این درحالی بود که در داخل اسرائیل به رغم آن که «بنیامین نتانیاهو» اعلام پیروزی کرد، نشانههایی از جشن و شادی مشاهده نشد و بلکه اعتراضاتی نسبت به عملکرد و شکست دولت و ارتش پدیدار شد. معترضان نتانیاهو را به ارجحیت دادن منافع سیاسی خود بر منافع اسرائیل متهم نموده و تابلوهای تبلیغاتی در سرتاسر اسرائیل علیه این شکست نصب کردند.
به این ترتیب، مقاومت بار دیگر پیروز این معرکه سخت موسوم به «شمشیر قدس» بود و رژیم غاصب شکست دیگری را در کارنامه ننگین خود ثبت کرد. در این نوشتار مروری کوتاه بر پیامدهای راهبردی جنگ 11روزه خواهیم داشت.
1) تحول کیفی در روند مبارزه
مهمترین مساله در جنگ 11روزه غزه آن است که مقاومت فلسطین در روند مبارزات خود، یک تحول کیفی بزرگ را آزموده است. انتفاضه اول در سال1987 با سنگ شروع شد و انتفاضه مسجدالاقصی در سال2000 با سلاح سبک شکل گرفت. در جنگهای غزه مانند جنگ 22روزه، 8روزه و 51روزه، مقاومت از موشکهای خود رونمایی کرد، اما بُرد آن محدود به مناطق اطراف غزه بود.اما گروههای مقاومت در جنگ اخیر از موشکهایی استفاده کردند که علاوه بر افزایش برد تا مناطق حساسی مانند تل آویو، به شکل نقطهزن و دقیق، اهداف مورد نظر را زیر آتش گرفته و به این ترتیب معادله امنیتی را به شکل بیسابقهای تغییر داد.
برای نمونه تلآویو برای نخستین بار با موشکهایی از نوع «اساچ ۸۵» با برد 85کیلومتر هدف قرار گرفت. همچنین حماس با موشک «عیاش-۲۵۰» فرودگاه رامون در جنوب سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داد. این موشک به یاد شهید «یحیی عیاش» پدر موشکی حماس نامگذاری شده و دارای برد بیش از ۲۵۰ کیلومتر و قدرت تخریب بالا میباشد.
گروهانهای القدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی هم به انتشار تصاویری از موشک جدید «بدر-3» پرداخت که با آن شهرکهای صهیونیستنشین مانند سدیروت و عسقلان را مورد هدف قرار داد.
2) گسترش جغرافیای مقاومت
نکته مهم و قابل توجه در جریان جنگ 11روزه، پیوستن اعراب مناطق 1948 به صفوف مقاومت علیه اسرائیل است. اعراب 1948، فلسطینی تبارهایی هستند که تابعیت اسرائیلی دارند و شهروند اسرائیل محسوب می شوند.معترضان در شهرهایی مانند: لود، عکا و رامله با نیروهای امنیتی اسرائیل درگیر شده و مراکز پلیس، خودروها، کنیسهها، مغازهها، رستورانها و خانههای یهودیان را به آتش کشیدند. اعتراضات و درگیریها و نیز حریقهای عمدی، واکنش اعراب مناطق 1948 برای ابراز همبستگی با فلسطینیان نواز غزه و کرانه باختری انجام شد و به گفته رسانههای اسرائیل، نشانههایی از خیزش جدید و نگرانکننده اسرائیلیهای عرب تبار علیه این رژیم است.
در این راستا، روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» از واقعیت های اراضی 1948 پرده برداشته و نوشت برای نسل جدید شهروندان عرب اسرائیل که مدتهاست شکایت دارند با آنان مانند شهروندان درجه دو رفتار میشود، احساس تبعیض و نابرابری، عدم تعلق و فقدان چشمانداز مساله فلسطین، بستر مناسبی برای اعتراض ایجاد کرده است.
توسعه جغرافیایی مقاومت و فراگیری اعتراضات و انتفاضه در مناطق مختلف فلسطین از بیت المقدس و سایر شهرهای کرانه باختری گرفته تا مناطق 1948 حاکی از دور جدیدی از همگرایی و مقاومت فراگیر فلسطینیها علیه رژیم اشغالگر محسوب میشود که در نوع خود کم سابقه است.
3) تغییر موازنه امنیتی
در داخل رژیم صهیونیستی موجی از رعب و وحشت حاکم شد، زیرا برای نخستینبار مقاومت فلسطین، سراسر فلسطین اشغالی بهویژه «تلآویو» پایتخت اسرائیل را هدف حملات موشکی خود قرار داد. در واقع صهیونیستها در هیچ کجای سرزمینهای اشغالی امنیت نداشته و همه روزهای جنگ را در پناهگاه بهسر بردند. در همین راستا «یوآو لیمور» کارشناس برجسته صهیونیست گفت که حتی اگر جنگ تمام شود تصاویر وحشت از خیابانهای تلآویو پاک نخواهد شد.از نگاه راهبردی، این واقعیت بهمعنای تغییر معادلات امنیتی و ایجاد حالت بازدارندگی توسط مقاومت علیه رژیم غاصب محسوب می شود، بهنحوی که مقامات تلآویو از ادامه نبرد دچار نگرانی و وحشت شده و نهایتا ضمن قبول شروط مقاومت، تن به آتش بس دادند.
4) پوشالی به نام گنبد آهنین
در این جنگ اعتبار نظامی رژیم صهیونیستی که روزگاری ارتش شکست ناپذیر منطقه نامیده میشد، بهشدت زیر سوال رفت. در شرایطی که برتری نظامی اسرائیل یک موضوع غیرقابل انکار بوده و طبیعتا نمیتوان آن را با امکانات نظامی فلسطینیان مقایسه کرد؛ اما سامانه «گنبد آهنین» بهعنوان افتخار صنعت تولیدات نظامی اسرائیل در برابر موشکهای مقاومت زمینگیر شد. این درحالی است که صهیونیستها از مدتها قبل برای فروش این سامانه به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برنامهریزی کرده بودند، اما با مشخص شدن نقاط ضعف گنبد آهنین، سرنوشت قراردادهایی که قرار بود در این زمینه امضا شود مبهم مانده است.5) شکست اسرائیل در جنگ ادراکی
درحالی که رژیم اشغالگر بیش از 1000حمله علیه نوار غزه ترتیب داد، اما اینبار هم چیزی جز رسوایی جنایتهای غیرانسانی و کودککشی در سطح بینالمللی نصیب این رژیم نشد و در کشف و تخریب مراکز فرماندهی و مقر تجیهزات مقاومت ناکام ماند.در واقع، اسرائیل در جنگ ادراکی و شناختی در عرصه افکار عمومی بازنده شد و هر چند اسرائیل فجایع حقوق بشری را که در پی جنگهای متمادی علیه فلسطینیان مرتکب شده بهراحتی از یاد میبرد، اما استمرار این جنایات باعث شده تا به مرور زمان جریان طرفدار فلسطین در جهان بهویژه در کشورهای غربی و خصوصا ایالات متحده قدرت بگیرد و برای اولین بار طی دهههای گذشته موج بزرگی در حمایت از فلسطین در میان سیاستمداران حزب دموکرات و شهروندان امریکایی شکل گرفت.
6) آسیب های اقتصادی
در این جنگ، رژیم غاصب در بعد اقتصادی و زیرساختی دچار آسیبهای جدی شد. موشکباران و تعطیلی فرودگاه بینالمللی «بنگوریون» در نزدیکی تل آویو، از جمله این آسیب ها بود. در عرصه انرژی، خط لوله ایلات-عسقلان که قرار بود جهت انتقال نفت به اروپا جانشین کانال سوئز شود و 800 میلیون دلار برای آن هزینه شده بود، در حملات موشکی مقاومت فلسطین دچار آسیب جدی و آتشسوزی گسترده شد. تاسیسات گازی «تامر» با275 میلیارد متر مکعب ذخیره گازی نیز هدف موشکی فلسطین قرار گرفت؛ درحالی که صهیونیستها سالانه بیش از 2میلیارد دلار از این تاسیسات بهرهوری داشتند.7) قدس در کانون توجهات
بزرگترین دستاوردی که فلسطینیان در جنگ 11روزه بهدست آوردند، پیروزی راهبرد مقاومت در سایه همگرایی بیسابقه همه فلسطینیان در سراسر سرزمینهای اشغالی با محوریت «بیت المقدس» بود.این درحالی است که رژیم غاصب از سالها پیش سیاست تهوید (یهودی سازی) بیتالمقدس را در پیش گرفته و تلاش دارد رؤیای پایتختی این شهر را تحقق بخشد. اما خیزش سراسری فلسطینیها که در اعتراض به اقدامات توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی در محله «شیخ جراح» در شرق قدس برافروخته شد، بار دیگر قدس را در کانون توجهات قرار داده و اسلامی و فلسطینی بودن آن را به رخ جهانیان کشید.
8) بن بست در روند سازش
در سطح منطقه، یکی از تبعات مهم جنگ 11روزه آن است که روند سازش و عادیسازی روابط با رژیم غاصب که غرب مشوق آن میباشد، به محاق رفته و حتی آن دسته از کشورهای عربی مانند امارات و بحرین که اخیرا با اسرائیل پیمان صلح امضا کرده اند، دچار تحیر و تردید شدند.این کشورها برای توجیه توافق سازش با اسرائیل، ناچار بودند به مردم خود از مزایای همکاری با این رژیم در زمینههای مختلف سخن بگویند؛ اما در زمان جنگ ناچار به پخش اخبار و تصاویر تلویزیونی از بمباران غزه، سرکوب فلسطینیها و هجوم پلیس اسرائیل به مسجدالاقصی شدند.
بهعبارتی مردم این کشورها هر چند از قبل با خوی وحشیانه و تجاوزکارانه رژیم غاصب آشنا بودند، اما در جریان جنگ 11روزه واقعیتهای مربوط به این رژیم بیش از گذشته برایشان آشکار شد و در نتیجه امضای صلح با اسرائیل را زیر سوال بردند.
بنابراین میتوان پیشبینی کرد یکی از پیامدهای جنگ 11روزه این است که روند سازش که در دولت قبلی آمریکا (دونالد ترامپ) در قالب طرح موسوم به «معامله قرن» کلید خورد به بن بست رسیده و حداقل در کوتاه مدت هیچ یک از کشورهای عربی حاضر به عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل نیستند.