بیا ساقی بده آن جام گلرنگ که زد بر شیشه ی من آسمان سنگ به صد صحرا نمی گنجد غم دل چه سان گنجایش در سینه ی تنگ
بیا ساقی بده آن جام گلرنگ
که زد بر شیشه ی من آسمان سنگ
به صد صحرا نمی گنجد غم دل
چه سان گنجایش در سینه ی تنگ
که زد بر شیشه ی من آسمان سنگ
به صد صحرا نمی گنجد غم دل
چه سان گنجایش در سینه ی تنگ