0
مسیر جاری :
بني‌عباس و تحوّل در سنت ايراني دیگر اندیشمندان

بني‌عباس و تحوّل در سنت ايراني

با خلافت عباسي (656-132) تحول مهمي در ساخت و روابط قدرت، در جامعه اسلامي، ايجاد شد. و به اقتضاي ورود ايرانيان به قدرت سياسي، مفاهيم جديدتري ظهور و بسط يافت. عباسيان، از نظر جغرافياي سياسي،
خلافت اموي و گسترش دولت عرب دیگر اندیشمندان

خلافت اموي و گسترش دولت عرب

خلافت اموي، به‌ويژه شيوه استقرار نخستين خليفه‌ اين سلسله، نماد تحولي بزرگ در جامعه و دولت اسلامي در راستاي روابط قبيله است. خلافت معاويه و امويان، دو ويژگي عمده داشت که آن را از خلافت متمايز مي‌کرد و
خلافت مدينه و بحران جانشيني دیگر اندیشمندان

خلافت مدينه و بحران جانشيني

آنچه پيامبر مهربان و نيک‌انديش اسلام، پس از رفع تعارضات قبيله، از خويش برجاي گذاشت «امتي»- و عترتي- نيرومند بود با مجموعه نصوص- قرآن و سنّت- که آن را بالقّوه قادر مي‌ساخت بدون او نيز پايدار بماند. اما...
مدينةالرسول (ص)؛ وحي و قبيله دیگر اندیشمندان

مدينةالرسول (ص)؛ وحي و قبيله

روابط قدرت در مدينةالرسول (صلي الله عليه و آله و سلم)، با توجه به ‌وحي اسلامي و در زمينه و ساختار قبيله طراحي شده بود. وحي اسلامي و ميراث قبيله، چنان‌که گذشت، دو عامل اساسي در جريان قدرت در دولت مدينه...
تبارشناسي قدرت در اسلام و غرب دیگر اندیشمندان

تبارشناسي قدرت در اسلام و غرب

موضوع اين مقاله، نه تحليل مفهومي قدرت است، و نه تاريخ قدرت در دوره ميانه، در قالب توالي خلافت‌ها و سلطنت‌ها، بلکه ملاحظاتي تاريخي و تبارشناسانه است که با انتخاب چند گزينه به درون فهمي قدرت و
تقّدم قدرت بر دانش دیگر اندیشمندان

تقّدم قدرت بر دانش

به‌رغم عقيده رايج در تمدن اسلامي که بر اصالت دانش، يا حداقل استقلال و دوگانگي دانش و قدرت نظر دارند، و بدين‌ وسيله بر هويت مستقل عالمان در برابر قدرت تأکيد مي‌کنند، مشاهده حکمت عملي در انديشه و جامعه
تقدم دانش بر قدرت دیگر اندیشمندان

تقدم دانش بر قدرت

تمدن اسلامي، به لحاظ نظري، تمدني مبتني بر دانش، به ويژه «دانش عملي» است: در واقع، هنگامي که به سلسله مراتب ارزش‌ها در جامعه اسلامي مي‌نگريم، دانش بي‌هيچ رقيب و منازعي در مقام نخست نشسته است، و
دانش سياسي و عقل عملي دیگر اندیشمندان

دانش سياسي و عقل عملي

موضوع عمومي اين پژوهش، دانش سياسي دوره‌ي ميانه در جهان اسلام است نه قدرت، اما از آن روي که اين دانش، «آزادانه» آشکار و نهادينه نشده، و انتقال آن، به‌مثابه يک سنت، خالي از روابط قدرت نيست،
نصوص ديني و گفتمان سياسي دوره ميانه اسلامي دیگر اندیشمندان

نصوص ديني و گفتمان سياسي دوره ميانه اسلامي

تمدن اسلامي مبتني بر وحي است و دانش دوره ميانه، که خود تفسيري بر نصوص ديني است، عمدتاً با دو رويکرد شرق‌شناسانه و سنتي، بررسي شده است. اين دو روش، مباني و نتايج متفاوتي دارند، اما، به‌رغم اين
جايگاه سنت و تجدد در تحليل ‌انديشه‌ي سياسي اسلام دیگر اندیشمندان

جايگاه سنت و تجدد در تحليل ‌انديشه‌ي سياسي اسلام

دانش سياسي در اين پژوهش، مجموعه‌اي وحدت يافته از سنت سياسي است. منظور از سنت سياسي، مجموعه‌اي از ميراث علمي و عملي، و تجارب بازمانده از گذشته دور و نزديک، اسلامي و غير اسلامي است که همراه