مسیر جاری :
خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی
رازهای زندگی حضرت زهرا (س) از زبان سلمان فارسی
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
اصول و قواعد دوازده گانه خوشنویسی
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان تهران
نوزادان تپل و چاقي در سنين پيشدبستاني
خيلي از والدين دوست دارند كه نوزاد تپلي داشته باشند. اين مساله در والدين نوزادني كه بطور نارس بهدنيا آمده يا در مراحل ابتدايي پس از تولد وزن پاييني دارند، ببيشتر ديده ميشود. به همين دليل اين والدين تلاش...
تشخيص اشيا
والدين عزيز، اين بازي آموزشي مي تواند در جهت تقويت حافظه، حس شنوايي و همکاري به کودک شما کمک کند.
وسايل مورد نياز:چند قطعه ازوسايل کوچک خانه
روش اجرا:تعدادي از وسايل کوچک خانه مثل ليوان، قندان و......
رنگ کفش هاي بنفشه خانم
مامان گفت:«صباجان! من دارم مي روم خريد. تا من بر مي گردم، مواظب مادر بزرگ باش.» صبا گفت: «چشم! من مواظب مادر بزرگ هستم.» صبا داشت توي اتاق با عروسکش خاله بازي مي کرد، که صداي مادر بزرگ را شنيد. -صباجان!...
نماش سايه
بينگ به طرف کيفش رفت و دو تا بليط نمايش به بونگ نشان داد و گفت: «آن جا سالن نمايش است.» و با هم به طرف سالن راه افتادند.
2-در راه، بونگ سنگ هاي بزرگي ديد و روي آن ها پريد. اين کار براي او خيلي جالب و...
آب نبات چوبي
بابا يک آب نبات چوبي صورتي به ني ني داد. مامان داشت رخت مي شست. ني ني مي دانست بايد ساکت باشد تا مامان به کارش برسد. ني ني جوجه ي روي لباسش را ديد. نوک جوجه باز بود. ني ني گفت: «تو هم آب نبات مي خواهي؟»...
خاله مهين
-هيچي!هي زنگ مي زنم بعد او که گوشي را بر مي دارد من توي تلفن فوت مي کنم. بعد گوشي را مي گذارم. او سواد ندارد که شماره ي ما را ببيند. خنده دار است، نه؟
مامان عصباني شد و گفت: «خيلي کار زشتي مي کني. چرا...
بادبادک
گوشواره ي قرمزش تاب مي خوره تو هوا *دور و بر بادبادک پر مي شه از پرنده از اون بالا مي آد باز
صداي جيک و خنده *تو آسمون انگاري
ر مثل راسو
راسو داشت راه مي رفت که يک شير پريد جلو راسو. راسو ترسيد. شيرگفت: «به به چه خوراکي خوش مزه اي پيدا کردم! راسو پرسيد: «چه کار داري؟ مي خواهي چه کار کني؟»
شير گفت: «گرسنه ام. مي خواهم تو را بخورم.» راسو...
زاهدان
نسيم داشت قاصدک را بالا و پايين مي برد و برايش قصه مي گفت. يکدفعه از روبه رو باد شديدي به طرف شان وزيد. نسيم زود دست قاصدک را گرفت و به کناري رفت. باد شديد از کنارش رد شد. قاصدک ترسيده بود. نفس نفس مي...
درباره کودکان
قبل از پرداختن به اين مقوله،ذکر دو نکته مهم و ضروري است؛ اول اينکه بسياري از والدين فکر مي کنند دندان در آوردن کودک باعث تب مي شود. در اين باره بايد گفت که هنوز هم نظرات مختلفي وجود دارد و نمي توان به...