مسیر جاری :
![ما دستخوش سبحه و زنار نگشتيم ما دستخوش سبحه و زنار نگشتيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما دستخوش سبحه و زنار نگشتيم
ما دستخوش سبحه و زنار نگشتيم شاعر : صائب تبريزي در حلقهي تقليد گرفتار نگشتيم ما دستخوش سبحه و زنار نگشتيم چون شبنم گل، بار به گلزار نگشتيم خود را به سراپردهي خورشيد...
![خاکي به لب گور فشانديم و گذشتيم خاکي به لب گور فشانديم و گذشتيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
خاکي به لب گور فشانديم و گذشتيم
خاکي به لب گور فشانديم و گذشتيم شاعر : صائب تبريزي ما مرکب ازين رخنه جهانديم و گذشتيم خاکي به لب گور فشانديم و گذشتيم در جيب صدف پاک فشانديم و گذشتيم چون ابر بهار آنچه...
![از يار ز ناسازي اغيار گذشتيم از يار ز ناسازي اغيار گذشتيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
از يار ز ناسازي اغيار گذشتيم
از يار ز ناسازي اغيار گذشتيم شاعر : صائب تبريزي از کثرت خار از گل بي خار گذشتيم از يار ز ناسازي اغيار گذشتيم مخمور ز لعل لب دلدار گذشتيم اين باده زياد از دهن ساغر ما...
![ما خنده را به مردم بيغم گذاشتيم ما خنده را به مردم بيغم گذاشتيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما خنده را به مردم بيغم گذاشتيم
ما خنده را به مردم بيغم گذاشتيم شاعر : صائب تبريزي گل را به شوخ چشمي شبنم گذاشتيم ما خنده را به مردم بيغم گذاشتيم چون کعبه دل به چشمهي زمزم گذاشتيم قانع به تلخ و شور...
![ما اختيار خويش به صهبا گذاشتيم ما اختيار خويش به صهبا گذاشتيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما اختيار خويش به صهبا گذاشتيم
ما اختيار خويش به صهبا گذاشتيم شاعر : صائب تبريزي سر بر خط پياله چو مينا گذاشتيم ما اختيار خويش به صهبا گذاشتيم تا اختيار خويش به دريا گذاشتيم آمد چو موج، دامن ساحل به...
![ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتيم ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتيم
ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتيم شاعر : صائب تبريزي موج ريگ خشک را آب روان پنداشتيم ما ز غفلت رهزنان را کاروان پنداشتيم کز غلط بيني قفس را آشيان پنداشتيم شهپر پرواز...
![ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم
ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم شاعر : صائب تبريزي در کاسه سرنگوني، همچشم با حبابيم ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم با شيشهايم يکدل، يکرنگ با شرابيم با محتسب به جنگيم،...
![ما گر چه در بلندي فطرت يگانهايم ما گر چه در بلندي فطرت يگانهايم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما گر چه در بلندي فطرت يگانهايم
ما گر چه در بلندي فطرت يگانهايم شاعر : صائب تبريزي صد پله خاکسارتر از آستانهايم ما گر چه در بلندي فطرت يگانهايم در فکر جمع خار و خس آشيانهايم درگلشني که خرمن گل ميرود...
![ما رخت خود به گوشهي عزلت کشيدهايم ما رخت خود به گوشهي عزلت کشيدهايم](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
ما رخت خود به گوشهي عزلت کشيدهايم
ما رخت خود به گوشهي عزلت کشيدهايم شاعر : صائب تبريزي دست از پياله، پاي ز صحبت کشيدهايم ما رخت خود به گوشهي عزلت کشيدهايم پايي که ما به دامن عزلت کشيدهايم مشکل به...
![صائب ز برگ عيش تهي نيست جيب ما صائب ز برگ عيش تهي نيست جيب ما](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/a73786f4-0ec2-46f9-acc6-b2adb0fa36b0.jpg)
صائب ز برگ عيش تهي نيست جيب ما
صائب ز برگ عيش تهي نيست جيب ما شاعر : صائب تبريزي چون غنچه تا به کنج دل خود خزيدهايم صائب ز برگ عيش تهي نيست جيب ما در دست ديگران گلي از دور ديدهايم ما گل به دست خود...