مسیر جاری :
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
نقش ادبیات دینی در خوشنویسی
اولین قرآن به خط نستعلیق
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
مرد ميدان وطن
در ره مام وطن آن کس که جانبازي کند بايد اول وطن خواهان هماوازي کند مرد ميدان وطن در عرصه پيکارها دست مي شويد زجان، آنگاه سربازي کند جوشن مردانگي پوشد به هنگام جهاد هر که شد مرد وطن، اين سان سرافرازي...
ماتنيم و وطن، جان
از مام خويشتن پسري پرسيد: مادر، مراد از وطن من چيست؟ من از وطن درست نمي دانم با من بگو که معني ميهن چيست؟
گنجينه زبان
سزد که از دل و جان پاس آشيان داريم زحادثات جهانيش در امان داريم تن از تحمل ذلت به ننگ نسپاريم که از سلالة نام آوران نشان داريم وطن که بنگه دلبند و روح پرور ماست
روا بود که گرامي ترش زجان داريم حذر...
قله البرز
وه چه زيباست قله البرز در بر ديدگان بدين غايت روي يک تپه نشاط انگيز جلوه گر بينم اين بهين آيت برف پوشيده قسمتي از کوه چون پرندينه پوششي سيمين با شکوهي فسانه گون خفته کوه در جامه خواب زيب آيين
فردوسي
بده ساقي، آن ارغواني نبيد که از هفت خوان خُم آمد پديد مگر زين کنم رخش شايستگي چو رستم به آيين بايستگي که ديو هوس را به بند آرم به مردي به خمّ کمند آورم
از آن مي که پرورد دهقان پير به کام دليران کيوان...
شهنامه چه مي گفت
اين دفتر دانايي، اين طرفه رهاورد، الهام خدايي ست که فردوسي توسي از جان و دل آن را بپذيرفت، با جان و دل خويش، بياميخت،
شاعران ايران
جامي، اين برده سرايي تا چند؟ چون جرس هرزه درايي تا چند؟ چند بيهوده کني خوش نفسي؟ هيچ نگرفت دلت چون جرسي؟ ساز بشکست، چه افغان است اين؟ تار بگسست، چه دستان است اين؟ نامه عمر به توقيع رسيد نظم احوال به تقطيع...
سلامي به اصفهان
خوشا خطه سرمه خيز صفاهان که در ديده خاکش کند توتيايي فلک تا ز انجم گشوده ست ديده نديده ست شهري بدين دلربايي سوي خود تواند کشيدن چو کاهم که بيجاده آسان کند که ربايي چو نامش برم، جان به پرواز آيد
سعدي
سخن به نزد گرانقدر مردم هشيار عطيه اي ست شکوهنده و گران مقدار به پيشگاه خردمند مردم دريادل سخن عزيزتر آمد زگوهر شهوار سخن عطية والاي عالم بالاست
که گشت بهره انسان از درگه دادار سخن بماند و گنجينه کمال...
سرزمين دلاوران، ايران
اي وطن، از تو قلب پاک زمين اي تو والاتر از بهشت برين مظهر عشق و شور و عاطفه اي اي وفايت وفاي مام و بنين آنچه زيباست در جهان، در توست اي جمالت مثال ماه مهين
خاک پاکت زر اس تو مينوئي مشک بيز است و سبز...