0
مسیر جاری :
اي جهاني پر از مکارم تو انوری

اي جهاني پر از مکارم تو

اي جهاني پر از مکارم تو شاعر : انوري انوري در جهان ترا دارد اي جهاني پر از مکارم تو هر زمان زحمتت همي آرد چون قوي‌دل بود به رحمت تو خويشتن خوار مي‌نپندارد چکند...
لاله‌ي ناشکفته بي‌رزمي انوری

لاله‌ي ناشکفته بي‌رزمي

لاله‌ي ناشکفته بي‌رزمي شاعر : انوري رمحهاي سنان‌گزاي آرد لاله‌ي ناشکفته بي‌رزمي جامهاي جهان‌نماي آرد نرگس نوشکفته بي‌بزمي که مددهاي جانفزاي آرد جاهت اندر ترقيي...
اي شاه جهان حيه‌ي صندوق خزانت انوری

اي شاه جهان حيه‌ي صندوق خزانت

اي شاه جهان حيه‌ي صندوق خزانت شاعر : انوري از هرچه نه خاص تو شود بانگ برارد اي شاه جهان حيه‌ي صندوق خزانت دنبک زند و حق طمعها بگزارد وانجا که فتد مال تو در معرض قسمت...
به خدايي که از شب تيره انوری

به خدايي که از شب تيره

به خدايي که از شب تيره شاعر : انوري روز روشن همي پديد آرد به خدايي که از شب تيره صورت آفتاب بنگارد بي‌قلم بر بساط آينه فام آب حسرت ز ديده مي‌بارد کز غمت انوري ز...
تو آن کريمي کز التفات خاطر تو انوری

تو آن کريمي کز التفات خاطر تو

تو آن کريمي کز التفات خاطر تو شاعر : انوري نياز تا به ابد در نعيم و ناز افتد تو آن کريمي کز التفات خاطر تو هزار سال در انديشه‌ي دراز افتد خرد سزاي تو نا معنييي به دست...
مثال عالي دستور چون به بنده رسيد انوری

مثال عالي دستور چون به بنده رسيد

مثال عالي دستور چون به بنده رسيد شاعر : انوري قيام کرد و ببوسيد و بر دو ديده نهاد مثال عالي دستور چون به بنده رسيد زبان به شکر خداوند و ذکر او بگشاد خداي عزوجل را چو...
اي خداوندي که بناي جهان يعني خداي انوری

اي خداوندي که بناي جهان يعني خداي

اي خداوندي که بناي جهان يعني خداي شاعر : انوري گوهر پاک ترا اصل نکوکاري نهاد اي خداوندي که بناي جهان يعني خداي عقل کل هم پاي بر خاکش بدشواري نهاد آستان ساحت جاه ترا چون...
مذلت از طمع خيزد هميشه انوری

مذلت از طمع خيزد هميشه

مذلت از طمع خيزد هميشه شاعر : انوري وجود در جهان نامنتفع باد مذلت از طمع خيزد هميشه که لعنتهاي رکني بر طمع باد طمع آرد به روي مرد زردي راحت از راح قسم روحت باد ...
آن خداوندي که سال و ماه را انوری

آن خداوندي که سال و ماه را

آن خداوندي که سال و ماه را شاعر : انوري تکيه بر اجزاي روز و شب نهاد آن خداوندي که سال و ماه را اصل و فرع و منشاء و مطلب نهاد مر مواليد جهان را سيزده نام آن نه علويان...
مبشر آمد و اخبار فتح ختلان داد انوری

مبشر آمد و اخبار فتح ختلان داد

مبشر آمد و اخبار فتح ختلان داد شاعر : انوري نشاط باده کن اي خسرو خراسان شاد مبشر آمد و اخبار فتح ختلان داد چو برد مژده‌ي فتحت به باغ و بستان باد درخت رقص‌کنان گشت و مرغ...