مسیر جاری :
مولانا و مراتب قرب دوستان حق
از آن کرسیِ ارشاد دروغین برخیز و مردان راستین راه حق را بنگر که میتوانند روح دیگران را هم شکار کنند (گورگیر) و به راه حق بکشانند. اینها نه کورند و نه شکار کسی میشوند و جز دوست، کسی قادر به صید کردن آنها...
مولانا و شهسواران جلیل
همان خدایی که از خاک بیمقدار، شهسوارانی بزرگ هم چون انبیا و اولیا را آفرید؛ مردان حقی که صفات خاکیان را واگذاشته و از مرتبهی فرشتگان هم فراتر رفتهاند. «تک افلاکیان»، یعنی عالم ملکوت که در آن افلاکیان...
مولانا و سخنان رسولان ضمیر
در این قسمت، مولانا به پارهای از آداب استماع سخنان استاد راهنما و پیر مرشد اشاره میکند و به مریدان و سالکان میگوید: همان سان که صیادان در امواج دریا، لحظه به لحظه مترصد صید مروارید و جواهرند، شما هم...
مولانا و تفسیر آیهی نسخ
مولانا میگوید: هر تغییری که به ارادهی حق صورت گیرد، نتیجهای بهتر به دنبال دارد؛ شب فعالیت روزانه را منسوخ میکند، ولی همین جُمود شب آرامشی با خود دارد که قوای ذهنی را تقویت و خرد و اندیشه را افروختهتر...
مولانا و پیش بینی مردان حق
نقل است که شیخ بایزید هر سال یک نوبت به زیارت دهستان شدی به سر ریگ، که آن جا قبور شهداست، چون بر خرقان گذر کردی، بایستادی و نفس برکشیدی. مریدان از وی سؤال کردند: شیخا، ما هیچ بوی نمیشنویم. گفت: آری، از...
مسئلهی شفاعت از نظر مولانا
ای راهبر، ما به تو امید بستهایم که در این عالم فانی ما را رها نکنی، بلکه منتظریم که رحم آری و ما را از این سرای زوال یافتنی بِرَهانی و نگذاری که در پیشگاه حق هیچ باشیم. وقتی که در روز محشر، تخت عدالت...
مراتب مرح و اتحاد جانهای اولیای حق در مثنوی
علاوه بر آن فهم و روحی که در گاو الاغ یافت میشود، انسان دارای عقل و روحی است که در گاو و الاغ و سایر حیوانات دیده نمیشود. همین طور غیر از روح و عقلی که در انسانهای معمولی یافت میشود، در مردان خدا...
مر ولی را هم ولی شهره کند
«آتش پاره»، یعنی جرقهای که در درون دیگران آتش برپا میکند و حرفهای او دیگران را منقلب و آگاه میسازد. «آسمان قدر» به معنای بلند مرتبه است. «اخترباره» هم به همین معناست؛ کسی که دیوار او به اختران آسمان...
مدد انفاس زکیه انبیا و اولیا در نگاه مثنوی
مولانا به طریق مناجات از پروردگار میخواهد که اولیایی ربّانی بر سر راه ما انسانها قرار دهد تا به مدد انفاس زکیهی ایشان از گور جسم و جسمانیت برهیم: خداوندا، قومی صاحب روح بر ما قرار ده تا ما را از صندوق...
مثنوی و منطق الطیر سلیمانی
خاقانی چند بار سخن خود را «منطقالطیر» خوانده است و منظورش این بود که هر کسی نمیتوان سخن او را بفهمد و باید سلیمانی باشید تا دریابد که او چه گوید. در این شکی نیست که سخن خاقانی پرمعناست و فهم آن دشوار...