برخی والدین به زوجهای جوان توصیه میکنند صبر کنید طعم زندگی دو نفره را در کنار هم بچشید و بعد برای بچهدار شدن اقدام کنید.
عوامل ایجاد ترس از بچهدار شدن
قوانین نامناسب برای فرزندآوری خانمهای شاغل
امروزه باید پذیرفت که خانمهای زیادی شاغل هستند و درآمد آنها برای خانوادههای زیادی لازم است ولی قوانین وضع شده برای مادران شاغل و خصوصاً آنهایی که تازه فرزنددار شده اند، برای سیستم خانواده و زندگی مشترک بسیار نامناسب و آسیب زاست و مسئولان امر باید به این نکته قابل تأمل توجه ویژهای داشته باشند. بر اساس نتایج تحقیقات قابل استناد، طبق روال معمولی رشد کودک، برای پرهیز از ایجاد دلبستگی ناایمن و دیگر اختلالات روانی و رشد سالم، به حضور مستمر مادر در کنار کودک تا ۲ سالگی نیاز است اما متأسفانه قوانین ما با این پیش شرط فرزندآوری مغایرت دارند و همین امر باعث ترس از فرزندآوری همسران، مخصوصاً خانمها شده به طوری که ممکن است تصمیم بگیرند هرگز فرزندی نداشته باشند. در واقع آنها صورت مسئله را پاک میکنند چراکه حل مسئله در توان آنها نیست. به عقیده من، به بازنگری در قوانین مربوط به خانواده بر اساس مبانی علمی نیاز است.
نداشتن محلی مناسب برای سکونت و تربیت فرزند نیز دغدغهای دیگر برای زوج است. در کنار مسئله تأمین مسکن، موضوع سیستم شهرسازی امروزه ایران، خصوصاً در کلان شهرها که در آنها فضاهای کافی برای تفریح و سرگرمی فرزندان در حد لازم وجود ندارد، یکی دیگر از منشأهای نگرانی میتواند باشد. برخی والدین به زوجهای جوان توصیه میکنند صبر کنید طعم زندگی دو نفره را در کنار هم بچشید و بعد برای بچهدار شدن اقدام کنید اما امروزه این توصیه با بالا رفتن سن ازدواج (میانگین سن ازدواج در آقایان به ۳۴ سال و در خانمها به ۲۷ سال رسیده)، چندان مطلوب نیست چون سالهای بعد، تصمیم گیری برای این کار سخت تر میشود و آنها را در تردید میاندازد و مدام این کار به تعویق میافتد. گاهی هم برادران و خواهران و دوستان متأهلی که فرزند دارند، به زوج جوان از سختی بچهدار شدن، شرایط بغرنج و مشکلات زیادی که با کودک یا نوجوانشان دارند میگویند که ترسها و نگرانیهایی در وجود آنها ایجاد میکند. این در حالی است که هر زندگی مشترکی منحصر به خودش است و زوج باید به جای توجه به این توصیه ها، موضوع را عالمانه نزد مشاور خانواده بررسی کنند.
نداشتن محلی مناسب برای سکونت و تربیت فرزند نیز دغدغهای دیگر برای زوج است. در کنار مسئله تأمین مسکن، موضوع سیستم شهرسازی امروزه ایران، خصوصاً در کلان شهرها که در آنها فضاهای کافی برای تفریح و سرگرمی فرزندان در حد لازم وجود ندارد، یکی دیگر از منشأهای نگرانی میتواند باشد. برخی والدین به زوجهای جوان توصیه میکنند صبر کنید طعم زندگی دو نفره را در کنار هم بچشید و بعد برای بچهدار شدن اقدام کنید اما امروزه این توصیه با بالا رفتن سن ازدواج (میانگین سن ازدواج در آقایان به ۳۴ سال و در خانمها به ۲۷ سال رسیده)، چندان مطلوب نیست چون سالهای بعد، تصمیم گیری برای این کار سخت تر میشود و آنها را در تردید میاندازد و مدام این کار به تعویق میافتد. گاهی هم برادران و خواهران و دوستان متأهلی که فرزند دارند، به زوج جوان از سختی بچهدار شدن، شرایط بغرنج و مشکلات زیادی که با کودک یا نوجوانشان دارند میگویند که ترسها و نگرانیهایی در وجود آنها ایجاد میکند. این در حالی است که هر زندگی مشترکی منحصر به خودش است و زوج باید به جای توجه به این توصیه ها، موضوع را عالمانه نزد مشاور خانواده بررسی کنند.
نداشتن مهارت فرزندپروری
گاهی زوج به گذشته و شیوه تربیتی والدین شان و آسیبهایی که به دلیل ناآگاهی آنها از شیوه فرزندپروری دیدهاند، فکر میکنند و چون نمیخواهند این اتفاق برای فرزندان شان تکرار شود، ترجیح میدهند هرگز فرزندی نداشته باشند. معمولاً این افراد الگوی خاصی از افراد موفق در این زمینه نداشتهاند و به همین دلیل به شدت میترسند و به خود اعتماد لازم در تربیت و پروراندن صحیح فرزند ندارند در حالی که علم تا آنجا پیشرفت کرده که بتوانند با مراجعه به مشاور خانواده مهارتهای لازم برای فرزندپروری صحیح را آموزش ببینند و آنها را در خود پرورش دهند.
بالا بودن سطح تعارضها و اختلافهای زناشویی
آمارها نشان میدهد ۵۵ درصد طلاقها در ۶ سال اول زندگی مشترک اتفاق میافتد، سال اول بیشترین میزان طلاق را به خود اختصاص میدهد (۱۴٫۲ درصد)، سال دوم ۱۲ درصد، سال سوم ۹٫۲ درصد، سال چهارم ۷٫۴ درصد، سال پنجم ۶٫۵ درصد و سال ششم ۵٫۷ درصد و پس از آن تقریباً زندگی مشترک به یک وضعیت ثبات میرسد و عموماً تغییرات و ناپایداری در آن مشاهده نمیشود. این آمارها حاکی از آن است که اختلافها و تعارضهایی که در زندگی مشترک در سالهای اولیه زندگی بروز میکند، کار را به جایی میرساند که زوج نتوانند به نقطه آرامش و ثباتی برسند که بتوانند تصمیم بگیرند فرزندی داشته باشند.
یکی از دلایلی که آمار طلاق در سال اول زندگی به ۱۴٫۲ درصد میرسد، این است که زن و مرد مهارتهای لازم برای زندگی مشترک را بلد نیستند و نمیدانند چطور باید آنچه آموخته اند، به کار گیرند بنابراین باوجود هزینههای بسیار زیاد مادی و روانی، کارشان به طلاق میکشد. چنین شرایطی بی شک زهر چشمی از زوجهای جوان امروزی گرفته که باعث شده تا مدتها فرزند داشتن را به تعویق بیندازند یا عطای آن را به لقایش ببخشند!
توصیه ام به عنوان مشاور خانواده آموزش دیدن مهارتهای انتخاب صحیح همسر و مهارتهای زندگی مشترک است که رسیدن به قله ثبات و رضایتمندی زندگی زناشویی را آسان و پایدار میکند. علاوه بر آنچه در مورد تعارضها و اختلافها و نداشتن مهارت برخورد با آنها بیان کردیم، این که بعد از فرزنددار شدن کار به طلاق بکشد نیز ترس زوجها را افزایش میدهد. در جامعه، برای بچههای طلاق برچسبهای ناگواری وجود دارد و حتی بارها دیدهایم برخی والدین از این که فرزندشان با فرزند طلاق معاشرت داشته باشد، واهمه دارند. متأسفانه سیستم دولتی هم اقدامهای لازم را برای شکستن این تابو انجام نداده است.
یکی از دلایلی که آمار طلاق در سال اول زندگی به ۱۴٫۲ درصد میرسد، این است که زن و مرد مهارتهای لازم برای زندگی مشترک را بلد نیستند و نمیدانند چطور باید آنچه آموخته اند، به کار گیرند بنابراین باوجود هزینههای بسیار زیاد مادی و روانی، کارشان به طلاق میکشد. چنین شرایطی بی شک زهر چشمی از زوجهای جوان امروزی گرفته که باعث شده تا مدتها فرزند داشتن را به تعویق بیندازند یا عطای آن را به لقایش ببخشند!
توصیه ام به عنوان مشاور خانواده آموزش دیدن مهارتهای انتخاب صحیح همسر و مهارتهای زندگی مشترک است که رسیدن به قله ثبات و رضایتمندی زندگی زناشویی را آسان و پایدار میکند. علاوه بر آنچه در مورد تعارضها و اختلافها و نداشتن مهارت برخورد با آنها بیان کردیم، این که بعد از فرزنددار شدن کار به طلاق بکشد نیز ترس زوجها را افزایش میدهد. در جامعه، برای بچههای طلاق برچسبهای ناگواری وجود دارد و حتی بارها دیدهایم برخی والدین از این که فرزندشان با فرزند طلاق معاشرت داشته باشد، واهمه دارند. متأسفانه سیستم دولتی هم اقدامهای لازم را برای شکستن این تابو انجام نداده است.
امنیت روانی با بچه میرود یا میآید؟
همه این نگرانیها زوج را به این نتیجه میرساند که آرامش درونی و امنیت روانی شان ممکن است با بچهدار شدن به خطر بیفتد. البته اگر بخواهیم واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم، میبینیم بسیاری از این نگرانیها (در حد واقع بینانه آنها) به حقاند و باید مسئولان امر تدابیری برای رفع آنها بیندیشند. تاکید میکنم پیشنهاد من تشکیل وزارتخانه خانواده است اما نگرانیهای افراطگونه را باید به کمک متخصص مشاور خانواده حل کرد. برخی از اختلالها و این واقعیت مهم را هم نباید نادیده گرفت که بچهدار نشدن برخی از افراد که دچار نوعهای خاصی از اختلالات روانی هستند، به نفع آنها و جامعه است که تشخیص آن بر عهده متخصصان مربوط (کمیسیون روان شناس بالینی و روان پزشک) است.
چه میتوان کرد؟
امکان دارد زوج، بر اثر این تصمیم در صورت مشورت نکردن با متخصصان مربوط، دچار انواع اختلالهای جسمی، روانی و حتی اجتماعی شوند که مشکلاتی را برایشان ایجاد میکند و حل این مشکلها هزینههای گزافی را نسبت به هزینههای داشتن فرزند در زمان مناسب خواهد داشت. بنابراین بهتر است برای فرزندآوری با مشاور خانواده مشورت کنند که اوضاع را به دقت بررسی کند و در روشن کردن وضعیت زندگی شان کمک کند تا در زمان مناسب، عاقلانه و آگاهانه برای بچهدار شدن تصمیم بگیرند؛ حتی اگر تصمیم شان مبنی بر به تعویق انداختن موقت بچهدار شدن باشد.
با وجود همه حسنهای داشتن فرزند، آوردن بچه لزوماً به رفع مشکلات و اختلافهای زناشویی کمک نخواهد کرد و این توصیه قدیمی و ناکارآمد را فراموش کنید که: «اگر بچهای به دنیا بیاورید، همه اختلاف هایتان حل میشود.» این سفارش به هیچ وجه علمی نیست و تا زندگی به یک ثبات واقع بینانه (نه کمال طلبی) نرسیده، اقدام به فرزندآوری میتواند آسیب زا باشد و حتی مشکلات عدیدهای به وجود آورد. تشخیص رسیدن به این ثبات بر عهده مشاور خانواده است. توصیه و پیشنهاد نهایی من این است که هر فردی که بخواهد ازدواج کند یا فرزندی به دنیا بیاورد، دورههای پیش از ازدواج (شامل آموزش مهارتهای یافتن و انتخاب صحیح همسر و نیز دورههای ایجاد و پرورش مهارتهای زندگی زوجی و مهارتهای فرزندپروری و داشتن خانواده سالم) را بگذراند.
منبع: پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی شیعه
با وجود همه حسنهای داشتن فرزند، آوردن بچه لزوماً به رفع مشکلات و اختلافهای زناشویی کمک نخواهد کرد و این توصیه قدیمی و ناکارآمد را فراموش کنید که: «اگر بچهای به دنیا بیاورید، همه اختلاف هایتان حل میشود.» این سفارش به هیچ وجه علمی نیست و تا زندگی به یک ثبات واقع بینانه (نه کمال طلبی) نرسیده، اقدام به فرزندآوری میتواند آسیب زا باشد و حتی مشکلات عدیدهای به وجود آورد. تشخیص رسیدن به این ثبات بر عهده مشاور خانواده است. توصیه و پیشنهاد نهایی من این است که هر فردی که بخواهد ازدواج کند یا فرزندی به دنیا بیاورد، دورههای پیش از ازدواج (شامل آموزش مهارتهای یافتن و انتخاب صحیح همسر و نیز دورههای ایجاد و پرورش مهارتهای زندگی زوجی و مهارتهای فرزندپروری و داشتن خانواده سالم) را بگذراند.
منبع: پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی شیعه