ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا

ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا شاعر : صائب تبريزي حلقه‌ي بيرون اين دنياي باطل کن مرا ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا پاي خواب آلوده‌ي دامان منزل کن مرا وادي سرگشتگي در من نفس نگذاشته است گه به دوش و گاه بر گردن حمايل کن مرا رفته است از کار چون زلف تو دستم عمرهاست گر به از مجنون نباشم، باز عاقل کن مرا از براي امتحان چندي مرا ديوانه کن بعد ازين صائب سراغ از گوشه‌ي دل کن مرا جاي من خالي است در وحشت سراي آب و گل
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا
ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا
ساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا

شاعر : صائب تبريزي

حلقه‌ي بيرون اين دنياي باطل کن مراساقي از رطل گرانسنگي سبکدل کن مرا
پاي خواب آلوده‌ي دامان منزل کن مراوادي سرگشتگي در من نفس نگذاشته است
گه به دوش و گاه بر گردن حمايل کن مرارفته است از کار چون زلف تو دستم عمرهاست
گر به از مجنون نباشم، باز عاقل کن مرااز براي امتحان چندي مرا ديوانه کن
بعد ازين صائب سراغ از گوشه‌ي دل کن مراجاي من خالي است در وحشت سراي آب و گل


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط