مانند مادرش فاطمهی زهرا (س) وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه دین و مبارزه با بیدینان به دوشش آمده است و در این راه باید از مال و شوهر و فرزند بگذرد؛ حتی اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند، با کمال شهامت و فداکاری از خانه و شوهر و زندگی دست کشید و فرزندان خود را نیز برای مقابله با دشمنان اسلام به همراه برد و در همهجا، یاری مهربان و دلسوز برای برادرش (ولی زمانش) بود.
الگوی دیگری از «خواهری» را میتوان در شخصیت حضرت معصومه (س) یافت. امام رضا (ع) خواهران زیادی داشت، ولی در میان همهی آنها، حضرت معصومه (س) با ابعادی متفاوت، سفری را در پیش گرفت که همان ویژگی سفر حضرت زینب (س) را دربرداشت. در آن روزگار، که ظلم و خفقان دستگاه بنیعباس در همهجا سایه افکنده بود، حضرت فاطمه معصومه (س) با تأسی به عمهی بزرگوارش حضرت زینب (س) در مقابل تهدید و فشارهای حکومت علیه خاندان عصمت (ع)، علاوه بر فعالیتهای علمی و روایی و بیان احادیث دربارهی غدیرخم، ولایت و امامت، در حرکتی سیاسی اجتماعی همراه برادران خویش به عرصهی مبارزه وارد شد و «هجرت» را بهعنوان عامل اعتراض به وضعیت موجود برگزید.»(9)
نمونهی برجستهی دیگری از نقش خواهری، که در تاریخ اسلام میدرخشد، خواهر امام هادی (ع) است. «حکیمه خاتون» از جانب برادرشان مأموریت راهنمایی و تربیت «نرجس خاتون» مادر امام زمان (عج) را به عهده داشتند. وی تنها فردی از خاندان امام هادی (ع) بود که توفیق و شایستگی تعلیم دادن نرجس خاتون را داشت. شخصیتی که بتواند همسر امام و مادر عصارهی خلقت شود و این نشانگر تبحر و توانایی این بانوی فرزانه در شناخت دین است. همچنین ایشان تنها زنی بود که در شب نیمهی شعبان در کنار بستر حضرت نرگس حضور داشت و توفیق قابلگی امام زمان را داشت.(10)
زن در نقش همسری
سومین نقشی که زن میتواند ایفا کند، نقش همسری است که در فرهنگ اسلامی جایگاه ویژهای دارد. در روایتهای اسلامی «حسن تبعّل» (خوب شوهرداری کردن) در حد جهاد در راه خدا ارزشمند است.(11) از سوی دیگر، به مردان دربارهی همسرداری بسیار سفارش شده است؛ از جمله آنکه: «هر کس دوست دارد خداوند را پاک دیدار کند، باید همسردار باشد.»(12) در اینجا به برخی از مهمترین شاخصهای مثبت همسری در متون دینی اشاره خواهد شد:
الگوی دینی همسری آن است که همهی کارکردهای مورد انتظار از زوجیت در آن دیده شود. در این الگو مهارتهای ارتباطی اهمیت دارند. اساس ماهیت زوجیت، پیوند و ارتباط است. بنابراین هر آنچه ارتباط زن و شوهر را تعمیق کند در این الگو وجود دارد و هر آنچه به این ارتباط آسیب میرساند در آن دیده نمیشود. مهارت کلامی در این زمینه نقش مهمی دارد و گفتوگوهای زن و شوهر باید به غنیسازی فضای انس و الفت کمک کند. در این الگو، زن و شوهر لباس یکدیگرند. این استعار به عیبپوشی و کمک به یکدیگر در رفع نیازهای غریزی و جنسی بازمیگردد.(13)
قدردانی، محبت و تمکین، سه اصل اخلاقیعلمی مهماند که در الگوی همسری، بهویژه از سوی زنان، در تحکیم رابطهی زوجیت مؤثرند. این سه اصل هم در سطح گفتار و هم در سطح کردار باید دیده شود تا تأثیری دوچندان داشته باشد.
در کنار آگاهی از وظایف حقوقی، عملکرد نیکوی اخلاقی بهترین نوع رفتار همسری است. این مسئله موجب میشود که امور خانواده و زوجیت بیشتر بر مبنای توافق و رضایت دو طرف پیش رود تا مرزبندیهای حقوقی. اصل حسن معاشرت و معاضدت، اصل عامی است که به حکم قرآن همهی این رفتار را پوشش میدهد.(14)
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
1- خامنهای، سیدعلی، زن و بازیابی هویت حقیقی، انتشارات انقلاب اسلامی، 1390، ص 162.
2- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهی سید محمد باقر موسوی همدانی، جلد 16، 1363.
3- همان.
4- طبرسی، حسن بن فضل، مکارمالاخلاق، نشر رضی، قم، 1412 ق، ص 115.
5- همان، ص 116.
6- قائمی، علی، دنیای بلوغ، سازمان ملی جوانان، تهران، 1380، ص 89.
7- الهندی، علاءالدین، کنز العمال، بیروت، مؤسسهی الرساله، 1413 ق، ص 45193.
8- سورهی قصص، آیات 11 و 12.
9- نیکوبرش، فرزانه، هجرت کریمه: بررسی دوران امام رضا (ع) و علل هجرت حضرت معصومه (س)، قم، فجر ولایت، 1381، ص 92.
10- شاکری، صدیقه، زندگانی حکیمه خاتون، مجلهی انتظار موعود، شمارهی 22.
11- مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسهی الوفاء، چاپ سوم، 1403 ق، ص 597.
12- حر عاملی، محمد حسن، وسائلالشیعه، قم، مؤسسهی آلالبیت، چاپ اول، 1366، ص 25.1
13- سورهی مبارکهی بقره، آیهی 187.
14- علاسوند، همان، ص 94.
منبع: برهان
الگوی دینی همسری آن است که همهی کارکردهای مورد انتظار از زوجیت در آن دیده شود. در این الگو مهارتهای ارتباطی اهمیت دارند. اساس ماهیت زوجیت، پیوند و ارتباط است. بنابراین هر آنچه ارتباط زن و شوهر را تعمیق کند در این الگو وجود دارد و هر آنچه به این ارتباط آسیب میرساند در آن دیده نمیشود. مهارت کلامی در این زمینه نقش مهمی دارد و گفتوگوهای زن و شوهر باید به غنیسازی فضای انس و الفت کمک کند. در این الگو، زن و شوهر لباس یکدیگرند. این استعار به عیبپوشی و کمک به یکدیگر در رفع نیازهای غریزی و جنسی بازمیگردد.(13)
قدردانی، محبت و تمکین، سه اصل اخلاقیعلمی مهماند که در الگوی همسری، بهویژه از سوی زنان، در تحکیم رابطهی زوجیت مؤثرند. این سه اصل هم در سطح گفتار و هم در سطح کردار باید دیده شود تا تأثیری دوچندان داشته باشد.
در کنار آگاهی از وظایف حقوقی، عملکرد نیکوی اخلاقی بهترین نوع رفتار همسری است. این مسئله موجب میشود که امور خانواده و زوجیت بیشتر بر مبنای توافق و رضایت دو طرف پیش رود تا مرزبندیهای حقوقی. اصل حسن معاشرت و معاضدت، اصل عامی است که به حکم قرآن همهی این رفتار را پوشش میدهد.(14)
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
1- خامنهای، سیدعلی، زن و بازیابی هویت حقیقی، انتشارات انقلاب اسلامی، 1390، ص 162.
2- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهی سید محمد باقر موسوی همدانی، جلد 16، 1363.
3- همان.
4- طبرسی، حسن بن فضل، مکارمالاخلاق، نشر رضی، قم، 1412 ق، ص 115.
5- همان، ص 116.
6- قائمی، علی، دنیای بلوغ، سازمان ملی جوانان، تهران، 1380، ص 89.
7- الهندی، علاءالدین، کنز العمال، بیروت، مؤسسهی الرساله، 1413 ق، ص 45193.
8- سورهی قصص، آیات 11 و 12.
9- نیکوبرش، فرزانه، هجرت کریمه: بررسی دوران امام رضا (ع) و علل هجرت حضرت معصومه (س)، قم، فجر ولایت، 1381، ص 92.
10- شاکری، صدیقه، زندگانی حکیمه خاتون، مجلهی انتظار موعود، شمارهی 22.
11- مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسهی الوفاء، چاپ سوم، 1403 ق، ص 597.
12- حر عاملی، محمد حسن، وسائلالشیعه، قم، مؤسسهی آلالبیت، چاپ اول، 1366، ص 25.1
13- سورهی مبارکهی بقره، آیهی 187.
14- علاسوند، همان، ص 94.
منبع: برهان