نويسنده: عبدالرّحيم ذاکر حسين
الف - جغرافيا:
اين کشور با 2/344/885 کيلومتر مربع وسعت ( يازدهمين کشور جهان ) در نيمکره ي شرقي مرکز قارّه ي آفريقا، در کنار اقيانوس اطلس ( فقط با چند کيلومتر کناره ) و در همسايگي کشورهاي آفريقاي مرکزي و سودان در شمال، تانزانيا ( از طريق درياچه تانگانيکا )، بوروندي، رواندا و اوگاندا در شرق، زامبيا و آنگولا در جنوب و کنگو در غرب قرار گرفته و خط استوا از قسمت شمالي آن مي گذرد.ب - تاريخچه:
قبايل پيگمه ( کوتوله هاي آفريقايي )، احتمالاً اوّلين ساکنين زئير بوده اند. سپس اقوام بانتو از آفريقاي شرقي و اقوام نيلوت ( نيلي ) از ناحيه ي نيل بدانجا مهاجرت کردند. بانتوها در آن جا چندين پادشاهي تأسيس نمودند. در قرن پانزدهم هنگامي که کاشفان پرتغالي از دهانه ي رود کنگو به آنجا وارد شدند، پادشاهي کنگو شامل زئير و آنگولاي فعلي بود.در اوايل قرن نوزدهم چندين مُبَلِّغِ مسيحي بدانجا آمدند که موفقيت چنداني کسب نکردند. در اواسط قرن نوزدهم دو کاشف معروف اروپايي، ( ليوينگستون و استانلي ) با کشف قسمت هاي بزرگي از آن پي به منافع سرشاري در اين سرزمين بردند. استانلي توجّه لئوپلد دوم پادشاه وقت بلژيک را بدان جلب کرده و خواستار کمک او شد. لئوپلد نيز به او ياري نمود تا جايي که سرانجام در سال 1885 کنگو ( زئير فعلي ) به ملک شخصي لئوپلد تبديل گشت. در سال 1904 فجايع استعمارگران بلژيکي در حق ( زئير فعلي ) به ملک شخصي لئوپلد تبديل گشت. در سال 1904 فجايع استعمارگران بلژيکي در حق اهالي کنگو به حدي رسيد که سبب اعتراضات شديد بين المللي گرديد و اين امر موجب شد که در سال 1908 اين سرزمين از تملک لئوپلد خارج شده و به صورت مستعمره ي بلژيک درآيد.
در سال هاي پس از جنگ جهاني دوم، همزمان با اوج گيري جنبش هاي استقلال طلبانه در سراسر آفريقا، کنگو نيز شاهد مبارزات ملتش براي آزادي بود. مهمترين اين قيام ها در سال 1959 صورت گرفت که بشدّت سرکوب شد، ولي در هر حال پيروزي با استقلال طلبان بود. رهبري مبارزان کنگويي را آزادي خواه معروف آفريقايي « پاتريس لومومبا » به عهده داشت.
سرانجام در ماه ژوئن 1960، کنگو داراي استقلال شد و « کاساووبو » به رياست جمهوري و لومومبا به نخست وزيري انتخاب شدند. از همان اوايل استقلال سراسر کشور دچار شورش ارتش و هرج و مرج سياسي و نزاع قبايل مختلف شد که بلژيک در آنها بدون نقش نبود. در همين زمان چند ايالت کنگو اعلام استقلال نمودند و اغتشاشاتي در آنها درگرفت.
مغشوش ترين اين ايالات کاتانگا ( شاباي فعلي ) بود که نخست وزيري آن را موسي چومبه خودفروخته استعمار به عهده داشت. در اين اوضاع و احوال، دولت بلژيک به بهانه حفظ جان اتباع خويش به کنگو نيرو فرستاد. دولت گنگو براي خارج کردن نيروهاي بلژيکي از کشور و حفظ نظم، به سازمان ملل متوسل شد. گرچه سازمان ملل به اين سرزمين نيرو اعزام نمود ولي نتيجه ي عملي از اين کار عايد نشد. چندي بعد در همان سال کاساووبو مجلس را منحل کرده و لومومبا را از کار برکنار نمود و دستور دستگيري وي را داد. لومومبا نيز متقابلاً کاسادوبو را از مقام خود عزل نمود. سرانجام اين ناآرامي ها با دستگيري لومومبا تا حدودي خاتمه يافت. لومومبا چندي بعد از زندان فرار کرد و براي مبارزه عليه دولت به کاتانگا رفت. در سپتامبر 1960 لومومبا به دست نيروهاي دولتي دستگير شد. او چندي بعد توسط موبوتو به موسي چومبه تحويل داده که چومبه سرانجام وي را به قتل رسانيد. در سال 1961، موبوتو قدرت را به کاساووبو واگذار کرد. در سپتامبر همان سال آتش جنگ ميان نيروهاي سازمان ملل و شورشيان کاتانگايي شدّت گرفت و دبير کل وقت سازمان ملل متحد داگ هامر شولد عازم مذاکره با چومبه رهبر شورشيان شد ولي در يک سانحه ي هوايي کشته شد و نتوانست کاري از پيش ببرد.
سرانجام در ژانويه ي 1963 غائله کاتانگا به نفع دولت مرکزي خاتمه يافت. شورش همچنان در منطقه استانلي ويل ( کيسانگاي فعلي ) ادامه داشت که آن هم سرانجام با مداخله ي سربازان بلژيکي در نوامبر 1964 پايان گرفت.
در نوامبر سال 1965، موبوتو کودتاي دوم خود را صورت داد و باز هم کاساووبو را برکنار کرد و خود قدرت را در دست گرفته و سعي در سرکوب مردم فقير اين کشور آفريقايي نمود... در اکتبر سال بعد نام کشوره از « جمهوري دموکراتيک کنگو » به « جمهوري زئير » تغيير يافت. زئير نامي بود که پرتغالي ها در قرن پانزدهم به رود کنگو داده بودند.
منبع مقاله :
ذاکرحسين، عبدالرحيم؛ (1379)، ادبيات ايران پيرامون استعمار و نهضت هاي آزادي بخش، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول