یاد خدا آرامش بخش است، یاد خدا زندگى را آسان و دورى از یاد خدا زندگى را دشوار مى سازد.
آثار زیارت
انسان هایى که به زیارت مى روند، اطمینان قلبى دارند که هرگز تنها نیستند و قدرتى مافوق آنها وجود دارد که همواره حى و حاضر و ناظر است و توان برآوردن همه نیازهاى بشرى را داراست. ازاین رو، با توسل و استغاثه به درگاه ربوبى و ریختن اشک، به سبب داشتن چنین تکیه گاهى مطمئن، مسائل خود را به او واگذار نموده، تخلیه روانى مى شوند و آرامش روحى به دست مى آورند.
آثار فردی زیارت حرم معصومین (ع)
1. آرامش روان:
گم شده بزرگ بشر در جوامع امروزى، آرامش روان است که به تعبیر قرآن کریم، اطمینان قلبى است. تمام تلاش انسان در زندگى، رسیدن به آرامش است. انسان مادیات و سایر امکانات مادى را به کار مى گیرد تا به آرامش برسد و از اضطراب خود بکاهد. مهم ترین مشکل انسان در عصر کنونى، فقدان آرامش است. برخى از دانشمندان دوران کنونى را عصر اضطراب مى نامند (دادستان، 1380، ج 1، ص 60). در واقع، رسیدن به کمال انسانى و به طور کلى، خداوند که انسان را براى نایل شدن به خود خلق کرده، در گرو زیستن همراه با آرامش روحى و روانى در دنیاست.
قرآن کریم یکى از ویژگى هاى اهل ایمان را اطمینان و آرامش قلبى دانسته، تنها چیزى که آرامش و امنیت را براى انسان فراهم مى کند یاد خداوند است و در این باره مى فرماید: آنان که به خدا ایمان آورده اند، دل هاشان با یاد خدا آرام مى گیرد. آگاه باشید که تنها یاد خدا آرام بخش دل هاست (رعد: 28). با توجه به مقدم داشتن بذکر اللّه بر فعل، که دلالت بر حصر مى کند، معناى آیه این مى شود که با غیر یاد خدا آرامش و اطمینان حاصل نمى شود.
همان گونه که یاد خدا آرامش بخش است، یاد خدا زندگى را آسان و دورى از یاد خدا زندگى را دشوار مى سازد. تبیین روان شناختى این ویژگى آن است که یاد خدا انسان را از امیال و تکانش هایى که براى او تنش زاست بازمى دارد و سبب مى شود به جاى توجه صرف به لذت هاى دنیوى، که معمولاً ناکامى در بهره گیرى از آنها موجب تنیدگى است، به تقویت رابطه با خدا و تقرب به او توجه کند. بروز مشکلات براى چنین انسانى او را از هدف اصلى بازمى دارد و چون خود را در مسیر نیل به مقصود احساس مى کند زندگى را سخت و تنش زا تلقى نمى نماید.
روشن است که فقط اهل ایمان با زیارت اماکن مقدس و قبور مطهر معصومان (علیهم السلام)، یاد خدا را در دل خود نهادینه مى کنند و با توسل از ذوات مقدس ایشان سعادت دنیوى و اخروى خود را به دست آورده، به آرامش روانى مى رسند. آرامش مؤمنان ویژگى خاصى است که نمایانگر وجود هماهنگى میان عناصر روان ایشان و سازمان دهى مناسب آنان با تسلط بر خواسته هاى متضاد و رام بودن نفس از نظر خضوع و راهور بودن در برابر صاحب آن است. چنین موهبتى فقط به مؤمن اعطا شده است و مى توان این آرامش را در چهره او هم مشاهده کرد (موسوى اصل، 1382، ص 8). این آرامش، ظاهرى و سطحى نیست، بلکه عمیق و تا ژرفاى بى نهایت است. زائر با تشرف به اماکن مقدس با زیارت شونده ارتباط قلبى برقرار مى کند و در سایه این ارتباط، زائر قلب خود را صفا بخشیده، صیقل مى دهد و روح خود را از کدورت ها و پلیدى ها خالص و پاک مى گرداند.
پارگامنت و ماتون (1992) نیز دریافتند که انجام اعمال دینى، مثل زیارت و عبادت موجب کاهش عصبانیت و اضطراب مى گردد. ونیس و ونیتراب (1995) در پژوهشى بر روى 400 آزمودنى، به این نتیجه رسیدند که شرکت آنان در مراسم دینى، از قبیل زیارت و عبادت، با کاهش اختلالات روانى شرکت کنندگان نسبت به سایر افراد همراه است (راثى، 1382، ج 2، ص 744).
پژوهشگر دیگرى به نام موریس (1983) با انجام پژوهشى، اثر زیارت دینى را بر افسردگى و اضطراب روى 124 بیمار جسمى مطالعه کرد و دریافت علایم مثبت بیمارى آنها پس از انجام زیارت، کاهش معنادارى یافته است و این کاهش دست کم تا 10 ماه بعد از برگشتن از زیارت ادامه دارد.
پهلوانى و دولتشاهى (1379) در پژوهشى به بررسى نقش زیارت دینى در سلامت روانى افراد پرداختند و در یافته هاى خود، همبستگى خطى مثبتى بین زیارت دینى و سلامت روانى گزارش کردند. در کل، یافته هاى این پژوهش نشان مى دهد زیارت دینى تأثیر بیشترى بر کاهش علایم بیمارى روانى افراد داشته است.
شاید بتوان اثربخشى زیارت را از منظر روان شناختى مطابق نظر کوئینک و همکاران او (1981) این گونه تبیین کرد که زائران با احساس نزدیکى به خدا در مراسم زیارت و همچنین تخلیه هیجانى، به احساس آرامش درونى بیشترى دست یافته، اعتماد و اطمینان شان به یارى و کمک خداوند افزایش مى یابد. ازاین ر، با استعانت از رحمت الهى در حل مشکلات خود، امیدوارتر مى شوند و نگرش آنها در برخورد با استرس ها تغییر مى کند و این تغییر نگرش نیز به گونه اى مثبت، موجب بهبود خلق وخو و سلامت روانى آنها مى شود.
همچنین پالینکاس (1982) با بررسى نقش سخنرانى ها و موعظه هاى مذهبى در کاهش نگرانى چینى هاى مسیحى مهاجر مقیم سان دیه گو، مى گوید: مراسم مذهبى براى این افراد نوعى حالت حمایتى ایجاد مى کند؛ زیرا دوستى هاى رهایى بخش و شفادهنده مرتبط با حالت هاى روحانى، براى آنها سلامتى روانى ایجاد مى کند. نتایج این پژوهش نشان مى دهد حضور در مکان ها و مراسم مذهبى، به کاهش میزان نگرانى ها و احساس تنهایى افراد مى انجامد.
زیارت موجب احساس امنیت خاطر مى شود. احساس امنیت یعنى: احساس آزادى نسبى از خطر. این احساس وضع خوشایندى ایجاد مى کند که فرد در آن داراى آرامش جسمى و روحى است. ایمنى از احساسات و عواطف، زیربنایى حیاتى براى تأمین بهداشت روانى است. افراد ناایمن نامتعادلند. کسى که دایم احساس فقدان امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود مى کند، نمى تواند انسان سالمى باشد. او در دنیاى ذهنى خود، مدام در حال دفع کردن خطرات احتمالى است. براى سالم بودن جسم و روان، مقدار زیادى احساس امنیت لازم است. احساس نبود امنیت دایم، انسان را در حال بسیج مداوم قوا و تلاطم و به هم ریختگى نظام کلى بدن قرار مى دهد، و اگر ادامه یابد او را به سوى بیمارى هاى جسمى و روانى سوق مى دهد؛ زیرا ساختمان بدن انسان قدرت تحمل تنش دایمى را، که محصول این بسیج دایمى است، ندارد (احمدى، 1388، ص 23).
در زیارت، زائر در پرتو ارتباط قلبى با خداوند، از لحاظ روانى به امنیت خاطر بیشترى مى رسد؛ چنان که خداوند در قرآن کریم، خود را مؤمن معرفى کرده است: اوست خدایى که جز او معبودى نیست؛ همان فرمانرواى پاک، سلامت [بخش و ]مؤمن [به حقیقت حقّه خود که] نگهبان، عزیز، جبار [و ]متکبر [است. ]پاک است خدا از آنچه [با او ]شریک مى گردانند (حشر: 23). خداوند منبع ایمن و امنیت بخش براى بندگان خود به شمار مى رود. این ایمان و باور به خدا در اماکن زیارتى نمود بیشترى پیدا کرده، فرد ارتباط قلبى بیشترى با معبود و صاحب مزار برقرار مى کند و براى خود تکیه گاه روانى درست کرده، از لحاظ روانى به آرامش مى رسد.
زیارت خانه خدا در مکه مکرمه و زیارت مسجد و قبر رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) در مدینه منوّره و نیز زیارت منازل وحى و اماکنى که یادآور فداکارى هاى مسلمانان صدر اسلام است به مسلمانان و زائران آن اماکن، چنان نیروى روحى عظیمى مى بخشد که گرفتارى ها و هموم زندگى را از آنان زایل مى کند و آنان را به احساس خوش بختى و آرامش و امنیت مى رساند (نجاتى، 1381، ص 399).
قرآن کریم یکى از ویژگى هاى اهل ایمان را اطمینان و آرامش قلبى دانسته، تنها چیزى که آرامش و امنیت را براى انسان فراهم مى کند یاد خداوند است و در این باره مى فرماید: آنان که به خدا ایمان آورده اند، دل هاشان با یاد خدا آرام مى گیرد. آگاه باشید که تنها یاد خدا آرام بخش دل هاست (رعد: 28). با توجه به مقدم داشتن بذکر اللّه بر فعل، که دلالت بر حصر مى کند، معناى آیه این مى شود که با غیر یاد خدا آرامش و اطمینان حاصل نمى شود.
همان گونه که یاد خدا آرامش بخش است، یاد خدا زندگى را آسان و دورى از یاد خدا زندگى را دشوار مى سازد. تبیین روان شناختى این ویژگى آن است که یاد خدا انسان را از امیال و تکانش هایى که براى او تنش زاست بازمى دارد و سبب مى شود به جاى توجه صرف به لذت هاى دنیوى، که معمولاً ناکامى در بهره گیرى از آنها موجب تنیدگى است، به تقویت رابطه با خدا و تقرب به او توجه کند. بروز مشکلات براى چنین انسانى او را از هدف اصلى بازمى دارد و چون خود را در مسیر نیل به مقصود احساس مى کند زندگى را سخت و تنش زا تلقى نمى نماید.
روشن است که فقط اهل ایمان با زیارت اماکن مقدس و قبور مطهر معصومان (علیهم السلام)، یاد خدا را در دل خود نهادینه مى کنند و با توسل از ذوات مقدس ایشان سعادت دنیوى و اخروى خود را به دست آورده، به آرامش روانى مى رسند. آرامش مؤمنان ویژگى خاصى است که نمایانگر وجود هماهنگى میان عناصر روان ایشان و سازمان دهى مناسب آنان با تسلط بر خواسته هاى متضاد و رام بودن نفس از نظر خضوع و راهور بودن در برابر صاحب آن است. چنین موهبتى فقط به مؤمن اعطا شده است و مى توان این آرامش را در چهره او هم مشاهده کرد (موسوى اصل، 1382، ص 8). این آرامش، ظاهرى و سطحى نیست، بلکه عمیق و تا ژرفاى بى نهایت است. زائر با تشرف به اماکن مقدس با زیارت شونده ارتباط قلبى برقرار مى کند و در سایه این ارتباط، زائر قلب خود را صفا بخشیده، صیقل مى دهد و روح خود را از کدورت ها و پلیدى ها خالص و پاک مى گرداند.
پارگامنت و ماتون (1992) نیز دریافتند که انجام اعمال دینى، مثل زیارت و عبادت موجب کاهش عصبانیت و اضطراب مى گردد. ونیس و ونیتراب (1995) در پژوهشى بر روى 400 آزمودنى، به این نتیجه رسیدند که شرکت آنان در مراسم دینى، از قبیل زیارت و عبادت، با کاهش اختلالات روانى شرکت کنندگان نسبت به سایر افراد همراه است (راثى، 1382، ج 2، ص 744).
پژوهشگر دیگرى به نام موریس (1983) با انجام پژوهشى، اثر زیارت دینى را بر افسردگى و اضطراب روى 124 بیمار جسمى مطالعه کرد و دریافت علایم مثبت بیمارى آنها پس از انجام زیارت، کاهش معنادارى یافته است و این کاهش دست کم تا 10 ماه بعد از برگشتن از زیارت ادامه دارد.
پهلوانى و دولتشاهى (1379) در پژوهشى به بررسى نقش زیارت دینى در سلامت روانى افراد پرداختند و در یافته هاى خود، همبستگى خطى مثبتى بین زیارت دینى و سلامت روانى گزارش کردند. در کل، یافته هاى این پژوهش نشان مى دهد زیارت دینى تأثیر بیشترى بر کاهش علایم بیمارى روانى افراد داشته است.
شاید بتوان اثربخشى زیارت را از منظر روان شناختى مطابق نظر کوئینک و همکاران او (1981) این گونه تبیین کرد که زائران با احساس نزدیکى به خدا در مراسم زیارت و همچنین تخلیه هیجانى، به احساس آرامش درونى بیشترى دست یافته، اعتماد و اطمینان شان به یارى و کمک خداوند افزایش مى یابد. ازاین ر، با استعانت از رحمت الهى در حل مشکلات خود، امیدوارتر مى شوند و نگرش آنها در برخورد با استرس ها تغییر مى کند و این تغییر نگرش نیز به گونه اى مثبت، موجب بهبود خلق وخو و سلامت روانى آنها مى شود.
همچنین پالینکاس (1982) با بررسى نقش سخنرانى ها و موعظه هاى مذهبى در کاهش نگرانى چینى هاى مسیحى مهاجر مقیم سان دیه گو، مى گوید: مراسم مذهبى براى این افراد نوعى حالت حمایتى ایجاد مى کند؛ زیرا دوستى هاى رهایى بخش و شفادهنده مرتبط با حالت هاى روحانى، براى آنها سلامتى روانى ایجاد مى کند. نتایج این پژوهش نشان مى دهد حضور در مکان ها و مراسم مذهبى، به کاهش میزان نگرانى ها و احساس تنهایى افراد مى انجامد.
زیارت موجب احساس امنیت خاطر مى شود. احساس امنیت یعنى: احساس آزادى نسبى از خطر. این احساس وضع خوشایندى ایجاد مى کند که فرد در آن داراى آرامش جسمى و روحى است. ایمنى از احساسات و عواطف، زیربنایى حیاتى براى تأمین بهداشت روانى است. افراد ناایمن نامتعادلند. کسى که دایم احساس فقدان امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود مى کند، نمى تواند انسان سالمى باشد. او در دنیاى ذهنى خود، مدام در حال دفع کردن خطرات احتمالى است. براى سالم بودن جسم و روان، مقدار زیادى احساس امنیت لازم است. احساس نبود امنیت دایم، انسان را در حال بسیج مداوم قوا و تلاطم و به هم ریختگى نظام کلى بدن قرار مى دهد، و اگر ادامه یابد او را به سوى بیمارى هاى جسمى و روانى سوق مى دهد؛ زیرا ساختمان بدن انسان قدرت تحمل تنش دایمى را، که محصول این بسیج دایمى است، ندارد (احمدى، 1388، ص 23).
در زیارت، زائر در پرتو ارتباط قلبى با خداوند، از لحاظ روانى به امنیت خاطر بیشترى مى رسد؛ چنان که خداوند در قرآن کریم، خود را مؤمن معرفى کرده است: اوست خدایى که جز او معبودى نیست؛ همان فرمانرواى پاک، سلامت [بخش و ]مؤمن [به حقیقت حقّه خود که] نگهبان، عزیز، جبار [و ]متکبر [است. ]پاک است خدا از آنچه [با او ]شریک مى گردانند (حشر: 23). خداوند منبع ایمن و امنیت بخش براى بندگان خود به شمار مى رود. این ایمان و باور به خدا در اماکن زیارتى نمود بیشترى پیدا کرده، فرد ارتباط قلبى بیشترى با معبود و صاحب مزار برقرار مى کند و براى خود تکیه گاه روانى درست کرده، از لحاظ روانى به آرامش مى رسد.
زیارت خانه خدا در مکه مکرمه و زیارت مسجد و قبر رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) در مدینه منوّره و نیز زیارت منازل وحى و اماکنى که یادآور فداکارى هاى مسلمانان صدر اسلام است به مسلمانان و زائران آن اماکن، چنان نیروى روحى عظیمى مى بخشد که گرفتارى ها و هموم زندگى را از آنان زایل مى کند و آنان را به احساس خوش بختى و آرامش و امنیت مى رساند (نجاتى، 1381، ص 399).
2. قطع تعلقات:
وابستگى برخى از انسان ها به بسیارى از مظاهر دنیوى و مادى، عامل بروز یأس و ناامیدى و در نتیجه، رنج و احساس افسردگى است. گرچه هدف از وجود امکانات مادى رفاه انسان در این دنیاست، ولى این امکانات به صورت مطلق نمى تواند در تمام موارد آرامش بخش انسان باشد.
مظاهر مادى با همه زیبایى ها و لذایذى که دارند به گونه اى هستند که معمولاً کسانى که آنها را دارا هستند در غم و ترس از دست دادن آنها یا نگه داشتن آنها به سر مى برند و حسرت آنچه را ندارند مى خورند و تمام همت خود را به کار مى گیرند تا مقدار بیشترى از آنها را جمع کنند. در واقع، تعلق و وابستگى مساوى است با غم و اضطراب از دست دادن آنچه هست و حسرت و افسوس نسبت به آنچه نیست (احمدى، 1388، ص 79).
در بینش الهى، عظمت انسان بالاتر از آن است که به چیزى تعلق و وابستگى پیدا کند. همه چیز براى انسان است و او خود، تنها به خدا و جمال محض و کمال مطلق تعلق دارد، امام صادق علیه السلام مى فرماید: مؤمن از خداست، نه متصل و پیوسته و نه جدا و گسسته. به امام عرض کردند، معناى این جمله چیست؟ پاسخ دادند: یعنى انسان به نوعى متصل و پیوسته نیست که بگویید انسان شایستگى این مقام را دارد و وابسته به خداست، از آنچه که غیر اوست مى گسلد (مجلسى، 1403ق، ج 75، ص 175).
در اماکن زیارتى، احساس دلبستگى که به خداوند و ائمه اطهار (علیهم السلام) به وجود مى آید، احساس دیگرى شکل مى گیرد که انسان از هرچه رنگ و بوى نقص و کمبود دارد، قطع تعلق مى کند. ارتباط با انسان هاى بزرگوار حبّ دنیا را از انسان دور مى کند، و زمانى که او در امور دنیوى و مادى دچار مشکل مى شود آرامش خود را از دست نمى دهد.
مظاهر مادى با همه زیبایى ها و لذایذى که دارند به گونه اى هستند که معمولاً کسانى که آنها را دارا هستند در غم و ترس از دست دادن آنها یا نگه داشتن آنها به سر مى برند و حسرت آنچه را ندارند مى خورند و تمام همت خود را به کار مى گیرند تا مقدار بیشترى از آنها را جمع کنند. در واقع، تعلق و وابستگى مساوى است با غم و اضطراب از دست دادن آنچه هست و حسرت و افسوس نسبت به آنچه نیست (احمدى، 1388، ص 79).
در بینش الهى، عظمت انسان بالاتر از آن است که به چیزى تعلق و وابستگى پیدا کند. همه چیز براى انسان است و او خود، تنها به خدا و جمال محض و کمال مطلق تعلق دارد، امام صادق علیه السلام مى فرماید: مؤمن از خداست، نه متصل و پیوسته و نه جدا و گسسته. به امام عرض کردند، معناى این جمله چیست؟ پاسخ دادند: یعنى انسان به نوعى متصل و پیوسته نیست که بگویید انسان شایستگى این مقام را دارد و وابسته به خداست، از آنچه که غیر اوست مى گسلد (مجلسى، 1403ق، ج 75، ص 175).
در اماکن زیارتى، احساس دلبستگى که به خداوند و ائمه اطهار (علیهم السلام) به وجود مى آید، احساس دیگرى شکل مى گیرد که انسان از هرچه رنگ و بوى نقص و کمبود دارد، قطع تعلق مى کند. ارتباط با انسان هاى بزرگوار حبّ دنیا را از انسان دور مى کند، و زمانى که او در امور دنیوى و مادى دچار مشکل مى شود آرامش خود را از دست نمى دهد.
3. تقویت امید:
امید در انسان موجب تلاش و ثمربخشى فعالیت هاى او مى شود. امید موجب حرکت انسان است. با توجه به بررسى هاى انجام شده، هر موجود زنده اى با امید، به فعالیت روزمره خود ادامه مى دهد. اگر تلاش حیوان براى رسیدن به مقصود خود بى ثمر بوده و فایده اى برایش نداشته باشد، یا امیدى براى نیل به آن نداشته باشد، دست از تلاش و فعالیت برمى دارد و به یأس و درماندگى مبتلا مى شود (سیف، 1376، ص 221). زیارت به انسان اعتماد به نفس مى دهد و او را از غرق شدن در گرداب ناامیدى بازمى دارد و به تلاش بیشتر دعوت مى کند.
ناامیدى از دیدگاه روان شناختى، سلامت روانى انسان را تهدید مى کند، و انسان با امید از سلامت روانى بیشترى برخوردار است. امید به اندازه اى اهمیت دارد که ممکن است بیمار را از بیمارى اش رهایى بخشد. در روایات آمده است: هرگاه نزد بیمار رفتید، او را به سلامت و طول عمر امیدوار سازید، اگرچه ممکن است این امیدوار ساختن در قضاى الهى مؤثر نباشد، ولى بیمار را دل خوش مى کند و موجب آرامش و تسکین او مى شود (مجلسى، 1403ق، ج 81، ص 225). انسان ناامیدى که در پى تلاش هاى متعدد، شکست هاى متعددى را تجربه مى کند و تلاش او موفقیتى به همراه ندارد به درماندگى مبتلا مى شود که این پیامدهاى ناگوارى در جسم و روان و نیز زندگى فردى و اجتماعى او دارد که چه بسا قابل جبران نباشد (سیف، 1376، ص 243).
الکسیس کارل مى گوید: نیایش در روح و جسم تأثیر مى گذارد و احساس عرفانى و احساس اخلاقى را با هم تقویت مى کند. در چهره کسانى که به نیایش مى پردازند. حسّ وظیفه شناسى، کم شدن حسد و شرارت و حُسن نیکى و خیرخواهى نسبت به دیگران دیده مى شود. نیایش خصایل خود را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فردى نشان مى دهد: صفاى دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادى بى دغدغه، استعداد هدایت، آمادگى براى پذیرش حق و راضى بودن به رضاى پروردگار (کارل، 1387، ص 31).
از آثار زیارت اماکن مقدس در رفتار زائر، ایجاد امید به زندگى است. انسان به زندگى آینده و داشتن آینده اى زیبا و سعادتمند امیدوار مى شود و از ناامیدى و بدبینى رها مى شود. این یکى از نیازهاى روانى انسان است. بدون شک، انسان با امید و آرزو زنده است و اگر امید به آینده را از انسان بگیرند زندگى اش متلاشى مى شود و دست از هرگونه تلاش و فعالیتى برمى دارد. امید موجب تلاش و کوشش مضاعف در زندگى فردى و اجتماعى مى شود.
در قرآن کریم خداوند از انسان ها مى خواهد هیچ گاه ناامیدى را به خود راه ندهند و از رحمت الهى غافل نباشند و حتى در آموزه هاى دینى، یأس از رحمت الهى جزو گناهان کبیره حساب مى شود. قرآن کریم در این باره مى فرماید: وَ لاَ تَیأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ ییأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ(یوسف: 87).
زائرى که خود را به پایگاه الهى متصل مى کند و خویشتن را در حریم کبریایى ائمه اطهار علیهم السلاممى یابد این احساس و هویت در رفتار او حاصل مى شود که تنها و بى یاور نیست و مى تواند با عنایات این انسان هاى الهى و توحیدى، زندگى دنیا و آخرت خود را آماده سازد. زائر اگر هم از سر غفلت دچار معصیت و لغزشى شده باشد، هیچ گاه از غفران الهى ناامید نمى شود و مى داند که در این اماکن نورانى، مى تواند حقیقتا توبه کند و خداوند به برکت معصومان علیهم السلام او را از گرداب گناه نجات مى دهد و این خود پشتوانه محکمى براى زندگى معنوى و امیدوارانه او خواهد بود.
انسان به واسطه زیارت اماکن مقدس، به ویژه حرم معصومان (علیهم السلام) و توسل به آنان، سعادت دنیا و آخرت خود را از خداوند طلب مى کند و مى داند که با وجود این پشتوانه هاى الهى، نباید از زندگى خود ناامید گردد، بلکه باید با نشاط و سربلندى و اراده قوى به زندگى هدفمند خود ادامه دهد و مشکلات را یکى پس از دیگرى از جلوى راه خود بردارد و با الگوگیرى از انسان هاى کامل به شخصیت و رفتارى شایسته و مثبت دست یابد و از ناامیدى و یأس از درگاه ربوى دورى جوید.
ادامه دارد...
نویسندگان : اسرافیل سبحانى- رحیم میردریکوندى
ناامیدى از دیدگاه روان شناختى، سلامت روانى انسان را تهدید مى کند، و انسان با امید از سلامت روانى بیشترى برخوردار است. امید به اندازه اى اهمیت دارد که ممکن است بیمار را از بیمارى اش رهایى بخشد. در روایات آمده است: هرگاه نزد بیمار رفتید، او را به سلامت و طول عمر امیدوار سازید، اگرچه ممکن است این امیدوار ساختن در قضاى الهى مؤثر نباشد، ولى بیمار را دل خوش مى کند و موجب آرامش و تسکین او مى شود (مجلسى، 1403ق، ج 81، ص 225). انسان ناامیدى که در پى تلاش هاى متعدد، شکست هاى متعددى را تجربه مى کند و تلاش او موفقیتى به همراه ندارد به درماندگى مبتلا مى شود که این پیامدهاى ناگوارى در جسم و روان و نیز زندگى فردى و اجتماعى او دارد که چه بسا قابل جبران نباشد (سیف، 1376، ص 243).
الکسیس کارل مى گوید: نیایش در روح و جسم تأثیر مى گذارد و احساس عرفانى و احساس اخلاقى را با هم تقویت مى کند. در چهره کسانى که به نیایش مى پردازند. حسّ وظیفه شناسى، کم شدن حسد و شرارت و حُسن نیکى و خیرخواهى نسبت به دیگران دیده مى شود. نیایش خصایل خود را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فردى نشان مى دهد: صفاى دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادى بى دغدغه، استعداد هدایت، آمادگى براى پذیرش حق و راضى بودن به رضاى پروردگار (کارل، 1387، ص 31).
از آثار زیارت اماکن مقدس در رفتار زائر، ایجاد امید به زندگى است. انسان به زندگى آینده و داشتن آینده اى زیبا و سعادتمند امیدوار مى شود و از ناامیدى و بدبینى رها مى شود. این یکى از نیازهاى روانى انسان است. بدون شک، انسان با امید و آرزو زنده است و اگر امید به آینده را از انسان بگیرند زندگى اش متلاشى مى شود و دست از هرگونه تلاش و فعالیتى برمى دارد. امید موجب تلاش و کوشش مضاعف در زندگى فردى و اجتماعى مى شود.
در قرآن کریم خداوند از انسان ها مى خواهد هیچ گاه ناامیدى را به خود راه ندهند و از رحمت الهى غافل نباشند و حتى در آموزه هاى دینى، یأس از رحمت الهى جزو گناهان کبیره حساب مى شود. قرآن کریم در این باره مى فرماید: وَ لاَ تَیأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ ییأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ(یوسف: 87).
زائرى که خود را به پایگاه الهى متصل مى کند و خویشتن را در حریم کبریایى ائمه اطهار علیهم السلاممى یابد این احساس و هویت در رفتار او حاصل مى شود که تنها و بى یاور نیست و مى تواند با عنایات این انسان هاى الهى و توحیدى، زندگى دنیا و آخرت خود را آماده سازد. زائر اگر هم از سر غفلت دچار معصیت و لغزشى شده باشد، هیچ گاه از غفران الهى ناامید نمى شود و مى داند که در این اماکن نورانى، مى تواند حقیقتا توبه کند و خداوند به برکت معصومان علیهم السلام او را از گرداب گناه نجات مى دهد و این خود پشتوانه محکمى براى زندگى معنوى و امیدوارانه او خواهد بود.
انسان به واسطه زیارت اماکن مقدس، به ویژه حرم معصومان (علیهم السلام) و توسل به آنان، سعادت دنیا و آخرت خود را از خداوند طلب مى کند و مى داند که با وجود این پشتوانه هاى الهى، نباید از زندگى خود ناامید گردد، بلکه باید با نشاط و سربلندى و اراده قوى به زندگى هدفمند خود ادامه دهد و مشکلات را یکى پس از دیگرى از جلوى راه خود بردارد و با الگوگیرى از انسان هاى کامل به شخصیت و رفتارى شایسته و مثبت دست یابد و از ناامیدى و یأس از درگاه ربوى دورى جوید.
ادامه دارد...
نویسندگان : اسرافیل سبحانى- رحیم میردریکوندى