دوران هشت ساله دفاع مقدس فرماندهان مومن، متعهد و شجاعی را در خود جای داده که ذکر دلاوری‌های هر یک از این بزرگ مردان برگی از تاریخ ایران زمین را جان بخشیده است. فرماندهان جوانی که با تدبیر و ذکاوت خود خاک ایران را حفظ نمودند و در این راه جان خود را نثار کردند. فرماندهان بسیجى، که با ابتکار و خلاقیت از عالىترین دانش و مهارت و تجربه نظامى برخوردار شدند، و نیروهاى تحت امر خود را بدون آن که دانشکده افسری و نظامی دیده باشند، آن گونه راهنمایی و هدایت کردند، تا به اهداف جنگى خود نایل شدند.
البته اطاعت و فرمانبرى بسیجیان از فرماندهان خود؛ نقشى اساسى در اجراى طرحها و نقشههاى فرمانده ایفا مىنمود و گام به گام آنها را به اهداف مورد نظر نزدیک مىساخت. یکی از این دلاور مردان جنگ تحمیلی حسین خرازی می‌باشد. بزرگ مردی که فرماندهی عملیات‌های مهمی را بر عهده داشت.
به یاد دارم در عملیات «والفجر 8» کار انتقال وسایل و امکانات جنگى نیروهاى خودى به خط مقدّم مختل شد و صداى درخواست کمک از بىسیمها به گوش می‌رسید و نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند در آن منطقه حضور یافته و تجهیزات برسانند، همه ساکت نشسته بودند؛ فقط صدای حسین خرازی شنیده می‌شد و گلوله‌های که آن دورها منفجر می‌شد. فرمانده دلاور لشکر امام حسین برخاست و خود را شبانه با موتور به خط رساند به بسیجیان سرکشى کرد و در یکى از سنگرها به رزمندگان گفت: «از بىسیم چىها، مسئولین واحدها، روحانیون، تا خودم، همه بلند شوند!» همه اظهار آمادگى کردند و سپس، با فرمانده سلحشور به راه افتادند و همه امکانات و تجهیزات را از فاصله حدود 500 مترى تا ساحل جابهجا کردند. باتلاقى بودن مسیر نیز مانع آنان نشد و بدین سان، با اطاعت پذیرى افراد و همدلى آنان با فرمانده خود در طول سه تا چهار ساعت که خورشید طلوع کند مشکلى بزرگ را برطرف ساخت.
او مردی والا و فرماندهی دلیر بود که همه نیروهای تحت امرش او را از صمیم جان دوست داشتند و عاقبت این بزرگ مرد در 8 اسفند ماه 1365 در شلمچه شهید شد و به دیدار حق شتافت.
روحش قرین رحمت بی منتهای پروردگار قرار گیرد.
سید احمد سجادی
