یادداشت روزنامههای ۱۲ مرداد
روزنامه کیهان
پشت پرده تحولات افغانستان! / دکتر محمدحسین محترم
۱- «۲۰ سال جنگ با صدها هزار کشته و زخمی و میلیونها آواره و میلیاردها دلار هزینه و دیگر هیچ!» فقط یک قلم از لیست سیاه سیاستهای امریکاست. به دلایل فراوان و در ابعاد مختلف اخراج امریکا از افغانستان را باید در مقایسه با ویتنام، مفتضحانهتر و شکستی سنگینتر و دستاورد آن برای مردم منطقه و بهویژه مردم افغانستان را باید بهمراتب ارزشمندتر از خروج این کشور از ویتنام تحلیل کرد. اما برای جبران و یا تحتالشعاع قرار دادن هر شکستی که مفتضحانهتر و دستاوردهای آن برای ملتها بزرگتر باشد، سناریوها و نقشههای خطرناکتری برای پساشکست طراحی میشود. نمیتوان پذیرفت که امریکا بدون برنامه تن به این شکست داده باشد، لذا نخواهد گذاشت شیرینی این دستاورد بهراحتی در کام مردم منطقه بنشیند. از برخورد سرد بایدن با اشرف غنی در سفر به واشنگتن و همچنین عدم پاسخگویی بایدن به سؤالات خبرنگاران درباره افغانستان بعد از برگشت اشرف غنی، نیز پیشبینی میشد که بایدن نقشهای برای افغانستان در سر دارد! یکی از اهداف مهم و استراتژیک امریکا ایجاد خلأ قدرت سیاسی و نظامی و تشدید جنگ داخلی و زمینهسازی برای تداوم حضور خود در منطقه و بهخصوص در عراق و سوریه و برگشت شیطنتآمیز دوباره به افغانستان است؛ آنگونه که در سال ۲۰۱۱ از عراق اخراج و سه سال بعد، از پنجره وارد شد!۲- مذاکرات قطر نمیتواند مشکل مردم افغانستان را حل کند و از جنگ داخلی نجات دهد، همانگونه که در چند سال اخیر نتوانسته؛ چراکه اولاً مذاکرات با هدایت امریکا بهعنوان عامل اصلی جنگ خارجی و داخلی در این کشور انجام میشود. چنانکه قبل از آغاز مذاکرات اخیر نیز زلمای خلیلزاد در دیدار جداگانه با هیئتهای دو طرف در دوحه، مطالبات امریکا را به آنها دیکته و تحمیل کرد. ثانیاً آنچه روی میز مذاکرات قطر بود در اصل همان پیشنهادهای دیکته شده گذشته امریکا، از جمله تشکیل دولت انتقالی با حضور طالبان است که چندی قبل آنتونی بلینکن در نامهای تحقیرآمیز به اشرف غنی خواستار تحقق آنها در پسااخراج از افغانستان شده بود. این درخواستها مفاد توافق ترامپ جمهوریخواه با طالبان است که بایدن دموکرات اکنون به دنبال تحقق آنهاست، آنگونه که مشاور پیشین وزارت دفاع امریکا هم اذعان و فاش کرده «سیاست امریکا این است تا با همکاری برخی در منطقه و تقسیم قدرت در افغانستان، طالبان به رسمیت شناخته شود!».
ثالثاً عدم پذیرش آتشبس سهماهه از سوی طالبان نشان میدهد این گروه و امریکا در پشت پرده، مخالف هرگونه کاهش درگیریها و پایان دادن به جنگ داخلی در افغانستان هستند. طالبان با هدایت زلمای خلیلزاد پیششرط آتشبس و تشکیل دولت انتقالی را برکناری اشرف غنی از قدرت و اصلاح قانون اساسی بر اساس تفکرات خود اعلام کرده! در حالی که لازمه هرگونه توافقی برای صلح، آتشبس است. دولت افغانستان نیز با پادرمیانی زلمای خلیلزاد اصلاح قانون اساسی را پذیرفته و معاون شورای عالی صلح افغانستان اذعان کرده «با تشکیل کمیتهای تخصصی و آماده کردن یک پیشنویس، ما در مذاکرات به آن خواهیم پرداخت». سخنگوی طالبان هم ادعا کرده «واشنگتن و کابل توافقی مبنی بر نظام اسلامی جدید بر اساس قرائت طالبان را پذیرفتهاند»!
رابعاً اینکه بایدن در گفتوگوی تلفنی با اشرف غنی طالبان را متهم به تناقضگویی و طالبان امریکا را متهم به نقض توافق صلح با حمله به مواضع این گروه کردند، نشان از یک جنگ زرگری جهت القای ضدامریکایی بودن طالبان برای بهرهبرداریهای سیاسی - امنیتی در آینده و همچنین تحتالشعاع قرار دادن افشاگریهای روسیه در خصوص کمکهای امریکا به داعش دارد. امریکا در عملیات هوابرد خود در شمال افغانستان اقدام به پیاده کردن نیروهای کمکی و تجهیزات نظامی برای داعش نمود و برای انحراف افکار عمومی از این موضوع، در جنوب با ریختن چند بمب در بیابانهای افغانستان ادعای حمله به مواضع طالبان را کرد. خامساً با توجه به شرایط میدانی، طالبان راهبرد خود را از مسیر سیاسی «تحمیل صلح بر اساس مفاد دیکته شده امریکا» و از مسیر نظامی «تحمیل خود با زور اسلحه» انتخاب کرده و در صورتی که موفق به مسیر اول نشود، قصد دارد با کسب درآمدهای گمرکی و پاسگاههای مرزی فتح شده و قطع مسیرهای حملونقل تأمین مواد غذایی و محصولات مورد نیاز پایتخت و یا اقداماتی نظیر انفجار تأسیسات برق و قطعی یکروزه کابل، زمینه سقوط دولت را فراهم کند.
ژنرال مک کنزی فرمانده سنتکام (فرماندهی مرکزی امریکا) هم خواسته و یا ناخواسته اذعان کرده «هدف طالبان فقط پیروزی نظامی نیست، بلکه پیروزی سیاسی هم هست»! از سوی دیگر چشماندازی هم از اقتدار و توان سیاسی و نظامی لازم برای پیروزی دولت بر طالبان متصور نیست، چراکه با وجود ۱۵۰ هزار نیروی نظامی خارجی که با ادعای حمایت از دولت افغانستان در این کشور حضور داشتند، امریکا اجازه نداد و دولت نتوانست در ۲۰ سال گذشته پیروز شود؛ لذا بر اساس این راهبرد و واقعیتهای میدانی و سیاسی مذاکرات دوحه قطر هیچگونه نتیجه ملموسی برای مردم افغانستان نخواهد داشت. سادساً امریکا حتی برای بعد از قدرت گرفتن احتمالی طالبان و یا مشارکت این گروه در قدرت نیز نقشه دارد. اینکه بلینکن در گفتگو با شبکه MSNBC ادعا کرده «سیطره طالبان بر افغانستان موجب منزوی شدن این کشور و قطع حمایتهای بینالمللی خواهد شد»، نشان میدهد امریکا قصد دارد با تحریم و ادعاهای حقوق بشری، مردم افغان را با فشارهای سیاسی- اقتصادی بیشتری تحتفشار قرار دهد.
۳-تاکنون امریکا در افغانستان در یک بازی کثیف، دولت و گروه طالبان را از طریق دو توافقنامه جداگانه، به جان هم انداخته بود و تعارض بین آنها نیز یک چالش تاکتیکی بر سر منافع گروهی و قومی و در راستای اهداف امریکا بود، نه چالش استراتژیک بر سر منافع ملی افغانستان؛ لذا تاکنون دست برتر هرکدام از این دو ناشی از توازنی بوده که امریکا در بازی با آنها دنبال میکرده و پیروزی سیاسی و یا نظامی هرکدام در نهایت پیروزی امریکا محسوب میشد. رایان کراکر سفیر پیشین امریکا در افغانستان نیز در مصاحبه با سیانان در واکنش به ادعای تسلط طالبان بر ۸۵ درصد خاک افغانستان اذعان میکند «در سرزمینهای تحت کنترل، این بخشی از بازی قدرت در افغانستان است که ما در این بازی بودیم و طالبان نیز در آن نقش ایفا میکند»!
۴-اگر امریکا در خروج خود از افغانستان صادق بود باید روند خروجش به تقویت دولت مستقر میانجامید، نه اینکه موجب تضعیف دولت و تقویت نیروهای گریز از مرکزی شود که با دولت مرکزی در حال معارضه و جنگیدن هستند. پیشروی سریع طالبان و اذعان فرمانده نظامی امریکا در افغانستان به اینکه «این پیشروی برای ما غافلگیرکننده نبود» و ادعای سخنگوی طالبان در مصاحبه با سیانان پس از مذاکرات در مسکو، به اینکه «ما با امریکا به یک توافق برد-برد رسیدیم»! همگی مؤید طراحی خبیثانه پساخروج امریکا و هماهنگی با طالبان است. اگر امریکا با خروج خود، افغانستان را تحویل دولت مرکزی میداد، درگیریها و جنگ در این کشور باید کاهش مییافت، چون طالبان عملاً هویت و راهبرد نظامی خود را که ادعای مبارزه و مقابله با نیروهای خارجی و بهخصوص آمریکایی را داشت، از دست میداد و دیگر کسی هیچگونه عملیات نظامی از سوی این گروه را نمیپذیرفت و مجبور میشد سلاح را بر زمین بگذارد. اما به قول رایان کراکر «ما به دولت افغانستان چیزی تحویل ندادیم، بلکه به طالبان تحویل دادیم»!
۵-امریکا با توافقنامه امنیتی با کابل تلاش داشت حضور خود در افغانستان را دائمی کند، اما چون نتوانست، تلاش میکند فضای سیاسی - رسانهای مقاومت و مقابله با امریکا را به فضای مقابله گروههای سیاسی-نظامی-جهادی با یکدیگر تبدیل و «گفتمان مقاومت در مقابل امریکا» را با «گفتمان ثبات با حضور نیروهای آمریکایی» جایگزین نماید. چنانکه برخی از نظامیان و سیاسیون آمریکایی آشکارا ادعا کردند «افغانستان بخشی از خاک امریکاست و ما مجبور میشویم دوباره به افغانستان و بگرام برگردیم»!
۶-نکته مهم اینکه همه این طراحیها حاصل مذاکرات و امضاء توافقنامه امریکا با طالبان در ۲۰۲۰ بدون حضور دولت مرکزی است. یعنی دولت جمهوریخواه ترامپ طراحی کرد و دولت دموکراتِ بایدن همان طراحی را اجرا نمود و این نشان میدهد برخورد استکباری و استعماری امریکا با کشورها، جمهوریخواه و دموکرات ندارد و هدف هر دو حزب و در شراکت با هم، تسلط بر منابع و ثروتهای منطقه با دوشیدن عناصر وابسته به خود است و به اقتضای زمان و شرایط عنصر وابسته به خود را پس از دوشیدن دور میاندازند! لذا مایه تعجب نخواهد بود اگر اکنون با پیشروی طالبان و کشیدن فرش از زیر پای دولت مرکزی، نوبت به اشرف غنی رسیده باشد، چنانکه برخی از دولتمردان افغان اذعان دارند که «امریکا از پشت به آنها خنجر زده است»، این در حالی است که بایدن در گفتوگوی تلفنی با اشرف غنی فریبکارانه ادعای حمایت از دولت افغانستان را داشت!
۷-حال مهمترین سؤال از غربگرایان این است که آیا امریکا با اشغال افغانستان به جنگ در این کشور پایان داد و یا اکنون با خروجش به پایان دادن جنگ در این کشور کمک میکند؟!
روزنامه وطن امروز
مرثیهای برای خسارت ۸ ساله/یونس مولایی
آخرین سخنرانی مقامات دولتی درباره آنچه در ۸ سال گذشته بر اوضاع ملک و مملکت رفته است به هر چیزی شبیه بود الا آنچه به چشم میآید، این را هم میتوان از مزاحهای روزگار دانست که سرانجام رئیس دولتی که از پشت شیشههای دودی اتومبیلش از روی چهرههای مردم نظرسنجی برگزار میکرد، در ارائه گزارش کار خود ادعاهایی را بر زبان آورد که به هر چیز میتوانست شبیه باشد الا آنچه به چشم مردم میآید.با این حال پیمانه پرهزینه دولت دوازدهم و دوره ۸ ساله ریاست جمهوری حسن روحانی نیز پر شد. ۸ سال پیش بود که در جلسه تنفیذ حکم ریاستجمهوری، حسن روحانی از لسان حافظ شیرازی گفت «که دراز است ره مقصد و من نوسفرم». او البته تا جایی که توانست از این نوسفری و درازی راه برای خود حاشیه امن خرید تا تقریبا نیمه اول راه خود را با پیوند زدن همه چیز به دولت قبل سپری کند و در نیمه دوم نیز برای درازتر شدن راه مقصد در دوران سفر دولتش پای همه چیز را به میان کشید تا پاسخی به مردم ندهد، گو آنکه این بار میلی برای تفأل به حافظ نبود و الا احتمالا خواجه شیراز این بار میگفت: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز».
و، اما بعد، آیا با رفتن روحانی میتوان خبر از پایان عصر روحانی داد؟
احتمالا آری و یقینا خیر؛ آری از آن جهت که آغاز دولت سیزدهم میتواند مطلع عصر جدیدی برای ایرانیان باشد، عصری که در آن فعالیت جای انفعال، تحرک جای سکون، خدمتگزاری جای منتگذاری، آبادی جای ویرانی، گشایش جای سختی و در نهایت سعادت جای فلاکت قرار گیرد. عصری که در آن با ایجاد تغییرات ساختاری و اصلاح تدریجی شرایط مقدمات زیست بهتر برای عموم مردم بویژه طبقات محروم فراهم آید؛ و لاجرم خیر، از آن رو که اثرات ۸ سال دولتداری حسن روحانی و تاثیرات فراگیری تفکر جریان غربگرا بر موقعیت کنونی ایران تا مدتهای مدیدی مقابل دیدگانمان حاضر خواهد بود. میراث به جا مانده از دولتی که با کلید خود بر امید، آبادی و سفره مردم قفلی پولادین زد، تا جایی که باید نخستین ماموریت دولت جدید را به وجود آوردن نگاهی جدید در ذهنیت مردم خستهای دانست که بسیاری از آنها امید چندانی به بهبود شرایط خویشتن ندارند؛ طبقات محروم و متوسطی که احتمالا به سختی سیمای رنجکشیده و خموششان از پشت شیشههای اتومبیل رئیسجمهور به چشم آمده است.* آنچه بود و آنچه هست
سیاست و حکمرانی ماهیتی سیال و تا حدودی پیشرو دارد، به گونهای که عملا گذر زمان و پیشرفت بشری حدی از پیشرفت را با خود به همراه دارد. با این حال دولت روحانی پیش از هر گونه قضاوتی درباره جوانب مدیریتش بسیاری از داشتههای مردم را نیز در طول ۸ سال گذشته نیست و نابود کرد. اگر شرایط دشوار اوایل دهه ۹۰ فرصت انتخاب را برای او فراهم آورد، تجربه مجدد آن شرایط تبدیل به بخشی از آرزوهای عموم مردم در سال ۱۴۰۰ شده است. با این حال نگاه اجمالی به وضعیت سیاست خارجی و سیاست داخلی میتواند مشتی نمونه خروار از عملکرد روحانی را برای افکار عمومی عینیت بخشد.
سیاست خارجی به عنوان رکن و وجه هویتبخش دولتهای یازدهم و دوازدهم بیشترین موضوعیت را در اظهارات مقامات دولتی در ۸ سال گذشته داشته است. به گونهای که در ابتدای کار با طرح حل مشکل آب آشامیدنی در سایه توافق هستهای تمام شقوق اجرایی و مدیریتی کشور را به سیاست خارجی پیوند زده و پس از آن نیز با اعلام ناکامی در پروژه سیاست خارجی با شانه خالی کردن در برابر مسؤولیتها، نشانی کاخ سفید را به عنوان مسبب تمام مشکلات اعلام کردند. بر این اساس باید مهمترین آسیب دولت در عرصه سیاست خارجی را خالی کردن دست کشور از هر گونه ابتکار عمل دانست؛ دولتی منفعل که در برابر تحریم و زورگویی خارجی حتی پس از توافق برجام و تعهدات سنگین، هیچ راهحلی جز لعنت فرستادن به ترامپ نداشت.
وزن بخشی غیرمعقول به ابزار سیاست خارجی عملا باعث شد طرف غربی با اطمینان بیشتر نسبت به نبود ابتکار عمل از سمت طرف ایرانی، فشارهایش را افزایش دهد. نکته جالب در این باره را میتوان عصبانیت دولت در شکلگیری ابتکار عمل برای ایران در مصادیقی همانند قانون «اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوب مجلس یازدهم دانست. تا جایی که در آخرین روزهای دولت و در شرایطی که عمق معیوب و ناکارآمد بودن دکترین سیاست خارجی دولت برای همگان عیان شده است باز هم روحانی و دیگر چهرههای دولتی در اظهاراتی ضدملی تلاش میکنند عدم رفع تحریمها در دوره رئیسجمهور دموکرات آمریکا را نیز ناشی از تصویب این قانون و ابتکار عمل کشورمان در پاسخگویی به خلف وعده طرف آمریکایی القا کنند. در نهایت مهمترین آسیب بلندمدت سیاست خارجی دولت روحانی فارغ از توافق نامتوازن برجام و تعهدات سنگین ایران در برابر امکان آنی آمریکا برای خروج از برجام، تهی شدن سیاست خارجی ایران از هر گونه ابتکارعمل و تضعیف جایگاه منطقهای و جهانی کشورمان است.
آواربرداری در این زمینه ماموریت دشوار دولت سیزدهم خواهد بود، چرا که توفیق در سیاست خارجی پیش و بیش از هر چیز نیازمند تغییر جایگاه کشورمان در معادلات جهانی و ترسیم افقی روشن از یک سیاست خارجی فعال و مقتدر است. در عرصه سیاست داخلی، اما مهمترین آسیب دولت روحانی را باید در رویه ۸ سال گذشته مبنی بر استراتژی تقویت شکافهای سیاسی و تضعیف موضع ملی با نیت بهره برداریهای کوتاهمدت دانست؛ بذر کینهای که دولت روحانی در مواجهه با منتقدان خود در فضای عمومی جامعه پاشید و در نهایت مدیریت ناکارآمدش جامعه ایران را در یک شرایط سرخورده و ناامید قرار داده است. پروژه احیای امید و ترمیم شکافهای اجتماعی کارویژه حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در عصر پساروحانی در مواجهه با میراث به جا مانده از دولتهای یازدهم و دوازدهم است.
روزنامه خراسان
ارز ۴۲۰۰، کارد به استخوان رسید!/مهدی حسن زاده
گزارش اخیر بانک مرکزی نشان میدهد که تأمین ارز به منظور واردات کالاهای اساسی، تجهیزات پزشکی و دارو (نرخ ترجیحی) با افزایش ۷۰ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به ۶/۴ میلیارد دلار رسیده است. این در حالی است که قرار بود امسال ۸ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ اختصاص پیدا کند. به این ترتیب یک ابهام بزرگ ایجاد میشود که چرا حدود ۵۸ درصد ارز ۴۲۰۰ امسال در یک سوم نخست سال اختصاص یافته است و آیا با ادامه این روند، ارز ۴۲۰۰ پیش بینی شده برای کالاهای مشمول که شامل نهادههای دام و طیور، روغن و دانههای روغنی و داروست، در ماههای پایانی سال، برای تامین ارز این اقلام دچار مشکل نمیشویم؟واقعیت این است که منابع ارزی از محل فروش نفت، مطابق پیش بینی بودجه محقق نخواهد شد و اگر چه وضعیت فروش نفت نسبت به دوره ترامپ تا حدی بهتر شده است، ولی با هدف گذاری ۱.۵ میلیون بشکهای بودجه فاصله دارد. در این میان، متغیر مهم افزایش قیمت جهانی کالاهای اساسی مشمول ارز ۴۲۰۰ است. گزارش دیروز خراسان در صفحه ۱۰ با عنوان «ارز ۴۲۰۰ در منگنه گرانی جهانی کالاهای اساسی» نشان میدهد که قیمت کالاهای اساسی وارداتی با ارز ۴۲۰۰ طی یک سال اخیر بعضا تا بیش از ۷۰ درصد افزایش قیمت داشته است. به این ترتیب برای واردات کالاهای اساسی به اندازه سال گذشته نیاز به ارز به مراتب بیشتری است. برای جبران ارز این اقلام باید از همین حالا به فکر بود.
شاید مهمترین اقدام، حذف ارز ۴۲۰۰ تومان و توزیع نقدی مابهالتفاوت آن باشد. این فرصت با اختصاص بخش عمده این ارز به وارد کنندگان تا حد زیادی از دست رفته است، اما به قول ضرب المثل معروف، «جلوی ضرر را از هر کجا که بگیریم، منفعت است!» هم اکنون با اختصاص ما به التفاوت قیمت ارز ۴۲۰۰ و ارز به نرخ روز بازار برای ۳.۴ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ باقی مانده میتوان معادل ۶۸ هزار میلیارد تومان، منابع آزاد کرد که برای توزیع بین ۶۰ میلیون نفر (مشمولان یارانه حمایتی) برای هفت ماه باقی مانده سال به هر نفر معادل ماهانه حدود ۱۶۰ هزار تومان اختصاص مییابد که برای خانوار ۴ نفره هر ماه ۶۴۰ هزار تومان میشود و میتواند در شرایط تورمی فعلی کمک جدی به ترمیم قدرت خرید خانوارهای دهک پایین کند.
از سوی دیگر به نظر میرسد که قیمت فعلی عمده کالاهای اساسی مشمول ارز ۴۲۰۰ تومان براساس قیمت ارز آزاد محاسبه میشود و با حذف ارز ۴۲۰۰ تومان، نباید انتظار گرانی جدیدی را در این اقلام داشته باشیم. به این ترتیب با اتمام فعالیت دولت روحانی که مهمترین مدافع اختصاص ارز ۴۲۰۰ بود و بیشترین ترس را از حذف این ارز داشت، میتوان برای دولت رئیسی، با حذف این ارز و به تدریج با حذف دیگر رانتهای قیمت گذاری در فولاد، سیمان، خودرو و ... منابع را از دست رانتجویان به دست مردم رساند.
روزنامه ایران
جنگ اقتصادی روحانی چه بود؟/فریال مستوفی*
حال که به روزهای پایانی دولت دوازدهم رسیدیم و کلید دولت سیزدهم در اختیار رئیس جمهوری منتخب قرار میگیرد، این سؤال بهوجود میآید که موانع دولت روحانی در جنگ اقتصادی چه بود؟جنگ اقتصادی ایران در دو جبهه بینالملل و داخل اتفاق افتاد. در حوزه بینالملل ایران به جهت تحریمهای بسیار سخت و دشوار نتوانست همکاریهای مشترک داشته باشد؛ زمانیکه ما نمیتوانیم به هر دلیل با سیاستهای بینالملل هماهنگ و به یک جزیره جداگانه تبدیل شویم، نمیتوان سیاستهای اقتصادی را به درستی هدایت کرد و همین امر سبب میشود که بنیه اقتصاد و تجارت بینالملل ضعیف شود؛ بنابراین تبعات و پیامد چنین اتفاقی را میتوان به سرعت در بخشهای مختلف اقتصاد دید. اما به واقع همه مشکلات اقتصادی کشور مربوط به تحریمهای بینالمللی نیست؛ تحریمهای داخلی هم باعث شد تا مشکلات بخش اقتصاد مضاعف شود. برخیها تمایل دارند که تمام گرفتاریهای اقتصادی را به تحریم گره بزنند، ولی اگر بخواهیم جزء به جزء مشکلات اتفاق افتاده را رصد کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که اجرای نادرست برخی از برنامهها و سنگ اندازیهای برخیها باعث شد تا موانع بر سر راه فعالیت دولت روحانی بیشتر شود.
در این بخش ما شاهد دو نوع فساد بودیم که بخشی به جهت تحریم ایجاد شد و بخش دیگر فساد داخلی بود که هیچ ارتباطی با مقوله تحریم ندارد. موضوع دیگر تورم بالای است که کشور دچار آن شد، درست است که بهخاطر تحریم، درآمد نفتی کشور کم شد و این امر به صورت مستقیم باعث افزایش قیمت ارز و تورم شد. ولی اگر آییننامهها، مقررات و بخشنامهها مرتب تغییر نمیکرد، شاید سرعت افزایش تورم مانند آن چیزی که اتفاق افتاد، نمیبود. به طور قطع در کنار تحریمها امکان کنترل بیشتر تورم، نرخ ارز و رشد اقتصادی وجود داشت. از آنجا که دولت روحانی اولین تجربه سختترین تحریمها را داشت با اجرای برخی از برنامهها میخواست به اقتصاد کشور کمک کند، ولی در حین اجرا هیچ دستاوردی به وجود نیامد. به همین دلیل از دولت آینده میخواهیم که برای هرگونه تصمیمگیری از توان و علم بخش خصوصی فعال، استفاده کند. متأسفانه سیاستهای دولت به خوبی اجرا نشد و همین امر سبب شد که تحریمهای داخلی بیشتر از تحریمهای خارجی بر حوزه اقتصاد اثر بگذارد.
نکته دیگر که باعث شد کشور شاهد جنگ اقتصادی باشد، جنگ قدرت داخلی بود. همیشه شاهد ظهور این گروهها در دولتهای گذشته هم بودهایم، اما در این دوره بیشترین فشار از سوی کسانی که به دنبال قدرت و نفع اقتصادی بودند بر پیکره اقتصاد وارد شد. باید عنوان کنم که عملکرد دولت تنها معطوف به فعالیت و عملکرد شخص حسن روحانی رئیس جمهوری دولت یازدهم و دوازدهم نیست، بلکه باید در این بخش کارنامه کاری اعضای دولت و وزرا را هم دید. نکتهای که باید در نظر گرفت این است که اقتصاد کشور سالهاست که از اساس دچار آسیب است و بدیهی است هیچ دولتی در مدت کوتاه تصدیش نمیتواند وضعیت نابسامان اقتصاد را کاملاً درست کند چه بسا که سیاستهای اشتباه دولت قبلی را نیز باید بر سختی راه دولت جدید افزود.
متأسفانه در ایران، هیچگاه رؤسای جمهور به برنامههایی که در ابتدای تصدیشان اعلام میکنند، پایبند نبودهاند و در عمل نیز بسیاری از برنامههای گفته شده اجرا نگشتند. یکی از مهمترین دلایل این امر که بالطبع به نارضایتی عمومی منتهی میشود، آرمانی بودن برنامهها و سیاستها بدون مبنای کارشناسی شده است که در عمل غیر قابل تحقق بوده و باعث بیاعتمادی مردم به رئیس جمهوری میشود. در این راستا زیاد شنیده میشود که مأموریتهای دولت رفع تحریمها است، ولی باید به دلایل عدم تحقق اهداف هم توجه داشت که تحریمها فقط تشدید کننده وضعیت بد اقتصادی است که خود ناشی از سیاستهای اشتباه داخلی و جزیرهای عمل کردن و عدم تعامل با دنیای بینالملل و یا محدودیت در روابط تجاری است. متأسفانه علی رغم پتانسیلهای فراوانی که کشور دارد، بر اثر سوءمدیریت و نبود برنامه استراتژیک اصولی، در هر دولت به جای پیشرفت به قهقرا نزول کردیم.
من به عنوان یک ایرانی فکر میکنم که کشور در وضعیتی قرار دارد که به جرأت میتوان گفت شهروند بودن دارد مفهوم خود را از دست میدهد. من به شخصه در سالهای اخیر مکرراً از خود این سؤال را کردهام که آیا هنوز شهروند این کشور هستم؟ مطمئن هستم بسیاری دیگر نیز در همین احوال به سر میبرند و این چیزی است که به مراتب مهمتر از وضعیت اقتصاد کشور است.
نهایتاً باید در نظر داشت که شاید بتوان اقتصاد کشور را با بازبینی در سیاستها و ساختار چینی جدید در دراز مدت بهبود بخشید، ولی بازسازی اعتماد از دست رفته مردم به دولتها، موضوعی است بسیار زمان بر و من معتقد هستم که بخش عمدهای از اقداماتی که لازم است برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور انجام شود، از مسیر بازسازی این اعتماد از دست رفته، میگذرد که این مهم نیز با ایجاد شفافیت به تدریج قابل تحقق خواهد بود.
*عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران
روزنامه شرق
دیپلماسی در کابینه رئیسی (۵)/جاوید قرباناوغلی
در چهار بخش قبلی درباره نقش و اهمیت دیپلماسی، ویژگیهای وزیر، اهمیت کارشناسی، سازمان و ساختار بوروکراسی پشتیبانی سیاست خارجی و در نهایت رویکردها بهطور اجمال مطالبی گفته شد. بخش پنجم (و پایانی) این سلسله متضمن پیشنهادهایی به تیم جدید دستگاه دیپلماسی کشور است که در چند روز آینده سکان مدیریت این نهاد تأثیرگذار را در دست خواهند گرفت. در این خصوص به چند نکته بسنده میکنم.۱- در اهمیت و نقش سیاست خارجی و تأثیر آن در رشد اقتصادی و توسعه کشورها تردیدی نیست؛ اختلاف در نوع نگاه به مناسبات بینالمللی است. کشوری را در جهان سراغ نمیتوان گرفت که با رویکرد «تشنج و تقابل» در مناسبات خود با جهان در مسیر پیشرفت و توسعه قرار گرفته باشد. الگوی چین بهترین شاهد بر این مدعاست. رمز و راز پیشرفت خارقالعاده و حیرتانگیز این کشور در تغییر نگاه ایدئولوژیک به جهان و «تقابل با آمریکای جهانخوار» است. چین با «جابهجایی» راهبرد تقابل با استراتژی توسعه و انطباق رویکردهای سیاست خارجی با آن، در چهار دهه گذشته رشد مداوم اقتصادی را تجربه کرده و از کشوری فقیر در دهه ۷۰ میلادی به دومین اقتصاد جهان تبدیل شده است. شناخت رهبران هوشمند این کشور از قواعد بازی در مناسبات بینالمللی، پرهیز از تنش غیرضروری در سیاست خارجی، تعامل کجدارو مریز با آمریکا و بهرهگیری از منابع و ظرفیتهای موجود در جهان، چین امروز را طی چهار دهه ساخته است. طرفه آنکه در همین کشور که هنوز حزب کمونیست به صورت بلامنازع حاکم است، ۴۰ سال پیش رهبران چین دریافتند که تعامل سازنده با جهان شرط لازم برای توسعه است.
۲- درک واقعبینانه از نظام جهانی که بهسرعت در مسیر همگرایی در حال حرکت است و اجماع نخبگان و تصمیمسازان بر سر تحلیل اگر نه یکسان بلکه با اشتراکات حداکثری، از ضرورتهای رویکرد سیاست خارجی کشور در سیاست خارجی دولت رئیسی است. سازمانها و کنوانسیونهای بینالمللی بهسرعت در حال گسترش، نفوذ و تبدیلشدن به قواعد آمره جهان و لازمالاجراشدن آن از سوی دولتهای جهان هستند. ماجرای پرغصه پولهای بلوکهشده ایران در کشورهای چین، هند و کره (سه کشور با سه نظام سیاسی متفاوت) را نگاه کنید؛ مانع اصلی در پرداخت بهای نفت صادراتی به این سه کشور و بدهی ناشی از صادرات برق به عراق صرفا مسئله «تحریم» و پیوستن ایران به FATF است. این کشورها خود را ملزم به تبعیت از مقررات بینالمللی میدانند و بارها نیز در مذاکرات این امر را به ما تذکر دادهاند. بازکردن گره کور مبادلات پولی و عادیشدن تجارت با جهان بهطور مشخص در گرو عبور از این دو گردنه است.
۳- یکی از مهمترین و ضروریترین موارد تکالیف دیپلماسی رئیسی، تعیین تکلیف برجام و FATF است. درباره برجام سخن بسیار گفته شده و صورتمسئله برای همه روشن است. مزایا و مضرات آن را میدانیم. اینکه «اگر برخی موارد را قبول نمیکردیم، بهتر بود» نیز مشکلی را حل نمیکند. این گفته مانند ایرادگرفتن به فرماندهی است که با واقعیتهای میدان روبهرو است. کسی که کنار تشک نشسته، نمیتواند حال و روز پهلوانی را که با تمام توان در حال مبارزه با حریف قلدر است، درک کند. برجام پس از تصویب مجلس به امری ملی و برخوردار از حمایت حاکمیت تبدیل شد. اینکه همه سیاست خارجی را نباید به بند ناف برجام گره زد نیز گزاره درستی است؛ ولی امروز اقتصاد کشور گروگان برجام و تعیین تکلیف آن است.
به نظر میرسد برای احیای توافق هستهای ضروری است اولا، ایران و آمریکا مستقیم و بدون واسطه مذاکره کنند؛ ثانیا، خواستههای حداکثری را کنار بگذارند و ثالثا، قاعده برد-برد را که منطق مذاکرات موفق برجام بود، مبنای مصالحه قرار دهند. در این موضوع خاص و دیگر موضوعات سیاست خارجی، بحث «اعتماد» مطرح نیست و هدف سیاست خارجی هر کشور تأمین حداکثری منافع ملی با توجه به توان خود در عرصه بینالمللی است و «اعتماد به غرب» همانقدر برای منافع کشور مضر است که «اتکا به شرق».
مبنای ارتباط بینالملل بر اساس «اعتماد» نیست و هر کشوری اعم از شرق با غرب در پی منافع خود است. نکاتی که ظریف در گزارش نهایی خود به مجلس داد، اتمامحجت کسی است که جوانمردانه پا در این میدان نبرد دیپلماتیک گذاشت، فحش و ناسزا شنید، سرمایه سیاسی ۴۰ ساله خود را فدا کرد، ولی کاری سترگ و ماندگار را در طبق اخلاص تقدیم کشور کرد. بیان دردمندانه ظریف کاملا گویای این امر بود که «هیچ توافقی برای هیچیک از طرفهای آن توافق بینقص نیست... لازمه رسیدن به توافق، درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی از نگرانیها و مطالبات همه طرفها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد».
«مصالحه» کلیدواژه کار سترگ نلسون ماندلا و خردمندانهترین راهکار برای عبور از بحرانهاست. بیش از دو سال است که FATF منتظر دریافت جواز عبور از مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اجماع نخبگان اقتصادی اعم از مسئولان اجرائی یا دانشگاهیان و اقتصاددانان آگاه از سازوکار نظام پولی حاکم بر جهان بر این است که بدون عبور از گردنه FATF راه به جایی نخواهیم برد و قفل تعامل پولی و مالی با جهان باز نخواهد شد. با وجود همسویی سیاسی چین و روسیه با ایران، این دو به صراحت و تکرار به ما گفتهاند در فقدان پیوستن ایران به سازوکار FATF نمیتوانند با ایران تبادلات مالی داشته باشند؛ مضافا اینکه هیچ کشوری وارد همکاری جدی اقتصادی با ما نخواهد شد و ایران همچنان بهشت دلالان و کاسبکاران تحریم خواهد بود. تردید نباید کرد. تکیه بر قدرت اقتصادی چین به دلیل هژمونی آمریکا بر نهادهای بینالمللی از یک سو و حجم تجارت چین و آمریکا از سوی دیگر، سرابی بیش نیست. بدون توافق پایدار با آمریکا، سالهایی دشوارتر و شوکهایی بهمراتب مخربتر پیشروی اقتصاد کشور خواهد بود؛ چالشهایی که زنگ خطری جدی برای دولت رئیسی و طبعا کشور است.
۴- تعیین تکلیف روش و نوع «تعامل با آمریکا» از دیگر موضوعات مهم و تعیینکننده در رویکردهای سیاست خارجی در شرایط نوین و پس از تکیه رئیسی بر صندلی پاستور است. موضوعی که بیش از چهار دهه محل بحث و مناقشه است و هنوز هم نفیا و اثباتا راهبردی برای آن تدوین نشده و تا زمانی که تعامل با آمریکا ذیل کدخداپرستی و... تعریف شود، هیچ مهرهای در صفحه شطرنج روابط حرکت نخواهد کرد. به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده که موضوع کاهش تنش با آمریکا و نه لزوما برقراری روابط، در دستور کار دولت جدید قرار گرفته و از دریچه «منافع ملی» به آن نگریسته و تصمیمات راهبردی اتخاذ شود. تنشزدایی و گفتگو بر سر مسائل مورد اختلاف بین دو کشور در فضای بیاعتمادی مطلق کنونی که هر روز بر طبل آن نواخته میشود و هر اتفاق کوچک به عاملی برای تشدید بحران و تقابل بین دو کشور تبدیل میشود، راهبردی منطبق با واقعیتهای حاکم بر جهان و عبور عزتمندانه از شرایط دشوار کنونی است. شرایط بیبدیل همسویی اکثریت نهادهای قدرت با رئیس قوه مجریه، بهترین موقعیت برای حاکمیت برای رهایی از دغدغهای است که تاکنون به جناحبندیهای سیاسی و اختلافات جناحی و اینکه کدام جناح صلاحیت و اهلیت مدیریت مذاکره را دارد، سنجاق شده بود. شرایط کنونی ارزش فکرکردن و بازنگری در این مهم را فراهم کرده است.
۵- بهبود روابط با همسایگان از دیگر موضوعات مهم و مغفول در چند سال اخیر در روابط خارجی کشور است. پالسهای مثبت رئیسجمهور منتخب در این رویکرد و پاسخ هرچند محتاطانه گیرندگان پیام، نشانههای خوبی برای برونرفت از شرایط کنونی و آغاز فصلی نو در رابطه با کشورهای همسایه است. نگرانی اصلی در این مسیر، در سه محور است؛ اول، هژمونی غرب و تبعیت این کشورها، دوم، نگرانی آنها از عدم تغییر رفتار و راهبرد ایران و سوم، نقش نهادهایی که مدیریت میدان در سیاست خارجی در دست آنهاست. راهکار دو مورد اول، دیپلماسی و مذاکره جدی با این کشورهاست. در موضوع سوم، اما ارزیابی دقیق از هزینه - فایده وضعیت در رابطه با برخی کشورهای منطقه، میتواند راهگشا باشد. نگرش یکسویه به وضعیت نظامی عربستان در یمن، بدون برخورداری از تحلیل دقیق از دلایل آمادگی این کشور برای مذاکره، نتیجهای جز استمرار وضعیت کنونی ندارد و رقابت ایران و عربستان در یمن باخت-باخت به دو کشور است و بازنده اصلی آن مردم یمن هستند که در وضعیت اسفناکی زندگی میکنند. پررنگترشدن نقش دیپلماسی و حضور سیاستمداران در مذاکراتی که در بغداد آغاز شد و ظاهرا بهرغم اختلافها همچنان ادامه دارد، میتواند روزنههای توافق را پررنگتر کند.
۶- در یک جمعبندی خلاصه به تبعیت از سه اصل «حکمت، عزت و مصلحت» بهعنوان راهبرد عملیاتی نظام در سیاست خارجی و در پرتو راهبرد جدید آمریکا در خروج از منطقه و تمرکز برای مقابله با چین و روسیه، شرایط برای بررسی تغییر نگاه در راهبردهای سیاست خارجی فرا رسیده است. محاسبه کارشناسانه و فارغ از هیجان و تابوهای ذهنی پیشساخته که زمان رهایی از آن مدتهاست سپری شده و تمرکز بر رهایی از وضعیت شکننده داخلی و قرارگرفتن در ریلهای رشد و توسعه کشور، از مسئولیتهای اصلی رئیسجمهور منتخب در تدوین راهبردهای سیاست خارجی در شورای عالی امنیت ملی است. استمرار وضعیت کنونی نتیجه محتومی جز اتلاف منابع، ازدسترفتن فرصتهای توسعه و لاجرم عقبافتادگی، تعمیق مشکلات داخلی و تحمیل هزینههای کلان برای دستاوردهای اندک نخواهد داشت. درک این واقعیت که همچون بسیاری از کشورهای جهان اعم از قدرتهای اقتصادی مانند چین و هند یا کشورهای مسلمان مانند مالزی و اندونزی میتوان با جهان و به شمول آن آمریکا روابطی به دور از تشنج داشت، ولی تابعی از متغیر سیاستهای واشنگتن نشد، چندان معادله پیچیده و حلنشدنیای نیست. برونرفت از این بنبست، نیازمند تغییر در نگرشها و رویکردها و اولویتبخشی به منافع مردم و توسعه کشور است.
اخبار ویژه ۱۲ مرداد
روزنامه کیهان
شکر کنید که روحانی تورم را ۴۰۰ درصد نکرد(!)
سایت حامی دولت معتقد است علت اصلی ناکامی روحانی، چیدن همه تخممرغهایش در سبد برجام بود. عصر ایران در پایان ۸ سال دولت روحانی با بیان اینکه تخممرغهای خود را در سبد برجام چیده بود، نوشت: اصرار روحانی بر تعبیر «جنگ اقتصادی» از سال ۹۷ و با رویارویی ترامپ، برای آن بود که مانند سالهای جنگ، دولت میداندار شود، ولی تنها اختیاری که توانست بگیرد تشکیل شورای عالی هماهنگی اقتصادی و فراتر از مجلس بود در حالی که مجلس دهم به نسبت همسو بود و اگر چه فراکسیون اکثریت نداشت، اما جناح لاریجانی و فراکسیون امید با دولت همراهی میکردند منتها روحانی نمیخواست زیر بار اصلاحطلبان برود و به خاطر روحیاتی که دارد حاضر نشد از علی لاریجانی هم بخواهد حداقل یک سال ریاست مجلس را به محمدرضا عارف بسپارد تا مردم تغییر را حس کنند.عصر ایران در ادامه البته مدعی شد همین که در دوره روحانی قحطی نشد، جای شکر دارد و تورم ۴۰ درصدی را نباید با تورم ۱۵ درصد، بلکه احتمال تورم ۴۰۰ درصد مقایسه کرد (!) نویسنده همچنین میافزاید: روحانی میتوانست آرمان اصلاحطلبی را به مدیران اداری نسپارد. بوروکراتهایی که بعضا برای دولت بعد جا رزرو میکنند. وزیرانی که آدمهای خوبی بودند و هستند، اما برای معاونت اداری مناسبترند تا سیاستگذاری. اشتباهاتی مانند اعلام نرخ دستوری ۴۲۰۰ تومانی برای دلار، آن هم در بحران اقتصادی که عاقبتش معلوم نبود یکی از بدترین اشتباهات روحانی و تیم اقتصادیش بود و نحوه اجراسازی افزایش قیمت بنزین را میتوان تیر خلاصی دانست که دولت روحانی به خودش شلیک کرد. اگرچه تصمیم افزایش نرخ بنزین در آن شرایط خاص کشور تصمیم سران سه قوه نسبت به بحران موجود بود، اما لحن و نحوه برخورد دولت با شورشهای پس از آن به هیچ وجه در شأن دولتی برآمده از آرای ۲۴ میلیونی نبود.
لافهای بانمک نایبرئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان
نایبرئیس شورای «(منحله) سیاستگذاری اصلاحطلبان» میگوید: «اگر رئیسی به آنچه میگوید عمل کند، همان نگاه اصلاحطلبان است». موسوی لاری همچنین مدعی شد «اینکه رئیسی یک مرتبه درباره دیدار با بایدن بگوید خیر، ناپختگی سیاسی است».موسوی لاری پس از درماندگی سیاسی طیف متبوعش از نایبرئیسی «شعسا» (شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) استعفا کرد. او با وجود کارنامه فاجعهبار مدعیان اصلاحات و اعتدال، به خبرآنلاین گفت: اگر آقای رئیسی به آنچه میگوید عمل کند، همان نگاه اصلاحطلبانه است. وقتی که آقای رئیسی به قوه قضائیه آمد ما یک نشستهای دورهای داشتیم و وزرا و معاونین حقوقی دولتهای گذشته در دفتر آقای آوایی وزیر دادگستری جمع میشدیم و جلسه تشکیل میشد، آقای پورمحمدی مشاور خودخوانده آقای رئیسی بود و ما ابتدا فکر میکردیم آقای رئیسی ایشان را انتخاب کرده، اما بعدها مشخص شد خود ایشان میخواستند با آقای رئیسی همکاری کنند، در یک جلسهای ایشان گفتند اگر دوستان پیشنهادهایی دارند مطرح کنند، من گفتم یک جمله از قول من به آقای رئیسی بگویید: اولین قدم این است که توضیح دهید حرفهایی که مطرح میکنید تبلیغی است یا جدی است؟ آیا شما با فساد مبارزه میکنید یا با مفسد؟ چون اگر با فساد مبارزه کنید با هرکسی در هر شرایطی باید برخورد کنید، اما اگر با مفسدین میخواهید برخورد کنید، چون یک مفسد، خوب است و یکی بد و یکی هیئتی و فلان میشود، دیگر نمیتوانید با آنها یکسان برخورد کنید. الان هم نظر من همین است که آقای رئیسی در عمل باید جواب دهند، اگر آقای رئیسی در عمل وارد این بحث شود من فکر میکنم که همان نگاه اصلاحطلبانه است.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون در ادامه میگوید: اگر آقای رئیسی واقعا به دنبال حل مسائل باشد (یک زمانی به شوخی میگفتند آقای موسوی اردبیلی میگوید ما همه مشکلات را حل کردهایم و فقط دو مشکل داریم یکی مشکلات داخلی و دوم مشکلات خارجی! زمانی که به ایشان گفتم ایشان خندیدند و گفتند اینها را ساختهاند)، اگر آقای رئیسی با مشکلات داخلی واقع بینانه برخورد نکند و اگر مساله دیپلماسی و روابط خارجی را مشابه همان جوابی که درباره دیدار آقای بایدن داد، بخواهد بدهد (گفت خیر) بحث دیگری است یعنی وقتی به کسی در جایگاه ریاست جمهوری میگویند آیا با آقای بایدن ملاقات میکنید؟ بگوید خیر، اینگونه نباید پاسخ دهد، باید بگوید ما تازه آمدهایم و سابقه کشور ما این است و برای حل مشکلاتمان، آن هم به شرط اینکه حقوق ما رعایت شود، جایگاه و شأن و سابقه و پیشینه ما حفظ شود یا اصلا به این سؤال جواب ندهد. اینکه یک مرتبه بگویید خیر! به نظر من ناپختگی سیاسی است.
موسوی لاری در بخش دیگری از این گفتگو درباره رایزنی با حاکمیت اظهار داشت: متاسفانه راه گفتگو کردن را بستهاند. دسترسی برای رساندن پیامها به بزرگان نظام تقریبا محدود و حتی شاید مسدود شده است. این یک موضوع بسیار خطرناکی است؛ به همین دلیل میگویم اگر آقای رئیسی با تقاضایی که از اصلاحطلبان کرده که پیشنهادهایتان را به ما دهید، اگر ایشان در این تقاضا جدی باشد باید این را به فال نیک گرفت منتهی به شرطی که ایشان جدی باشد و به آن عمل کند نه اینکه به عنوان یک شو تبلیغاتی از آن استفاده کند.
درباره اظهارات موسوی لاری گفتنی است؛ اولا مصادره به مطلوب هر کار خوب هر مدیر ارشد (از جمله آقای رئیسی) به اصلاحطلبی اصلاحطلبان، بیشتر به طنز و شوخی شبیه است. چه اینکه اگر مدعیان اصلاحطلبی بر ادعای خودشان باور داشتند، به اسم اصلاح، افساد نمیکردند و موجب عقبگرد کشور در ابعاد مختلف در دو دولت مدعی اعتدال و اصلاحات نمیشدند. به عنوان مثال هرچه آقای رئیسی به واسطه جدیت در مبارزه با فساد دانهدرشتها و حمایت از تولید و کارگزاران و طبقات ضعیف توانست رضایت عمومی از دستگاه قضایی را به بالای ۷۰ درصد برساند، مدعیان اعتدال و اصلاحات پایهگذار بسیاری از مفاسد اقتصادی، تعطیلی واحدهای تولیدی و بیکاری کارگران و ضربه به معیشت طبقات پایین بودند.
فساد برادران رئیسجمهور و معاون اول وی، صندوق ذخیره فرهنگیان، واگذاری رانتی ۱۸ میلیارد دلاری از ذخایر ارزی، واگذاری نامشروع و توأم با زدوبند برخی واحدهای تولیدی بزرگ دولتی و... در همین دوره دولتداری مدعیان اصلاحات و اعتدال اتفاق افتاد. جالب اینکه آقای رئیسی با فساد در هر سه قوه و فارغ از گرایش سیاسی افراد (از طبری و برخی قضات، تا برخی اعضای دولت و نزدیکان آنها، و برخی نمایندگان مجلس و شهرداری و...) برخورد کرد؛ حال آنکه جزو اسناد شرمندگی دولت اصلاحات، برگزاری جلسه ۴ ساعته دولت برای حمایت از شهردار تهران (کرباسچی) حین محاکمه از سوی دستگاه قضایی وقت بود.
ثانیا فارغ از شوخی آقای موسوی لاری با مرحوم موسوی اردبیلی، مدعیان اصلاحات و اعتدال هم در دولت ائتلافی فعلی همواره - حتی تا این اواخر - ادعا داشتند که عمده مشکلات خارجی و مسائل داخلی بهویژه اقتصادی را حل کردهاند! و چه تمجیدهای بلندبالایی که نثار خود در ماجرای اعتماد به آمریکا (برجام) و مدیریت اقتصادی و کرونایی خود نکردهاند! موسوی لاری در حالی جواب «خیر» آقای رئیسی به سوال درباره احتمال دیدار با بایدن را ناپختگی میخواند که بایدن چند ماه قبل درباره سوالی درباره احتمال لغو تحریمها، با قاطعیت گفت: «نه»! ضمن اینکه خروجی پختگی زیاد مدعیان اصلاحات و اعتدال در سیاست خارجی، اعتماد به وعدههای مقامات آمریکایی، مودب خواندن اوباما و تضمین خواندن امضای کری، کلاه بزرگی به اسم برجام بود که خسارتهای هنگفت آن همچنان در دو حوزه عقبگرد برنامه هستهای و تعطیلی بخش اعظم اقتصاد کشور خودنمایی میکند.
ثالثا برخی سران طیف اصلاحطلب در ماجرای فتنه سال ۸۸، با مردم دروغ گفته، خدعه کرده و هماهنگ با نقشه دشمن، آشوب نیابتی به راه انداختند. پایه آن فتنهانگیزی هم دروغی بودکه بعدها خاتمی چندین در پستو به دروغ بودن آن (تقلب) اعتراف کرد. در چنین شرایطی، حداقل نشانه صداقت مدعیان اصلاحطلبی، اعتراف عملی به دروغ آن ادعا، عذرخواهی و طلب عفو از مردم و نظام و همچنین عذرخواهی درباره خسارتهایی است که در این ۸ سال اخیر مدیریت دولت به کشور زدند.
پر کشیدن قیمت توسط مافیا و تماشاگری قرارگاه مرغ!
روزنامه آرمان، از روزنامههای حامی دولت روحانی با اشاره به آشفته بازار مرغ و «پر کشیدن قیمت مرغ» خطاب به مدیران دولتی نوشت: اگر جلوی مافیای صفت را نمیتوانید بگیرید، حداقل نرخهای دستوری را اصلاح کنید. این روزنامه در گزارش خود خاطرنشان کرد: بررسیها از بازار مرغ نشان مـیدهد قیمـت ایـن محـصـول هــم اکنــون در بــرخی از شهرهـا بـا رشـد قــابل ملاحظـهای همـراه شده و از مرز هر کیلو ۴۵ هزار تومان نیز گذشته اسـت. در واقـع بحران قیمت مرغ در حـالی مجددا آن هـم در روزهـای پایانی کار دولت بازگشته که در چـند ماه قبل و پس از آنکه دولت با اقدامات تنظیم بازاری توانست التهابات بازار را کنترل کند.در واقع اگرچه مسئولان دولتی برای جلوگیری از تکرار التهابات نسبت به اتخاذ تصمیمات پیشگیرانه اقدام کردهاند و با اتکا بر همین تصمیمات هشدارها را جدی نگرفته و از نبود هرگونه التهاب در بازار خبر دادهاند، اما تجربه نشان داده آدرسهای مسئولان از زمانی غلط میشود که تامین نهادهای تولید در انحصار چند نفر خاص قرار میگیرد که با بهرهگیری از سیاستهای عرضه قطره چکانی و التهابسازی مصنوعی هدف خود را کسب سود از رزق مردم قرار میدهند. موضوعی که هم اکنون با تکرار مشکلات گذشته در صنعت طیور که بر حسب اتفاق هر کدام از نهادها همچون جوجه یک روزه و خوراک در اختیار مافیای خاص خود است شاهد افزایش حدود ۱۰۰ درصدی در قیمت مرغ هستیم. گزارش روزنامه آرمان درباره نابسامانی بازار مرغ در حالی است که دولت چند ماه قبل، قرارگاه مرغ هم تشکیل داد.
روزنامه وطن امروز
تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت فرزند یوسفعلی میرشکاک
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی به یوسفعلی میرشکاک، شاعر و نویسنده، درگذشت فرزند وی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای یوسفعلی میرشکاک
مصیبت درگذشت فرزند عزیزتان را به جنابعالی و همسر گرامیتان و دیگر بازماندگان تسلیت عرض میکنم. از خداوند میخواهم آرامش و صبر بر دلهای شما نازل فرماید و با اجر جزیل شما را تسلا بخشد و رحمت خود را شامل حال آن جوان عزیز فرماید.
سیدعلی خامنهای
۱۱ مرداد ۱۴۰۰
بذرپاش از تصدی شهرداری تهران انصراف داد
مهرداد بذرپاش، رئیس کل دیوان محاسبات روز گذشته طی نامهای به مهدی چمران، انصراف خود را از تصدی شهرداری تهران اعلام کرد.متن این نامه در ذیل آمده است:
برادر گرامی جناب آقای مهندس چمران
با سلام و تحیت
نظر به ضرورت انسجام در جبهه انقلاب و نیز حضور دلسوزانی که خود را برای خدمت در شهرداری تهران عرضه کردهاند، و ضمن تشکر از حسن نظر اعضای منتخب شورای شهر تهران به اینجانب، بدینوسیله انصراف خود را از حضور در این عرصه اعلام مینمایم و امیدوارم بهترین انتخاب را انجام دهید که واقعا در شأن شهروندان شریف تهران باشد و در خدمت به این مردم خوب و قدرشناس، از هیچ تلاشی فرو نگذارد.
وآخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین
برادر کوچک شما - مهرداد بذرپاش
اعلام آمادگی ۷۳ کشور برای حضور در مراسم تحلیف رئیسی
سیدنظامالدین موسوی، سخنگوی هیأترئیسه مجلس شورای اسلامی در نشست خبری دیروز خود اظهار داشت: تاکنون ۱۱۵ مقام رسمی از ۷۳ کشور جهان برای حضور در مراسم تحلیف رئیسجمهور منتخب اعلام آمادگی کردهاند. وی افزود: ۱۰ نفر از سران کشورها، ۲۰ رئیس مجلس، ۱۱ وزیر خارجه، ۱۰ وزیر دیگر، فرستادگان روسای دولتها، نواب رئیس مجالس، هیاتهای پارلمانی، روسا، مقامات و نمایندگان ۱۱ سازمان بینالمللی و منطقهای برای حضور در این مراسم حاضر خواهند شد. موسوی بیان کرد: پس از انتخابات ریاستجمهوری چند مراسم طبق قانون اساسی برگزار میشود. مراسم تنفیذ توسط رهبر معظم انقلاب، مراسم تحلیف و سوگند رئیسجمهور و سپس رأی اعتماد مجلس به کابینه معرفیشده توسط رئیسجمهور مراسمهایی هستند که پس از آن، دولت جدید کار خود را آغاز میکند.سخنگوی هیأترئیسه مجلس افزود: مراسم تنفیذ رئیسجمهور منتخب دوازدهم مردادماه (امروز) برگزار میشود و پس از آن طبق اصل ۱۲۱ قانون اساسی، مراسم تحلیف یا سوگند رئیسجمهور را در مجلس خواهیم داشت. این اصل قانون اساسی با صراحت بیان میکند مراسم در نشست علنی مجلس برگزار میشود و رئیس قوه قضائیه و اعضای شورای نگهبان نیز باید در این مراسم حضور یابند. نماینده مردم تهران، شمیرانات، ری، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: بنا بر عرف ادوار مختلف انتخابات ریاستجمهوری و با توجه به اهمیت حقوقی مراسم تحلیف که نماد مردمسالاری و انتقال مسالمتآمیز قدرت در کشور است، این مراسم با حضور میهمانان خارجی و داخلی برگزار میشود.
کاردار انگلیس به وزارت امور خارجه ایران احضار شد
کاردار انگلیس در تهران در اعتراض به اتهامات وزیر خارجه این کشور علیه ایران درباره حمله به کشتی صهیونیستی به وزارت امور خارجه احضار شد. به گزارش فارس، کاردار انگلیس در تهران بعدازظهر روز گذشته در نبود سفیر این کشور در اعتراض به اتهامات «دومینیک راب» وزیر خارجه کشور متبوعش علیه ایران، از سوی رئیس اداره سوم غرب اروپا به وزارت امور خارجه احضار شد. در این ملاقات رئیس اداره سوم غرب اروپا ضمن ابراز تاسف از اتهام بیپایه و اساس وزیر خارجه انگلیس، تاکید کرد این اظهارات شتابزده، متناقض و بدون سند و مدرک مردود بوده و قویا محکوم است. کاردار انگلیس هم قول داد مراتب را در اسرع وقت به لندن منعکس کند. گفتنی است «دومینیک راب» وزیر خارجه انگلیس در اتهامی بیاساس، ایران را پشت حمله ادعایی به کشتی صهیونیستی هدف قرار گرفته شده در دریای عمان خواند.اشاره اولیانوف به تناقض گویی انگلیس و آمریکا در اتهامزنی به ایران
نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی اتهامزنیهای اخیر انگلیس و آمریکا علیه ایران درباره حادثه رخ داده برای کشتی رژیم صهیونیستی را ادعاهایی متناقض خواند. به گزارش فارس، «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین، در توئیتی ضمن اشاره به اتهامزنیهای اخیر انگلیس و آمریکا علیه ایران درباره حادثه رخداده برای کشتی رژیم صهیونیستی، آنها را متناقض خواند. وی در این باره نوشت: متوجه تناقض در بیانیههای وزارت خارجه آمریکا و وزارت خارجه انگلیس در اول اوت (دهم مرداد) درباره حمله به «مرسر استریت» شدید؟ آمریکا: «ما اطمینان داریم ایران این حمله را انجام داده است». انگلیس محتاطتر بود: «به احتمال زیاد (ایران این اقدام را انجام داده است)». دیپلمات روس در ادامه پرسید: چه چیزی پشت این مساله قرار دارد؟روزنامه خراسان
جهشهای کرونا، تهدیدی برای تقاضای نفت
فارس- نتایج نظرسنجی رویترز نشان داد به علت بهبود اقتصادی در جهان و بازگشت کمتر از انتظار نفت ایران به بازار، قیمت نفت تا پایان سال جاری میلادی حدود ۷۰ دلار در هر بشکه فروخته خواهد شد، اما انواع جدید ویروس کرونا، افزایش قیمت را محدود خواهد کرد.رنسانس زغال سنگ!
ایسنا- در بحبوحه صحبتهایی که در خصوص گرمایش جهانی، بلایای طبیعی ناشی از تغییرات اقلیمی، کربن زدایی و فاینانس انرژی سبز شنیده میشود، تجارت جهانی زغال سنگ تولد دوبارهای پیدا کرده است. روزنامه فایننشیال تایمز به تازگی در گزارشی اشاره کرده که قیمت گذاری کالای زغال سنگ از بازدهی سهام مالی و املاک در سال میلادی جاری سبقت گرفته است. به عنوان مثال طبق گزارش وب سایت آرگوس، قیمت گرید مرغوب زغال سنگ حرارتی استرالیا که برای تولید نیرو استفاده میشود، روز جمعه به ۱۵۱ دلار در هر تن افزایش یافت که بیش از سه برابر قیمت نهایی سپتامبر است. قیمت زغال سنگ کوک شو استرالیایی نیمه نرم یا زغال سنگ متالورژی مورد استفاده برای تولید فولاد نیز ۱۲۷ دلار در هر تن بود که تقریبا از ابتدای سال میلادی جاری تاکنون ۸۰ درصد افزایش را نشان میدهد. بعضی از رخدادهای جوی دور از انتظار که اکنون به گرمایش زمین نسبت داده میشود، تقاضا برای حمل دریابرد زغال سنگ را که انتشار کربن بالایی دارد افزایش داده است.جولان لوازم آشپزخانه چینی قاچاق
ایسنا- رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی فلزی تهران از افزایش قاچاق کالای چینی در بازار این محصولات و همچنین افزایش ۲۰ درصدی قیمت نسبت به سال گذشته به دلیل افزایش قیمت مواد اولیه خبر داد.بیش از یک میلیون مسکن ملی در برنامه است
ایسنا- معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان این که بیش از یک میلیون و ۷۰ هزار واحد اقدام ملی مسکن برنامهریزی شده است، تصریح کرد: با وجود مشکلات، پروژهها به مرحله اجرا رسیده است. از جمله این مشکلات میتوان به تاخیر در صدور پروانه ساختمانی در بعضی مناطق اشاره کرد. همچنین در برخی شهرها مدت هاست منتظر صدور پروانه ساخت توسط شهرداریها هستیم.قول بانک مرکزی عملی نشد
مهر- در حالی مسئولان بانک مرکزی از راه اندازی امکان ثبت و تأیید پیامکی چک در سامانه صیاد تا انتهای تیر خبر داده بودند که با وجود گذشت ۱۰ روز از آغاز مرداد این وعده هنوز عملیاتی نشده است.عقبگرد قیمت سیمان
مهر- دبیر کانون سراسری انبوهسازان از بازگشت قیمت سیمان به کیسهای زیر ۳۰ هزار تومان در بورس کالا و ۴۵ تا ۵۰ هزار تومان در خردهفروشیها خبر داد.روزنامه ایران
هشدار ایران به ماجراجوییهای احتمالی به بهانه حادثه کشتی اسرائیلی
خبر اول اینکه، یک مقام مسئول در کشورمان نسبت به تهدیدات و ادعاهای برخی کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی علیه ایران به بهانه حادثه در یک کشتی اسرائیلی هشدار داد. به گزارش ایسنا، روز پنجشنبه هفتم مردادماه که کشتی «مرسر استریت» متعلق به یک شرکت اسرائیلی در دریای عمان دچار سانحه شد، برخی رسانههای منطقهای و غربی بلافاصله انگشت اتهام به سوی ایران گرفته و مدعی شدند پهپادهای ایرانی این کشتی را هدف قرار دادهاند. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه امریکا نیز در اظهارنظری جنجالی مدعی شد: ایران کشتی اسرائیلی را هدف قرار داده است! بلینکن با تأکید بر اینکه واشنگتن اطمینان دارد که ایران، نفتکش مذکور را در دریای عمان مورد هدف قرار داده است، گفت: واکنش مناسبی در این خصوص به تهران نشان خواهیم داد! «دومینیک راب» وزیرخارجه انگلیس نیز بدون ارائه هیچ مدرکی ادعا کرد؛ ایران عمداً و بهصورت هدفمند، کشتی اسرائیلی را در آبهای عمان هدف قرار داده است.شبکه خبری اسکاینیوز هم گزارش داد که کمیته اضطراری دولت بریتانیا موسوم به جلسه کبرا در سطح مقامهای دولت بریتانیا درباره حمله علیه کشتی مرسر استریت و شیوه پاسخگویی به آن برگزار شده و الجریده نیز مدعی شد که اسرائیل برای حمله مستقیم علیه مواضع ایران از امریکا و انگلیس چراغ سبز گرفته است. وزارت خارجه رومانی که یک شهروندش در این حادثه جان باخته هم خواهان توضیح مقامات ایرانی شد و از احضار سفیر کشورمان به این وزارتخانه خبر داد. با این همه یک مقام مسئول به سایت «نورنیوز» گفته است: اگرچه جمهوری اسلامی ایران، تهدیدات مقامات غربی و رژیم صهیونیستی را بیشتر ژستهای تبلیغاتی قلمداد میکند، اما انجام هرگونه اقدام علیه منافع و امنیت ملی ایران با پاسخ شدید و قاطع روبهرو خواهد شد و مسئولیت تبعات آن نیز مستقیماً متوجه واشنگتن و لندن است.
سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه هم با واهی و سیاسی خواندن اتهامات به ایران خواست که برای اثبات ادعهای خود سند ارائه کنند. او تاکید کرد: ایران نسبت به حفاظت از امنیت و منافع ملی خود لحظهای تردید نداشته و هر گونه ماجراجویی احتمالی را بی درنگ و با قوت و جدیت پاسخ خواهد داد. در همین ارتباط و در واکنش به اظهارات وزیر خارجه انگلیس، روز گذشته در نوبد سفیر لندن، کاردار بریتانیا در تهران به وزارت امور خارجه احضار شد.
روسیه: رسیدن به یک توافق جدید با ایران غیرممکن است
خبر دیگر اینکه، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین تصریح کرد که برجام باید به شکل اولیه احیا شود و رسیدن به یک توافق جدید با ایران غیرممکن است. به گزارش فارس، «میخائیل اولیانوف» تصریح کرد که گرچه زمان دقیق دور هفتم مذاکرات وین برای احیای برجام نامشخص است، اما این مذاکرات بعد از مراسم تحلیف ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی برگزار خواهد شد. نماینده روسیه بار دیگر بر لزوم احیای برجام به شکل اولیه تأکید کرد و گفت که رسیدن به یک توافق جدید با ایران غیرممکن است. اولیانوف توضیح داد: از نظر ما، هیچ جایگزینی برای احیای برجام به شکل اولیه آن وجود ندارد. تمامی گمانهزنیها درباره شروع از اول و نوشتن یک توافق جدید توهم است. چنین چیزی نه به این زودی و نه هرگز تحقق مییابد. ما باید براساس واقعیات پیش برویم و وظیفه اصلی، احیای هرچه سریعتر برجام به شکل اولیه است. میخائیل اولیانوف در خصوص گامهای برجامی ایران در پی بدعهدی طرفهای اروپایی برجام و اینکه آیا افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده جمهوری اسلامی، تهدیدی برای فدراسیون روسیه است، گفت: فکر نمیکنم چنین چیزی صحت داشته باشد، اما چندان میل و علاقهای هم به چنین چیزی نداریم.حسامالدین آشنا مجرم شناخته شد
شنیدیم که، آخرین وضعیت رسیدگی دوباره به پرونده جرم سیاسی حسامالدین آشنا پس از اعتراض به دیوان عالی کشور اعلام شد. به گزارش ایسنا، در روز یکشنبه دهم مرداد ماه ۱۴۰۰ در شعبه ۶ دادگاه کیفری یک استان تهران پرونده جرم سیاسی متهم حسامالدین آشنا به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی به ریاست قاضی شقاقی رسیدگی شد. مؤمنی راد سخنگوی هیأت منصفه جرایم مطبوعاتی و سیاسی در این زمینه افزود: در دو شکایت این پرونده قبلاً در شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شده بود و بعد از اعتراض متهم دیوان عالی کشور آن را به شعبه هم عرض (شعبه ششم) عودت داد. وی بیان داشت: دادگاه با حضور هیأت منصفهای غیر از اعضای دادگاه قبلی شروع شد و پس از سخنان رئیس دادگاه نماینده مدعیالعموم به شرح کیفرخواست پرداخت. سخنگوی هیأت منصفه جرایم مطبوعاتی و سیاسی تصریح کرد: با توجه به عدم حضور متهم وکیل او به صورت مبسوط و تفصیلی به دفاع از او پرداخت و سپس متهم با تأخیر ۴۰ دقیقهای وارد شد و دفاعیات خود را مطرح کرد و بعد از خاتمه دادگاه هیأت منصفه جرایم سیاسی وارد شور شد و پس از اتمام شور رأیگیری بهعمل آمد. مؤمنی راد خاطرنشان کرد: هیأت منصفه در یک اتهام و دو شکایت متهم را با اکثریت آرا مجرم دانست و ضمناً با اکثریت آرا متهم را مستحق تخفیف دانست.بیمهری صداوسیما با روحانی تا آخرین روز
با خبر شدیم که، صداوسیما علیرغم هماهنگیهای انجام شده از پخش سخنرانی آخر روحانی در دوران ریاست جمهوری خودداری کرد. به گزارش برنا درحالی که به روال همه دولتها رئیس جمهور امروز در پایان دولت از مدیران ارشد تقدیر کرد و سخنرانی مهمی در خصوص عملکرد هشت ساله دولتش در حال ایراد بود، ولی صداوسیما علیرغم نامهنگاریها و هماهنگیهای انجام شده توسط دفتر رئیس جمهوری از پخش این مراسم و سخنرانی رئیس جمهوری خودداری کرد.تبریک زهرا مصطفوی در پی آزادی شیخ زکزاکی
دست آخر اینکه، زهرا مصطفوی دختر امام (ره) و دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین در پیامی آزادی شیخ ابراهیم زکزاکی رئیس نهضت اسلامی نیجریه را تبریک گفت. به گزارش جماران در این پیام خطاب به شیخ زکزاکی آمده است: آزادی جنابعالی رهبر عزیز نهضت اسلامی نیجریه و همسر مکرمه تان، پس از ۶ سال اسارت، موجب شادمانی بسیاری از جوامع مسلمان از جمله مسلمانان نیجریه و ایران و بویژه ملت مظلوم فلسطین شد فلسطینی که ۶ فرزند شما در راه حمایت از آن به فیض شهادت نایل آمدند. زهرا مصطفوی افزوده است: جهاد فی سبیلالله سختیهای زیادی دارد و همچنان خواهد داشت، اما برای مجاهدانی که تنها به تکلیف و رضایت معبود خویش میاندیشند، تحمل این سختیها آسان است. بیشک شما جهادگری هستید که با جان و مال و اولاد به میدان تکلیف آمدید و تقدیم ۶ فرزند در راه خدا و تحمل ۶ سال اسارت در شرایط سخت زندان، توشهای گرانبها در روز تنهایی عظیم است.روزنامه شرق