مسیر جاری :
واژه هارون در قرآن
کلمهي هارون، بيست بار در قرآن به کار رفته است. به نظر جِفري، هميشه مراد از هارون همان هارون در عهد عتيق است. گمان ميرود اين نام مدّتها پيش از ظهور اسلام در نزد اعراب معروف بوده و به کار ميرفته است.
واژهي «اُمّي» نزد خاورشناسان و نقدي بر آنها
در بررسي واژگان قرآني، شايد واژهي «اُمّي» بيشتر از همه، بحثبرانگيزتر بوده است، به ويژه هنگامي که پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بدان توصيف شده باشد. اين واژه، بنابر آنچه در قرآن آمده است، در آيات...
واژهی يوم در قرآن
«يوم» در لغت به معناي زمان طلوع فجر صادق تا غروب خورشيد است و گاه از آن فقط وقت، زمان و هنگام اراده ميشود، چه شب باشد چه روز؛ مثل آنکه گفته ميشود: «ذخرتک لهذا اليوم»: تو را براي مثل اين زمان
واژهی يمين در قرآن
«يمين» در لغت به معناي سمت خاص و دست راست و سوگند است و چون هر يک از افرادِ همقسم به هنگام سوگند دست راست خود را بر دست راست ديگري قرار ميدهد، بر سوگند يمين اطلاق شده است. از معاني ديگر
واژهی يقين در قرآن
«يقين» دانشي است که با استدلال و دقت حاصل ميشود، به گونهاي که آگاهي فرد ثابت و واضح و آشکار است و همراه با آرامش و اطمينانِ به درستي فهم است.
واژهی يسير در قرآن
ماده «يسر» در لغت به معناي سبک بودن، فرمانبردار، سرعت در پيروي و اطاعت است. «يَسار» دست چپ و «يُسر» به معناي وسعت و ثروت است و «اَيسار» کسانياند که در اطراف شتر جهت قمار زدن و تقسيم
واژهی يد در قرآن
«يد» در اصل «يَدْي» به فتح يا سکون دال بوده است؛ چرا که جمعش «ايدي» و «يَدِيّ» است. معاني آن در لغت، عضو بدن از شانه تا سر انگشتان، نعمت و احسان، قدرت و سلطنت، تصرف و مِلک است. وقتي گفته
واژهی هوي، هوا در قرآن
«هوي» در هيئت باب «ضرب يضرب» به معناي سقوط از بالا به سمت پايين است و نيز به معناي بالا رفتن آمده است. جمله «هوت العقاب» يعني عقاب صيد را دنبال کرد و «مهواة» به پرتگاه ميان دو کوه و حفره گفته
واژهی هود در قرآن
در کلمه «هُود» سه نظر است: 1. جمع «هائد» است که در مذکر و مؤنث يکسان است و هائد به معناي توبهکار و بازگشت کننده به حق است. 2. مصدر است 3. مخفف «يهود» است که ياي زائده آن حذف شده است.
واژهی هلک در قرآن
ماده اصلي «هلک» در لغت به معناي مردن، خشکيدن گياهان، درهم شکستن و فروافتادن و پرتگاه بين دو کوه است. راغب اصفهاني مينويسد: هلاکت داراي چهار معناست: 1. مردن؛ 2. رفتن چيزي از دست