نويسنده: عليرضا آزاد
1. عبدالکريم قشيري ( 465 هـ. ق ) در تفسير بسمله سوره بقره مي گويد:
اسم از ريشه « سمّو » ( رفعت ) و « سمه » ( علامت ) گرفته شده است. کسي که اين نام را مي برد شايسته است که به نشانه هاي انواع مجاهدات مفتخر گردد و از همت والاي خود به درجات بالاي کشف و شهود نايل شود. پس هر که به نشانه هاي اين داد و ستد آراسته نگرديد و همتي والا در راه رسيدن به اسرار نداشت، لطافت روح ذکر را هنگام گفتن نخواهد يافت؛ و لذايذ قرب را در حالت صفاي خويش نخواهد چشيد. (1)
و در تفسير سوره نساء نيز مي نويسد:
مفسران اختلاف دارند که « اسم » از « سمّو » مشتق شده است يا از « سِمَه » هرکه وجه اول را گفت به درجه رفعت در همه احوال نايل گرديد و هر که دوم را پذيرفت به نشانه هاي عبوديت و خلوص نيت مفتخر گرديد و گفته اند: هر که به او وصل شد، او را از عالم اوهام بالا برد؛ و هر که از او فاصله گرفت نشانه جدايي به خود گرفت. (2)
2. سهل بن عبدالله تستري در تفسير آيه: « إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ » (3) مي گويد:
منظور، مکه مکرمه است و اين تفسير ظاهري آيه است؛ ولي باطن آيه، رسول خداست که هر کس خداوند بذر توحيد را در دلش کاشته است به او مي گرود. (4)
وي در تفسير آيه: « وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ » (5) مي نويسد:
عجل ( گوساله ) هر آنچه براي آدمي فراهم شود از مال و منال و اهل و عيال است و آدمي از آن رهايي ندارد، جز با فنا ( نيست ) کردن تمامي لذايذ و بهره هاي جسماني. همان گونه که عبادت کنندگان گوساله، جز با کشتن خويش رهايي نيافتند (6).
3. امام خميني در ضمن تفسير سوره حمد، به آيه: « وَخَرَّ موسَى صَعِقًا » (7) اشاره اي کرده مي فرمايد:
اين جبل محتمل است که همان انانيت نفس موسي بوده است که باز بقايا داشته است با همان تجلي جبل را درک کرد و اوضاع انانيت را بهم زد و موسي به مقام موت رسيد: « وَخَرَّ موسَى صَعِقًا » براي ما اين ها قصه است؟! اين که اين ها با قدم شهود يافته اند، براي ما که در اين ظلمت کده هستيم به صورت قصه است جبل و جبل طور براي ماها، گفته اند. (8)
پينوشتها:
1. عبدالکريم قشيري، لطائف الإشارات، ج1، ص 64-65.
2. همان، ج2، ص 5-6.
3. آل عمران، آيه 96: « اولين خانه اي که براي انسان بنا شد. »
4. سهل بن عبدالله تستري، تفسير تستري، ص 41.
5. اعراف، آيه 148: « قوم موسي در غيبت او از زينت آلات خود گوساله اي که تنها جسدي بود ساختند که صداي گوساله داشت. »
6. همان، ص 60.
7. اعراف، آيه 143: « و موسي بي هوش روي زمين افتاد. »
8. روح الله موسوي خميني، تفسير سوره حمد، ص 64-65.
آزاد، عليرضا؛ (1391)، تفسير قرآن و هرمنوتيک کلاسيک، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول