ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم

ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم شاعر : صائب تبريزي در کاسه سرنگوني، همچشم با حبابيم ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم با شيشه‌ايم يکدل، يکرنگ با شرابيم با محتسب به جنگيم، از زاهدان به تنگيم آن‌جاکه زاهدانند، لب خشک چون سرابيم آن‌جاکه ميکشانند، چون ابر تر زبانيم در چشم مي‌پرستان، چون قطره‌ي شرابيم در گوش عشقبازان، چون مژده‌ي وصاليم بر خار و گل سمن ريز، چون نور ماهتابيم با خاص و عام يکرنگ، از مشرب رساييم آنجاکه خار خشک است، چشم تر سحابيم ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم
ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم
ازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم

شاعر : صائب تبريزي

در کاسه سرنگوني، همچشم با حبابيمازباد دستي خود، ما ميکشان خرابيم
با شيشه‌ايم يکدل، يکرنگ با شرابيمبا محتسب به جنگيم، از زاهدان به تنگيم
آن‌جاکه زاهدانند، لب خشک چون سرابيمآن‌جاکه ميکشانند، چون ابر تر زبانيم
در چشم مي‌پرستان، چون قطره‌ي شرابيمدر گوش عشقبازان، چون مژده‌ي وصاليم
بر خار و گل سمن ريز، چون نور ماهتابيمبا خاص و عام يکرنگ، از مشرب رساييم
آنجاکه خار خشک است، چشم تر سحابيمآنجاکه گل شکفته است، شبنم طراز اشکيم
تا نيست دختر زر، در پرده‌ي حجابيمچون مي به مجلس آيد، از ما ادب مجوييد
ما در سواد عالم، چون شعر انتخابيمدر پله‌ي نظرها، هرگز گران نگرديم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.