از پایش تا میدان
همانطور که میدانیم کشور ما ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای جهان، به عنوان یک سرزمین غنی از منابع طبیعی و نیروی انسانی متخصص، در دهههای گذشته، همواره در تلاش برای دستیابی به استقلالی قابل تکیه و همچنین پایداری در مسیر رشد و توسعه بودهاست.از سال 1378 تا کنون، هر سال با فرارسیدن نوروز باستانی ایران و آغاز سالی جدید، شاهد آن هستیم که مقام معظم رهبری، با توجه به آنچه که کشور تا به امروز انجام دادهاست و آنچه که نیاز دارد در سال جدید انجام دهد، نامی را برای آغاز 365 روز پیشرو، انتخاب کرده و آن را از طریق رسانه با همگان در میان میگذارد.(1)
اما این تنها یک نامگذاری نمادین یا سمبلی برای آغاز سال جدید نیست. در واقع این یک هدفگذاری است. از این رو ضروری است، مردم در جایجای ایران از این نامگذاری مطلع باشند و درباره آن اطلاعات و تعاریف درست و دقیقی داشته باشند تا تحقق این هدفگذاری با کمک آنها میسر شود.
در دنیای امروز رسانه بزرگترین واسطه میان مردم و دولتهایشان است. زمان از روزگاری که جمعیت اندکی در هر مرز و بوم میزیست، گذر کرده و دیگر نمیتوان تمام مردم را از نقاط مختلف سرزمین صدا زد و در جایی جمع کرد و نکات و اهداف را به اطلاعشان رساند.
درست است که امروزه وجود رسانه، کار اطلاعرسانی را بسیار سهلتر از گذشته ساختهاست؛ اما کار خودش در این برقراری ارتباط با مردم به غایت دشوار است.
کشور مملو از سلایق، سنین و سطوح دانش و سواد مختلف است. به راحتی نمیتوان همه مردم را با هر سلیقه و سنوسالی که دارند، مخاطب یک برنامه قرار داد و تمام آنچه در کشور رخ میدهد را با یک نوع بیان و ادبیات به اطلاعشان رساند یا درخواستهای دولت از آنها را با یک گویش ثابت برایشان بازگو کرد.
وظیفه رسانه در تحقق هدفگذاریهای هرساله کشور چیست؟
با این تفاسیر به نظر میرسد یک استراتژی هدفمند، یک ظرافت و دقت عمل در طرح و برنامهریزی آنچه رسانه بر روی آنتن میبرد لازم است؛ تا مردم با تمام تفاوتهای فردی، جذب اهمیتِ گفتهها شوند و به صورت یکپارچه با هر سطح سواد و منطقی، دستدردست هم داده و اهداف مشترک تعیین شده را تحقق بخشند.همه ما به خوبی میدانیم که دنیای اقتصاد و سیاست در عصر حاضر، به قدری پیشرفت کردهاست که همه روزه شاهد پیدایش چالشها و مشکلات جدیدی در آن هستیم. آنچه که نقش رسانه را در این دنیای جاری تعیین میکند، ابتدا جذب نگاه مخاطب عادی و غیرمتخصص، به سمت برنامههای اقتصادی مهم کشور و ثانیاً تفهیم آنها از چند و چون ماجراهاست.
لذا لازم است از تشکیل جلسههای خشک و تخصصی مختلف توسط کارشناسان دنیای اقتصاد مقابل دوربین رسانه ملی، گذر کرده و به یک نوآوری در ایجاد جذابیت برای این برنامههای مهم اقتصادی بیندیشیم.
برای مثال، همگی به خوبی میدانیم که سال 1399را سال جهش تولید نامیدهاند؛ اما آیا تا زمانی که تمام مردم تاثیرگذار بر حال و آینده این جامعه، ندادند که منظور از جهش تولید چیست، میتوانند نقش خود را در تحقق آن به درستی ایفا کنند؟ [2]
اصلا جهش تولید به چه معناست؟
در واقع اولین گام برای رسانه باید جا انداختن مفهوم این اسامی و عبارات برای مردم در تمام سطوح جامعه باشد. به نقل از خبرگزاریهای داخلی و بینالمللی، مقام معظم رهبری کشور، دلایل زیادی را مسبب نامگذاری سال 1399 با عنوان سال جهش تولید دانستهاند.سالهای زیادی است که رهبر انقلاب، نظرات و عقاید خود را بر اساس اهمیت تولید در کشور با مردم در میان میگذارند. لذا در زمینه انتخاب نام جهش تولید برای سال جاری نیز، بر این باور هستند که تولید، مانند یک سیستم دفاعی برای یک کشور عمل میکند.
ایشان برای درک و توضیح بهتر این موضوع، مثالی از ویروس جهانی کرونا را در سخنرانیهای خود بیان کردهاند. معتقد هستند همانطور که ویروس کرونا نتوانست عدهای از مردم را که بدنشان دارای سیستم دفاعی سالمی است، تحت تاثیر قرار دهد؛ ویروسهای اقتصادی دستساز مانند تحریم و مواردی از این قبیل نیز، نخواهد توانست کشوری با سیستم دفاعی قدرتمند که همان تولید باشد را تحت تاثیر قرار داده و ضعیف نماید.
ایشان همچنین معتقد هستند که تولید میتواند به یک کشور از لحاظ سیاسی، اعتماد به نفس دهد. تولید میتواند تمامی شاخصهای اقتصادی یک کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
حضرت آیتالله خامنهای دلیل نامیدن امسال با عنوان جهش تولید را عقب بودن کشور از تولیدی که در صحبتهایشان مدنظر داشتند، میدانند. هرچند ایشان در سخنان خود به دستآوردها و پیشرفتهای اخیر کشور در زمینه تولید اشاره کردند و از آنها با عناوینی مانند کارهای برجسته یاد کردند، اما معتقد هستند که این میزان از دستآوردها و تلاشها برای رساندن تولید به آن میزان که لازمه کشور است، کافی نیست. پس از کلمه جهش استفاده کردند و فرمودند که ما نیاز داریم تا با توسعه، تقویت و پیشرفت بیشتر در زمینه تولید روبهرو شویم. [3]
آنچه برای تحقق جهش تولید لازم است
حال که دلیل نامگذاری سال جاری را بهتر از پیش دانستیم، لازم است بدانیم که این جهش تولید پیشنیازهایی نیز دارد. این پیشنیازها با توجه به رسانهها و خبرگزاریهای مختلف به صورتهای متفاوتی بیان شدهاند؛ اما اکثریت آنها به صورت متفقالقول بر این باور هستند که اگر قرار است در طی یک سال جهشی به معنای واقعی کلمه را در زمینه تولید داخلی رقم بزنیم، ابتدا لازم است نگرش خود را از جهاتی تغییر دهیم و به نوعی، با عینکی جدید مبحث تولید را مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم.از انتخاب مدیران گرفته تا پیادهسازی استراتژیهای طرحریزی شده در سازمانهای بزرگ و کوچک، خصوصی و دولتی و تمام بخشهایی که به نوعی با توسعه و رشد چرخه تولید در این کشور ارتباط دارند، همگی باید با نگاهی تازه دستخوش تغییرات مثبت و کارآمد شوند تا بتوانیم به آن صورت که شایسته است، اذعان کنیم که توانستیم کلمه جهش را معنایی حقیقی و عینی بخشیم.
شاید منظور از کلمه تغییر نگرش در این خبرگزاریها را بتوان به نوعی واقعیبینی نیز ترجمه کرد. چرا که برخی از آنها در توضیحات خود، به مشکلاتی در سیستم تولید کشور اشاره کردند که چشمپوشی از آنها به نوعی سرعتگیر برای چرخ تولید کشور تبدیل شدهاست.
در کنار تغییر نگرش، برخی از کارشناسان حوزه اقتصاد در خبرگزاریها اعلام کردهاند که آنچه به عنوان یکی از پیشنیازهای تحقق جهش تولید، الزامی است، رقابتی کردن اقتصاد است. اصلاح ساختار بودجه، فضای سالم کسبوکارها، ارائه برنامههای استراتژیک و مواردی از این دست، همگی پیشنیازها و ملزوماتی هستند که متخصصین حوزه اقتصاد و سیاست برای تحقق جهش تولید به آنها معتقدند. [4]
نقش رسانه در تحقق جهش تولید چیست؟
برای بررسی هر واقعهای به هر دو دیدگاه داخلی و خارجی به صورت همزمان و در کنار یکدیگر نیاز است. در واقع محققی که میخواهد درباره واقعه یا موضوعی نظراتی را صادر کند، میبایست دارای دو لازمه باشد:1.به درون واقعه وارد شده و مدتی را در آن بگذارند تا ببیند، تجربه کسب کند و چالشهای موجود را از نزدیک احساس کند.
2.بیرون واقعه بایستد و مدتی نظارهگر آنچه که به وقوع میپیوندد باشد تا بتواند رفتارها را بررسی کند و نتایج را مورد مطالعه قرار دهد.
در این فرصت کوتاه یکساله برای ایجاد جهش تولید، با وجود مشکلات به وجود آمدهای مانند بیماری کرونا، چگونه میشود متخصصین در اندک زمانی هم به نگاه درونی و هم به نگاه بیرونی برای بررسی دقیق و اصولی مبحث تولید دست یابند؟
اینجاست که باید تقسیم وظایفی صورت بگیرد. مردم به عنوان گروههای مختلفی که درون واقعه حضور دارند میتوانند به خودی خود، نگاه درونی را برای متخصصین و کارشناسان حوزه اقتصاد و سیاست فراهم آورند. کافی است با آنها ارتباط درستی برقرار کرد و به ادبیات مشترکی دست یافت تا خودشان به عنوان نیروهای انسانی بسیار کارآمد، کمک عظیمی به راه افتادن و توسعه چرخ تولید کشور نمایند. [5]
متخصصین و کارشناسان، به بهترین شکل ممکن قادر هستند با مردم در گوشه و کنار کشور ارتباطی دو طرفه را برقرار سازند. اما این ارتباط دوطرفه، هرگز با برنامههای رسانهای که مردم در آنها صرفا نقش گیرنده اطلاعاتی را بازی میکنند تحقق نمییابد.
نمیتوان با برنامههایی که در آن مجری یا گوینده در یک سمت، متونی آماده را بازگو میکند و در یک سمت دیگر، تنها گروه اندکی از مردم که متوجه صحبتهای این برنامه میشوند، به عنوان شنونده بنشینند و نظارهگر باشند.
رسانه برای ایجاد یک ارتباط سالم و سازنده با تمام مردم تاثیرگذار بر چرخ تولید در کشور، نیاز به ایجاد برنامههایی با آیتمهای مختلف و ساختارهایی متفاوت دارد.
برنامههایی که مشکلات و چالشها را با گویشی خودمانیتر و بعضاً طنز، به اطلاع مردم میرساند. یا برنامههایی که نظرسنجیهای کوتاهمدت و شفاف مردمی را به همراه خود مردم به سرانجام رسانده و نتایج آن را به وضوح به اطلاع مخاطبین میرساند. یا حتی برنامههایی که در آن از مردم عادی جامعه خارج از دایره متخصصین و کارشناسان، دعوت میشود تا با حضور و بیان ساده خود، آنچه را به عنوان یک هموطن در حال تجربه کردن هستند، میبینند یا احساس میکنند را با دیگران در میان بگذارند. همه این ها از جمله مواردی هستند که به آرمان برقراری ارتباط با مردم و تاثیرگذاری مثبت بر روی آنها و ایجاد یکپارچگی و اتحاد ملی، کمک شایانی میکنند. [6]
پایش و میدان، از جمله برنامههای تاثیرگذار و پرمخاطب رسانه
آنچه درباره این قبیل برنامههای رسانه ملی حائز اهمیت است، بررسی علل تاثیرگذاری آنها بر عده بیشتری از مخاطبین و مهمتر از آن طیف گستردهتری از مردم غیر متخصص است. این همان موضوع مهم مورد بحث در این مقاله است. باید دید اینگونه برنامهها چه المانها و فاکتورهایی را در راستای مسیر خود قرار دادهاند تا به موجب آن، توانستهاند نظر افراد مختلف جامعه فعلی را به سمت خود جلب نمایند.برای نمونه، مثالهایی از آنچه در برنامه پایش میگذرد را عنوان میکنیم:
- از مردم عادی جامعه که لزوماً شهرت خاصی در بین مردم ندارند اما توانستهاند با همین شرایط جاری در کشور و همین امکانات موجود به موفقیتهای قابل توجهی دستیابند، دعوت میکنند تا در رسانه حضور یابند و آنچه بر آنها گذشته و میگذرد را با گویشی ساده در فضایی بیجهت و بیحاشیه، شرح دهند.
- مسابقاتی برای کسبوکارهای برتر برگزار میشود که فضای رقابتی سالم آنها سبب ایجاد انگیزه در مخاطبین میگردد.
یا به عنوان شرح مثالهای از آنچه در برنامه میدان رخ میدهد:
- ایدههای کسبوکارهای مختلف بیان شده و داوران و کارشناسانی آنها را مورد تحلیل و قضاوت قرار میدهند.
به عنوان یک جمع بندی، آنچه که در این مقاله سعی داشتیم بیان کنیم، تماماً مربوط به اهمیت رسانه در تحقق هدف جهش تولید بود. در واقع رسانه بیش از هر نیروی دیگری قادر است، طیف وسیعی از مردم را به درک درستی از آنچه در کشور میگذرد و آنچه لازم است اتفاق بیفتد تا موفقیت شکل بگیرد، برساند.
در حال حاضر، مخاطبین برنامههای اقتصادی و سیاسی رسانه، تنها عدهای خاص از جامعه هستند. اما عده دیگر جامعه نیز اگر آگاه شوند و بدانند که چه باید بکنند، میتوانند به اندازه دسته اول بلکه بیشتر در توسعه چرخ تولید موثر باشند.
لذا باید زبان آنها را آموخت و با آنها به شیوههایی نوین ارتباط گرفت. تنها اینگونه است که تمام جامعه از وظایف خود نسبت به مسیر تحقق جهش تولید و سایر آرمانهای کشور، مطلع میشوند و زمانی که چرایی مسائل را درک کردند میکوشند تا آنها را به اندازه خودشان حل نمایند.
پینوشتها
- www.fa.wikipedia.org
- www.irna.ir
- www.tasnimnews.com
- www.donya-e-eqtesad.com
- www.irna.ir
- www.irna.ir