زنان خانه دار چگونه می توانند با مدیریت خانواده، تکمیل کننده نقش مردان شاغل، در جهش تولید باشند؟

احتمالا در فیلم های جنایی – پلیسی دیده باشید که اولین و مهمترین سوالی که پلیس و نیروی قضایی از متهم می پرسند این است که با چه انگیزه ای دست به جنایت زده است! انگیزه مهمترین عنصر حرکتی است که می تواند باعث انجام هر کاری شود. در ساده ترین جمله اگر بخواهیم بگوییم زنان خانه دار مسئول ساخت و تزریق این انگیزه ها هستند. اگر انگیزه درست و منطبق بر منافع شخصی، خانوادگی و جامعه باشد، عملا چرخ اقتصاد نیز خواهد چرخید و جهش تولید رخ می دهد، اما اگر زنان خودشان از این قدرت بی خبر باشند یا این که بخواهند از آن در جهات دیگر استفاده کنند، عملا اقتصاد و سایر بخش های مملکت با مشکل اساسی مواجه خواهد شد.
چهارشنبه، 2 تير 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زنان خانه دار چگونه می توانند با مدیریت خانواده، تکمیل کننده نقش مردان شاغل، در جهش تولید باشند؟

زنان خانه دار و مدیریت خانواده

جهش تولید را می توان یکی از انقلاب های مهم اقتصادی ایران بدانیم که به دلایل مختلفی این انقلاب کامل صورت نگرفت و هر آن چیزی که قرار بود در سال 99 رخ بدهد درصدی از آن محقق شد. اما به هر حال توجه چندین ساله به مسئله تولید باعث شده است که عملا چرخ بزرگ و سنگین تولید کم کم به راه بیفتد و تولیدات داخلی بتوانند در بازارهای داخلی و منطقه ای عرض اندام کنند.

جهش تولید شعاری است که جنبه های مختلفی دارد. مسلما بسیاری توجه ویژه ای به جنبه های اقتصادی – تولیدی آن دارند. اما در پشت پرده داستان نیز پیش نیازهایی وجود دارد که اگر آن ها به درستی مدیریت نشود عملا جهش تولید نیز فایده ای نخواهد داشت. در کلام ساده تر جهش تولید یک هدف کلی برای جامعه محسوب می شود و تک تک اجزای جامعه باید در خدمت آن باشند.

یکی از این اجزا که در مسائل جامعه شناختی نیز بسیار اهمیت دارد، مفهوم خانواده است. در واقع خانواده کوچکترین گروه اجتماعی است که هر فرد از درون آن به جامعه بزرگ تر راه پیدا می کند. از این رو کاملا مشخص است که مادامی که خانواده های ایرانی به شکل درستی هدایت نشوند عملا هر اتفاق فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... رخ بدهد تنها یک پوشش و ظاهر است و چندان دوامی نخواهد داشت.

زیرا در نهایت این خانه و خانواده است که نیروی انسانی مورد نیاز جامعه را تامین می کند و اگر خانواده در جهت اهداف کلی جامعه نباشد، نیروی انسانی ساخته شده نیز در جهت آن نخواهد بود و این باعث ایجاد یک تعارض می شود. اما خود مفهوم خانواده نیز با وجود گستردگی کم، عمق زیادی دارد و باید در مورد نقش تک تک اعضای خانواده در موقعیت های مختلف صحبت کرد. از این رو در این مقاله سعی می کنیم از زنان خانه دار و نقش آن ها در جهش تولید صحبت کنیم. (1)

زنان خانه دار چگونه می توانند با مدیریت خانواده، تکمیل کننده نقش مردان شاغل، در جهش تولید باشند؟

تعریفی برای زنان خانه دار

تعریف زن و نحوه برخورد با او در دوره های مختلف تاریخی از چالش های مهم محسوب می شد. در واقع هر حکومت و نظامی و هر تمدنی نوع برخورد متفاوتی با زنان داشته اند.  این مسئله تاریخی را می توان در کتب تاریخی و رمان هایی که از دوره های مختلف برجای مانده به خوبی درک کرد.
اگر بخواهیم ساده تر بگوییم، سوال اصلی که هر دوره وجود دارد و تقریبا هنوز هم جوابی به آن داده نشده است این است که آیا زنان با مردان برابر هستند یا نه؟

پاسخ این سوال هرچه باشد باید یادمان باشد که ما همه انسان هستیم و هر انسانی دارای قوه تعقل است. این مسئله جنسیت و برتری یا برابری آن ها می تواند به سادگی انسان ها را وارد مرض تعصب کند؛ اتفاقی که برای بسیاری از انسان ها در برابر این سوال رخ داده است. عده ای به شدت معتقدند که نه تنها زن ها برابر هستند، بلکه رتبه ای بالاتر از مردها هم دارند و عده ای دیگر نیز معتقد هستند مردان از ابتدای تاریخ بالاتر زنان بوده و هستند و این یک قانون طبیعی است! نظر شما چیست؟

راستش را بخواهید هیچگاه نمی توان به این سوال پاسخ روشنی داد. علت را با طرح یک سوال شرح می دهیم. به نظر شما روح مرتبه ای بالاتر از جسم دارد یا پایین تر؟

روح نباشد، جسم بی تاثیر است و جسم نباشد، روح نمی تواند قدرت عمل خود را اعمال کند. زن و مرد چیزی شبیه به روح و جسم هستند. زن روح زندگی و مرد جسم زندگی است. هر دو این ها باید در یک زندگی قرار داشته باشند و هیچ برتری یا برابری با یک دیگر ندارند. شما در عین حالی که نمی توانید روح و جسم را به یک دیگر برتری بدهید، آن ها را برابر بخوانید. هر کدام از این ها خصوصیات خاص خودش را دارند و نمی توانند جای یکدیگر فعالیت کنند. زنان و مردان نیز تفاوت های این چنین بنیادی دارند که عملا برابر گرفتن آن ها اشتباه است و از طرفی نمی توان یکی را بر دیگری برتری داد. (2)

زنان خانه دار چگونه می توانند با مدیریت خانواده، تکمیل کننده نقش مردان شاغل، در جهش تولید باشند؟

زنان؛ حکمرانان احساس!

بسیاری معتقد هستند که زنان خانه دار فقط باید در خانه باشند و حتی زنانی که سر کار می روند نیز تا جای ممکن باید از محیط های کاری دور باشند! این مردان هستند که باید چرخ اقتصاد را بچرخانند.

به نظر شما جسم کجا می تواند بدون روح حرکت کند؟ مردان به شکل غریزی وابسته به روح خودشان یعنی زن ها هستند. یک قانون قدیمی گفته می شود که یک زن می تواند صد ها مرد را مدیریت کند و یک مرد نمی تواند از پس یک زن بر بیاید. این کلام و این قانون در واقع نشان دهنده نوع غریزه مردان و زنان است. گرچه از نظر بدنی به نظر مردان قوی تر هستند و شاید از نظر منطقی بهتر عمل کنند. اما از نظر احساسی و غریزی این زنان هستند که توانایی مدیریت بالاتری دارند.

اشتباه نکنید! انسان ها بیشتر بر اساس احساس خود تصمیم می گیرند تا بر اساس منطق! ذهن انسان دارای دو بخش منطقی و ناخودآگاه است. شما هیچگاه نمی توانید چند کار را به صورت همزمان بر اساس ذهن منطقی خود پیش ببرید. در حالی که ذهن غیر منطقی شماست که می تواند ده ها و شاید صدهای کار ارادی و غیر ارادی را مدیریت کند، بدون این که حتی شما بدانید. پس انسان ها ذاتا بر اساس احساس خود زندگی می کنند و وقتی زنان قدرت کنترل و مدیریت این احساس در جهات های مختلف را دارند عملا قدرت بالایی در زندگی پیدا می کنند. از این روست که غالبا مردان در خانه تحت مدیریت زن ها قرار می گیرند. اما این داستان هایی که گفتیم چه ارتباطی به مسئله زنان خانه دار و جهش تولید دارد؟

زنان خانه دار چگونه می توانند با مدیریت خانواده، تکمیل کننده نقش مردان شاغل، در جهش تولید باشند؟

زنان خانه دار و مسئله اقتصاد

ما تا اینجای داستان بیشتر سعی کردیم زن را بشناسیم و بدانیم دقیقا با چه مفهومی طرف هستیم. داشتن یک تعریف ساده و مشخص از زن می تواند بسیاری از مسائل را برای ما حل کند.

همانطور که در بالاتر گفتیم همانگونه که جسم بی روح جایی نمی تواند برود عملا این مردان هستند که بر اساس قدرت ذهنی خود که بیشتر در اختیار زن هاست تصمیم به انجام کاری می گیرند.

احتمالا مثال معروف «پشت هر مرد موفقی یک زن است» را شنیده باشید. در واقع این مثال به خوبی نشان می دهد که اگر زنان خانه دار بتواند احساسات درستی به مرد منتقل کند و احساسات مرد خود را به درستی مدیریت کند عملا می تواند از نیروی بالای بدنی و ذهنی او در مسیر درست اقتصاد خانواده و اقتصاد جامعه بهره بگیرد.

احتمالا در فیلم های جنایی – پلیسی دیده باشید که اولین و مهمترین سوالی که پلیس و نیروی قضایی از متهم می پرسند این است که با چه انگیزه ای دست به جنایت زده است. انگیزه مهمترین عنصر حرکتی است که می تواند باعث انجام هر کاری شود. در ساده ترین جمله اگر بخواهیم بگوییم زنان خانه دار مسئول ساخت و تزریق این انگیزه ها هستند.

اگر انگیزه درست و منطبق بر منافع شخصی، خانوادگی و جامعه باشد، عملا چرخ اقتصاد نیز خواهد چرخید و جهش تولید رخ می دهد، اما اگر زنان خودشان از این قدرت بی خبر باشند یا این که بخواهند از آن در جهات دیگر استفاده کنند عملا اقتصاد و سایر بخش های مملکت با مشکل اساسی مواجه خواهد شد. (1)

زنان خانه دار چگونه می توانند با مدیریت خانواده، تکمیل کننده نقش مردان شاغل، در جهش تولید باشند؟

زنان خانه دار یا زنان کارمند؟

در سال های گذشته به دلایل مختلف از جمله دلیل نیاز مالی خانواده ها و همچنین نیاز فرهنگی که در جامعه احساس می شد، زنان بیشتر وارد بخش اقتصادی شده و در بخش های مختلف اداری، تولیدی، خدماتی و... مشغول به کار شده اند. در همین سال ها نیز یک نوع جو روانی ایجاد شد که زنان کارمند بهتر و برتر از زنان خانه دار هستند. اما آیا واقعا در این جا برتری وجود دارد؟

هم می توان گفت بله و هم خیر! در واقع بیشتر به خود انسان و زنان بستگی دارد که نسبت به دیگری برتری داشته باشد یا نه! در کلام ساده تر زنان خانه داری وجود دارند که می توانند با درآمد شوهر، زندگی را به نحوی بچرخانند که ده زن کارمند قادر به تصور آن نباشند و زنان کارمندی نیز وجود دارند که در حین کار و درآمد اقتصادی می توانند مسائل خانه و زندگی خودشان را به نحوی مدیریت کنند که ده زن خانه دار حریف او نیستند.

اما مسئله ای که وجود دارد این است، کار سنگین و تمام وقت درست مانند چیزی که از مردان توقع می رود مغایر روحیه و ذات زنان است. کار و حضور در اجتماع می تواند یک موقعیت خوب برای زنان ایجاد کند اما مسئله ای که وجود دارد این است: قلعه حکمرانی زنان، خانه است! وقتی شما این قلعه را برای مدت طولانی ترک می کنید انتظار نداشته باشید خانه شما آباد و مملکتی که زندگی می کنید گلستان شود.

وقتی خانه امنیت روانی نداشته باشد و از ثبات روانی برخوردار نباشد عملا همسر و کودکان (نسل نیروی انسانی آینده) ضربه روحی بزرگی می خورند. مشکلی که امروز وجود دارد این است که عملا کودکان پدر و مادر خود را تنها در بعضی از ساعات شبانه روز و در برخی از روزهای تعطیل می بینند. این یعنی یک نوع زندگی قراردادی!

اما حضور زنان خانه دار در منزل باعث می شود که قلعه او امن بماند و از جهات مختلف آباد شود. از طرف دیگر کودکان رابطه احساسی قوی با مادر و در نهایت با خانواده برقرار می کنند و این آرامش تمام چیزی است که مرد می تواند از آن لذت ببرد و انگیزه روانی لازم جهت تلاش بیشتر در دنیای اقتصاد را داشته باشد. (3)

زنان خانه دار چگونه می توانند با مدیریت خانواده، تکمیل کننده نقش مردان شاغل، در جهش تولید باشند؟
 
نتیجه گیری و جمع بندی
جهش تولید یعنی کار بیشتر، تولید بیشتر و سود بالاتر اما این زمانی محقق می شود که نیروی کار توانایی انجام این کار را نه تنها از نظر بدنی که از جهات روحی و روانی داشته باشد. مرگ نیروی انسانی در اقتصاد زمانی رقم می خورد که او از خود بپرسد«برای چه در حال سخت کار کردن است؟» این سوال اگر توسط خانواده و همسر خود پاسخ مناسبی نداشته باشد عملا بی میلی در کار مشهود خواهد بود و این یعنی سکون تولید و اقتصاد.
زنان چه به صورت خانه دار و چه به صورت کارمند قادر هستند ذهن و روح شوهر خود را برای داشتن انگیزه تغذیه کنند. اما مسلما می توان گفت که زنان خانه دار فرصت و آرامش بیشتری برای این کار دارند.
از طرف دیگر نیروی کار آینده کشور نیز مسئله مهمی است که می تواند جهش تولید را رو به جلو ببرد. این نیروی کار اگر در خانه ای بزرگ شود که مادرش فرصت بیشتری برای حضور در کنار او دارد می تواند بسیار موثر باشد. چرا که اولین انگیزه ها و مهمترین انگیزه های زندگی کودک که در قامت هدف برای او تعریف می شود در همان سنین کودکی است. پس حضور زنان خانه دار در لقای مادر نیز می تواند آینده جهش تولید را تضمین کند. 

پی نوشتها
  1. www.voxeu.org
  2. www.en.wikipedia.org
  3. www.linkedin.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.