عرفان آیینه بین صائب تبریزی (3)

صائب تبریزی همچون حافظ شیرازی با زاهدان ریاکار به شدّت مخالف است، وی «با این که مرد متدیّن و نیک نام و متواضعی بوده از زاهدان ریایی نفرت داشته و در آن روزگاران که عالم نمایان شکم پرور اظهار تدیّن می کرده اند اشارات انتقاد آمیزی دارد.»( کلّیّات صائب، ‌ص 5). صائب صحبت و همنشینی با آنان را ناپسند می داند. به اعتقاد وی، زاهد با صوفی مشربان نمی سازد و دل زاهد ریایی با دیدن صوفیان، صاف نمی شود زیرا زاهدان زشت رویانی هستند که با دیدن آیینه ی جلا یافته ی
شنبه، 28 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عرفان آیینه بین صائب تبریزی (3)
عرفان آیینه بین صائب تبریزی (3)
عرفان آیینه بین صائب تبریزی (3)






فقر و فنا

مقام فقر عبارت است از: «عدم تملّک اسباب...و اسم فقر بر کسی که رغبت دارد به دنیا، اگرچه هیچ ملک ندارد،‌عاریت و مجاز بود.» (مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ص 261). توصیف شیخ عطّار از این وادی چنین است:‌
«بعد ازین وادیّ فقرست و فنا
عین وادی فراموشی بود
صد هزاران وادی جاوید تو
کی بود اینجا سخن گفتن روا
لنگی و کرّی و بیهوشی بود
گم شده بینیش ز یک خورشید تو»
(منطق الطّیر، ص 219)
صائب می گوید:
عشّاق را ز فقر مترسان که سادگی است
نقش مراد، آینه ی پاکباز را
غ705/ب4/ج1
دارایی فلک به خاطر فقیران است و آنان به سان ماه نو، آیینه ی دل درویشان را روشن و پاک می سازند:
هر چه دارد فلک از بهر فقیران دارد
ماه نو صیقل آیینه ی درویشان است
غ1495/ ب2/ ج2
فنا عبارت است از «نهایت سیر الی الله». (مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، ص 296). برق فنا خرمن اندیشه ی شاعر ما را می سوزاند و تمام دنیا را آیینه ی وجود حق می گرداند:
عاشق چو محوگشت،دو عالم دوعینکاست
طوطی چو مست شد،در و دیوار آینه است
غ1996/ب7/ج2
با فنای وجودی سالک، چشمان او تیزبین شده و همانند طوطی مستی می گردد که در و دیوار عالم را آیینه ی حق می بیند.

عرفان آیینه بین صائب تبریزی (3)

5- بخش سوّم: آیینه و صوفی و زاهد

صائب تبریزی همچون حافظ شیرازی با زاهدان ریاکار به شدّت مخالف است، وی «با این که مرد متدیّن و نیک نام و متواضعی بوده از زاهدان ریایی نفرت داشته و در آن روزگاران که عالم نمایان شکم پرور اظهار تدیّن می کرده اند اشارات انتقاد آمیزی دارد.»( کلّیّات صائب، ‌ص 5). صائب صحبت و همنشینی با آنان را ناپسند می داند. به اعتقاد وی، زاهد با صوفی مشربان نمی سازد و دل زاهد ریایی با دیدن صوفیان، صاف نمی شود زیرا زاهدان زشت رویانی هستند که با دیدن آیینه ی جلا یافته ی صوفیان، رسوا می شوند.

آیینه وصوفی

صوفی در اشعار صائب نماد پاکی، ‌صفا و بی ریایی است. صوفیان در مقابل زاهدان ریایی قرار دارند. سینه ی صوفی از علم رسمی زدوده است. آنان قدر خرقه ی پشمین را می دانند و کارشان مصفّا ساختن خاطر است.
در نگیرد صحبت زاهد به صوفی مشربان
زشت در یک دیدن از آیینه رو گردان شود
غ2678/ب6/ج3
می کند مغشوش جوهر صفحه ی آیینه را
صوفیان صاف دل از علم رسمی فارغند
غ2492/ ب5/ ج3
از نمد آیینه صائب در حصار آهن است
صوفیان دانند قدر خرقه ی پشمینه را
غ232 /ب 7 /ج 1
کار صوفی چیست، خاطر را مصفّا ساختن
از قبول نقش ها آیینه را پرداختن
ص 3470/ ب 10/ ج 6

آیینه و زاهد

زاهد در نظر صائب؛‌ بی بهره از گوهر عرفان، خشک طینت، ‌زنگی، بی بصر و زشت روی گریزان از آیینه ی صاف است که در مقابل او نباید سخن از صفای سینه گفت زیرا حتّی صافی دل صوفی در او مؤثّر واقع نمی شود. او زنگی بی بصر و آیینه ی نزدوده ای است که لیاقت رفتن به کنشت را ندارد.
حرف از صفای سینه مگو پیش زاهدان
آیینه پیش طلعت این زنگیان مگیر
غ 4746/ ب2 / ج5
دل زاهد نشود صاف به صوفی صائب
زشت از دیدن آیینه ملالی دارد
غ3323/ب18/ج4
پشت آیینه بود پرده ی مستوری زشت
زاهد از کعبه همان به که نیاید به کنشت
غ1626/ ب1/ ج2
به نظر صائب، پرده ی پشت آیینه، روی زشت زاهد را می پوشاند و او بهتر است که روی آیینه را ننگرد. کعبه از نظر سیاهی استعاره از پشت آیینه و کنشت(کنشت: آتشکده و معبد یهودیان. بت خانه.( بر) و( غث)،‌ ذیل همین واژه) با داشتن آتش و نور استعاره از روی آیینه است.
صائب دل خوشی از زاهد ندارد زیرا وجود او خاموشگر هر کلام پاک و هر سخن عاشقانه ای است:
صحبت زاهد مرا خاموش کرد از حرف عشق
طوطی من لال ازین آیینه ی نزدوده است
غ2429/ ب3/ ج3
طوطي معادل گوینده ی حرف عشق یعنی شاعر، و آيينه معادل صحبت زاهد است. صائب آیینه ی نزدوده را صفت زاهد می داند و خودش راطوطی لال گشته از سخن عشق.
چرا شراب به زاهد کسی به زور دهد
به دست بی بصر آیینه ی بلور دهد
غ3993/ب1/ج4
زاهد لیاقت گرفتن شراب را نیز ندارد پس نباید به زور به دست بی بصر او آیینه ی بلوری شراب داد. شراب در این بیت نشانه ی پاکی و صافی، و زاهد نماد ناپاکی و زشتی است.
ازان با صوفیان صافدل زاهد نیامیزد
که از آیینه گردد زشتی تمثال رسواتر
غ 4651/ ب 5 / ج5
صوفی آیینه ای است که زشت رویی زاهد را نمایان تر می سازد به این دلیل زاهد دل خوشی از او ندارد. (بیت حسن تعلیل دارد. آیینه استعاره از صوفی، و زشتی تمثال استعاره از زاهد است.)
دل روشن نمی باید به بزم زاهدان بردن
ندارد حاصلی آیینه پیش زنگیان بردن
غ 6213/ ب2ج 6
باز این زاهدان زشت رو و تیره دل مورد هجوم کلامی شاعر قرار گرفته اند که بردن آیینه ی دل روشن نزد آنان بی فایده است زیرا آنان به پاکی آن آیینه توجّهی ندارند بلکه آن چه می بینند چهره ی کریه و زشت خود است.
تیره منشین در حریم میکشان چون زاهدان
پیش یوسف طلعتان آیینه را پرداز ده
غ 6587/ ب 5/ ج 6
صائب می گساران را یوسف طلعتانی می داند که بایستی در مقابل آنان آیینه ی دل را مصفّا ساخت نه این که چون زاهدان تیره دل بود.

6-بخش چهارم: وحدت وجود در آیینه ی مکتب جمال صائب

«وحدت وجود یکی از بنیادی ترین نگرش های عرفانی است که بسی از دیگر باورهای عارفان درباره ی خدا، انسان، جهان و آفرینش بر آن پای گرفته است؛‌ نیز بسیاری از ستیزه ها، ‌بدبینی ها، تکفیرها و از این ها بالاتر، زدن و کشتن هایی را که در طول تاریخ درباره ی عارفان و صوفیان انجام گرفته است، ‌از پی آورده است.» (عرفان در غزل فارسی، ص 61).
وحدت وجود در تند و تیزترین نگرش و بی پرده ترین گزارش، گویای این است که هستی، حقیقتی یگانه و یکتاست و هیچ گونه کثرت و تعدّد و چندگانگی در آن راه ندارد و این هستی ناب و یگانه، همانا هستی خداوند است. تنها اوست که هست و دیگر پدیدارهایی که با نام های گونه گون انسان، حیوان، زمین، ستاره و... هستی دار می نمایند و در چشم ما جهان را از هستی خویش انباشته اند،‌ هیچ یک بهره ای از هستی ندارند. از این دیدگاه شعار وحدت وجود این است که: «لیس فی الدّار غیره دیّار» و «یکی هست و هیچ نیست جز او».( عرفان در غزل فارسی، ص63).صائب در این باره می گوید:
نیست به جز یک شراب در خم و مینا و جام
دیده ی غفلت بمال، باده ی وحدت بنوش
غ 5110/ب6/ج5
مکتب جمال بر سه عقیده ی وحدت وجود، زیبایی وعشق استوار است. این سه عنوان با هم، تشکیل یک چرخه را می‏دهند و چرخه از هرکجا که آغاز شود و به هر جهت که حرکت کند، به وحدت وجود خواهد انجامید. در فلسفه ی «وحدت وجود» وجودی جز معشوق ازلی نیست، هرچه هست از من و تو، ما و شما از اوست و به او بازمی‏گردد. صائب، مسأله ي وحدت وجود را بارها در شعر خود با زبانی هنرمندانه مطرح کرده است. (صائب تبریزی و مکتب جمال در عرفان اسلامی، ص 76). ابیات ذیل به آن اشاره دارد:
زپشت و رو نمی گردد دو تا آیینه ی وحدت
گهی در کعبه سالک گاه در بتخانه می باشد
غ3124/ب5/ج3
پشت و روی آیینه را مانع یکتایی نیست
کفر و دین در نظر وحدت ما هر دو یکی است
غ1569/ ب5/ ج2
آیینه ی وحدت بین صائب کفر و دین را یکی می بیند و کعبه و بت خانه برای او فرقی ندارد و هرجا باشد یگانگی خداوند را می بیند.
نیست یک سبزه ی بیگانه درین وحدتگاه
گر ترا آینه از زنگ دویی پاک بود
غ3559/ب2/ج4
اگر آیینه ی دل از زنگ دویی پاک شود خواهد دید که در وحدتگاه، هستی سبزه ی بیگانه ای بیش نیست.

آیینه و کثرت وجود

نظریه ی کثرت وجود گویای این است که پدیده های گوناگونی که جهان هستی را انباشته اند با نام های انسان،‌ حیوان،‌ زمین ، آسمان، آب خاک و غیره شناخته می شوند، ‌همه به راستی هستی دارند و نیز هستی آن ها همه از خود آن هاست و جدا از دیگر پدیده ها. (عرفان در غزل فارسی، ص 62).
اعتقاد به وحدت وجود، «نظریه ی کثرت وجود را با همه ی آشکاری ظاهری سست بنیاد می نماید.» (عرفان در غزل فارسی، ص 62).
صائب معتقد است که کثرت صورت های گوناگون هستی در اندیشه ی وحدت وجود عارف تأثیری نخواهد داشت:
دل عارف غبار آلوده ي كثرت نمي گردد
نيندازد خلل در وحدت آيينه صورت ها
غ 464 /ب 2 /ج 1
و آیینه خانه ی وحدت، از تمثال کثرت تنگ نمی گردد:
هر قدر خواهد دلت، عرض تجلّی کن به دل
خانه ی آیینه تنگ از کثرت تمثال نیست
غ1298/ ب4/ ج2
امّا باز هم آیینه در نقشی متناقض،‌ حيرت انگيزترين پارادوکس تصويري شعر صائب را می آفریند و این بار نشان می دهد که گاهی همین غبار کثرت، خاطر آیینه ی وحدت را کدر می کند پس باید آن گرد را از خود دور گرداند:
خاطر آیینه ی وحدت غبارآلود شد
گرد هستی را به چوب دار از خود دور کن
غ 6088/ ب4 / ج 6

7-وحدت در کثرت و کثرت در وحدت

این نگرش با برخی از نظرها و توجیهات وحدت وجود می تواند همانند شمرده شود. بنیان های فلسفی و برهانی آن به دست صدرالمتألّهین استوار گشته است و ظاهری متناقض نما و پارادوکسی دارد و گویای این است که حقیقت هستی هم یکتا و یگانه است و هم بسیار و چندگانه، امّا بسیاری و چندگانگی ای که با وحدت و یگانگی حقیقت آن ناسازوار نیست. یعنی از یک دیدگاه، ‌یگانه و از چشم اندازی دیگر،‌ چندگانه است؛ ‌اگر ذات و حقیقت او را پیش چشم آوریم، ‌یگانه، و اگر چهره ها و اطوار مظاهر او را بنگریم، چندگانه است. (عرفان در غزل فارسی، ص 70).صائب می گوید:
مشو ز وحدت و کثرت دوبین،که یک نورست
که آفتاب شود روز و شب ستاره شود
غ 3984/ب8/ج4
ریسمان را پنبه کردن صرفه ی حلاّج نیست
در لباس کثرت ای منصور وحدت را ببین
غ 6185/ب5/ج6
او با انديشه ای فیلسوفانه، درتلاشي خستگي ناپذير، در صدد است تا حقيقت شگرف زيبايي جهان آفرينش را که درنتيجه ی کشف و شهود شاعرانه، نصيب او شده است، در مسند باور بنشاند، و کثرت را در آن به وحدت متّصل کند. آن جا که می گوید آیینه ی وحدت در آیینه خانه ی هستی یکی بیش نیست و چشم حیران و سینه ی پاک او غبار کثرت نمی پذیرد:
افتاده ای تو در غلط از کثرت مثال
یک عکس بیش در همه آیینه خانه نیست
غ3124/ب5/ج3
زکثرت نیست برخاطر غباری چشم حیران را
که خُلق آیینه را تنگ از تماشایی نمی گردد
غ2883/ب6/ج3

نتیجه گیری

نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که:
1)صائب، با آمیختن رنگ عرفان با آیینه ی جان، ‌به سمت عرفاني بي بديل، گام نهاده و به کمال دست یافته است.
2)در آیینه اشعار صائب ترکیبات عرفانی نظیر؛ آیینه ی جان، آیینه ی وجود، و ترکیب کنایه ای آیینه در نمد کشیدن وجود دارد.
3)به نظر خود صائب، شعر او کاملاً عرفانی و به پیروی از مولوی سروده است.
4)سه عنصر شبنم، آينه و شاعر نمادی از انعکاس و آینگی هستند و هر سه از روی یار در حيرت افتاده اند.
5)يکي از اساسي ترين نکته ها ی شعر صائب، قرار گرفتن لحظه هاي ناب کشف و شهود شاعرانه ی او در برابر آينه است
6)با نگاهی دقیق در آیینه شعر صائب، شاعری را می بینیم که مسیر عرفان را با ریاضت کشی پیموده و در این رهگذر با چشم آیینه ای، جهان هستی و موجودات آن، زیبارویان و دل های پاک انسانی را آیینه ی جمال حق دیده است.
7)وی این مسیر را پا به پای عطّار می پیماید با این تفاوت که تنها بارقه هایی از پیمایش خود را منعکس می گرداند و در میانه ی ابیات و گوشه و کنار آیینه ها، هفت شهر عشق عطّار را انعکاس می دهد.
8)صائب همچون حافظ مخالف صوفیان متظاهر و زاهدان ریاکار، خشک طینت و سطحی نگر است. به اعتقاد وی، زاهدان زشت رویانی هستند که با دیدن آیینه ی جلا یافته ی صوفیان زشتی آنان رسوا می شود.
9)صوفی در اشعار صائب نماد پاکی،‌صفا و بی ریایی است. صوفیان در مقابل زاهدان ریایی قرار دارند.
10)وحدت وجود، گویای این است که هستی، حقیقتی یگانه و یکتاست و هیچ گونه کثرت و تعدّد و چندگانگی در او راه ندارد. صائب، مسأله ي وحدت وجود را بارها در شعر خود با زبانی هنرمندانه مطرح کرده است. وی معتقد است که کثرت صورت های گوناگون هستی در اندیشه ی وحدت وجود عارف تأثیری نخواهد داشت.
11)صائب در صدد است تا حقيقت شگرف زيبايي جهان آفرينش را که درنتيجه ی کشف و شهود شاعرانه، نصيب او شده است، در مسند باور بنشاند، و کثرت را در آن جلوه گر ببیند و بنمایاند.
فهرست منابع
1)اسکویی، نرگس، صائب تبریزی و مکتب جمال در عرفان اسلامی، مجلّه ی کیهان فرهنگی، شماره 231 و 232، www.noormags.com دی و بهمن 1384.
2)تهرانی، ادیبی، کلّیّات صائب، با تصحیح و مقدّمه ی تهران: نوین، 1362.
3)دریاگشت، محمّد رسول، صائب و سبک هندی در گستره ی تحقیقات ادبی، ‌تهران: قطره، 1371.
4)راستگو، سیّد محمّد، عرفان در غزل فارسی، تهران: علمی و فرهنگی‌، 1383.
5)زرّین کوب، عبدالحسین، از چیزهای دیگر، تهران: اساطیر، چاپ سوّم، 1371.
6)سجّادی، سیّد جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران: کومش، چاپ چهارم، 1379.
7)سلاجقه، پروین، عوامل شاعرانگی در شعر بیدل دهلوی، www.Bedil Dehlavi.com ، ‌1388 .
8)شوالیه، ژان، و گربران، ‌آلن، فرهنگ نماد ها،ترجمه و تحقیق؛ سودابه فضایلی،‌ تهران: جیحون، 1378.
9)عروض، نشریه ادبی ،‌ صائب تبریزی، www.arooz.com ، 15 بهمن، ‌1385.
10)قشیری، عبدالکریم بن هوازن، رساله ی قشیریه، مترجم؛ ابوعلی حسن بن احمد عثمانی، تصحیحات و استدراکات؛ بدیع الزّمان فروزانفر، تهران: علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ‌1379.
11)کاشانی،‌ عزّالدّین محمود، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، مقدّمه، تصحیح و توضیحات ؛ عفّت کرباسی و دکتر محمّد رضا برزگر خالقی، تهران: زوّار، چاپ دوّم، ‌1385.
12)گوهرین، سید صادق، فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی،تهران: ‌زوّار،‌ چاپ دوّم، 1362.
13)نصرآبادی، محمّد طاهر، تذکره ی نصر آبادی: تذکرة الشّعرا،‌ (مقدّمه، تصحیح و تعلیقات)؛ محسن ناجی نصرآبادی،‌ تهران: اساطیر ،‌1378.
14)نیشابوری، محمّد عطّار، منطق الطّیر(مقامات طیور)، شیخ فرید الدّین به اهتمام و تصحیح؛ سیّد صادق گوهرین،‌ تهران: علمی و فرهنگی،‌چاپ هشتم،‌1371.
15)واحد، اسدالله، تصاویر و مفاهیم متناقض نما در شعر صائب تبریزی،‌ پژوهشنامه ی علوم انسانی، شماره(36 – 45)، بهار و تابستان 1384.
16)هجویری، ابوالحسن علی بن عثمان، کشف المحجوب، مقدّمه، تصحیح و تعلیقات؛ دکتر محمود عابدی، تهران: سروش، ‌چاپ سوّم 1386.

* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط