تمسّک به ثقلین، عامل وحدت مسلمانان
همه مذاهب اسلامی شناخته شده که عموم مسلمانان پیرو آنند، توافق و اجماع نظر دارند که منبع و تکیه گاه عقیده، شریعت، رفتار، اخلاق، عرفان، آداب و سنن و بقیه معارف در اسلام همانا کتاب و سنت پیامبر است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در اختیار امت خود قرار داد. و در روایتی از ایشان نقل شده است: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و سنتی». مالک در موطأ می گوید: بلغنی أن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی.» در رساله ای به نام «حدیث ثقلین» گردآوری شده و توسط دار التقریب بین المذاهب الاسلامیة در قاهره انتشار یافت. سپس با تذییل و شرح در «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» مجددا به چاپ رسیده است.در روایت های زیادی نیز آمده است: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عتری»، دو چیز گران بها را در اختیار شما قرار داده ام، کتاب خدا و سنت من و یا کتاب خدا و عترت من است و هر دو ثقلین به اذن خداوند متعال محفوظند.
اما بر سر کتاب، هیچ گونه اختلافی در میان امت وجود ندارد و خداوند، خود را ضامن حفظ آن دانسته با این تأکید: «إنا نحن نزلنا الذکر و إنا له لحافظون». برای قرآن، حافظان زیادی میان صحابه کرام و تا این روزگار وجود داشته و دارند که بی شمارند و از این بابت جایگاه این کتاب در میان بقیهی کتب دینی بی نظیر است.
اما سنت بحمد الله به حد وفور وجود دارد و از دو راه ضبط گردیده است: راه صحابه «خدا از آنها راضی باشد» و راه دیگر از اهل بیت است (علیهم السلام) که با توجه به راویان و محدثان و حفاظ بزرگ «قدس سرهم الشریف» به ما رسیده و در کتاب های صحاح و مسانید و سنن معروف میان اهل سنت و شیعه، همچون کتاب های شش گانه ی اهل تسنن و چهار کتاب حدیث شیعیان امامی و جز آنها، ضبط گردیده است.
پس از تفحص و مطابقت میان دو راه متوجه شده ایم که بخش زیادی از آنها برغم اختلاف در طریق راویان، با هم از نظر متن و یا معنی مطابقت داشته که شاید این مطابقت بالغ بر ۸۰٪ آنها بوده باشند و بخش دیگر آن از نظر معنی میان دو طریق یا در یک طریق طبق تعدد روایت ها با هم تفاوت دارند.
همان گونه که همگی می دانیم، اختلاف در حدیث، عواملی دارد که در کتاب های حدیث و در خلال بحثهای فقهی و اصولی از آنها بحث شده است. علما نیز تلاش های زیادی در راستای جمع میان این احادیث مختلفه تا حد امکان با ترجیح آنها بر اساس موافقت با کتاب و سنت قطعی و اجماع مسلمین انجام داده اند و کتاب های معروفی بنام «مختلف الحدیث» وجود دارد که با یکی از آن روش ها مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
از این رو، برای ما این آگاهی قطعی به وجود آمده است که کتاب و سنت مشترک، ما را در بیش از آنچه در ابعاد و موضوع های گسترده ی دین به آن نیاز داریم، جمع کرده است. این دو امر نیرومند و دو سند مستحکم است که برای همه فراهم گردیده تا روی آنها تکیه کنیم و در بسیاری از مسایل اسلامی به آنها استناد ورزیم. پس از این امور مشترک، اختلاف میان ما در برخی از مسایل کلامی و فقهی و یا در تفسیر برخی از آیات و روایات می ماند که باید گفت این اختلاف در مسایل فرعی است، که این نوع اختلاف مختص به اختلاف میان دو مذهب نبوده بلکه در بین علمای یک مذهب هم وجود داشته و دارد.
اختلاف نظر میان علما
اختلاف نظر میان مذاهب و یا میان علما در یک مذهب، بیشتر ناشی از اختلاف در فهم کتاب و سنت و یا در روش استنباط احکام دینی از متون آن و یا از فهم احادیث که از نظر معنی با هم اختلاف داشته اند می باشد. یا ناشی از قواعد و اصول موجود در هر مذهب و یا مربوط به فهم مجتهدین طی قرن های گذشته، و یا ناشی از نقطه نظرها، آرا، عرف و زبان آنها بوده و در همه ی مذاهب و حتی میان مجتهدان یک مذهب وجود داشته است. همان گونه که در مسائل مستحدثه ی مورد ابتلا و نیاز امروز نیز وجود دارد و شاهد آن هستیم.اختلاف در نظر، یک امر ساده و طبیعی است. در علوم و در شریعت اسلامی باب اجتهاد و تفقه کاملا در مقابل مجتهدان گشوده شده است. خود اجتهاد، اختلاف برانگیز است و این اختلاف چنان چه چیز دیگری به آن اضافه نشود، هیچ ضرری ندارد بلکه برای مردم رحمت و گشایش خواهد بود. در این زمینه حدیث مشهوری از صاحب شریعت صلی الله علیه و آله و سلم وجود دارد که می فرمایند: «اختلاف أمتی رحمة» اختلاف نظر میان امت من، رحمت است. منظور از اختلاف نظر، دشمنی و ستیز نیست. بلکه تنها نظرهای مختلف است تا امور بین مردم در زمان ها و مکان های گوناگون آسان شود و با نیازهای گوناگون و شکل ها و حالت های متفاوت، ضمن پایبندی و تعهد به اصول قطعی و متون کتاب الهی و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همراه باشد و این مسأله، خود لازمه ی اجتهاد و تفقه در دین است. چون اسلام دین جاویدان و همیشگی برای بشر است و الزاما باید با شرایط زمان و مکان سازگاری داشته باشد و این مسأله جز از راه اجتهاد و استنباط احکام در پرتو کتاب و سنت و اصول مقرر ناشی از آنها فراهم نخواهد شد.
چنان چه اجتهاد به معنای رسیدن به آن چه به کتاب و سنت نزدیک تر و در عمل به این گفته ی خداوند باشد: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ»(1) و کسانی که سخن را می شنوند و بهترین آن را پیروی کنند، اینها بندگانی هستند که خدا هدایتشان کرده و اینها صاحبان خرد هستند. بنابراین، هیچ موجبی برای دشمنی و کشمکش و جدایی و کینه توزی و شرهای ناشی از اختلاف وجود نخواهد داشت.
سلف صالح یعنی گذشتگان مؤمن و پیشوایان مذاهب در بخشی از فروع حتی در عبادات، اختلاف نظر و فتوا داشته اند، بی آن که میانشان ستیز و دشمنی باشد. بلکه روابط علمی خوب و مکاتبات شایسته ای میانشان وجود داشته باشد و حتی این روابط میان یک امام از اهل بیت و یک پیشوا از اهل سنت وجود داشت. در کتاب «جامع المسانید» نام دو تن از امامان اهل بیت، محمد بن علی باقر و امام جعفر بن محمد ص ادق علیهما السلام، وجود دارد و نیز در کتاب «الموطأ» نوشته ی امام مالک، روایت های مستقیمی از حضرت امام صادق علیه السلام و از پدران ایشان علیهم السلام با واسطه هایی غیر مستقیم وجود دارد و در کتاب مسند امام شافعی نیز روایت هایی از امام صادق علیه السلام با یک واسطه وجود دارد.
راویان اهل تسنن روایت های زیادی نیز از امامان اهل بیت در کتاب های حدیث خود دارند که این روایت ها با همکاری و اهتمام ما با نام «احادیث اهل البیت علیهم السلام عن طریق اهل السنة» گردآوری شده که یک جلد آن چاپ و انتشار یافته است. و روایت های زیادی نظیر آن که راویان آن از اهل تسنن به نقل از اهل بیت علیهم السلام در کتاب های حدیث شیعه وجود دارد و شیعیان به آن عمل کرده اند و با روایات دیگر که از راویان شیعه نقل شده میان مذاهب عمل کرده اند، که یک نمونه ی آن کتاب «اسماعیل بن زیاد السکونی» یکی از فقهای اهل تسنن و یکی از اصحاب امام جعفر صادق در مسایل فقهی است. روایت های وی در کتاب های حدیث شیعه پخش شده و فقهای شیعه تا به امروز، با تکیه بر آن فتوا می دهند و نیز فتواهای مشترک زیادی میان مذاهب وجود دارد. شیخ طوسی این فتواهای مورد توافق و فتواهای مورد اختلاف میان اهل تسنن و اهل تشیع را در کتابی به نام (مسائل الخلاف) گرد آورده است. بدین ترتیب، [از] وجود روابط شایسته و خوب میان طرفین در قرن های نخستین اسلامی روشن می شود که پیشوایان مذهبی ما از یکدیگر می آموختند و عالم شیعی نزد عالم سنی و بالعکس درس می آموختند و اختلاف مذهبی مانع از بهره گیری و بهره دهی آنها به یکدیگر در زمینه ی علم و معرفت نمی شد، در این باب باید کتاب جامعی نوشته شود تا مسایل پراکنده ی از این قبیل [را] در آن گردآوری نمود.
ولی این رابطه ی دوستی، اندک اندک ضعیف و بالاخره قطع گردید و حتی - متأسفانه - به یک حالت ستیز پایدار میان دو گروه به ویژه میان عوام تبدیل شده است. مگر حالت های نادری از دوستی که در میان برخی از علمای مذاهب وجود دارد و هم اکنون به شکر خدا در حال گسترش است.
برای پیدایش این حالت فوق العاده، عواملی وجود داشت که در بلاد اسلامی طی زمان ها و در اثر رویدادها و تحولات آن افزایش یافت که در اینجا نمی خواهیم درباره ی آن سخن بگوییم، که مهم ترین این عوامل دو امر است: سیاست و جهل.
استفاده از مذهب برای گسترش قدرت
اما عوامل سیاسی، همان رویدادهایی بود که میان گذشتگان و پس از آن میان حکومت های حاکم در کشورهای اسلامی روی داد. آنها - همان گونه که می دانیم - از مذهب برای گسترش قدرت و نظامی گری خود و یارانشان بهره برداری می کردند و این بهره برداری تنها در بین مذهب شیعه و سنی نبود، بلکه میان دو گروه از شیعیان و یا دو گروه از اهل تسنن بوجود می آمد. و بخش زیادی از آن در تاریخ ثبت گردیده است. از جمله مطالبی که «یاقوت حموی» در کتاب «معجم البلدان» در مورد کشمکش میان اتباع مذاهب و درگیری و جنگ میانشان در شهر ری نقل می کند که به خرابی این شهر می انجامد.این رویداد باید عبرتی برای حکومت های اسلامی در عصر کنونی و کسانی که پس از این خواهند آمد و برای همیشه باشد. با تأسف شدید، این حالت شوم میان دو حکومت بزرگ عثمانی و صفوی در قرن های اخیر روی داد که طی آن به امت اسلامی خسارت فراوانی وارد شد که آثار آن تا به امروز در کشورهای وابسته به این دو کشور که به مدت بیش از چهارصد سال حکومت می کردند، دیده می شود و هنوز هم برغم ساقط شدنشان و ملحق شدن آنها به تاریخ، همچنان به چشم می خورد. اما جهالت و نادانی، که اگر بیشتر از آن نباشد کمتر و ناچیزتر از سیاست نیست و زیان آن شدیدتر و قوی تر از سیاست است.
این جهالت میان اتباع مذاهب و در آغاز میان عوام آنها شایع و گسترش یافت و به برخی از خواص و رهبران آنها نیز سرایت کرد و در دل های آنان تثبیت شد. و گمان هایی میان آنها و هر یک از آنها باور دارد که برادرانشان در دیگر مذاهب، نظر آنها را ندارند و این دروغ محض است. ما یک نمونه از آن را برای شما بازگو می کنیم: بسیاری از اهل تسنن نسبت به برادران اهل تشیع مدعی شدند که آنها قایل به تحریف قرآنند و یا این که قرآن دیگری دارند - حاشا و کلا- و برخی از شیعه نیز مدعی شده اند که اهل تسنن با اهل بیت (علیهم السلام) دشمن هستند که چنین ادعاهای دروغین صحت ندارد. ما نیز کتابی در مورد مصونیت قرآن از تحریف نوشته ایم که در آن متون اهل تسنن و شیعیان را گردآوری کرده ایم و نیز مقاله ای با عنوان «جایگاه اهل بیت میان جوامع اسلامی» نوشته ایم که در آن تأکید کرده ایم که همه ی مسلمانان، اهل بیت پیامبر را تعظیم می کنند و برای آنها احترام قائلند و حکومت هایی از خاندان علوی این جا و آنجا وجود دارند و تاکنون از شهرت خوبی برخوردارند.
این ها مثال هایی از بحث های دوستی و برادری و وحدت است که باید پیرامون آن تلاش کرد. با نوشتن کتاب و یا سخنرانی و برگزاری کنفرانس هایی برای برطرف ساختن بدگمانی های میان فرقه های امت باید تلاش کرد و تفاوت های میان آنها تنها تفاوت در اختلاف نظر میان مجتهدان فرقه ها بر پایه ی اختلاف اجتهاد و استنباط آنها همچون گذشته باشد تا موجب دشمنی و سوء ظن میان اتباع مذاهب و فرقه های امت اسلامی نگردد.
آری بر امت و در سرلوحه ی آن علما و رهبران آن در حال حاضر لازم است که از نظر مذهبی و سیاسی در برابر چالش های عصر که از سوی دشمنان داخلی و یا خارجی وجود دارد، با هم متحد شوند.
یکپارچگی آرای مذهبی با زدودن اختلاف نظرها بطور ریشه ای میسر نمی شود، - و مطلوب هم نیست چرا که این امر با آزادی اجتهاد سازش ندارد بلکه یکپارچگی و اتحاد از راه سالم که راه تقریب میان آنها است، میسر می شود. که در درجه نخست - تأکید بر مشترکات فراوان است که شاید همان گونه که گفته ایم هشتاد درصد است - و باید تلاش فراوانی برای شناخت مذاهب بطور دقیق انجام گیرد.
ثانیا: این تلاش ها توسط کارشناسان و متخصصان انجام گیرد، بی آن که به برخی نوشته ها که در کتاب ها تدوین گردیده و یا ورد زبان ها گردیده و متأسفانه در ذهنها رسوخ پیدا کرده است و یا خارجیان شرق شناس و مستعمران روی آن اصرار می دارند و آرزوی سلطه بر مسلمانان و بر ثروت های آنها را دارند و همیشه، سیاست تفرقه انداز و حکومت کن را دنبال کرده اند، توجه شود.
ثالثا: اقدام به انجام یک کار علمی گروهی به منظور حل مشکلات فقهی مطرح شده در حال حاضر که به مسائل مستحدثه» نامیده می شود و هم اکنون بحمد الله نمونه ای از تحقیقات گروهی را در «مجمع فقه» در جده و مجمع اهل بیت» در اردن هاشمی و در «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» در تهران و «مجمع تحقیقات اسلامی» در قاهره، شاهد آن هستیم.
جمعیت های دیگری از این قبیل نیز در دیگر کشورهای اسلامی و غیره وجود دارد. از این رو باید همه ی ما این رویه ی شایسته را پیشه کنیم تا ما مسلمانان در کار گروهی فرهنگی و فقهی و صنعتی و غیره ان شاء الله تعالی خبره شویم.
رابعا: داشتن نگرشی تازه و فراگیر در مورد مسایل اختلافی گذشته و بررسی عمیق، منصفانه و با اخلاص نیت جهت دسترسی به مقداری از وفاق در مورد آن مسایل. و حداقل به احترام علمی متقابل میان طرفهای ذیربط پس از واقف شدنشان بر نقطه نظرهای یکدیگر.
و اما سیاست را باید به اربابان آن همچون پادشاهان و رؤسای بلاد اسلامی واگذار کرد که امیدواریم آنها راه وفاق را به جای اختلاف پیشه کنند و به راه برادری اسلامی و وحدت امت و منافع آن به جای سرگرم شدن به رقابت های قومی و جغرافیایی و یا وارد شدن در کشمکش های جهانی و بین المللی حرکت کنند. و آنها وظیفه دارند که به وظایف الهی خود نسبت به ملت هایشان و در برابر بیگانگان عمل کنند.
برای دسترسی به این هدف و تحقق این آرزو، مسؤولان بلاد اسلامی باید به نصایح و راهنمایی های پیشوایان دینی خود گوش فرا دهند و با آنها مشورت نمایند تا کارهای سیاسی آنها موافق اعتقادات مذهبی شان باشد. شکی نیست که هماهنگی میان سیاست و دین، تضمین کننده ی مصلحت و منافع امت و وحدت آن خواهد بود و صف های آن را یکپارچه و فشرده و حاکمان را به ملت های خود نزدیک خواهد کرد. و این همان چیزی است که خداوند متعال در قرآن کریم ما را بدان فراخوانده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»(2) همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید و متفرق نشوید. و «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ»(3) این ائمت شما، امت واحدی است و من پروردگار شما هستم، پس مرا بپرستید.
پینوشتها:
١- سوره الزمر، آیه ۱۸
2 - سوره آل عمران، آیه ۱۰۳
3- سوره انبیاء، آیه 92
منبع: مجموعه مقالات استراتژی تقریب مذاهب اسلامی، نویسنده: استاد محمد واعظ زاده خراسانی، چاپ اول، ناشر: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1384ش، صص 76-67.