مسیر جاری :
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در راسخون
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در مقالات
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در فیلم و صوت
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار پرسش و پاسخ
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در مشاوره
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در خبر
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در سبک زندگی
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در مشاهیر
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در احادیث
#اوحدی مراغه ای #دیوان اشعار در ویژه نامه
سیره حضرت زینب (سلام علیها) در مکتب پنج تن آل عبا
معنی اسم احمد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اترک و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوریحان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
شهرستان رامیان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
همه آنچه که باید درباره روستای رادکان بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای روئین بدانید
شهرستان رینه کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
همه آنچه که باید درباره روستای رندان بدانید
معنی اسم ادنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
نحوه خواندن نماز والدین
تاریخچه قمه زنی
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
رمله مادر حضرت قاسم
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
چرا حضرت علی اکبر علیه السلام امام نشد
متن زیارت عاشورا با خط درشت به همراه ترجمه + صوت
شيخ را علم شرع بايد و دين
شيخ را علم شرع بايد و دين شاعر : اوحدي مراغه اي حکمتي کان بود درست و متين شيخ را علم شرع بايد و دين سرو مغزي منزه از خشکي نفسي طيب و دمي مشکي در مضاي سخن جسور و دلير...
چون ندانستهاي، چه ميجويي؟
چون ندانستهاي، چه ميجويي؟ شاعر : اوحدي مراغه اي هر که اين راه رفت بيدانش چون ندانستهاي، چه ميجويي؟ هر چه معلوم نيست نتوان جست نتوان داد دل به فرمانش قايدي بايد...
آن شيندي که شاه کيخسرو
آن شيندي که شاه کيخسرو شاعر : اوحدي مراغه اي چون ز معني بيافت ملکي نو آن شيندي که شاه کيخسرو نيستي جست و هر چه هست بداد؟ کار اين تخت چون ز دست بداد؟ پر بگشتند و کس...
طالبي، ترک سروري کن و جاه
طالبي، ترک سروري کن و جاه شاعر : اوحدي مراغه اي رخ به هر مشکلي مپيچ ز راه طالبي، ترک سروري کن و جاه روح پيوند شو به عالم خير در سماوات کن به فکرت سير خويشتن را بلند...
حال و کار جهان خيالاتست
حال و کار جهان خيالاتست شاعر : اوحدي مراغه اي نظري کن که: اين چه حالاتست؟ حال و کار جهان خيالاتست نقش او باژگونه بيني از آب هر چه هست اندرين جهان خراب يا خود اينها...
صرف طاعت کن اين جواني را
صرف طاعت کن اين جواني را شاعر : اوحدي مراغه اي بنگر آنروز ناتواني را صرف طاعت کن اين جواني را کز جهان جز نصيب نتوان خورد عاقلي، گرد نانهاده مگرد از درون زنگ بغض و...
پر مذبذب مباش و سر گردان
پر مذبذب مباش و سر گردان شاعر : اوحدي مراغه اي که ثباتست سيرت مردان پر مذبذب مباش و سر گردان کز يسار تو ناظرند و يمين خويشتن دار و راست باش و امين کاسمان را نظر به...
چون نداني ز خود سفر کردن
چون نداني ز خود سفر کردن شاعر : اوحدي مراغه اي بايدت بر جهان گذر کردن چون نداني ز خود سفر کردن با تو گويد زبان قدرت او تا ببيني نشان قدرت او اندرين خاکشان به مسکيني...
چند باشي به اين و آن نگران؟
چند باشي به اين و آن نگران؟ شاعر : اوحدي مراغه اي پند گير از گذشتن دگران چند باشي به اين و آن نگران؟ اوستادت فراق اينان بس واعظت مرگ هم نشينان بس کي به اين ساز و برگ...
حکمت از فکر راستبين باشد
حکمت از فکر راستبين باشد شاعر : اوحدي مراغه اي در مراعات سر دين باشد حکمت از فکر راستبين باشد به دل اثبات ذات حق کردن نظر اندر صفات حق کردن دان که از حکمتي نکو نايد...