0
مسیر جاری :
واژه‌ی أدنی در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی أدنی در قرآن

«ادنی» برگرفته از ماده «دنو» به معنای نزدیك بودن، پست و فرومایگی است. صاحب مقاییس اللغة می‌نویسد: دنی دارای یك ریشه و اصل، یعنی قرب و نزدیك بودن است كه براساس همین اصل هر یك از معانی با
واژه‌ی أخلد در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی أخلد در قرآن

ابن فارس می‌نویسد: «خلد» در اصل به معنای ثبات و ملازمت است و «خلد» و «اخلد» یعنی اقامت گزید و زمانی برای یك فرد گفته می‌شود «اخلد الی الارض» كه به زمین چسبیده باشد، چنان كه خداوند فرموده است: «وَ
واژه‌ی اخذ در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی اخذ در قرآن

«اخذ» در اصل به معنای حیازت و جمع‌آوری و نگهداری شیء است و در مقابل عطا، به معنای گرفتن است. معنای اخذ به لحاظ نسبتی كه به آن داده می‌شود، متفاوت است: «اخذه بیده» یعنی با دست او را گرفت.
واژه‌ی اخ در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی اخ در قرآن

«اخ» در اصل «اخو» بوده كه لام‌الفعل آن حذف شده است. مشهورترین نظریه این است كه لام‌الفعل در تثنیه برگردانده می‌شود و گفته می‌شود «اخوان». در برخی گویش‌ها تثنیه آن «اخان» گفته شده است. جمع ان إخوه و
واژه‌ی احزاب در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی احزاب در قرآن

«حزب» جماعتی از مردم است و «حزب الرّجل» اصحاب و لشكریان شخص را گویند كه هم فكر و اندیشه اویند. هر قومی كه دل‌ها و اعمالشان همانند یكدیگر باشد، احزاب‌اند؛ اگرچه یكدیگر را ملاقات نكرده باشند،
واژه‌ی احد در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی احد در قرآن

احد برگرفته از ماده «وحد» است كه واو قلب به همزه شده است و در مذكر و مؤنث استعمال می‌شود. احد گاه در كلام منفی به كار می‌رود و گاه در كلام مثبت. آنجا كه در كلام نفی قرار می‌گیرد، به صورت استغراق
واژه‌ی احاط در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی احاط در قرآن

احاط برگرفته از ماده «حوط»، در لغت به معنای حلقه زدن بر شیء است. احاطه شهر به معنای تسلط بر جوانب و اطراف آن به شكل دایره است. نیز به معنای نزدیك شدن نابودی و زوال شیء و آگاهی كامل و
واژه‌ی اجل در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی اجل در قرآن

خلیل بن احمد فراهیدی می‌نویسد: اجل- به فتح جیم- به معنای نهایت زمان در رسیدن مرگ یا سررسید بدهكاری و مانند آن است. ابن فارس می‌نویسد: اجل- به فتح جیم- به معنای آخرین مهلت بدهكاری و مانند آن است.
واژه‌ی اَجْر در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی اَجْر در قرآن

ابن فارس می‌نویسد: برای كلمه اجر دو اصل و ریشه است: اول اجرت بر عمل و دوم جبران شكستگی استخوان و جمله «اُجِرَتْ یَدُه» در همین معنا به كار رفته است و معنای جامع بین این دو همان جبران است؛ زیرا گویا
واژه‌ی اثم در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی اثم در قرآن

در لغت دارای یك اصل و ریشه است و آن كُندی، بازماندن و تأخیر است و اطلاق آن بر گناه بدین سبب است كه گناه‌كار از خوبی باز می‌ماند. بر همین اساس راغب می‌نویسد: إثم نامی است بر كارهای بازدارنده از