مسیر جاری :
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
نقش ادبیات دینی در خوشنویسی
اولین قرآن به خط نستعلیق
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
بهشت روان پرور
شيراز، اي بهشت روان پرور اي شهر شور و شوق و دل و دلبر اي خاک پاک توست به چشم من چون سرمه سپاهان، روشنگر اي کان حسن و معدل لب لعل اي شهر پر کرشمه و پرزيور اي باغ سروناز گل سوري اي شهر بلبل و گل و سيسنبر
به ياد وطن
عشق وطن، زخم مرا مرهم است راز دل زار مرا محرم است اي فلکي نور شب تار من روشني ديده بيدار من باز ز سحر سخن اعجاز کن باز در قول و غزل باز کن باز بر آن چنگ کهن چنگ زن چنگ بر آن چنگ به آهنگ زن
به ياد فيروز کوهي
سيد بزرگوار مرحوم استاد اميري فيروز کوهي دانشمند و اديب نامور به بنده محبت فراوان داشت و در سال هاي نخست آوارگي ام ازهيچ گونه همکاري و همراهي دريغ نفرمود. شعر زير را به ياد آن مرحوم سرودم و گمان مي کنم...
به فرّ فردوسي
بيا که نوبت وجد و سرود خواني ماست بساط جشن همايون و خرمي برپاست فرشته باز در آمد به ساحت فردوس نواي دلکش کروبيان به عرش به پاست بيا به گلشن فردوس، مهد فردوسي که ترتبش به طراوت خوش و عبير آساست بهنام...
به پيشگاه وطن
اي کعبة عشق و خانة شوق اي مهد جمال و معبد ذوق اي خاک درت فروغ ديده بر ديده چو توتيا کشيده ماه من و آسمان من، تو مهر من و مهربان من، تو هر ذرة تو مرا جهاني
هر قطره چو بحر بي کراني چون مادر مهرپروري...
آزادگي و عشق
ايراني ام و ريشه به خاک وطنم هست عشق و وطن آميخته با جان و تنم هست هرگز به همه گوهر عالم نفروشم اين درّ دري را که به درج دهنم هست در سينه نهان کرده ام آتشکدة پارس آن آتش پرسوز، نهان در سخنم هست
آرش و تيرگان
حماسه آرش که در اوستا به درازي از آن سخن رفته است، در زمان فرمانروايي منوچهر- نوه ايرج- روي داد. در آن هنگام تورانيان بر بخش ستردگي از ايران چنگ انداخته بودند و ايرانيان بسيار اندوهگين بودند. پس بر آن...
آذربايجان، جان و سر ايران
آرزوي ما تويي تو قبلة دلها تويي تو جان بي تو آرامي ندارد کارام جان ما تويي تو عاشقم اي مه به رويت سر خوشم اي گل به بويت مجنون تر از مجنون منم من زيباتر از ليلي تويي تو مي ده به ياران کهن
ايراني، اي سره مرد
در فروردين 67 به زادبوم خود، توس (مشهد) رفته بودم، بيمارگونه و گريزان از بمب و موشک جنگ تحميلي، و مدتها بود شعري نگفته بودم؛ اما به محض سکونت و سکون يافتن در مشهد، اين قصيده به خاطرم خطور کرد.
اي وطن
دوست دارم سرزمينم را آسمان آبي ايران زمينم را دوست دارم با تو بودن را عشق را، پرواز را، شوق سرودن را بالهايم بالهاي عشق و آغاز است در نمازم شوق پرواز است آسمان، سجاده راز و نياز من کهکشان هم اقتدا...